به گزارش مشرق، سرمایهسوزی همیشه حرف اول را میزند. اگر این سرمایه کمی هم بوی نفت بدهد، شعلههای آن آتشینتر است. بوی این سوختن ماندگارتر میشود از هر چه سرمایهسوزی است. اثر سوختگی زمانی بیشتر نمود پیدا میکند که این سرمایهسوزی تکراری شود و هیچکس راهی برای مقابله با آن نشان ندهد. سرمایههای فوتبالمان در حال سوختن است و انگار نه انگار. ماجرای انتقال تیمهایی چون پاس و صبا به شهرستانها و واگذاری تیم با ریشه راهآهن را که کنار بگذاریم، چون هرکدام بحث مفصلی را میطلبد، این بار باید سراغ تیمهای نفتی رفت.
آنچه مسلم است، اینکه در فوتبال ایران خصوصیسازی و باشگاه خصوصی معنایی ندارد. کمر خصوصیها زیر بار مشکلات خم میشود، چون خبری از حق پخش تلویزیونی نیست و تبلیغات محیطی هم توسط فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به درستی پرداخت نمیشود و باشگاهها مدتهاست طلبکار هستند یا از سوی آنها گفته میشود، بدون آنکه بدانند چه اتفاقی افتاده بابت پروندههای انضباطی از حسابشان کم میشود. در این شرایط، سالهاست قانونی هم در مجلس تصویب شده تا از کمک دولتیها به باشگاههای حرفهای جلوگیری شود. در شرایطی که بیشتر باشگاههای دولتی و سرآمد لیگ برتر از بخش دولتی کمکهایی دریافت میکنند، اما وزارت نفت بیشتر از همه دستگاههای دولتی سعی کرده قانون را اعمال کند و از اینرو از کمک کردن به تیمهای زیر مجموعه خود امتناع میکند.
وزارت نفت آنقدر شرایط را برای تیمهای زیر مجموعه خود کار را سخت کرد که در نهایت مجبور به واگذاری تیم نفت تهران به بخش خصوصی شدند، اما این خصوصیسازی هم به صورت کامل انجام نشد و وزارت نفت سند واگذاری را به مرحله اجرا نرساند. به همین دلیل افراد زیادی که قصد سرمایهگذاری در نفت را داشتند، پس از مدتها هزینه کردن در این تیم پشیمان شدند و تیم به نفر دیگری واگذار شد و بازهم داستان تکراری امضا نشدن سند واگذاری. با این حال نفت تهران که روزی در فوتبال ایران تا پای قهرمانی رفت و جزو تیمهای شگفتیساز در لیگ قهرمانان آسیا بود، به دسته اول سقوط کرد و مشخص نیست فصل آینده چه شرایطی خواهد داشت. تیمی که بدهیهای سنگینی هم به جا گذاشته و مسلماً در لیگ دسته اول هم طلبکاران اجازه نفس کشیدن به این تیم را نخواهند داد.
از این ماجرا که بگذریم، سایر تیمهای زیر مجموعه نفت هم شاید شرایط بغرنج شعبه تهرانی خود را نداشته باشند، اما آنها نیز در مضیقه مالی قرار دارند و بازیکنان و کادرفنی صنعت نفت آبادان و پارس جنوبی جم در این فصل بارها از مشکلات مالی گلایه کردند. این مشکلی است که به لحاظ قانونی اجازه نمیدهد وزارت نفت از بودجه دولتی خود پولی را به تیمهای حرفهای زیر مجموعهاش بدهد، اما از سوی دیگر سیاست یک بام و دو هوایی که برای سایر تیمها و سایر رشتهها وجود دارد، کمی شرایط را عجیب میکند. تیمهای وزارت نفت در سایر رشتهها معمولاً شرایط خوبی دارند و به طور مثال تیم پارس جنوبی در فوتبال ساحلی یا ووشو جزو بهترینهاست. در کنار اینها، تیمهای نفتی در فوتبال هم شرایط خوبی دارند، اما به شرط اینکه حرفهای نباشند. نمونه آن پارس جنوبی جم است که سال گذشته با حمایتهای خوب مالی به لیگ برتر صعود کرد، اما این فصل از نظر مالی اوضاع خوبی نداشته یا نفت مسجدسلیمان در لیگ دسته اول، صدرنشین است. تیمی که در آستانه صعود به لیگ برتر قرار دارد و حالا باید خود را آماده تعویض با شعبه تهرانی خود کند.
سؤال اینجاست در شرایطی که حق پخش تلویزیونی وجود ندارد و فدراسیون فوتبال در گرفتن تبلیغات محیطی ضعیف عمل میکند، باشگاهها نیز نمیتوانند از دولت کمک بگیرند، چطور باید امورات خود را بگذرانند؟ نفت تهران شاید تجربه خوبی برای وزارت نفت باشد. تیمی که آسیایی بود و حالا با بی توجهی به لیگ دسته اول سقوط کرده است و حالا وزارت نفتی که کمکی به این تیم نکرد و حتی برای خصوصی شدن آن هم کمکی انجام نداد، چطور میخواهد از نفت مسجدسلیمان در صورت صعود به لیگ برتر پشتیبانی کند؟ چرا وزارت نفت تکلیفش را با تیمداری حرفهای مشخص نمیکند؟ فدراسیون فوتبال چه برنامهای برای حمایت از این تیمها دارد؟
این عدم برنامهریزی سرمایهسوزی را در فوتبال ایران تسریع میدهد و سوختن سرمایهای چون نفت تهران بهانهای بزرگی برای پرداختن به این موضوع است. تیمهایی که از حمایتهای ارگان دولتی خود که مجمع آنها محسوب میشوند، محروم هستند و سهمی هم از حق پخش و تبلیغات محیطی ندارند. این میتواند چالش بزرگی برای فوتبال ایران باشد و جالب است که در این شرایط از سوی رئیس فدراسیون فوتبال اعلام میشود تیمهایی که شرایط خوبی ندارند و بدهی داشته باشند، حذف خواهند شد. آیا فدراسیون فوتبال که چنین موضعی قرار است مقابل تیمها بگیرد، به سهم خود در قبال حال و روز فعلی باشگاهها فکر کرده؟ اینکه فدراسیون نتوانسته درآمد تبلیغات محیطی را برای باشگاهها زنده کند و خسارتی 69 میلیاردی به کانون ایران نوین داده، چقدر در شرایط بد اقتصادی باشگاهها نقش داشته است؟ سقوط نفت تهران و صعود احتمالی نفت مسجدسلیمان این معما را پیچیدهتر کرده است و باید دید مسئولان دولت، ورزش و همچنین فدراسیون فوتبال چه تصمیمی در این خصوص اتخاذ خواهند کرد.