سرویس فرهنگ و هنر مشرق - از مقاومت شدید سینما و سینماگران در برابر تهدید خردمندانه نمایش فوتبال در سالنهای سینما، میتوان به نتایج تحلیل قابل اعتنایی درباره سینمای ایران دست یافت. تزلزل سینمای ایران در مقابل پخش مسابقات فوتبال، با یک پرسش اساسی مواجه است. چرا تولیدات مختلفی در ژانرهای متنوع سینمایی عرضه نمیکند؟ چرا سینمای ایران تک محصولی است؟ چرا فیلمهای ورزشی قهرمانی در مورد ورزشهای پرطرفدار کشتی، فوتبال و والبیال ساخته نمیشود؟ یا اگر ساخته میشد، طوری اکران میشود تا دیده نشود!؟ چرا گرایشات فیلمسازان، عمدتا ساختن آثار اعتیاد محور است و مضامین پهلوانی، ورزشی جایی در سینمای ایران ندارد؟
اگر این مقدمه را به درستی تحلیل و تفسیر کنیم درخواهیم یافت رخوتی در بستر سینمای ایرانی وجود دارد که به دلیل ترس از عیان شدن عدم توانایی تکنیکی مولفان در ساخت فیلمهای پرتحرک، مخصوصا آثار ورزشی، رویکردی عامدانه برای سلب نشاط اجتماعی در قالب چنین آثاری، وجود دارد. از سوی دیگر بیشتر از آنکه ورزش و قهرمانان ورزشی دغدغه محوری سینمای ایران باشد، در ابعادی وسیع، به نمایش معتادان قهرمان پرداخته است و دامنه قهرمانسازی از افرادی گرفتار به افیون، موج سینمایی خاصی از گوزنهای مسعود کیمیایی تا ابد و یک روز سعید روستایی همچنان ادامه دارد. در سینمای ایران، آنچنان اعتیاد اصالت نمایشی دارد، اثر هنری ساختن راجع ورزش و قهرمانان ورزشی، فاقد اصالت است.
در تاریخ سینمای چهل ساله پس از انقلاب، تعداد فراوانی اثر در مورد اعتیاد ساخته شده است، آیا به همان تعداد فیلم در گونه های ورزشی ساخته شد؟ حتی آثار ورزشی ساخته شده اخیر مثل فیلم «من یک ایرانیام» در سینماها به شکلی اکران میشوند که دیده نشوند و سیاستگذاری نامناسب شورای صنفی نمایش، فیلم را در اکران نابود کرد. فیلمهای ورزشی نقطه مقابل سینمای اجتماعی سیاه با تم اعتیاد، رخوت اجتماعی، قصاص و مضامین سیاه دیگر است.
شادمهر راستین فیلمنامه نویس سریال خانه سبز در گفتگویی به اثر کمرنگ ورزش در فیلمهایی ایرانی اشاره میکند" در هر فیلم خارجی می بینید یک دویدن در صبح زود و یا شبها می گذارند برای اینکه فرهنگسازی کنند و امیدوارم که در سینمای ما هم اتفاق بیفتد. "
نکتهای که راستین بدان اشاره میکند، غلظت عدم سلامت در محتوای آثار ایرانی را مشخص میکند و نکته جالب اینجاست که با چنین وضعیت جشنواره سینمایی سلامت را چرا به صورت سالانه برگزار میکنند.
محسن مهرعلیزاده در همین ارتباط میگوید: کمرنگ بودن ورزش در فیلم های ما خلأ بسیار جدی محسوب می شود که البته نمی توانم بگویم ریشه آن در چیست! توسعه تفکر مدیریتی که به ورزش اهمیت نمیدهد سبب شده که در همه وزارتخانه ها نیز نهادینه شود و در وزارت ارشاد و سینما نیز رخنه کرده است که خلأ آن نیز در فیلم های سینمایی نیز دیده می شود.
حمید درخشان بازیکن سابق تیم پرسپولیس که هم اکنون در کسوت مربی مشغول فعالیت است در زمینه ارتباط سینما و فوتبال میگوید : من فکر می کنم فیلم هایی که تا به الان در مورد ورزش ساخته شده، شکل زیبای ورزش را به نمایش نگذاشتهاند و همیشه سعی شده که ورزش را به نوعی بایکوت کنند.
البته به این دلیل ورزش تاکنون زنده مانده که طرفداران زیادی دارد به ویژه فوتبال. وی تصریح کرد: اگر سناریوهای زیبایی که موفقیت یک ورزشکار به تصویر میکشید، نوشته شود و تهیه کنندهها هم ساختن آن را قبول کنند، به نفع ورزش کشور میشود. این موضوع خیلی مهم است که از فرد موفق جامعه الگوبرداری شود و اینکه داستان موفقیت و سختیهای زندگیش چه بوده است.
نکتهحائز اهمیت در سینمای ایران، این است که در جمعبندی جشنوارههای متعدد فیلم فجر، اغلب کسانی که در نقش معتاد حضور یافتهاند، موفق به کسب سیمرغ شدهاند. در واقع سنگ بنایی که بهروز وثوقی با فیلم گوزندر سینمای ایران گذاشت، هربازیگری با اندک خلاقیتی میتواند، با اجرای نقش یک معتاد، میتواند مورد توجه ادوار مختلف جشنواره جهانی فجر قرار بگیرد.
اما با توجه به برگزاری جام جهانی فوتبال و درخشش تیم فوتبال ایرانی مروری بر فیلمهایی خواهیم داشت که اندک توجهی به ورزش داشتهاند و با محوریت ورزش پر طرفدار فوتبال ساخته شده است.
تا مرز دیدار (حسین قاسمی جامی) ۱۳۶۸
«تا مرز دیدار» قهرمانیترین فیلمی است که میان ژانر ورزشی و مضمون بومی بومی دفاع مقدس پیوند تنگاتنگی دارد و روایت فیلم جنبهای واقع گرایانه دارد. روایت فیلم درباره تیم ملی فوتبال ایران است که برای انجام بازی های آسیایی به خارج از کشور اعزام شود، اما یکی از بازیکنان اصلی تیم به نام مصطفی موسوی اطلاع می یابد که برادرش، مرتضی، در جبهه مفقود شده است. او از همراهی با تیم خودداری میکند و برای یافتن مرتضی عازم جبهه می شود. مصطفی با کمک هاشم، همرزم برادرش، به محلی که آخرین بار مرتضی دیده شده است می رود، اما پس از در گرفتن ماجراهایی هاشم کشته و مصطفی مجروح و به پشت جبهه منتقل می شود. این فیلم گیشه بسیار خوبی داشت و به دلیل تقارن داستانیاش با موضوع هشت سال دفاع مقدس، تنها فیلم ورزشی - دفاع مقدسی گیشه دار و پرفروش سینمای ایران است.
فیلم مثلث آبی (هادی صابر) ۱۳۸۷
بازیگران: محمد صالح علا، حمیرا ریاضی، کسری، سرخانی مقدم، سروش خلیلی، صدرالدین حجازی، علی امیدوار، زهرا اویسی، طیبه میامی، سکینه آقاجانی، ابوالفضل شاه کرم، علی اسماعیل لو، جواد زرینچه، فرهاد خان محمدی، نقی سیف جمالی، مجید علی زاده، هادی محبت، ابوالفضل بابازاده، پرهام دیواز، سعید نورالهی، حبیب ثامنیه
مثلث آبی در سال ۱۳۸۷ ساخته شد. در سالهایی که استقلال و رقیبش، با شکوهترین دورانشان را به واسطه مدیریت علی فتحاله زاده و مهندس امیر عابدینی پشت سر میگذاشتند. فتح اله زاده در مدیریت فرامتنی و فرهنگی باشگاه استقلال نقش موثری داشت و به همین دلیل، تصمیم داشت فیلمی با محوریت فیلم استقلال و بازیکنان محبوب این تیم بسازد. روایت فیلم درباره پسری به نام محمد، معروف به محمد آبی، پسر یک روزنامه فروش است که علاقه زیادی به فوتبال دارد. محمد علیرغم مخالفت های شدید پدرش (تیمور خان)، به همراه جوانی به نام مسلم که فروشنده ای دوره گرد است، به دیدن مسابقات فوتبال میرود. روزی محمد آبی بطور اتفاقی می فهمد که حسین شیپورچی که سالهاست برای تیم خودش شیپور میزند، احتیاج به پولی برای پرداخت کرایه خانه عقب افتاده اش دارد. او سعی می کند که به جای مسلم که دوست صمیمی حسین شیپورچی است به او کمک کند، اما پول کافی ندارد. تا اینکه با جواد زرینچه برخورد می کند و جواد پول کافی برای حسین شیپورچی به او میدهد. پدر هم وقتی از فداکاری پسرش خبردار میشود، سعی میکند مسلم را که چندی ست گرفتار شده، از زندان نجات دهد.
فوتبالیست ها(علی اکبر ثقفی) ۱۳۷۹
بازیگران: علی پروین – فاطمه گودرزی – حمید استیلی – جمشید اسماعیل خانی – سبحان باقرزاده – مهدی اکبری – محمد توبری
در رقابت با باشگاه استقلال، پرسپولیس در حوزه سینما یک بر صفر بازی را واگذار کرد و با ساخت فیلم مثلث آبی این باشگاه در حوزه سینما از رقیب سنتی و دیرینهاش، یک گام عقبتر بود. اما علی اکبر ثقفی با حمایت با باشگاه پرسپولیس وارد میدان شد و فیلمی پرسپولیسی را ساخت که این فیلم به دلیل ضعف ساختاری، در گیشه مثل مثلث آبی شکست خورد. حسن رفتاری پس از، از دست دادن پدر و مادر خود در زلزله رودبار در یک مغازه پنچرگیری مشغول بکار می شود. حسن که علاقه زیادی به فوتبال دارد توسط یکی از دوستان خود در جریان برگزاری مسابقات جهانی فوتبال کودکان بی سرپرست در سوئیس و عضویت تیم ایران در مسابقات قرار می گیرد. او پس از اطلاع از مشکل قانونی خود در مورد حضور در تیم ملی با بکار بردن ترفندی موفق به کسب اجازه از خانم دکتر شکوهی نماینده بهزیستی می شود. مسابقات برگزار می شود و حسن که با درخشش خود در بازی ها نامزد دریافت عنوان آقای گل مسابقات شده بود، مورد حسادت خسرو دیگر بازیکن تیم قرار می گیرد. حسن که در جریان مشکل مالی خسرو و بیماری پدر او قرار گرفته است با فداکاری خود را کنار کشیده و جوایز مربوطه به خسرو تعلق می گیرد
کتونی سفید ۱۳۸۶ محمد ابراهیم معیری
شاید تنها فیلمی که در سینمای ایران ساخته شد و با توجه به مقدمه متن، ورزش فوتبال را در مقابل معضل مواد مخدر قرار میدهد و در نهایت قهرمان ورزشی بر غول مواد مخدر غلبه میکند، فیلم کتونی سفید ابراهیم معیریاست. " کتونی سفید " داستان معلم ورزشی به نام امیری است که به مدرسه ای در بوشهر اعزام می شود. او که فقر امکانات ورزشی را در آن جا می بیند، می کوشد تا با تشکیل تیم فوتبال مدرسه، بچه ها را از رخوت و خمودگی در آورد. همزمان با دختری محلی روبرو می شود و به تدریج دل به او می بازد. او می کوشد تا دانش آموزان را به هر شکل ممکن کمک کند. در حالی که قاچاقچیان محلی از حضور و دخالت های معلم به ستوه آمده و او را می ربایند. امیری فرار میکند، اما حین فرار بر اثر حادثه ای حافظه خود را از دست می دهد. حالا همه سعی دارند تا او را در بدست آوردن حافظه یاری کنند. امیری در میانه مسابقه تیم فوتبال مدرسه، حافظه اش را بدست می آورد و تیمش برنده می شود. از سوی دیگر قاچاقچیان دستگیر می شوند و امیری هم با دختر ازدواج می کند. کتونی سفید با اینکه روایت متفاوتی دارد اما به شکل عامهپسندانهای ساخته نشد تا در سینمای ایران آثار اعتیاد محوری مثل ابد و یک روز از فیلمهای ورزشی موفقتر باشند و تخدیر در سینمای ایران همچنان روایت دنبالهداری باشد.