سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** علی یونسی: اکثر دنیای اسلام و علمای اسلام، درویش هستند
«علی یونسی» وزیر اطلاعات دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:
«کل این فرقههای درویشی و عرفانی در ایران، فرهنگ و ذات و ادب و آموزششان در راستای یک شهروند نجیب، خوب و مطیع یک حکومت است؛ یعنی اینها اساساً یک جریان سیاسی یا مخرب و خطرناک نیستند. بالاخره همه فرقهها در ذاتشان صلح، اخلاق، نوعدوستی، خدمت به مردم و عبادت خدا هست. اینها برای حکومت سرمایه بزرگی هستند؛ چون آنها شهروندانی آرام، نجیب و مطیع هستند. آنها برای تقابل با جریانهای افراطی مانند داعش و طالبان که امروز بلای جان اسلام شدند، بهترین سرمایه هستند. این فرقهها یار و یاور ما هستند. ما باید از آنها برای ارتباط با دنیای اسلام استفاده کنیم. آنچه ما را با اسلام آفریقا یا با اسلام در آسیای میانه ارتباط میدهد، همین درویشی است؛ زیرا اکثر دنیای اسلام درویش هستند، اکثر علمای دنیای اسلام درویش هستند. یعنی تابع یک فرقه هستند. همانطور که گذشته همه درویش بودند، عمده مفاخر ایران درویش هستند.».
یونسی در ادامه در پاسخ به این سؤال که «پس این مشکلی که در ارتباط با این فرقه در ایران به وجود آمده است، ناشی از چیست؟» گفت:
«به نظر من، این یک اشتباهی است که از طرف بخشی از حکومت و حاکمیت صورت میگیرد. مثلاً تا مدتی عدهای افراطی و تندرو، با آداب و آرایش ظاهر «اهل حق» مشکل پیدا کرده بودند و به هر بهانهای با آنان برخورد میکردند و بنابراین عدهای از این دراویش، در اعتراض، دست به حرکاتی زده و به خود آسیب رساندند».
متاسفانه یونسی همانند بسیاری دیگر از اصلاح طلبان، جنایت چندی پیش عدهای از دراویش در خیابان پاسداران را نادیده گرفته است.
گفتنی است در زمستان سال ۹۶ عدهای از اراذلواوباش در پوشش دراویش و به بهانه آزاد کردن فردی که به اتهام سرقت و با شاکی خصوصی دستگیرشده بود، با رفتاری داعش گونه ۴ تن از نیروهای انتظامی و بسیجی را به شهادت رسانده و بیش از ۳۰ مأمور پلیس را مجروح کردند.
این اراذلواوباش همانند داعش با اتوبوس و خودرو، فرزندان این ملت را به زیر گرفته و با قمه و سنگ و چماق و پارهآجر و تفنگ ساچمهای به حافظان امنیت حملهور شده و آنان را مظلومانه به شهادت رساندند. این غائله درنهایت با دستگیری ۳۰۰ تن از اغتشاشگران پایان یافت.
این رفتار وحشیانه قلب هر انسان آزادهای را به درد میآورد؛ اما گویا به شهادت رسیدن مظلومانه حافظان امنیت کشور برای اصلاح طلبان اهمیتی نداشته است!
در همین رابطه برخی از روزنامههای اصلاحطلب با سانسور رفتار وحشیانه اراذلواوباش در پوشش دراویش، این اتفاق را صرفاً یک درگیری دوطرفه میان دراویش و نیروی انتظامی معرفی کرده و از به کار بردن عنوان «شهید» و «شهادت» نیز امتناع کردند.
** روزنامه حامی دولت: تاثیرات برجام بر اقتصاد کشور به هیچ وجه احساس نشد
روزنامه آرمان در گزارشی نوشت:
«آنچه مد نظر دولتمردان در خصوص نتایج برجام بود به دست نیامد زیرا تاثیرات برجام بر اقتصاد کشور به هیچ وجه احساس نشد...از آنجایی که رئیسجمهور آمریکا هر ۴ ماه یکبار باید گزارش به کنگره ارائه دهد، اما در خصوص برجام هر بار در گزارش خود نقض برجام را به نوعی به حالت تعلیق درآورده و این تعلیق برجام بیشتر موجب تضعیف آن میشود چرا که سرمایهگذاران خارجی را دچار نوعی سردرگمی و تردید میکند که اگر قرار باشد در ایران سرمایهگذاری کنند ممکن است چهار ماه بعد ترامپ از برجام خارج شود و این سرمایهگذاران دچار ضرر و زیان شوند...با وجود یک برجام لرزان و متزلزل بانکهای بینالمللی بزرگی همچون اچاسبیسی، استانداردچارتر، بارکلیز و نظایر آنها با ایران کار نمیکنند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«شاید از یک منظر لغو برجام خیلی بهتر از این باشد که هر ۴ ماه یکبار ترامپ آن را به حالت تعلیق در آورد چرا که اگر این وضعیت متزلزل برجام همچنان ادامه پیدا کند به طور قطع هیچ منفعتی برای ایران نخواهد داشت. اگر برجام توسط آمریکا لغو شود شاید بتوان گفت برای ما هم بهتر خواهد بود زیرا تکلیف برای همه روشن میشود و بدون امید بیهوده داشتن به برجامی که سودی ندارد میتوان بر اقتصاد داخلی و تولید داخلی متمرکز شد و به باز شناسی و باز یابی ظرفیتهای نهان و آشکار مادی و سرمایههای انسانی و اکولوژی کشور پرداخت و توان تبدیل داراییها را به ثروت تجربه کرد و آنها را در جهت تقویت بخش خصوصی مولد مؤثر بهکار گرفت تا رشد تولید داخلی و اشتغال و برون رفت از رکود میسر گردد».
در هفتههای گذشته روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشته بود: «دولت ماهها پس از توافق هستهای، به هوای چیدن میوههای برجام نشست و بر پایه این دلخوشی، برنامهها و سیاستهای کاری خود-دوران پسابرجام- را نوشت اما ماحصل این انتظار، فرصت سوزی، از دست رفتن منابع موجود به هوای گشایش برجام و در نهایت کاهش صبر اجتماعی با استمرار فشارهای اقتصادی بود».
روزنامه قانون نیز- مهر ۹۶- در گزارشی نوشته بود: «پیش بینی مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه آمریکا به هیچ عهدی پایبند نیست، اینک در حالی به حقیقت میپیوندد که تیم مذاکره کننده ظریف میپنداشتند همه راهها را برای تقلب و عهد شکنی بستهاند و به اصطلاح، مو لای درز برجام نمیرود...حال، در چنین شرایطی چه باید کرد؟ آیا همانگونه که ظریف میگفت ایران دوباره و بسیار سریع میتواند در صورت خلف وعده طرف مقابل به غنی سازی برگردد؟ چگونه میتوان راکتورهای مملو از سیمان و برنامههای رها شده هستهای را دوباره به کار انداخت؟».
این روزها با اقدامات واشنگتن و اعترافات مقامات ارشد دولت، نقد برجام کاری سهل است. حالا دیگر روزنامههای اصلاح طلب که تا دیروز برجام را فتح الفتوح! مینامیدند و انتقادهای کارشناسی را با فحاشی پاسخ میدادند، نیز به جمع منتقدان این توافق پیوستند.
برخی دولتمردان و روزنامههای اصلاح طلب مدعی بودند که برجام ابزاری در دست ایران برای لغو تحریمهاست، ولیکن همانطور که منتقدان نیز با دلایل متقن تاکید داشتند، برجام صرفاً ابزاری در دست آمریکا برای افزایش فشار بر ایران است.
منتقدان قبل از امضای برجام بارها تاکید کردند که در متن برجام به اصول بدیهی در قراردادها همچون «توازن»، «همزمانی اجرا»، «برگشتپذیری تعهدات» (در صورت نقض عهد طرف مقابل) و «اخذ تضمین و ضمانت اجرا» و «مکانیسم حقوقی معتبر در صورت اختلاف و شکایت» توجهی نشده است.
روزنامههای اصلاح طلب باید به این موضوع توجه داشته باشند که دیگر برای ژستِ منتقدِ برجام گرفتن، خیلی دیر شده است. اصلاح طلبان اکنون باید درباره بزک خسارت محض برجام به افکار عمومی پاسخگو باشند.
** مظلوم نمایی برای توجیهِ شهردارِ بی کارنامه
«عبدالله ناصری» در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
«اصرار آقای شهردار بر رفتن هیچ وجاهت سیاسی و اخلاقی ندارد. اگر چه شرایط جسمی ایشان قابل درنگ است اما باید گفت که اتفاقی در وضعیت جسمی ایشان در این شش ماه رخ نداده است...حتماً آقای شهردار با توجه به پیغامهایی که با واسطه یا بیواسطه دریافت کرده بود، مدیریت این سنگر را خطیر میدانست و با علم به این اهمیت و حساسیت پذیرفت که مشمول رأی قاطبه اعضای شورای شهر و به عبارت دیگر مردم تهران شود. بنابراین برای حفظ هویت اصلاحطلبی خویش و حفظ دستاوردهای اصلاحطلبانه انتخابات رفراندومگونه ۹۶ تا پایان دوره باید در این سنگر بماند».
چندی پیش «فاطمه دانشور» عضو اصلاح طلب شورای شهر چهارم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود: «نه تنها در دولت بلکه در شهرداری و شورای شهر هم از نیروهای متخصص استفاده نشد. حتی در روش و منش شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان تخصصسالاری جایگاهی ندارد».
روزنامه اصلاح طلب قانون نیز-اسفند ۹۶- در گزارشی با عنوان «دست شهردار در جیب مردم» نوشته بود: «پس از اینکه کلید بهشت در دست محمدعلینجفی قرار گرفت، پیشنهادات و تصمیماتی از سوی این نهاد عمومی برای شهر و همشهریان تهرانی اتخاذ شد که به اعتقاد بسیاری، مهمترین هدف آنها کسب درآمد از مردم است؛ به عبارت سادهتر قرار است تمام هزینههای شهر تهران از جیب مردم تأمین شود... مدیریت شهری برای تأمین هزینههای شهر دستش را در جیب مردم کرده است».
روزنامه شرق نیز-اسفند ۹۶- در گزارشی نوشت: «با این اتفاق-استعفای شهردار- اصلاحطلبان در عمل نشان دادند که در تحقق شورا و شهرداری یکدست و همکاری مشترک با هم، نه تجربهای دارند و نه تلاشی در این جهت میکنند. به نظر میآمد که ناکامی شورای اول و ازدستدادن فضای سیاسی و اجتماعی جامعه در این سالها برای اصلاحطلبان درس قابلتوجهی داشته اما شواهد عکس این موضوع را نشان میدهد و اختلافات و فشارهای درونی این جریان قوزبالاقوز مشکلات بیرونی شده است».
براساس مستندات موجود، نجفی رکورددار استعفا است. مرور سمتهای نجفی از زمان روی کار آمدن دولت روحانی نشان میدهد که او در هیچکدام از مسؤولیتها بیش از یک سال حضور نداشته است: «۵ ماه رئیس سازمان میراث فرهنگی»، «۶ ماه دبیر ستاد هماهنگی امور اقتصادی دولت»، «۳ ماه سرپرست وزارت علوم» و «۶ ماه شهردار تهران».
رسانههای اصلاح طلب تلاش میکنند تا با ژست مظلوم نمایی، بر کارنامه بسیار ضعیف نجفی در شهرداری تهران سرپوش بگذارند. در همین رابطه ادعاهایی همچون «جشن جنجالی شهرداری در برج میلاد» و «ویرانهٔ به جامانده از دوران قالیباف» و «فسادستیزی شهردار تهران» به عنوان علت اصلی استعفای شهردار تهران مطرح میشود. ادعاهایی که هیچکدام نسبتی با واقعیت ندارد.
** تعلل دولت در ممانعت از نجومی خواری!
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «گریز دولت از شفافیت!» نوشت:
«تأخیر دولت در راهاندازی سامانه ثبت حقوق و مزایا، اعتراض نمایندگان را به همراه داشت؛ نمایندگان مجلس در نشست علنی نوبت صبح (دوشنبه، ۶ دی ۹۵) مجلس شورای اسلامی ماده ۳۵ لایحه برنامه ششم توسعه را به شرح زیر اصلاح و در آن اعلام کردند که دولت مکلف است ظرف یکسال نسبت به راهاندازی سامانه ثبت حقوق و مزایا اقدام کرده و امکان تجمیع کلیه پرداختها به مقامات، روسا، مدیران و کارکنان...و اشخاص حقوقی وابسته به آنها را فراهم کند، به نحوی که میزان ناخالص پرداختی به هر یک از افراد فوق مشخص بوده و امکان دسترسی برای نهادهای نظارتی و عموم مردم فراهم شود. اما این روزها خبری از سامانه ثبت حقوق و مزایانیست...دولت باید هرچه زودتر برای روشن شدن افکار عمومی این سامانه را راهاندازی کند تا جلوی نجومیخواری گرفته شود».
روحانی-آذر ۹۶- در نخستین اجلاس ملی گزارش اجرای حقوق شهروندی از ضرورت شفافیت در کشور سخن گفت و اظهار داشت: «والله بالله اگر صدها دستگاه برای مبارزه با فساد درست کنیم و اگر دهها دادگاه با فساد مبارزه کنند نمیتوانیم فساد را ریشهکن کنیم مگر آنکه مردم به صورت شفاف ببینند ما چکار میکنیم».
نگاهی به نزدیک به پنج سال گذشته نشان از آن دارد که در دولت یازدهم و دوازدهم اصل بر محرمانه بودن قراردادها و تعاملات بوده است.
برجام، قراردادهای جدید نفتی، تفاهم با کارگروه اقدام مالی (FATF)، سند ۲۰۳۰، قراردادهای خرید هواپیما، قراردادهای خودروسازی، حقوقهای نجومی و...همگی از مصادیق عدم شفافیت در دولت آقای روحانی است.