به گزارش مشرق، «عبدالباری عطوان»، سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» در سرمقاله امروز خود با عنوان « اردن در آستانه قیام علیه متحدان سعودی خود و تمایل به سمت سوریه و ایران است»، پرسید، نافرمانی قابل پیش بینی اردن از محور آمریکایی، راهبردی یا تاکتیکی است و تلافی ترامپ چگونه خواهد بود؟
در آغاز این یادداشت آمده است: اینکه نماینده سوریه در تریبون مجمع عمومی سازمان ملل بایستد و تاکید کند که دولت دمشق هرگز از موضع ثابت خود در ازای قدس اشغالی، مساله فلسطین، قطعیت بازپسگیری همه اراضی اشغالی عربی، پایان اشغالگری و تشکیل کشور مستقل فلسطینی صرف نظر نمیکند، آن هم در شرایطی که اتحادیه عرب عضویت سوریه را به حال تعلیق درآورده و سازمان همکاری اسلامی که زیر سلطه عربستان است از آن برای حضور در اجلاس سران کشورهای اسلامی در استانبول که به منظور بررسی موضوع یهودی سازی قدس شریف و شناساندن آن از سوی آمریکا به عنوان پایتخت اسرائیل برگزار شد، دعوت نکرد، باعث خجالت است.
عطوان نوشت: این روزها اردن در تلاشی ولو دیرهنگام جنبشی قوی را رهبری میکند تا این کژی را اصلاح کرده و دولت و کشور سوریه را بار دیگر به نهادهای عربی بازگرداند، نمود این جنبش را آنجایی میبینیم که «عاطف طراونه»، رئیس پارلمان اردن در نشست اتحادیه پارلمانهای عربی در مغرب به مستثنی شدن هیات پارلمانی سوریه برای حضور در این نشست شدیدا اعتراض کرد، طراونه همچنین اخیرا کاردار سفارت سوریه در امان را به حضور پذیرفته و پیروزیهای ارتش سوریه و بازپسگیری بیشتر خاک این کشور از چنگ گروههای تروریستی و مسلح را به وی تبریک گفت.
نویسنده افزود: برایمان دشوار است که دلیل ادامه تحریم سوریه توسط حکومتهای عرب به شیوه کنونی را درک کنیم، گویی آنها از واقعیت موجود خبر ندارند؛ از تحولات راهبردی در همه منطقه خاورمیانه و ظهور محورهای سیاسی جدیدی به رهبری سوریه که شروع به ترسیم مجدد معادلات قدرت بر اساس این تحولات کرده است، این حکومتهای عرب از سر نخوت و یکدندگی از پذیرش شکست نقشههایشان در تجزیه امت عربی و نابودی ستونهای مقاومت ضد اشغالگری اسرائیل اجتناب میکنند.
رای الیوم آورده است: وقتی «امانوئل مکرون»، رئیس جمهور فرانسه تاکید میکند که کشورش کانالهای تماس با سوریه را پس از شکست داعش خواهد گشود. پس آیا دیگر حکومتهای عرب بیشتر از فرانسه که جنگ در سوریه را فرماندهی کرده و نقش بزرگی در حمایت نظامی، سیاسی و مالی از معارضان سوریه داشتند درک و قدرت دارند. بنابراین مساله، مساله سرکشی و لجاجت اعراب نیست، بلکه مربوط به تحولاتی است که نمی توان آنها را نادیده گرفت و سیاستهای مناسب با آن را باید اتخاذ کرد.
عطوان تاکید کرد: محاسبات اردن روی طرح آمریکا در سوریه و دیگر کشورهای منطقه اشتباه بزرگی بود بخصوص که طی هفت سال گذشته از حضور قوی در جبهه آمریکا چیزی جز انزوا و قربانی شدن نصیبش نشد بخصوص از سوی متحدان عرب خود شامل عربستان و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و هم اینک وقت آن رسیده که این اشتباه خود را به صورت ریشهای اصلاح کند.
وی افزود: طراونه برای دیدار از پارلمان سوریه در دمشق و همچنین حضور در کنفرانس پارلمانی دیگری در ایران برای حمایت از مساله قدس اشغالی در برابر یهودی سازی اسرائیل آماده میشود و این مسالهای خوب اما ناکافی است چون مطلوب این است که حکومت اردن از احتیاط غیرقابل فهم خود دست کشیده و وزیر خارجه خود را عازم این دو کشور کند تا ازسرگیری روابط با آن را رسما پایه ریزی کنند.
نویسنده ادامه داد: اردن به امید فضل عربستان و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نشسته که چیزی جز وعدههای دروغین و تحقیر برایش نداشتند آن هم زمانی که همین حکومت سعودی صدها میلیارد دلار به ترامپ در آمریکا در قالب سرمایه گذاری و معاملات تسلیحاتی میدهد و سرسپردگی اردن به عربستان به جایی رسیده که به سفارش این کشور سطح حضور خود را در اجلاس سران کشورهای اسلامی در استانبول را کاهش داد ه و در حمایت از مقدسات فلسطین تردید میکند.
این روزنامه آورده است: موضع قوی اردن در حمایت از ماهیت عربی قدس اشغالی و مقدسات آن و مخالفت با دیکتههای آمریکا باید تا حد ایجاد ائتلافهای جدید با جبهه مقاومت ارتقا یابد به گونهای که از شمال با سوریه از شرق با عراق و ایران ارتباط گرفته و پلهای همکاری با ترکیه را که به اردن در مقام متولی رسمی مقدسات فلسطین احترام میگذارد، ایجاد کند امروز وقت آن رسیده که اردن خود را از سیاستها و ائتلافهای ناکارآمد که چیزی جز سرسپردگی، تحقیر، گدایی و انزوا برای آن نداشت، خلاص کند.
رای الیوم افزود: رای قدرتمندانه اردن در مجمع عمومی سازمان ملل به قطعنامه محکومیت تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در یهودی سازی قدس اشغالی شاید این کشور را در تنگنا و فشارهایی قرار دهد و چه بسا اقدامات تلافی جویانه ای از سوی آمریکا همچون کاهش کمکهای مالی به اردن و حتی توقف آن و کوچ اجباری هزاران فلسطینی و قرار دادن آن به عنوان وطن جایگزین را به همراه داشته باشد چون اردن شرافت ملی خود را فدای پول نکرد و این موضوع حمایت مردمی اردنیها از حکومتشان در مقابله با این تهدیدها به منظور تحکیم و تقویت بازگشت آن به جبهه مقاومت را میطلبد.