به گزارش مشرق، کریمی ۱۶ روز مانده به سوپرجام به عنوان سرمربی نفت انتخاب شد و این روزها با تصور کریمی سپری شد. او چه جور مربیای است. کنار زمین چه کار میکند؟ اعتراضش به داوری چطور است؟ رابطهاش با سکوها. همه و همه این جزئیات چیده شده بود و دو روز مانده به سوپرجام همه دومینو وار خطاب شد. بازی پرسپولیس و نفت تهران جذابیتی نداشت. درخشان روی سکو بود و یک بازی معمولی مثل بقیه بازیها. دیگر حتی خبری از جذابیت با شروع لیگ هم نبود.
قرعهکشی جامحذفی انجام شد. پرسپولیس باز هم به نفت تهران خورد. یک بازی که کسی انتظار خاصی برای آن نمیکشید. باز هم علی کریمی آمد و همه چیز شروع شد. باز هم همان دومینویی که خراب شده بود یکی یکی ساخته شد. رویا بافی و رویارویی عاشق و معشوق. این بار نیمی از رویا به حقیقت پیوست. عاشقان علی کریمی او را روی نیمکت و با لباس مربیگری دیدند اما باز هم عمر مربیگری او به پرسپولیس نرسید.
تعویق بازی و مشکلات کریمی و مالکان باشگاه باز هم این تقابل را در حد یک رویا باقی نگه داشت. در نهایت طلسم شکست و بازی پرسپولیس و نفت تهران برگزار شد اما بدون جادوگر. اتفاقات مختلف دست به دست هم داد تا تقابل علی کریمی و پرسپولیس یک طلسم بماند. طلسمی که مشخص نیست کی و کجا و با چه تیمی باطل خواهد شد. این دیدار اما میتوانست یک بازی عادی و معمولی عصر شنبه از سری مسابقات جامحذفی نباشد. میشد یک بازی ویژه عصر پاییزی باشد با کلی خاطره اما نشد و فقط به تعداد تقابلهای درخشان و پرسپولیس اضافه کرد. بدون جذابیت. بدون شگفتی.