واشنگتن تايمز: تهديد قدرت الكترونيك ايران كمتر از سلاح اتمي نيست

توانايي ايران در شكار هواپيماي جاسوسي فوق مدرن آمريكا تهديدي است كه خطر آن كمتر از دستيابي اين كشور به سلاح هسته اي نيست.
روزنامه واشنگتن تايمز در توضيح اين ادعاي خود نوشت: بر زمين نشاندن هواپيماي بدون سرنشين آر كيو 170 به اين معناست كه ايراني ها به فناوري تسلط بر سيستم پيچيده كنترل و فرماندهي هواپيماهاي پيشرفته آمريكا دست يافته اند. بدين ترتيب آمريكا بايد در موضوعات بنيادين امنيتي خود تجديدنظر كند.
اين روزنامه خاطرنشان كرد: ماجراي پيش آمده به منزله يك كودتاي اطلاعاتي است و ثابت مي كند كه ايران نحوه تسلط بر سيستم فرماندهي و كنترل هواپيماهاي بدون سرنشين و سالم به زمين نشاندن آنها را به خوبي آموخته است. همچنين لازم است آمريكا در سيستم اطلاعاتي خود عليه ايران تجديدنظر كند و نيز فعاليت هاي جاسوسي خود در افغانستان را مورد بازبيني قرار دهد.
يادآور مي شود بيش از يك ماه از شكار رازآلود پهپاد جاسوسي فوق مدرن آمريكا توسط سيستم جنگ الكترونيك ايران مي گذرد اما انتشار تحليل روزنامه واشنگتن تايمز نشان مي دهد داغ اين شكست بزرگ به سادگي از خاطر آمريكايي ها پاك نخواهد شد ضمن اين كه هراس ناشي از عقبه پنهان اين قدرت نمايي نوابغ مومن ايراني، قابل كتمان نيست.
    
  نخستين تلفات شليك توپخانه ميرزاآغاسي در جبهه اصلاحات!

دعواي دو طيف به اصطلاح سبز و اصلاح طلب بر سر حضور در انتخابات يا تحريم آن شدت گرفته است.
در حالي كه دست كم 700 نفر از اصلاح طلبان نامزد انتخابات شركت كرده اند، طيف هاي معتدل اين جريان معتقدند نبايد فرصت انتخابات را دست كم گرفت و با افتادن در چاه گروهك هاي منحله خارج نشين، مهر اخراج از حاكميت و رقابت هاي سياسي را پاي پرونده خود زد. اما عناصر تندرو به انضمام سقوط كردگان كه دنبال همدم براي روزهاي ورشكستگي خود مي كردند اصرار دارند خيانت در سال پيش طيفي از اصلاح طلبان را به رخ آنان كشيده و آنان را به ادامه راه سقوط و خودزني وادار كنند.
داريوش قنبري سخنگوي فراكسيون اقليت مجلس به خبرگزاري ايلنا گفت: در جلسه اي كه روز يكشنبه با حضور اعضاي فراكسيون برگزار شد، به اين جمع بندي رسيديم كه فراكسيون از نظر حقوقي در جايگاه ارائه ليست انتخاباتي نيست.
وي گفت: از آنجايي كه در اين دوره از انتخابات اصلاح طلبان به صورت جرياني حضور ندارند، حضورشان محدودتر نسبت به دوره هاي قبل خواهد بود و اعضاي فراكسيون تصميم گرفتند طبق مواضع قبلي، با هماهنگي كامل با جريان هاي اصلاح طلب خارج از مجلس عمل كنند.
نامبرده كه خود جزو نمايندگان ثبت نام كرده مي باشد، توضيح بيشتري ارائه نكرد حال آن كه اقتضاي «هماهنگي كامل با جريان هاي اصلاح طلب خارج از مجلس» اين بود كه شخص وي و 40 عضو ديگر فراكسيون به موضع صريح «شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات» و سردمداراني چون خاتمي و موسوي خوئيني ها و موسوي لاري تمكين مي كردند و نامزد نمي شدند. اين طيف ها در موضعي كه مورد بي اعتنايي قرار گرفت تصريح كرده بودند اصلاح طلبان در انتخابات شركت نمي كنند و فهرستي هم ارائه نخواهند كرد. در همين حال محمدرضا خباز ديگر عضو فراكسيون اقليت در گفت وگو با «مهر» وضعيت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس را مانند يك هندوانه سربسته دانست و گفت: يك احتمال قوي وجود دارد كه تتمه افرادي كه حاضر شده اند از برخي احزاب و گروه هاي اصلاح طلب كانديداي انتخابات مجلس نهم شوند با يكديگر هماهنگ شوند.
وي انتخابات مجلس نهم را يك تجربه جديد براي اصلاح طلبان دانست و گفت: تاكتيك انتخاباتي كه سران اصلاحات براي نحوه شركت در انتخابات مجلس نهم در نظر گرفته اند اتفاق جديدي است كه در كشور مي افتد. سران اصلاحات گفته اند، ليست نمي دهيم و پرچم اصلاحات را بلند نمي كنيم اما كساني كه در حوزه هاي انتخابيه زمينه دارند كانديدا شوند.
قسمت اخير سخنان خباز نه در بيانيه شوراي هماهنگي و نه اظهارات خاتمي وجود نداشت چرا كه حضرات قصد داشتند دل جبهه خارجي را در زمينه القاي تحريم انتخابات به دست آورند.
اما روشن شدن ثبت نام 700 نفر از اصلاح طلبان آن هم با ژست غمزه و قهر با انتخابات، برخي بازيگران مستأصل فتنه سبز را كلافه كرده است. سايت كلمه از قول يك خواننده (ح-ز) نوشت: خوب است كساني كه تا چندي پيش سنگ اصلاح طلبي به سينه مي زدند و امروز به بهانه مستقل بودن، كانديداي نمايندگي مجلس شده اند اعتراف كنند كه ديگر اصلاح طلب نيستند بلكه پيرو مكتب فرصت طلبي هستند و نام و نان را در فرصت طلبي مي جويند وگرنه مستقل بودن يعني چه؟ استقلال از چه چيز و از چه كس؟ از سبزها و جنبش سبز؟
شبكه اينترنتي بالاترين هم كه گويا در تشويق و تخريب به تحريم انتخابات ناكام مانده، با لحني تند نوشت: هان اي اصلاح طلبان سلاخ و دون صفت! اي خودكم فروشان! جنبش سبز را به كدام مسلخ مي كشانيد؟ در كدام بام خود فروشي مشغول چيدن دانه هستيد و پيش بند به گردن بسته ايد؟ هان اي مأوا گرفتگان در زبالستان]![ تاريخ، ]...[ هان اي دو دوزه بازان ملون، چرا با رنگ سبز سياهكاري مي كنيد؟ هان اي پرده نشينان خنجر از پشت زن! اكنون به فكر دشنه زني افتاده ايد؟! آري اصلاحاتي ها همان ها هستند كه امروز شيخ اصلاحات را در مسلخ تنهايي به قربانگاه امتيازگيري فرستاده اند. آري اصلاح طلب همان كوفي است كه با ارسال نامه به حسين بن علي]عليه السلام[ او را به قربانگاه برد... اي روبه صفتان به اسم اصلاحات]...[
نگارش چنين ادبيات تهي از محتوايي در حالي است كه همين طيف در روز عاشورا عقده هاي خالي نشده يزيديان را عليه عاشورائيان خالي كردند. همچنين شايان توجه است كه به رغم انتساب فريب آلود عنوان «شيخ اصلاحات» به كروبي كه نقش مهمي هم در بازي دادن وي از سوي فتنه گران داشت، در عمل اين طيف حاضر نشد در انتخابات سال 88 بهايي به كروبي بدهد به نحوي كه رأي شيخ اصلاحات كذايي از آراي باطله نيز جاماند و در ميان 4 نامزد، پنجم شد!
در هر صورت به نظر مي رسد اتفاقات پيش آمده هنوز اولين نتايج تدبير آميخته با خيانتي است كه برخي سردمداران جبهه اصلاحات پيشه كردند و بايد منتظر تلفات بيشتري از اين شليك توپخانه ميرزا آغاسي بود.
    
 
آمريكا هيچ گاه مثل امروز در مقابل ايران ضعيف نبوده است

رسانه هاي منطقه و جهان اذعان دارند كه هرچه بر قدرت ايران افزوده مي شود، آمريكا بيشتر در ضعف و ناتواني غوطه ور مي شود.
روزنامه لبناني السفير با اشاره به رزمايش مقتدرانه ايران در تنگه هرمز و اقيانوس هند نوشت: «همين چند روز پيش بود كه ايران موفق شد از طريق كمين الكترونيكي خود هواپيماي جاسوسي پيشرفته آمريكا موسوم به RQ170 را به زمين بنشاند. آمريكا از ايران خواست كه اين هواپيما به اسارت گرفته شده را بازگرداند مبادا كه ايران بتواند از روي آن نسخه برداري كرده و نسخه پيشرفته تري را عرضه كند ولي پس از آن كه با پاسخ منفي ايران مواجه شد آمريكا سكوت مطلق اختيار كرد. آيا كشور «ابرقدرت جهان» شوكه شده و صبر را پيشه كرده است؟ ايران عملا كار اخراج نيروهاي آمريكايي از آب هاي خليج فارس را آغاز كرده است. نيروي دريايي ايران اعلام كرده است كه تنگه هرمز يك منطقه نظامي تحت كنترلش است و متعهد است كه محيط آبي آن را از هرگونه مداخله خارجي پاك كند. مانور ولايت90 عرض اندام نيروي دريايي ايران در برابر ظهور ضعف دشمنش بود. آتش اين مانور هيبت آمريكا در منطقه را هدف قرار داد. ايران در مدت زمان كوتاهي به چنين قدرت نظامي رسيده است در حالي كه هيچ گاه سابقه نداشته آمريكا تا اين اندازه در ضعف و ناتواني بوده باشد.»
به گزارش ديپلماسي ايراني، السفير اضافه كرده است؛ غرب مي تواند از خريد نفت ايران اجتناب كند اما نمي تواند از صدور نفت ايران از بنادرش به بازارهاي جهاني جلوگيري كند. اروپا مي تواند براي بازگرداندن ايران پاي ميز مذاكره شرط بگذارد ولي نمي تواند مانع فعاليت هاي هسته اي ايران شود. آمريكا و اسرائيل هم مي توانند دائما ايران را تهديد به حمله نظامي كنند ولي سؤال اين جا است كه چگونه جرات مي كنند اين تهديدها را عملي كنند؟ به دليل ضعف، واشنگتن نمي تواند تجربه تلخ عراق را براي ايران تكرار كند و حتي در نقاط ديگر به مقابله با تهران برخيزد. اگر آمريكا توانست ناو هواپيمابر خود را از درياي عمان خارج كند تا مبادا رويارويي با ايران در بگيرد چگونه مي تواند با ايران در افغانستان به مقابله برخيزد؟
روزنامه ديلي تلگراف نيز در اين باره خاطرنشان كرد: ايران در مقابل تهديدهاي غرب هشدار داده كه تنگه هرمز را مي بندد. ايراني ها امروزه بيش از هر زماني احساس قدرت مي كنند و واقعا هم از قدرت بالايي برخوردار شده اند. تنگه هرمز شريان اقتصادي دنياي غرب است كه روزانه نزديك به 17ميليون بشكه نفت از آن به سمت غرب عبور مي كند و در عين حال گذرگاهي مهم براي عبور گاز قطر است. اعمال تحريم هاي بيشتر عليه ايران تهديدهاي ويرانگري را نيز از سوي رهبران ايران به دنبال خواهد داشت و از سويي باعث خواهد شد تا ايران از فرصت استفاده كرده و به تكميل فعاليت هاي هسته اي خود بپردازد. غرب بايد بسيار هوشيار باشد و بداند كه هرگونه حركت حساب نشده عليه ايران ضمن ايجاد بي ثباتي شديد در منطقه بيشترين سود را براي ايران به ارمغان آورد.
ديلي تلگراف نوشت: نيروي نظامي ايران از دهه هشتاد قرن گذشته ميلادي تاكنون پيشرفت هاي بسيار قابل توجهي به دست آورده است و ايران واقعا اين توانايي را دارد كه سلاح هاي خود اعم از موشك و مين را در تنگه هرمز مستقر كند و به رويارويي با غرب برخيزد.
خبرگزاري بلومبرگ هم در تحليلي به قلم ولي نصر پژوهشگر موسسه بروكينگز و از مشاوران دولت اوباما تصريح كرد: هشدار فرماندهان نظامي ايران را كه گفته اند ناو هواپيمابر آمريكايي نبايد به خليج فارس برگردد، بايد جدي گرفت. چنين اظهاراتي نشان مي دهد كه ايران آماده نبرد است.
وي با ارائه اين ارزيابي كه فضاي تنش فعلي به سود ايران است، مي نويسد: بي شك تحت تاثير اين فضاي تنش آلود، ايران بر سر پيشبرد برنامه هسته اي خود به عنوان عاملي بازدارنده خواهد افزود. از نگاه ايران تحريم ها به منزله اعلام جنگ است. از نگاه ايراني ها آمريكا و اروپا از نظر اقتصادي بسيار ضعيف اند، چين و روسيه در اعمال فشار بيشتر بر ايران با غرب همراهي نخواهند كرد، آمريكا با عجله عراق را ترك كرده و در فكر خروج از بحران افغانستان است و همزمان مناسبات آمريكا و پاكستان به شدت تيره شده است. رهبران ايران معتقدند كه روبرو شدن با پيامد تحولات اخير در خاورميانه براي آمريكا بسيار دشوارتر از ايران خواهد بود.
ولي نصر مي افزايد: ايراني ها معتقدند كه قادرند در برابر فشار همه جانبه غرب ايستادگي كنند. متاسفانه سياست آمريكا در عمل تشويق اين راهكار خصمانه و ستيزه جويانه حكومت ايران منجر مي شود. در برخورد با معضل ايران گزينه هاي ساده اي وجود ندارد، اما سماجت نكردن در پيشبرد سياستي كه محتوم به شكست است مي تواند نقطه آغاز خوبي براي يافتن راه حل هاي بهتر باشد.

    
  توجه! توجه!پيام آقاي مرگ موش را از بروكسل مي شنويد

آقاي مرگ موش مي گويد چون جناح بروكسل نمي تواند در انتخابات مجلس حضور داشته باشد بنابراين، اين انتخابات مشروعيت ندارد.
رجب مزروعي كه با نطق مرگ موش خود در مجلس حتي داد رئيس مجلس ششم و برخي نمايندگان اصلاح طلب را درآورده بود، اكنون از بروكسل مي گويد: اصلاح طلب ها خواستار اجراي بدون تنازل قانون اساسي در اداره كشور هستند و عدم شركت در انتخابات به اين دليل است كه قانون اساسي به عنوان ميثاق ملي اجرا نمي شود. تا اينجاي كار مي شود گفت انتخابات پيش رو هيچ تطابقي با قانون اساسي ندارد.
وي در گفت وگو با جرس همچنين مدعي شد: اين كه چهره شاخص يك جناح قوي در اين انتخابات شركت نمي كند و فهرستي از سوي آنان داده نمي شود باعث خواهد شد انتخابات از مشروعيت لازم برخوردار نباشد.
وي در عين حال درباره اين سؤال كه «بسياري از اصلاح طلب ها اعلام كرده اند كه در انتخابات شركت نخواهند كرد؛ چگونه شد كه وقتي ليست كانديداها براي مجلس ارائه شد، تعدادي از افراد اصلاح طلب باز هم كانديدا شدند؟» گفت: ما نمي توانيم كسي را كه ادعاي اصلاح طلبي دارد بگوييم اصلاح طلب نيستي، همه مي توانند خود را اصلاح طلب بدانند اما چه كسي تشخيص مي دهد اصلاح طلبي چيست و چه كسي واقعاً اصلاح طلب است؟ مردم هستند كه چنين تشخيصي را مي دهند. در اين انتخابات هم چنين خواهد شد، اينكه افراد و گروه هاي شاخص اصلاح طلب گفتند كه نه در انتخابات شركت مي كنيم و نه ليستي ارائه مي كنيم يعني شفاف اعلام كردند كه در انتخابات حضور ندارند، بنابراين آنهايي كه خودشان را همراه اين جريان مي دانند قطعاً شركت نخواهند كرد اما كساني كه بنام اصلاح طلب شركت كردند بايد منتظر پاسخ مردم باشند و اين بهترين داوري در قالب اين بحث است.
خاطرنشان مي شود 4 سال پيش در حالي كه امثال آقاي مزروعي براي مشتي دلار و يورو به آمريكا و اروپا نگريخته بودند، طيف اصلاح طلبان فهرستي با عنوان «اصلاح طلب»، «ياران خاتمي» را در معرض رأي مردم به ويژه در تهران گذاشتند كه با بي اقبالي مطلق مردم مواجه شد و در تهران 29 نفر از آن 30 نفر نتوانستند وارد مجلس شوند؛ يعني كه - به فرمايش آقاي مزروعي- از نگاه مردم، اين جماعت اصلاح طلب نيستند.
در عين حال از آقاي مزروعي بايد پرسيد از چه زماني عنوان وطن فروشي و اجراي خط به خط سناريوهاي خصمانه دشمنان ملت ايران، به «اجراي بي تنازل قانون اساسي» تغيير كرده و كجاي رفتارهاي خيانت آلود طيفي از مشاركتي ها و سازمان مجاهدين ها را مي توان در قانون اساسي پيدا كرد؟
اما درباره مشروعيت انتخابات شايان ذكر است كه در انتخابات مجلس هفتم نيز اتحاديه اروپا به خاطر رد صلاحيت برخي عناصر فتنه گر مجلس ششم ادعا كرد انتخابات مجلس را در ايران مشروع نمي داند و بنابراين حالا هم طبيعي است كه با حذف شدن جناح بروكسل، آنها و نيروهاي ميداني شان اين انتخابات را مشروع ندانند؛ صدالبته مشروعيت از نگاه آنان متعلق به رژيم هاي فاسد و مرتجع در عربستان و بحرين و مصر و تونس است.
    
  تحريم انتخابات بيهوده است اما جرزني نكنيم چه كنيم؟!

«تحريم هاي انجام گرفته در قبال انتخابات هاي برگزار شده تاكنون، همگي بيهوده و در خدمت جناح حاكم جمهوري اسلامي بوده است و ايضا از موضع نااميدي و بي عملي».
اين تحليل را پايگاه اينترنتي روز آن لاين از قول يكي از ماركسيست هاي سابق كه اكنون در اروپا به سر مي برد منتشر كرد و افزود: اين نكته كه تحريم انتخابات در جمهوري اسلامي بيهوده و در خدمت جمهوري اسلام بوده، دوستان ما را نيز مي رنجاند اما بايد متذكر شوم زيرا كه عمل سياسي ما اگر در چهارچوب يك استراتژي معين نباشد، اگر عملي نباشد كه در يك بينش و راهبرد عمومي قابل دفاع باشد، ابتر و عقيم است و كمكي به ادامه راه درازي كه در پيش داريم نخواهد كرد.
اين ضدانقلاب فراري مي افزايد: من بارها و تقريبا در مقطع هر انتخابات-بخوان تحريماتي- اين ادعا را مطرح كرده ام كه تحريم كنندگان تنها عليه خود اقدام مي كنند. در اسفند سال 81 وقتي حاميان اصلاح طلبان در انتخابات شوراي شهر با آنان قهر كردند و شوراها را به آبادگران سپردند در مقاله اي نوشتم كه رأي ندهندگان نتيجه انتخابات را به زيان خود رقم زدند و تاكتيك تحريم، سپردن يك مركز مهم به رقيب و نهايتا مضر به حال اصلاح طلبان بوده است.
وي اين را هم نوشته كه اگر حضور در انتخابات نبود نه ماجراي دوم خرداد و نه اتفاقات سال 88 امكان وقوع نداشت بنابراين شعار تحريم انتخابات در آن ايام درست نبود. وي در عين حال ادعا مي كند اكنون موقع تحريم است!
يادآور مي شود شكست فتنه سبز با حضور انبوه مردم و روشن شدن انهدام پايگاه اجتماعي فتنه پس از روشن شدن حقايق، جبهه ضد انقلاب و همكاران داخلي آنها را به اين صرافت انداخته كه به بهانه تحريم از وزن كشي امتناع كنند!