به گزارش مشرق، نقشها آرامآرام روی ظرف ورشو خودش را نشان میدهد، هر بار که کار نقشبندی یکطرف تمام میشود سینی را میچرخاند و نوبت را به بخش بعدی میدهد، ساعتها زمان میبرد تا نقشها دستبهدست هم دهند و اتحاد و پیامشان یکدست شود.
کنار دست مرد قلمزن، سینی «ورشو» با نقش و نگارهای اسلیمی خودش و زیباییهایش را به رخ میکشد، معلوم است بهتازگی نگاشتن گل و برگها روی سینی تمامشده و قرار است پشت ویترین از مشتریها دلبری کند، حکایت ورشو و مرد قلمزن، روایت تاریخ هنرمندی مردمان این دیار است.
راسته ورشو سازها واقع در بازار بروجرد که امروز تنها نامی از آن آوازهاش باقیمانده است حتی نتوانسته یک هنرمند را به همسایگی خود بگیرد، نه اثری از صدای چکش است و نه حرارتی از کورههای ریختهگریاش بلند میشود، اینجا سوغات وطنی در مصاف با چین نهتنها شکستخورده بلکه زمینگیر هم شده است.
ورشو سازی؛ هنری ملی در سراشیبی فراموشی
گرم صحبت با یک توریست خارجی میشویم، او به ویترین یک فروشگاه ورشو خیره شده است گویا متوجه شده که هنر فلزکاری آنهم روی آلیاژ سخت و شکنندهای همچون ورشو چه هنری میخواهد تا یک ورق فلزی به یک سماور یا یک قندان تبدیل شود.
او میداند سابقه هنرمندان فلزکار این دیار به تاریخچه صنعت ورشو سازی ختم نمیشود و دراینباره میگوید: مردمان این منطقه در طول تاریخ توانستهاند با ساخت اجسام فلزی از جنس مفرغ و مس آثاری را خلق کنند که جهان در حیرت این هنر ارزنده بماند.
آثار کشف شده در تپههای باستانی بروجرد نشان از این دارد که هنر فلزکاری در بروجرد دارای سابقهای دیرینه است بهنحویکه در کتب تاریخی بهصراحت ذکرشده که بازار آهنگران بروجرد بسیار بزرگ بوده است. استاد حزین از پژوهشگران تاریخی در کتاب تاریخ خود مینویسد بازار آهنگران بروجرد بیش از دو کیلومتر طول داشته است.
اینجا اثری از صدای چکش و حرارت کورههای ریختهگری نیست
به بازار تاریخی بروجرد میرویم راستهای را پیدا میکنیم مشهور به «دواتگران» که بعدها معروف به بازار ورشو سازان شده است، راستهای که تنها مرکز ساخت مخزن دوات و یا جوهر بوده است و نیاز نویسندگان بروجرد و منطقه غرب کشور را تأمین میکرده است.
هنرمندان راسته «دواتگران» بروجرد با استفاده از ذوق و هنر فلزکاری خود طوری مخزن دوات را از فلز میساختند که اگر این مخزن کوچک را کاملاً برعکس کنید حتی قطرهای از دوات و یا جوهر بر زمین ریخته نمیشود به همین علت بود که دواتگری در بروجرد از شهرت بسیار زیادی برخوردار بوده است.
بعدها با ورود آلیاژ ورشو به ایران ابتدا هنرمندان بروجردی ورشو را برای ساخت دوات استفاده میکردند و بهمرور باذوق خود این هنر دستی را که عنوان تکنیکیترین صنعت دستی ایران شناخته میشود توسعه دادند.
با ورود به راسته ورشو سازان فضای سوتوکوری را بر بازار حاکم میبینی، گویا انگارنهانگار اینجا پایتخت هنر ورشو سازی جهان است، راسته ورشو سازها که امروز تنها نامی از آوازهاش باقیمانده است حتی نتوانسته یک هنرمند را به همسایگی خود بگیرد، نه اثری از صدای چکش است و نه حرارتی از کورههای ریختهگریاش بلند میشود، اینجا سوغات وطنی در مصاف با چین نهتنها شکستخورده بلکه زمینگیر هم شده است.
در سکوت سوغات بومی تنها کالای چینی است که از سر و کول بازار بالا رفته است و ورشو را طوری منزوی کرده که باید پرسوجو کرد تا سرنخی از ورشو سازی در پایتخت وطنی آن پیدا کرد.
از قدیمیهای بازار در مورد ورشوسازها سؤال میکنیم؛ خیلیهایشان از این شهر رفتهاند... با جستجوی فراوانی راسته «کلاه مالها» را نشانمان میدهند و میگویند جوانی در آنجا ورشو ساز است، به راسته «کلاه مالها» میرویم آنجا هم مثل ورشو سازها اثری از «کلاه مالی» و «کلاه نمدی» لری نیست و تنها نامی باقیمانده است.
صدای نجوای آخرین بازمانده هنر ورشو سازی
صدای نجوای چکش ما را از پرسیدن آدرس ورشو سازی بینیاز کرده است با نزدیک شدن به صدا اطمینان خاطرمان جلب میشود که بالاخره اثری از زندهبودن تکنیکیترین صنعت دست ایران در بروجرد وجود دارد.
وارد مغازه میشویم فضای خلوتی را میبینیم که شور و هیجان تولید از آن برنمیخیزد، جوانی خوشرو در آنجا نشسته و در حال ساخت تعدادی قهوهجوش ورشو است، با ورود ما دست از کار میکشد... از وضعیت بد اقتصادی صنایعدستی گله میکند و نگران حفظ هنر ورشو سازی در بروجرد است.
نامش استاد «مسعود فرخ پی» است از آخرین بازماندگان هنر ورشو سازی در ایران که در بدترین شرایط در حال تولید محصولات هنری خود است تا تکنیکیترین صنایعدستی ایران با سیلی صورتش سرخ بماند، او فرزند و شاگرد استاد «ماشاالله فرخ پی» است که تا چند وقت اخیر او هم در این هنر شاهکار خلق میکرد اما به علت کهولت سن دست از کار کشیده است.
هنرمندان در انزوا
وقتی در مورد بازار ورشو سازان خالی از ورشو ساز میگوید چهرهاش در هم میریزد گویی کتابها حرف پشت این چهره پنهان شده است.
لب به سخن باز میکند و از تاریخچه این هنر در بروجرد میگوید و با نقد وضعیت امروز حسرت دیروز در نگاهش نقش میبندد، این ورشو ساز بروجردی در همین رابطه میگوید: روزگاری بازار «دواتگران» رونق زیادی داشته و آرامآرام با ورود ورشو به ایران و کار انحصاری بروجردیها روی این آلیاژ تجار زیادی را به سمت خود جذب کرده بود.
با رونق بازار ورشو ذوق و هنر دستبهدست هم دادند و هرروز به تعداد ورشو سازان افزوده و این هنر وارد فاز تخصصی خود شد.
وی عنوان کرد: با تخصصی شدن این هنر هر استادکار تنها حرفه خاصی را انجام میداد، برخی ریختهگر قاشق و چنگال بودند، برخی ریختهگر پایه سماور، برخی تنها قندان میساختند و برخی قهوهجوش و اینگونه نبود که یک استادکار همه وسایل را خود بهتنهایی بسازد.
فرخ پی گفت: در گذشته بارونق بازار ورشوسازهای بروجرد و فروش محصولات خود به سراسر کشور حدود ۲۰۰ کارگاه ورشو سازی در بروجرد فعال بود که حداقل در هر کارگاه ۴ نفر مشغول به کار بودند.
این هنرمند صنایعدستی گفت: با جمعیت آن روز بروجرد حداقل هزار نفر در این صنعت مشغول به کار بودند که با واردات استیلهای خارجی با قیمتهای ارزان آرامآرام هنرمندان این صنعت در اقتصاد بیمار و واردات بیرویه بهنوعی حذف شدند.
هنرمندانی که هنر ورشو سازی را به اوج رساندند
وی در لابهلای حرفهایش گریزی نیز به سماورسازی میزند و میگوید: سماور واژهای روسی به معنای خودجوش است، ابتدا از سماور برای تهیه قهوه استفاده میشد اما بعدها برای تهیه چای کاربرد پیدا کرد.
اولین بار سماور در دوره سلطنت شاهرخ شاه افشار از روسیه وارد ایران شد و تا دوره قاجار وارداتی باقی ماند تا اینکه در زمان صدارت میرزا تقیخان امیرکبیر با اعزام تعدادی مسگر از شهرهای بروجرد، اصفهان و دزفول به کشور روسیه برای یادگیری این هنر و خودکفایی کشور حرفه سماورسازی وارد ایران شد.
فرخ پی گفت: در روسیه سماورها را از برنج میساختند و برای خمکاری از ماشینهای ساده استفاده میکردند که هنرمندان بروجردی پس از بازگشت به دیار خود با توجه به وجود هنرمندان چیرهدست نیاز به تهیه ماشین خمکاری ندیدند و برای اولین بار ورشو را جایگزین برنج برای ساخت سماور کردند.
وی افزود: اما در همان سالها اصفهان با تولید سماورهای برنجی نیمه ماشینی به کار خود ادامه داده و امروز توانسته همه آن صنایع را به شکل ماشینی عرضه کند.
این استادکار به هنرمندان بزرگی در هنر ورشو سازی اشاره میکند و میگوید: مرحوم «منصف»، مرحوم «بادآور»، «رحیم حولهای» و...کسانی بودند که این هنر را توانستند در این دیار به اوج خود برسانند.
زمستان بر پیکره ورشو نقشبست
فرخ پی با عنوان اینکه تقریباً همه قدیمیهای این هنر از میان ما رفتهاند، اظهار داشت: هماکنون سه نفر در بروجرد ورشو میسازند که با توجه به محدودیت در تجهیزات و امکانات تولید در حال فعالیت هستیم.
از وی سؤال میکنیم که آیا هماکنون استادکاران بروجردی میتوانند سماوری از ورشو بسازند؟ فرخ پی میگوید: در گذشته یک استادکار با ۵ تا ۶ شاگرد در هفته ده سماور میساخت اما اگر امروز بنده بخواهم دست به ساخت سماور ببرم حداقل یک ماه زمان میبرد.
این هنرمند افزود: در گذشته شیر، دستگیره و پایه سماور را استادان ریختهگری سریع آماده میکردند اما هماکنون استاد ریختهگری در بروجرد نمانده که این وسایل بهراحتی تهیه شود و باید برای ریختهگری هزینه و زمان زیادی صرف کرد و از دیگر شهرهای ایران سفارش ریختهگری الحاقات سماور را داد درنتیجه میتوان سماوری را ساخت اما با هزار مکافات در تهیه تکتک مواد اولیه...
ابزار ساخت ورشو را دیگر نداریم
فرخ پی تشریح کرد: امروزه یک هنرمند ورشو ساز باید چند هنر شامل طراحی و الگوبرداری، برشکاری، جوشکاری، چکشکاری، اندام کاری، صافکاری، مونتاژکاری و درنهایت پرداخت ورشو را در کنار هم داشته باشد اما در گذشته هرکدام از مراحل را یک استادکار خاص انجام میداده است.
وی افزود: برای ساخت ورشو نیاز به تجهیزاتی همچون «موش بریده»، «شتر گلو»، «نیم قلوه»، «میخ نیمه» و... در سایزهای مختلف است و تجهیزات امروز من حتی ۱۰ درصد ابزار ساخت ورشو نیست.
این هنرمند ورشو ساز گفت: امروزه این تجهیزات دیگر تولید نمیشود و آهنگران قدیمی دیگر در بروجرد فعال نیستند تا بتوانند این تجهیزات را بسازند لذا برای توسعه این صنعت با کمبود ابزار نیز مواجه هستیم.
پایان غمانگیز ورشو
وی درباره آموزش ورشو در بروجرد گفت: بارها سازمان میراث فرهنگی در بروجرد با نگاهی دلسوزانه برای آموزش ورشو سازی دورههایی را تدارک دیده که نتوانست موفق باشد چراکه این هنر چیزی نیست که کسی در طول مدت ۶ ماه بتواند کار تخصصی را بیاموزد و این کار طوری است که فرد باید از کودکی وارد آن شود، همان سیستم استادشاگردی سابق و یا اینکه پدر پیشه باشد و اینیک مشکل است که بر سر راه این هنر قرارگرفته است.
فرخ پی گفت: یکی دیگر از مشکلات ورشو سازی در بروجرد کمبود ورق این آلیاژ فلزی است که سالهاست دیگر تولید نمیشود و بهنوعی نایاب شده و ما برای تولید مجبور هستیم سینیهای بزرگ قدیمی را پاره کنیم و با آن به تولید بپردازیم که با این روند تا چند سال دیگر حتی سینی قدیمی هم نیست که با آن بتوان به تولید ادامه داد.
وی با انتقاد از وضع موجود گفت: هر شهری یک هنر دستی خاص دارد مثلاً میبد سفالش مشهور است و زنجان چاقویش... بروجرد را هم به نام ورشو میشناسند و به نظر حیف است که چنین بر سر این هنر و هنرمندانش بیاید.
این استادکار گفت: اداره میراث فرهنگی بروجرد از من دعوت کرد تا در خانه ورشو بروجرد کارکنم اما وقتی وارد آنجا شدم نه امکاناتی بود و نه امنیتی بود، خانهای است با اتاقهای خالی که یا باید درب آن همواره بسته باشد چون ممکن است افراد نامربوط وارد خانه شوند و نگهبانی در آنجا نیست و همین موجب میشد همان اندک مشتری بنده نیز از دست برود، بنابراین مجبور شدم که از رفتن به خانه ورشو صرفنظر کنم.
وی با اشاره به اقدامات سازمان میراث فرهنگی در دیگر نقاط کشور گفت: بهعنوان نمونه در مشهد یک کاروانسرای قدیمی است با نام «بابا قدرت» که سازمان میراث فرهنگی در آنجا برای هنرمندان شاخص حجرههایی را تدارک دیده و در همانجا رستوران و کافیشاپ ایجاد کرده است، حتی برای رفتوآمد عموم مردم تاکسی خطی در این مسیر قرار داده و با یک فضاسازی تاریخی توانسته کمک شایانی به اقتصاد هنرمندان صنایعدستی کند.
هنرمندانی که کمتر از انگشتان یک دست هستند
فرخ پی گفت: در بروجرد حمایتی صورت نمیگیرد و حدود سه سال پیش من را برای دریافت تسهیلات ۴ درصد به بانک معرفی کردهاند و هنوز هم نتوانستهام این تسهیلات را دریافت کنم و به نظرم با این شیوه برخورد نمیتوان هنرمند را حمایت و هنر را حفظ کرد.
این استاد ورشو ساز گفت: بهواقع دیگر استادکار قدیمی ورشو وجود ندارد و کمتر از انگشتان یک دست در بروجرد هنرمند ورشو ساز وجود دارد که این شیوه درستی برای حمایت از هنرمند نیست.
وی عنوان کرد: قطعاً اگر شغل بهتری برایم پیدا شود این کار را رها میکنم چون هیچگونه حمایتی از این هنر نمیبینم و مرکز توجهات فروشندگان ورشو هستند نه هنرمند ورشو ساز و سود حاصل زحمت هنرمند را کسی دیگرمی برد.
فرخ پی با انتقاد از بازارچه صنایعدستی که در بروجرد وجود دارد، عنوان کرد: حتی ۵ درصد از وسایلی که در آنجا برای فروش عرضه میشود صنایعدستی بروجرد نیست و همه یا مربوط به دیگر استانها است و یا اینکه صنایعدستی خارجی است و همینگونه است که نباید آینده خوبی برای هنر و هنرمند متصور بود.
این هنرمند بروجردی گفت: برای ایجاد بازارچه صنایعدستی باید دست دلال کوتاه شود و مستقیم هنرمند وارد عرصه شود در غیر این صورت نتیجه این میشود که میبینیم.
نمایشگاهی که خود هنرمندان برپا کردند
مدیر اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بروجرد در پاسخ به وضعیت بد نمایشگاه صنایعدستی گفت: نمایشگاه توسط یک هیئتامنایی اداره میشود و اداره شهرستان به عنوان حامی صنایعدستی در کنارشان بوده است.
حجت اله یارمحمدی افزود: نمایشگاه دائمی صنایعدستی قرار بود محلی باشد برای حمایت از هنرمندان اما برخی اوقات کار به بیراهه میرود و این موضوع را با توجه به جابهجایی جدیدی که قرار است در هیئتامنای نمایشگاه انجام شود حتماً دنبال خواهیم کرد که مجاب شوند این مرکز تنها در اختیار هنرمندان صنایعدستی باشد.
وی تصریح کرد: نمایشگاه صنایعدستی به همت هنرمندان برپاشده و سازمان میراث فرهنگی در این خصوص اعتباری هزینه نکرده است.
مدیر اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بروجرد با تأکید بر اینکه نمایشگاه صنایعدستی باید محلی باشد که محصولات هنرمندان بروجردی بهصورت مستقیم عرضه شود، گفت: ما ناظر و مکلف بر سلامت صنایعدستی هستیم و تاکنون نظارت بر نمایشگاه صنایعدستی داشتهایم و قطعاً اگر نظارتها نبود شرایط بدتر از امروز بود و جا دارد که پیگیری بیشتری کنیم تا صنایعدستی خارج از بروجرد در آنجا عرضه نشود.
موزه ورشو شاید وقتی دیگر
مدیر اداره میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری بروجرد در رابطه با حمایت از هنر ورشو سازی گفت: هنر ورشو در اوایل سلطنت ناصرالدینشاه در بروجرد پا میگیرد و اوج آن در دهههای ۳۰ و ۴۰شمسی بوده است که در همان تاریخ با ورود وسایل استیل به بازار آرامآرام از توان رقابت هنرمندان بروجردی با کالای خارجی کاسته میشود.
یار محمدی گفت: هماکنون نیز همان ورشو فروشان با قوت گرفتن استیل در سبد نیاز مردم تبدیل به استیل فروش شدهاند.
وی عنوان کرد: با همه مشکلاتی که هنر ورشو سازی با آن روبهرو است اما بههرروی مردم بروجرد با هنر فلزکاری بهخصوص ورشو ارتباط برقرار میکنند و با برگزاری کلاسهای آموزشی در این زمینه استقبال کمنظیری را شاهد بودهایم.
مدیر اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بروجرد گفت: در گذشته تکیه تاریخی در اختیار یکی از هنرمندان ورشو سازی در بروجرد از طرف میراث فرهنگی قرار گرفت، کارگاهشان تجهیز و همین مسئله موجب شد مردم ارتباط بهتری با این هنر برقرار کنند و حتی مستند ورشو سازی بروجرد در همان کارگاه ساخته شد.
یارمحمدی اظهار داشت: یکی از برنامههای میراث فرهنگی این بود که یکی از خانههای تاریخی بروجرد تحت عنوان موزه صنعت ورشو سازی تغییر کاربری داده شود و هنرمندان ورشو در آنجا ساماندهی شوند که بخشی از این کار انجام و فضای فیزیکی آمادهشده اما کار به سرانجام نرسیده است.
و بازهم وعدهای دیگر
وی در ارتباط با مسائل پیش روی ایجاد موزه صنعت ورشو سازی عنوان کرد: در این راستا با توجه به اقلام ورشویی که ما خریداری کردهایم و اشیا ورشویی که در دسترس است پیشنهاد موزه ورشو داده شد و این کار در حال انجام است. یک تفاهمنامه بین میراث فرهنگی و شهرداری بروجرد منعقد شد تا کار بهصورت مشترک انجام شود بخشی از کار پیش رفت اما به دلایلی کار متوقف شد.
مدیر اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بروجرد گفت: رویکرد سازمان میراث فرهنگی در دو تا سه سال اخیر متفاوت شده و نظر بر این است که باید موزهها از حالت نمایشگاهی خارج شده و به حالت فعال و زنده تبدیل شوند.
یارمحمدی ادامه داد: به همین منظور قرار شد ما یک محدودهای از بافت تاریخی بروجرد را تحت عنوان بافت موزه داشته باشیم که یکی از عناصر این بافت موزه، موزه صنعت ورشو است، این کار در فاز مطالعاتی است و امیدواریم در اولین فرصت پس از انجام مطالعات موزه ورشو بهعنوان یک موزه تخصصی در بروجرد راهاندازی شود.
وی تصریح کرد: این کار در بروجرد طولانی شد چون مکان در ابتدا آماده نبود و اکنون نیز غرفه آرایی نشده است، اشیا خریدارینشده و مشکل تأمین نیرو وجود دارد که در صورت رفع موانع این موزه ایجاد خواهد شد.
هنری که بسترساز ایجاد اشتغال میتواند باشد
نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی هم با انتقاد از روند کند و راکد اجرای موزه صنعت ورشو سازی در بروجرد گفت: در سال ۹۱ قرار بود این موزه در دهه فجر به بهرهبرداری برسد اما متأسفانه در این زمینه کوتاهیهایی صورت گرفته و این اتفاق نیفتاده است.
عباس گودرزی عنوان کرد: احداث موزه ورشو در بروجرد قرار بود به نحوی باشد که هنرمند بتواند در همان مکان به تولید و حتی آموزش و عرضه هنر خود بپردازد اما این اتفاق که میتوانست بسترساز اشتغال باشد تاکنون رخ نداده است.
وی با تأکید بر اینکه هنر دستی نشان ذوق و هنر مردمان یک منطقه و دارای ارزش فرهنگی بالایی است، گفت: برند سازی و بسترسازی برای رونق تولید و عرضه صنایعدستی بهخصوص ورشو که مختص شهرستان بروجرد است میتواند زمینه را برای فروش محصول در بازارهای هدف فراهم کند.
نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ورشو یادگار سرپنجه هنرمندان بروجرد است، گفت: آثار برجایمانده از ورشو حاکی از استعداد سرشار و ذهن خلاق مردمان این دیار است.گودرزی با تأکید بر اینکه صنایعدستی میتواند بسترساز اشتغال باشد، عنوان کرد: همه مسئولان موظف هستند تا در عمل از هنر و هنرمندان صنایعدستی حمایت کنند.
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم پیشازاین در این رابطه گفته بود: مسئولان باید تلاش کنند صنایعدستی فراموششده بروجرد را احیاء کنند. برخی از صنایعدستی بروجرد در گذشته از رونق خوبی برخوردار بوده اما در حال حاضر فراموش شدهاند که امید است با ایجاد نمایشگاه، صنایعدستی فراموششده مجدد احیاء شوند.
بروجردی افزود: امروزه با کمک برخی اساتید آلیاژ ورشو در داخل کشور تولید میشود که هنرمندان میتوانند از این طریق مواد اولیه صنعت ورشو سازی را در دسترس داشته باشند.
وی با بیان اینکه اینگونه برنامهها موجب فصل جدیدی در تولید ورشو خواهد شد، عنوان کرد: فنی و حرفهای هم باید در کنار دیگر ارگانها برای احیای صنایعدستی فراموششده در بروجرد همکاری لازم را داشته باشد تا بتوان اشتیاق نسل جدید برای تولید صنایعدستی را افزایش داد.
مرگ همیشگی هنر ورشو را به تعویق بیندازید
بههرروی انتظار میرود سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری با رویکردی عملیاتی به هنرهای تخصصی و برندهای دستی بپردازد و با ایجاد بسترهای مناسب زمینه را برای تولید، آموزش و عرضه صنایعدستی مهیا و با مطالعات مختلف و شناسایی نیازهای روز جامعه هنرمندان را برای باقی ماندن در بازار هدایت کند تا سرنوشتی که برای هنرمندان ورشو ساز با ورود استیل به ایران رخ داد برای دیگر هنرمندان به وجود نیاید.
هماکنون ورشو در بروجرد نفسهای آخر را میکشد، اندک حمایتها میتواند مرگ همیشگی این هنر را به تعویق بیندازد و شاید در این فرصت گشایشی رخ داد و این هنر از بحران عبور کرد و بار دیگر به شکوه رسید.
اما مرگ این هنر علاوه بر آنکه آثار مخرب فرهنگی و اجتماعی خود را بر بستر جامعه برجای خواهد گذاشت، در آینده حتی اگر گشایشی رخ دهد دیگرکسی نمیتواند این هنر را احیا کند.