سرویس سیاست مشرق - در رفتارشناسی دولت اعتدال در چهار سال و اندی که از زمامداری حسن روحانی بر قوه مجریه می گذرد، میتوان به راحتی برخی الگوهای تکرارشونده را تشخیص داد. یکی از این الگوها، «منتقد-ستیزی» بعضا افراطی در دولت است که علایم مشخصهای چون «طلبکاری»، «نگاه از بالا» و حتی «پرخاشگری» دارد. البته پرچمدار این نوع مواجهه با منتقدان در کابینه کسی نیست جز خود رییس جمهور. القاب و صفاتی که از ابتدای کار دولت اعتدال از لسان و قلم رییس جمهور نثار منتقدان دولت شده، امروز دیگر به خوبی شناخته شده اند.
لیکن فارغ از شخص رییس جمهور که در درسآموزی ایشان از مکتب هاشمی تردیدی نیست و بسیاری او را جانشین و میراثدار سیاسی هاشمی می دانند، در مابقی مصادیق این «منتقدستیزی طلبکارانه»، چهرههایی از دولت هستند که یک وجه ممیّزه بارز دارند. بیژن زنگنه، عباس آخوندی، اکبر ترکان و محمدرضا نعمتزاده که از ابتدای کار دولت اعتدال در سال ۹۲ تا به امروز با نظرات و مواضع خود جنجالی و خبرساز شدند، همه تا پیش از دولت روحانی، اصل کار وزارت و دولتمردی خود را در مکتب هاشمی رفسنجانی و دولت سازندگی (۶۸-۷۶) آموختند.
بگذارید نخست نگاهی به مصادیق رفتاری این چهرهها در دوران حاکمیت مکتب اعتدال در چهار سال و چندماه اخیر بیاندازیم، تا به پیوند آن ها با مکتب حکومتداری هاشمی برسیم.
«بیژن نامدار زنگنه» معروف به «شیخ الوزراء» و «ژنرال» کابینه که در دو دوره دولت هاشمی (از ۶۸ تا ۷۶) عهدهدار وزارت نیرو بود، در حاشیه امضای تفاهمنامه با بنیاد مستضعفان برای طرح تامین پایدار خوراک پالایشگاه فجر جم (۲۹ آبان ۱۳۹۶) در جمع خبرنگاران درباره وضعیت اجرای قرارداد با توتال گفت:
" بحث مخالفت با قرارداد توتال بیمار گونه شده است. یک مریضی است که عده ای مرتب می گویند مرد یا نه؟ یک قرارداد معتبر با توتال داریم که در حال پیشرفت است."
و البته برخورد طلبکارانه و شدید و غلیظ زنگنه با منتقدان عملکردش مسبوق به سابقه است. او در ۲۴ مرداد سال ۹۳ در برنامه تلویزیونی «پایش» حاضر شد و مخاطبان سیما به وضوح بی حوصلگی، کمطاقتی و نگاه از بالای «ژنرال» را در برابر سوالات مخاطبان مشاهده کردند.
وزیر نفت حین خوانده شدن پیامکهایی که درباره موضوع استخدامهای وزارت نفت به این برنامه ارسال میشد، با لحنی آشکارا عصبانی و کنایهآمیز گفت:
" «متأسفانه شرایط اشتغال در وضعیت بدی قرار دارد وگرنه مردم مرض ندارند که پیامک میزنند و سؤال میکنند."
و سپس برای آن که خیال همه مخاطبان برنامه را در موضوع استخدام راحت کند، با همان لحن حق به جانب گفت:
" خودمان بیش از ۵۰ هزار نیروی مازاد داریم و نباید انتظار داشته باشید که استخدام شوید."
در همین برنامه یکی از خبرنگاران در شبکه مجازی از وزیر نفت پرسید میدانید که صادرات نفت در دو ماه گذشته کاهش یافته است، که زنگنه این چنین پاسخ داد:
"کاهش یافته است که کاهش یافته است؛ شما خوشحالید؟ من چه کاری باید انجام میدادم که ندادم؟"
و البته جناب وزیر در این برنامه، از طعنه زدن به رسانههای منتقد هم غافل نشد. او در پاسخ به سوال دیگری که جنبه انتقادی داشت اما رسانه آن مشخص نبود، چنین گفت:
"از نوع سؤال مشخص است که از همین رسانههای مشرق و تسنیم است!"
خبرنگار دیگری در این برنامه از زنگنه پرسید "شما روزانه یک مدیر را برکنار کردید" و زنگنه پاسخ داد:
"اگر برکنار شدهاند باید برکنار میشدند، عدهای خارج از نفت به نفت آمدند و عدهای دیگر صلاحیت حضور در نفت را نداشتند."
و البته لازم به ذکر است که خود آقای زنگنه کار خود را در دولت جمهوری اسلامی، به عنوان «معاون فرهنگی» وزارت ارشاد در سال ۵۹ آغاز کرد و در سال ۷۶ مستقیما از وزارت نیروی هاشمی به وزرات نفت دولت خاتمی رسید، بی آن که یک روز سابقه کار در وزارت نفت داشته باشد!
روز ۱۸ مهر ۹۴، هفته نامه ۹ دی در گزارشی، صحبتهای زنگنه در جمع شماری از فعالان اصلاح طلب را منتشر کرد که در آن شیخالوزراء حتی به همکار خود در کابینه، محمدرضا نعمتزاده، هم رحم نکرد و بابت این که نعمت زاده در یک برنامه تلویزیونی رسما بر ضرر ۱۸ میلیارد دلاری ایران در پرونده کرسنت صحّه گذاشت، این گونه به او تاخت:
"نعمتزاده عوام هم یک بار صحبت کرد گفت ۱۸ میلیارد دلار جریمه شدیم. اصلاً از کجا آورد، الکی یک چیزی گفت. این رقم را که اعلام کرد کار به جاهای خیلی باریک رسید."
شیخالوزراء در ۲۱ تیر همین امسال با حضور در مجلس از قرارداد ایران با کنسرسیومی به رهبری شرکت فرانسوی توتال برای توسعه فاز یازده میدان پارس جنوبی دفاع تمامقدی کرد و منتقدان حضور توتال را نواخت:
"خیلیها میگویند با سرمایه گذاری خارجی موافقیم و لکن ... این صحبتهای اینها ما را کشته است. اگر مخالفید صریحا بگویید با سرمایه گذاری خارجی مخالفیم و به من بگویید حق نداری قرارداد ببندی، اما مگر با چند شرکت می شود قرارداد درجه یک بست؟ میگویند توتال رشوه گرفته است. من بارها گفتهام اگر اسنادی وجود دارد آن را به قوهقضائیه بدهید تا محکوم و ممنوع المعاملهاش کند. من نمیتوانم بدون حکم قضایی با یک عده قرارداد امضا نکنم."
" می گویند به جای توتال با یک شرکت خوشنام قرارداد امضاء کنید. خوب این شرکت های خوشنام را به ما معرفی کنید."
و البته زبان تلخ زنگنه نسبت به منتقدان اینجا هم آن ها را از کنایه بینصیب نگذاشت:
" بریم انگلیس میگید روباه پیر، آمریکا هم که هیچ، فرانسه هم که اینطور میگید، پس کیا بیان؟"
البته خود محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم ید طولایی در اظهارات تند و توهین آمیز داشت. محمدرضا نعمت زاده هم در دولت اول هاشمی(۶۸-۷۲) «وزیر صنایع» ایران بود.
او در ۹ شهریور ۹۴ در نشست خبری با رسانهها، در واکنش به کمپین «نخریدن خودروی صفر داخلی»(به واسطه کیفیت پایین و قیمت بالا) چنین گفت:
" کمپین نخریدن خودروهای داخلی گناه و خلاف است و هر کس این را بگوید، ضدانقلاب است، زیرا حمایت از کمپین در اوضاع کنونی به هیچ وجه معنا ندارد."
این اظهارنظر آقای وزیر باعث شد که از رئیس جمهور تذکر بگیرد و حتی مجبور شود در یک برنامه تلویزیونی از مردم عذرخواهی کند.
این در حالی بود که همین آقای نعمتزاده در سال ۸۴ که دولت نهم بر سر کار آمده بود، از کمبود کمپینهای مقاومت در برابر افزایش قیمت در کشور گله کرده بود:
" ما در کشورهای خارج، هم می خوانیم هم می بینیم یک کالایی را مثلا دو درصد سه درصد یا پنج درصد گران می کنند مردم مقاومت می کنند و آن کالا را تا مدتی نمی خرند بعد از یک مدت قیمت افت می کند.
بنابراین صرفه جویی و نخریدن کالای گران آنهم به صورت جمعی حتی انجمن های غیردولتی و مردمی در خارج مثلا آگهی می دهند در انگلیس چند وقت پیش این اتفاق افتاد قند و شکر را گران کردند مردم نخریدند حتی میرفتید یک جا قهوه می آوردند بدون شکر و می گفتند به عنوان اعتراض چون شکر گران شده ما مصرف نمی کنیم. و بالاخره دولت مجبور شد که قیمت ها را تعدیل کرد و به حالت اول برگرداند . این نوع مسائل متاسفانه در کشور ما کمتر دیده می شود."
داماد نعمت زاده، محمد محبعلی، که در زمان وزارت او از مدیران این وزارتخانه بود، وقتی از نمایشگاه اکسپوی میلان به ایران بازگشت، در ۱۶ اسفند ۹۳ در گفتگوی تلفنی با خبرنگار یک سایت اصلاحطلب، که درباره مشکلات غرفه ایران در این نمایشگاه پرسیده بود، به صراحت به او فحاشی کرد و گفت " برو گم شو بابا!"
«عباس احمد آخوندی»، وزیر مسکن و شهرسازی دولتهای یازدهم و دوازدهم، در دولت دوم هاشمی(۷۲-۷۶) هم همین سمت را در کابینه سازندگی به عهده داشت. او نیز یکی از شاخصترین اعضای کابینه اعتدال است که موارد متعددی از رفتار طلبکارانه و توهینآمیز را در پرونده دارد.
در ۱۵ بهمن سال ۹۳، در جریان بازدید آخوندی از فرودگاه مهرآباد، دبیر انجمنی به نام «کمیته مطالبه حق مسکن مردم» از وزیر درباره نظر او درباره مسکن مهر پرسید که آخوندی در یک جمله گفت: "به نظرم طرح مزخرفی است."
به همین سادگی جناب وزیر طرحی را که چشم بسیاری از اقشار کمبرخوردار جامعه برای یافتن سرپناه به آن دوخته شده، و تاکنون صدها هزار نفر را در کشور خانهدار کرده، زیر سوال برد. همین بیاعتقادی وزیر مسکن به طرح خانه سازی برای اقشار کمبرخوردار جامعه باعث شد که در دوران مدیریت بیش از ۴ ساله ایشان حتی یک آجر برای پروژه های جدیدی مسکن مهر روی آجر گذاشته نشد و هیچ طرح بدیلی هم از سوی ایشان ارایه نگردید.
و این تنها اظهارنظر آخوندی درباره مسکن مهر نبود. خبرگزاری تسنیم بخشی از این گونه نظرات وزیر را به صورت جدول درآورد:
در آذرماه سال گذشته، در پی سانحه تلخ برخورد دو قطار مشهد-تبریزو سمنان-تبریز در حوالی شهر سمنان که منجر به جانباختن دهها تن از هموطنان شد، آخوندی در اولین مصاحبه تلویزیونی خود، در خلال توضیحات درباره حادثه و روند امدادرسانی گفت:
" همه خانوادهها چه آنهایی که کشته شدهاند و چه آنهایی که مجروح هستند، زیرپوشش بیمه قرار دارند و از این جهت نگرانی خاصی وجود ندارد!"
این اظهارنظر وزیر در گرماگرم سانحه و زمانی که داغ مجروحان و خانوادههای جانباختگان تازه بود، موجی از انتقادات را از سوی رسانه ها، نمایندگان و چهرههای سیاسی به دنبال داشت. منتقدان عمدتا بر این نکته تاکید داشتند که جناب وزیر به جای عذرخواهی از قصور و تقصیر انجام گرفته در جریان این سانحه در زیرمجموعه وزراتخانه خود و تلاش در جهت جبران خسارات، با ابراز این که "چون مسافران بیمه بودند، جای نگرانی نیست"، به واقع به سانحهدیدگان توهین کرده است.
در ۱۶ فروردین امسال، در حاشیه نشست هیئت دولت در پاسخ به سوال خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان مبنی بر این که "گفته شده ایرباس سوم که به ایران آمده است مرجوعی کشور کلمبیا است، آیا این موضوع صحت دارد و شرایط آن اکنون چگونه است؟"، گفت: "مرجوعی یعنی چی، این حرف های عجیبی است."
در ادامه اما وزیر راه پس از قطع دوربین نسبت به این سوال خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان واکنش دیگری نشان داد و به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت: "خبرنگار باید یک جُو عقل داشته باشد!"
وزیر راه بعد از این سخنان میکروفن خبرنگار را گرفته و قصد پرت کردن آن را داشت و با لحن فریادگونه گفت: "شما حرفه ای نیستید و از خبرنگاری سر در نمیارید. برید بابا!"
روز ۳ آذر، آقای آخوندی در بازدید از مناطق زلزله زده کرمانشاه، آب پاکی را بر دستان آسیبدیدگان از زلزله ریخت و گفت که وزارتخانه متبوع او قیم بازسازی خانههای مردم نیست:
" امیدواریم بخش زیادی از کار بازسازی مناطق زلزله زده کرمانشاه تا یک سال آینده به اتمام برسد،افزود: نمی توانیم قیومیت مردم در بازسازی و ایجاد اسکان موقت را بر عهده بگیریم."
اما اکبر ترکان، مشاور ارشد روحانی که سابقه یک دوره وزارت دفاع و یک دوره وزارت راه و ترابری را در دولتهای اول و دوم هاشمی رفسنجانی بر عهده داشت، رکورددار اظهارات طلبکارانه و توام با توهین در دولت روحانی است.
او در دی ماه سال ۹۲ که تازه چندماهی از روی کار آمدن دولت روحانی گذشته بود و هنوز جوّ «روحانی مچکریم» از داغی نیافتاده بود، در مصاحبه با روزنامه اصلاحطلب «آرمان امروز»، حدود نیمی از ملت ایران را که در انتخابات ۹۲ به روحاین رای نداده بودند، این چنین مورد توهین قرار داد:
" شما فکر نکنید که یک نفر در مملکت وجود دارد که میگوید من قانون را قبول ندارم؛ بلکه این یک جریان مشخص بود که میگفتند ما قانون را قبول نداریم. اکنون ۴۹.۵ درصد آرا را شامل میشوند. این ۴۹.۵ آرا کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل قانون ایستاد سکوت کرد. این ۴۹.۵ درصد سکوت کردند و نگفتند که تو بیجهت فکر کردی که میتوانی قانون را قبول نداشته باشی. قبول نداشتن قانون، قبول نداشتن مقررات، قبول نداشتن نظم و انضباط موجب میشود که نه یک بابک زنجانی بلکه«بابکان»پدید بیاید. هر کسی فکر کند که یک مرتضوی و یک بابک قانونشکن داریم، بیتردید در اشتباه است. درحال حاضر به واسطه آن بیتوجهی به قانون و نظم، بخشی از اقتصاد کشور در اختیار بابکان قرار گرفته است."
ترکان در آبان ۹۳، زمانی که در کسوت مشاور رییس جمهور و مدیر مناطق آزاد در نشست تخصصی خودرو شرکت کرده بود، در بیاناتی که حقارت و خودکم بینی از آن می بارید، گفت:
" بگذارید با خود رواست باشیم ما به جز پخت آبگوشت بزباش و قورمهسبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم."
این مشاور عالی روحانی و وزیر دوران هاشمی، در ۲۱ فروردین ۹۴ در مصاحبه با سایت «ندای ایرانیان»، در سخنانی به شدت توهین آمیز درباره منتقدان توافق هسته ای گفت:
" آنانی که دم از دست دادن امتیاز و ناکامی در سیاست خارجی به واسطه گفتوگوهای هستهای میزنند که هنوز به سر انجام نرسیده است در ده سال گذشته کجا بودند؟ راه خوردن شان بسته شده است صدایشان را برای مسئله هسته ای بالا بردهاند!"
ترکان در این مصاحبه با بیان اینکه برداشتن تحریم یعنی کوتاه شدن دست قاچاق و اختلاس از اقتصاد و بازار ایران، عنوان کرد:
"اینها ناراحتاند که نمیتوانند سوء استفاده کنند و بخورند. راه خوردن و سوء استفادهشان بسته شده است. صدایشان از جای دیگری بلند میشود."
وقتی در ۱۲ مهرماه سال ۹۴، نامه ۴ وزیر اقتصاد، کار، دفاع و صنعت خطاب به رییس جمهور منتشر شد که به رییس جمهور هشدار می داد اگر تصمیمات عاجلی گرفته نشود، رکود در کشور تبدیل به بحران خواهد شد، باز این ترکان بود که در قامت مدافع تمام قد رییس جمهور ظاهر شد و این ۴ وزیر را تلویحا به «مفتخوری» متهم کرد(و لازم به ذکر است که ۳ وزیر از ۴ وزیر امضاء کننده نامه دیگر جایی در دولت دوازدهم نداشتند!). ترکان در ۴ آبان ۹۴ در مصاحبه «اقتصاد نیوز» درباره انگیزه نگارش این نامه از سوی این ۴ وزیر گفت:
" آنها به دنبال رانت خوراک ارزان برای پتروشیمی بودند و هر کدامشان به یک دلیلی این نامه را امضا کردند."
" انگیزه آقای طبیبنیا این بود که شاخص بورس بالا برود و تصور میکرد که اگر به پتروشیمیها خوراک ارزان بدهند، سودشان بالا میرود و شاخص بهتری برای بورس به ارمغان می آورد..... اما در این میان سوال پیش می آید که انگیزه آقای دهقان، وزیر دفاع و آقای ربیعی، وزیر کار چه بود؟ ۹۰ درصد پتروشیمیها برای این دو وزارتخانه و تحت مدیریت این دو وزیر است. پس دوست دارند خوراک ارزان بگیرند. مگر چه کسی از پول مفت بدش میآید؟ همه خوششان می آید. بنابراین آنها با این انگیزه ها نامه را امضا کردند."
او سپس مدعی شد که همه این وزراء به دلیل «خواسته نابجا» از رییس جمهور، «پشیمان» شدند:
" بنابراین همه این وزرا در این نامه به دنبال خوراک ارزان برای واحدهای پتروشیمی بودند و با این انگیزه نامه را امضا کردند. بعد هم همهشان پشیمان شدند چون به نظرم درخواست نابجایی داشتند."
در ۲۱ تیرماه ۹۶، وقتی خبرنگار رادیو برای پیگیری اجرای قانون مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با ترکان تماس گرفت، او با بیادبی هر چه تمامتر به خبرنگار گفت " به شما چه ربطی داره؟"
اینها مصادیقی از مواجهه و موضعگیری دولتمردان «اعتدالی» در برابر منتقدان و جریاهای سیاسی مقابل دولت در چند سال اخیر بوده است. برای کسانی که با تاریخ ۴۰ ساله جمهوری اسلامی آشنایی دارند، این نوع رفتارها البته چندان تازگی ندارد همان گونه که گفته شد، رد این نوع رویکرد به هر نوع سخن منتقدانه را می توان به وضوح در دوران زمامداری مرحوم هاشمی که بسیاری از چهرههای دولت یازدهم و دوازدهم از آن می آیند، شناسایی کرد.
به این برشهای تاریخی توجه کنید.
در ۲۳ خرداد ۶۹، ۲۳ نفر از اعضاء نهضت آزادی و افراد موسوم به ملی مذهبیها به دلیل انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت آقای هاشمی رفسنجانی و به دستور ایشان بازداشت شدند. در همین رابطه مرحوم عزت الله سحابی یکی از بازداشت شدگان سال ۶۹در خاطرات خود گفت:
"ما به آقای هاشمی نامه اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست خارجی ما به گونه ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته ایم و همه دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، ۲۳ نفر را بازداشت کردند که یکی از آنها من بودم... بعد از دستگیری ها، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا می شناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزت الله سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود: «رویش زیاد شده بود، می خواستیم رویش را کم کنیم.»"
با اوجگیری طرح های اقتصادی دولت سازندگی مناطق آزاد به عنوان یکی از مبادی ورود و خروج کالا به کشور مورد توجه ویژه دولت قرار گرفت.
در این میان جریان های دانشجویی منتقد اعتقاد داشتند که مناطق آزاد به رسالت خود عمل نمیکنند و بیشتر به جایگاه ورود کالاهای بی ارزش تبدیل شده است.
در همین راستا اتحادیه انجمن های اسلامی اقدام به برگزاری نمایشگاهی درباره مناطق آزاد در دانشگاه امیرکبیر کرد.
در این نمایشگاه برخی اقلام لوکس و بعضا پیش پا افتادهای که از مناطق آزاد وارد کشور شده بود به نمایش درآمد و شدیدا از این اقدام دولت سازندگی انتقاد شد.
این اقدام دانشجویان شدیدا مورد انتقاد هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و رئیس جمهور وقت شدیدا دانشجویان را مورد انتقاد قرار داد و حتی برای تحت شعاع قرار دادن اقدام دانشجویان در تریبون نماز جمعه با حالتی بغض گونه(که بسیاری آن را گریه تعبیر کردند) گلایه های خود را مطرح کرد.
محمد حسین صفارهرندی وزیر ارشاد دولت نهم در سخنرانی اش در مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات در سال ۸۷ واقعه گریه هاشمی در نماز جمعه در واکنش به انتقادات را اینگونه روایت کرد:
"تعجب کردم وقتی برخی از شخصیتهای محترم در ارتباط با آزادی مطبوعات در شرایط فعلی ابراز نگرانی کردند و مطالبی را فرمودند که به نظر میرسد نگران وضع موجود اطلاعرسانی هستند و در مقابل، به خاطر آوردم همین بزرگواران در دوران مسئولیت خود، به خاطر انتقادی عادی و معمولی، چنان برآشفته شده بودند که حتی کار به گریه در برابر تریبونهای عمومی کشیده شد. تعجب میکنم کسانی با این سطح تحمل از آزادی مطبوعات در دوران خود، چطور اکنون در رابطه با آزادی مطبوعات ابراز نگرانی میکنند."
یکی از معاونین وقت وزارت علوم دولت سازندگی در گفتوگو با فارس درباره فضای حاکم بر دانشگاه ها در دولت هاشمی با بیان اینکه «واقعیت این است که رابطه آقای هاشمی با تشکل های دانشجویی اصلا خوب نبود»، تصریح کرد: "تعداد نشریات دانشجویی در آن دوران باید مورد بررسی قرار گیرد و شما با پس از این بررسی میبینید که تعداد نشریات شدیدا محدود بود."
این مسئول وزارت علوم دولت سازندگی ادامه داد:
"در آن دوران اگر گروهی از دانشجویان انتقادی را مطرح می کرد آقای هاشمی شدیدا برافروخته می شد و بلافاصله در نماز جمعه بعدی به آن واکنش نشان می داد."
روزنامه «جهان اسلام»، از معدود نشریات وابسته به اردوگاه چپ سیاسی که در دولت اول هاشمی منتشر می شد، یکی از منتقدین سیاستهای اقتصادی هاشمی بود و البته سعی می کرد در مقالات انتقادی خود، روش استدلالی و فنی را به کار بگیرد. اما در نهایت مرحوم هاشمی نتوانست انتقادات این نشریه را تحمل کند و «جهان اسلام» در سال ۷۳ با فشار دولت تعطیل شد. «هادی خامنهای»، مدیر مسوول این روزنامه در مصاحبهای با هفتهنامه آسمان در این مورد چنین توضیح داد:
" من اینجا زیاد اصرار ندارم درباره اختلاف با آقای هاشمی بگویم اما داستان توقیف روزنامه آن بود که روزنامه ما بهویژه در حوزه اقتصاد انتقادهای زیادی به آقای هاشمی داشت و من از طریق یک راوی معتبر خبر داشتم که آقای هاشمی به کرات از روزنامه «جهان اسلام» اظهار نارضایتی کرده بود که بالاخره هم منجر به تعطیلی روزنامه شد. البته ما هنوز هم با وجود گذشت زمان منتظر بوده و هستم که آقای هاشمی آن کملطفی را جبران کند هنوز هم ناامید نیستیم!"
عباس عبدی، از فعالان سیاسی اصلاح طلب که زمانی سردبیر روزنامه سلام بود، به دلیل انتقادهایی که از سیاستهای اقتصادی هاشمی در این روزنامه مطرح کرده بود، توسط وزارت اطلاعات دولت هاشمی دستگیر و ۱۱ ماه را در حبس انفرادی به سر برد.
مسعود دهنمکی، فیلمساز و فعال مطبوعاتی، در مصاحبهای در سال ۹۳ درباره دستگیری خود در دولت سازندگی به جرم انتقاد به هاشمی گفت:
" آن موقعی که همه میگفتند مخالف «هاشمی» دشمن پیغمبر(ص) است و الان البته «هاشمی»کُشان باب شده، یادم هست در سال ۶۹ به خاطر وزارت ارشاد و نشریه فاراد و... جلوی «هاشمی» در نماز جمعه اعتراض کردم، دولت همین آقای «هاشمی» که دم از آزادی و ضدیت با سانسور میزند، دوازده شب آمدند و محله ما را محاصره کردند و مرا برداشتند و بردند. که چه؟ در نماز جمعه شعار دادی! با تروریستها این جوری رفتار نکردند که تو را بردارند ببرند و با لباس راه راه در همین موزه عبرت در زندان انفرادی هفت هشت ده روز نگهات دارند."
سعدالله زارعی تحلیلگر سیاست خارجی و عضو شورای سردبیری کیهان درباره نحوه رفتار دولت هاشمی با منتقدان گفته است:
" هاشمی نسبت به انتقادات روزنامه کیهان علیه دولتش آزرده خاطر بود و از این رو کمکهای دولت به روزنامههایی که علیه آنها انتقاداتی را مطرح میکردند قطع و نشریههای دانشجویی منتقد هاشمی نیز تحت فشار قرار گرفتند."
با یادآوری همین مصادیق، می توان درک کرد که چهرههایی که «ظرایف» و «لطایف» وزارت و کشورداری را زمانی در مکتب سازندگی آموختهاند، چرا امروز که احتمالا به دلیل افزایش سن و خستگی «سالها» مسوولیتهای رده بالای اجرایی، کمطاقتتر و بیحوصلهتر شدهاند، این چنین عصبانی و تهاجمی با منتقدان خود برخورد می کنند.