به گزارش مشرق، «حامد حاجیحیدری» در سرمقاله روزنامه «رسالت» نوشت:
مقدمه اول: «خواب نمیروم و میفهمم که در اطرافم چه میگذرد»؛ مقام معظم رهبری، آیت ا... سید علی حسینی خامنهای، در دیدار با «نخبگان جوان علمی»، به جمله مهمی از امیر مؤمنان علیه السلام در نهجالبلاغه اشاره فرمودند که میفرمایند: «خواب نمیروم و میفهمم که در اطرافم چه میگذرد». این جا دو نکته الهام برانگیز هست: یکی خواست حکمران علوی برای آگاهی از اطراف موضوعات و سیاستها، و دیگری جایگاه نخبگان علمی در رصد و خلق راه حل برای مسائل کشور. این، کلید یک راه حل است که ما نام آن را «استارتآپهای نظارت اجتماعی» میگذاریم.
مقدمه دوم:
سالهای اخیر، عرصه ظهور و اثرگذاری خارق العاده استارتآپهای موفقی در زمینههای مختلف اقتصاد ما بوده است. نمونه مهم این استارتآپها، خطوط تاکسی هوشمند بودند که توانستند وقوع بحران دامنهدار در زمینه اشتغال و بیکاری را مهار کنند و زیر بنای تحرک در شهرها را هم بهبود قابل ملاحظهای ببخشند.
راز موفقیت استارتآپها در مقایسه با کسب و کارهای مرسوم این است که آنها خود را با شرایط عمیقاً متحول و بیسابقه اقتصاد و اجتماع امروز، و بویژه دنیای دیجیتال تطبیق دادهاند. آنها میکوشند نیازهای نوظهور را به هم برسانند، و از پیوند آنها فرصت جابجایی اقتصادی خلق کنند. این الگوهای عملیات اقتصادی لزوماً و در همه موارد موفق نیستند، ولی در مواردی که موفق میشوند، تحول عظیمی پدید میآورند.
قضیهای در نتیجهگیری از دو مقدمه:
این یک الگوی موفق است و دلیلی ندارد که در زمینههای اجتماعی و سیاسی به کار نرود. تشخیص من این است که در حال حاضر یک الگوی عملیاتی که میتواند در سیاست و اجتماع پاسخ برازندهای دهد، اتصال دو نیاز نظارتی به یکدیگر است که جابجاییهای مهم و مثبتی را هم در سیاست و اجتماع موجب میشود. در یک سوی این استارت آپ، مردمی هستند که عمیقاً در خلال شبکههای اجتماعی نشان دادهاند که خواهان نظارت و نقد و بررسی روندهای اجرایی کشورند؛ و در سوی دیگر، دم و دستگاه حکمرانی است که ذاتاً باید از بیگانگی مردم از نظام سیاسی گریزان باشد و از هر نوع جلب مشارکت مردم در روند اجرایی کشور استقبال کند.
فرجام مطلب:
دستگاه حکمرانی صحیح و سالم، هزینه هنگفتی صورت میدهد تا بازخوردی از تصمیمسازیهای خود از اعماق جامعه به دست آورد و تصمیمسازیهای آینده را بر حسب تأثیری که بر دورترین نقاط کشور میگذارد؛ مردم هم، چنین چیزی را از حکومت به عنوان تبلور اراده ملی انتظار دارند. بویژه، این، موقعیتی است که فارغ التحصیلان و نخبگان دانشگاهی میتوانند از تیزبینی ناشی از دانش خود استفاده کرده، و پیشنهادات خویش را برای بهبود امور موطن خود در اختیار دستگاه حکمرانی قرار دهند و از این قبل، هم آنها، هم مردم و هم نظام حکمرانی منتفع شده و هم بودجههای نظارتی و افکار عمومی نیز هدفمندتر هزینه شوند.
این اقدام، موجد شکلگیری انبوهی از مراکز مطالعاتی خواهد بود که در سطوح محلی، به وجود میآیند که برای فارغالتحصیلان، شغلهای برازندهای فراهم خواهد کرد. این مشاغل، گامی در جهت بهبود آمایش ملی توسعه نیز خواهد بود، چرا که نه تنها تولید این اطلاعات نیازی به حضور و ارتباط مستقیم با نهادهای حکمرانی پایتخت ندارد، بلکه حضور گروههای مشورتی در نقاط دور از مرکز، یک اولویت و مزیت به حساب خواهد آمد. و مهمترین نکته این است که این استارتآپهای نظارتی، کاراترین نهادهای امر به معروف و نهی از منکر خواهند بود، و این حکم معطلمانده سیاسی اسلام از تعطیلی در خواهد آمد. امید که دولتمردان از این پیشنهاد استقبال فرمایند.