سرویس سیاست مشرق- درست در زمانی که انتقادات از بی تفاوتی و سکوت سنگین جامعه اکادمیک به طور عام و جامعه شناسان به طور خاص نسبت به «پدیده محسن حججی» و سایر مسایل اعتقادی و ارزشی جامعه بالا گرفته است، سایت خبری اصلاح طلب «عصر ایران» از مصاحبه با یکی از همین جامعه شناسان برج عاج نشین و منفک از بستر جامعه رونمایی کرد تا تصدیقی بر همان انتقادات پیش گفته باشد.
این سایت خبری به بهانه بحث درباره «هویت و جامعه امروز»(و در باطن برای توجیه ایدئولوژی زدایی و سکولاریزاسیون احتمالی فعالیت های فرهنگی شهرداری تهران که به طور کامل در اختیار اصلاح طلبان است)، با فردی به نام «ناصر فکوهی» مصاحبه کرده که ظاهرا استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران است. این فرد البته پیش از این هم اظهاراتی شاذ و سست درباره مسایل مهمی چون قومیت ها داشته است، لیکن این بار پا را از این حد فراتر گذاشته و به بهانه تحلیل سطوح مختلف هویتی در جامعه امروز ایران، به عقده گشایی با مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) پرداخته است. البته این یک حرکت هماهنگ است که با اظهارات یک عضو شورای شهر تهران، زهرا صدراعظم نوری، آغاز شد و در آن به بهانه توزیع بن کارت بین هیات های عزاداری سطح تهران از طرف شورای قبلی شهر تهران، هر گونه نقش آفرینی حکومت به طور عام و شهرداری به طور خاص در جریان برگزاری مراسم عزاداری تخطئه شده بود.
الغرض، ناصر فکوهی که معلوم نیست چه ورود و تخصص در مباحث اسلامی و دین شناسی دارد، به عادت مالوف «شبه روشنفکران» که خود را محق به اظهارنظرهای نخراشیده و نتراشیده در هر حوزه ای می دانند، ضمن زیر سوال بردن مبحث عزاداری سرور آزادگان جهان، کینه خود و مثلا «روشنفکرانی» چون خود را از این مساله(که به تعبیر بنیانگذار کبیر انقلاب، اسلام را در این مملکت زنده نگه داشته است) آشکار می کند:
" اصولأ رابطه بین شادی و عزا که در شیعه سیستم چرخشی دارد به معنی گسترش دائمی سیستم عزا نیست. به دلیل این که سیستم عزا به هر حال سیستمی انفعالی است. یعنی در سیستم سوگواری افراد منفعل میشوند در خودشان میروند کمتر حرکت میکنند و این برای یک جامعهایست که شهری و جوان است. حتی در قوانین مجلس هم بین تعطیلیِ عزا و شادی، به عزا بها داده میشود. یعنی انگار عزا بهتر است و این تصویری بد ارائه داده است و به نوعی به ارزشهای دینی ضربه زننده است!؟"
وبلافاصله، به صراحت خصومت خود را با دستگاه پربرکت عزای حسینی(که ایرانیان شیعه محب اهل بیت یک سال را برای رسیدن آن دهه پربرکت و پرفیض انتظار می کشند) نمایان می کند و نسخه «وهابی» را برای شیعیان حسینی تجویز می کند:
" کشورهای سنی مذهب از ما به این دلیل بهترند که اصلأ عزا ندارند. مناسبتهای ملی را هم باید استدلال این باشد که خوب است و باید غیرایدئولوژیک شود. یکی از مشکلاتی که امروز مناسبتهای ملی در ایران دارند این است که مناسبتهای ملی بسیار ایدئولوژیک هستند. که در عین حال این بار ایدئولوژیکیِ در برخی از اینها مانند ۲۲ بهمن کمتر شده است."
و البته چون بحث عقده گشایی با ارزش های مذهبی بدون نیش و کنایه زدن به «انقلاب اسلامی» ظاهرا برای این روشنفکرنمایان لطفی ندارد، این آقای «جامعه شناس» هم در ادامه خطی که اعضای اصلاح طلب شورای شهر دنبال می کنند، با اشاره غیرمستقیم به سخنان خانم صدراعظم نوری، خادمان دستگاه عزای سیدالشهداء را به پول پرستی و تقسیم غنیمت متهم و البته نیشی هم از سر کینه نثار یک نهاد انقلابی قدیمی می کند:
" بله به دلیل این که مساله این است که اگر میگوییم ایدولوژیک نشود به این دلیل نیست که به مناسک اهمیت ندهیم بلکه به این دلیل است که این مناسک به دلیل سیستمهای عرفی و سنتی و و اینها در دست خود محله بوده و محله محور بوده است مانند همین مناسک عاشورا و تاسوعا و ... خود هیئتها جمع میشدهاند و کار میکردهاند اما آمدهاند و دولتیش کردهاند که کنترل روی آن را بیشتر کنند.
با این کار پول وارد سیستم کردند و با آوردن پول کنشگران جدیدی وارد سیستم شدند که اصلا این کار را بلد نیستند و صرفا برای خوردن پول آمدند. مثلأ طرف نه اهل عاشوراست و نه اهل تاسوعاست ولی به دلیل پول به آنجا میآیند. این داستان در ابتدای انقلاب هم بود که خیلی از اینهایی که به کمیتههای انقلاب آمدند اصلأ آدمهای مذهبی نبودند ولی چون میدانستند در اینجا قدرت و پول هست به این کمیتهها آمدند."
و البته همه این شبه روشنفکرانی که همپالگی های مارکسیست و شبه مارکسیست و التقاطی برانداز آن ها در دهه ۶۰ از فرزندان این ملت در سپاه و بسیج و کمیته سیلی خورده اند، باید هم امروز با خاطره آن ها عقده گشایی کنند.
به نظر می رسد که فضای «رهاشدگی» و «ولنگاری» که در عرصه رسانه ای در کشور حاکم شده، اکنون کار را به تسویه حساب نه چندان پوشیده با مبانی اعتقادی این کشور کشانده که یاد و نام دین را بعد از ۱۴۰۰ سال زنده نگه داشته است. همچنان امید به آن است که مسوولان فرهنگی از خواب قیلوله غفلت بیدار شوند و برای جریان خزنده ضداعتقادی که روز به روز در فضای رسانه ای ما پررنگ تر می شود، چاره ای بیاندیشند.