به گزارش مشرق، انتشار تصویر شکار یک پلنگ توسط یک خانم شکارچی آمریکایی در آفریقا، طی ساعات گذشته فریاد سلبریتیها را برآورده و در پی آن موجی از اعتراضات کاربران فضای مجازی و رسانهها به دنبال داشته که پس از ساعتها هنوز آرام نگرفته. موجی که هر از گاه از سوی سلبریتیها در واکنش به شکار وحوش به راه میافتد و تاثیری چشمگیر در به نمایش گذاشتن انزجار عمومی از این رسم بهجا مانده از عصر حجر ایفا میکند.
بیشتر بخوانید:
بررسی حضور سلبریتیها در هنر و ادبیات
سلبریتیها جاده صافکنِ نامزدهای انتخاباتی بیلیاقت هستند؟!
«سلبریتیها» ذائقه مخاطبان کتاب را تهدید میکنند
سلبریتیهای مجری، ابزار جذب مخاطباند
چندی پیش هم انتشار تصاویری از شکار یک زرافه سیاه در آفریقا توسط یک شکارچی آمریکایی، اعتراضات شدیدی را در سراسر جهان به همراه آورد. این اعتراضات که ابتدا میان کاربران آفریقایی فضای مجازی آغاز شد پس از چند روز، موجی جهانی از اعتراض را نسبت به کشتار این زرافه، ژست جنونآمیز خانم شکارچی با لاشه زرافه، در خطر قرار گرفتن نسل زرافه بر اثر شکار بیرویه و در نهایت اصل مقوله شکار بهراه انداخته تا جایی که برخی معترضان، خانم شکارچی را "آمریکایی وحشی نیمهنئاندرتال"، "روانپریش" و "قاتل بالفطره" خطاب کردند.
حالا هم که تصویر کشتار پلنگ آفریقایی توسط خانم شکارچی آمریکایی دیگری در فضای مجازی منتشر شده و از سوی فعالان محیط زیست مورد انتقاد قرار گرفته، رسانهها از حمایت تمامعیار سلبریتیها از معترضان شکار خبر میدهند. سلبریتیهایی که بابت بازنشر تصویر خانم شکارچیِ پلنگبهدست، از مخاطبانشان عذرخواهی میکنند و توضیح میدهند که انتشار این تصاویر دلخراش به همراه اعتراضات کاربران فضای مجازی، فریاد مخالفت با شکار را به گوشها خواهد رساند و راه را برای توقف این تجارت شرمآور باز خواهد کرد. آنها شرکتهای برگزارکننده تورهای شکار را که خانم شکارچی پلنگ، مشتری یک از آنهاست، خطاب قرار داده و خواهان پایان این تجارت میشوند. تجارتی تحت عنوان شکار تروفه که سوداگران شکار، آن را ابزاری برای حفظ حیات وحش معرفی کرده و در یک فرافکنی فریبآمیز، حذف جانوران پیر را اقدامی مفید برای جفتگیری جانوران جوان و افزایش جمعیت وحوش معرفی میکنند. در حالی که کاملا بر خلاف این ادعا، دقیقا جانوران پیر هستند که با رسیدن به سن بالا ثابت کردهاند از غالبترین ژن برخوردار بودهاند و توانستهاند با چالشهای بقا در طبیعت سازگار شوند. آنها ضامن بقا و راز بقای گله هستند اما از آنجا که شکارچیان از دیرباز علاقهمند به رکورد زدن با بلندترین شاخ و بلندترین دندان بودهاند، برای موجه جلوه دادن تمایلشان به شکار جانوران پیر، این افسانه را بافتهاند.
این فریب کهنه، هر چند در اغلب کشورها دیگر خریداری ندارد اما متاسفانه این روزها توجیهی است که سوی مسئولان محیط زیست کشورمان برای فروش پروانه شکار به ویژه به اتباع خارجی مورد استفاده قرار میدهند. توجیهی که هرچند بارها از سوی متخصصان و کارشناسان حیات وحش، مردود دانسته شده اما همچنان مطرح میشود و حالا در پی طرح جدید سازمان حفاظت محیط زیست که شکارچیان خارجی را به سوی مناطق چهارگانه، عرصههای منابع طبیعی و زمینهایی که تحت عنوان قرق اختصاصی برای شکار تعبیه شده گسیل داشته، نظارهگر کشتار بهترین، غالبترین و قدرتمندترین ژنها از ذخیره ژنتیکی کشور هستیم. رویهای که قطعا در آیندهای نزدیک از آن به عنوان غارت ذخیره ژنتیکی چارپایان کشور یاد خواهد شد: فروش پروانه شکار در قبال دریافت مشتی دلار، تبدیل کردن محیطبانان به کولهکشان شکارچیان و سربریدن و پوستکندن و تقدیم شاخ تروفه به شکارچیانی که محصول کشتارشان را به غنیمت خواهند برد.
اما در این میان، آنچه جای شگفتی است، مقایسه رویکرد سلبریتیهای کشورهای پیشرفته با سلبریتیهای وطنی نسبت به موضوع شکار است. سلبریتیهایی که از آزار یک حیوان شهری که شاید حتی به مرگ هم منجر نشده باشد، جنجالی بیسابقه در فضای مجازی به پا کرده، بستری برای توهین به ایران و ایرانی فراهم میآورند و اقدام ناشایست یک فرد را به پای بیفرهنگی جامعه مینویسند اما تصاویر کشتار چارپایان توسط شکارچیان خارجی آب از آب دلشان تکان نمیدهد. چارپایانی که در زیستگاههای کمآب و علف به سختی روزگار میگذرانند و حالا برای لحظهای تفریح شکارچیان خارجی، در خون خود میغلتند و در پایان شاخشان، به دست محیطبانانِ ناچار، به سوغات شکارچیان تبدیل میشود. اما آیا سلبریتیهای وطنی، در این تجارت خونآلود، جایی برای انتقاد نمیبینند که سکوت پیشه میکنند؟