به گزارش مشرق، «محمدهادی صحرایی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
«فَإِنَّ الْغَایَهًْ أَمَامَکُمْ وَ إِنَّ وَرَاءَکُمُ السَّاعَهًَْ تَحْدُوکُمْ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا فَإِنَّمَا یُنْتَظَرُ بِأَوَّلِکُمْ آخِرُکُمْ»
«ای مردم! همانا ماه خدا، همراه با برکت و رحمت و آمرزش به شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خدا برترینِ ماههاست و روزهایش برترینِ روزها و شبهایش برترینِ شبها و ساعاتش برترینِ ساعات است. ماهی که در آن به میهمانی خدا دعوت شدهاید و از شایستگانِ کرامت الهی قرار داده شدهاید. نَفَسهایتان در آن، تسبیح است و خوابتان در آن عبادت. عملتان در آن پذیرفته و دعایتان مستجاب است پس با نیّتهای راست و دلهای پاک، از پروردگارتان بخواهید تا برای روزهداریِ آن و تلاوت کتابش، توفیقتان دهد؛ چرا که بدبخت کسی است که در این ماه بزرگ، از آمرزش الهی محروم بماند.با گرسنگی و تشنگی خود در این ماه، گرسنگی و تشنگیِ روز قیامت را یاد کنید؛ به نیازمندان و بینوایان صدقه دهید؛ به بزرگان خود احترام و بر کوچکها ترحّم و به بستگانتان نیکی کنید؛ زبان و چشم و گوشهاتان را از غیرحلال نگه دارید و بپوشانید و فروبندید. به یتیمان محبّت کنید تا بر یتیمانتان محبّت ورزند؛ از گناهانتان توبه کنید که جانهاتان در گرو کارهای شماست، پس با طلب آمرزش، آنها را آزاد سازید. پشتهای شما از بار گناهانتان سنگین است پس با طول دادن سجدههای خود، آنها را سبک کنید و....
فرمودند رمضان نام خداست. رمضان الکریم، خدای کریم. و نیز نام این ماه را باید محترم گفت. ماه مبارک رمضان. ماهِ ماهها و ماهی که خدا در آن به دنبال یکیک بندگان فرستاده است. مردم بیایید که در شهر خبر است و درهای بهشت را باز کرده و درهای دوزخ را بستهاند. شیاطینِ جن را به بند کشیدهاند و بندگان آزادند که بندگی کنند و بیمزاحمتِ اغیار، تا میتوانند خدا را بخوانند و هرچه میخواهند از او بخواهند. ولی مراقب شیاطین انس باشند که فعلاً آزادند. از این ماه نازنین که نوشتیم، نیمش گذشته است و اگر دل بجنبانیم و غیرت کنیم میتوانیم از نیمه بعدی، توشه یک عمر و هزار ماه خود را برداریم. بندگان باهوش و زیرک خدا برای ساعت به ساعت این ماهِ میهمانی برنامه دارند و با عبادت و خدمت به خلق خدا، ماندگارش میکنند. مخصوصاً در این دورهای که مشکلات بیش از پیش شده و همت مضاعف میخواهد. مردم در رنجند و از دشمن، خشمگین و از برخی مسئولین که کمکار، تنبل و فرافکناند، گلایهمند. باید معاضدت کرد و این چند قدم را به سلامت و پیروزی به سر برد و دشمن را ناامید و مسئولین را به کار واداشت.
روزگار ما روزهای جنگ است و دفاع. روزهای بیداری است و وقت خواب نیست که اگر در این دوران کسی به خواب برود، یا دشمن، او را با لگد بیدار میکند و یا در خواب میبرندش. مخصوصاً آنها که در پُستِ مسئولیتند باید بیدارتر باشند و هوشیارتر و بابصیرتتر و صدالبته شجاعتر. چراکه خدا آنها را بیش از سایرین مؤاخذه میکند و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام خطاب به آنها فرمود: «امور مردم به شما امانت داده شده و طعمهای نیست که به آن طمع کنید». اگر حساب و کتاب این دنیا را با ترفند و توهین بتوان پیچاند و از بار مسئولیت شانه خالی کرد، در روزی نه چندان دور و در محضر خدا و بندگان خواهند پیچاندمان. آن زمانی که ادعای «کمبود اختیارات» و توجیه «تسلیم به دشمن» و قولهای «پنهانی» و کارشکنی و تنبلی و حرافی و … را شاید تنها با جملهای جواب دهند «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُولُون». مسئولیتمان سنگین است و نفسگیر. ما میراثدار تمام افتخارات پیشینیان و آرزوهای آنانیم و پسینیان، ریز به ریز اعمال ما را قضاوت خواهند کرد، خواهند دانست که در جرگه پاکباختگان دین و ایرانیم و از امیرکبیر و رئیسعلی و آل احمدیم یا خائنین ملک و آیین و آقاخان و رزمآرا و تقیزادهها.
روزگارمان روزگار سخت مسئولیت ادعاهاست. ادعاهای دیروز را امروز باید اثبات کنیم. روزی است که شیپور جنگ را در جبهه اقتصاد و معیشت مردم نواختهاند و قرار است مرد از نامرد شناخته شود و کاسب از محتکر و مسئول خادم از رئیس خائن. آرایش جنگی دشمنان و اتاق جنگ دشمنان خونخوار علیه ایران اسلامی را در وزارت خزانهداری آمریکا دیدهاید؟ تحریمهای پیدرپی دشمنان و عهدشکنی اروپاییان را چه کنیم؟ هجمه بیسابقه رسانهای و تبلیغاتی نظام سلطه بوی خون میدهد، نمیدهد؟ قتلعام فرهنگی یعنی چه؟ معنی اینها به غیر از جنگ، چیست؟ زمانی آرایش جنگی با نظامیان زرهپوش و خشمگین بود و امروز با اقتصاددانهای اودکلنزده و دیپلماتهای خندان توافقنامه به دستی که تحریم میکنند یا وحشیهای کراواتزدهای که با امثال اسناد شرمآور ۲۰۳۰ به دنبال سربازگیری برای انگلیس و فرانسه و آمریکا هستند. وقیحانی که بیهیچ شرمی، آدم میکشند و خم به ابرو نمیآورند. و ماییم و رسالت ناتمام گذشتگان و نیمه راه باقیمانده تا خانه دوست و مقصد خوبان که اگر همت کنیم میتوانیم کار نیمه را تمام کنیم و دشمنان را تا قبرستان تاریخ بدرقه کنیم. إنشاءالله.
ماه مبارک رمضان از نیمه گذشت و هنوز درس مقاومت به ما میدهد. درس استقامت در برابر وساوس نفس و رنگارنگِ دنیا. یکی از تمرینهای هرساله ما در مبارزه همین روزهداری است. و تمرین هرساله ما در ایستادگی. ایستادگی در عقیده و مبارزه برای آن. ماه میهمانی خدا ماه کریمان است. ما را به خانه ملکه عرب و خدیجه مهربانِ رسولِ خدا میرساند و در نیمه ماه بر سفره کریم اهل بیت مهمانمان میکند و وقتی که از نیمه گذشت، کمکم مهمانی شبانه خدا شروع میشود و خدای مُنعِم ما، سفره بینظیر اکرام و اطعام و اِنعام خود را از سَر شب تا به صبح میگستراند تا هرکه هرچه میخواهد را برای یک عمر خود برگیرد. دقیقاً یک عمر. سفرهای که رزق هزار ماه زندگی ما در آن است. برکت یعنی این و ماه کریمان به اوجش رسیده است. یک شب برابر میشود با یک عمر ۸۳ ساله. هیچ انسان باهوشی این فرصت گرانقدر را از دست نمیدهد مخصوصاً که این شبها همراه شافع محشریم و امیرالمؤمنین با ماست. اگرنبود حضور حضرت مولا کجا دلها چنان رقیق میشد که یک شب را بتوانیم تا به صبح خدا خدا کنیم؟ و اگر مناجات او در مسجد کوفه و مشق بندگی او به کمیل نبود کجا میدانستیم که خدا را چگونه باید خواند و از او دلبری کرد؟ خدا را شکر مولایمان آن عابدِ مقتدرِ مظلومی است که تا ابد الگوی آزادگی و عدالت و عبودیت است.
اسلام انقلاب ما از آن رو «ناب» نامیده شده که آب را از سرچشمه و از دست علی گرفته و دستی نامحرم آن را نیالوده است. اسلام آرمانگرای واقعبین. اسلامی به تمام معنا اسلامی. که باید اسلامی هم اجرا گردد، تا عطش بگیرد. اسلامی که در آن «نه ستم میکنید و نه ستم میبینید» و همین اسلام است که مورد محبت و رغبت مستضعفین و آزادگان و مورد بغض و نفرت مستکبرین و ستمگران بوده و هست. اشتباه سادهلوحانه آن است که دشمنی شیاطین انسی روزگارمان را در معادلات تنگ و تاریک حزبی ببینیم. بریتانیا که روباه پیر است دشمنی و پدرکشتگی با ما را با نسل کشی ۹ میلیون ایرانی در سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۸ شمسی عیان کرد و آمریکای شیطان بزرگ و دشمن اصلی ما و انسانیت، دشمنیاش را نه از سال ۵۷ که از سال ۳۲ علنی نمود. مصدق نه مذهبی بود و نه انقلابی که آنچنان دولتش را اسقاط کردند تا سربرنیاورد. اسلام انقلاب ما علوی است که فرزندان جبت و طاغوت وهابی و مؤمنین اسلام آمریکایی از دیدنش عاجزند. دین سفیانی و تیغ و اره آلسعود کجا و ساحت قدسی و منطق متقن اسلام ناب کجا و مگر میتوان این دو را با هم، حتی قیاس نمود. ْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُماتُ وَ النُّور.
روزگار ما روزگار مسئولیتهاست. برادر جان! دوران دینداری سهل و ساده گذشت و بیش از چهل سال است که دوران امتحانات و ابتلائات آغاز شده است. سوم خرداد ۱۳۶۱ را انقلابیون کهنهکار به یاد دارند که چگونه طلیعه پیروزیهای دفاع مقدس بود و نماد مقاومت شد. راه همان راه است و حرف همان حرف. اگر خرمشهرها در پیش باشد باید همان مجاهدهها و مبارزهها با جدیت بیشتر و بهتر تکرار شود که این بار انگیزه و اراده ما قویتر از آن زمان است و دشمنان ما ضعیفتر از آن روز. آمریکای کارتر و ریگان کجا و آمریکای کرک و پر ریخته امروز کجا. در اول انقلاب تمام همت دشمنان در این بود که سلاح و مهمات به ایران نرسد و امروز همشان این است که سلاح ایران به بازوهای مقاومت نرسد. رژیم اشغالگر قدس آن زمان هنوز مست جنگ با اعراب بود ولی امروزه یکروزه به غلط کردن افتاد. آن زمان یک سپاه و یک ارتش داشتیم و امروز سپاه برکتگرفته و تکثیر شدهها، بر پنجه نشستهاند. اروپای آن زمان هم با امروز قابل قیاس نیست. فرانسه امروزی ۲۸ هفته دود و خون را پشت سر میگذارد و جزیره ملکه سردرگم اتحادیه مانده است. آلسعود هم، اگرچه آن زمان مثل امروز شیرده بود ولی هیچوقت مثل امروز، در گِل نمانده بود و مردم میبینند که یمن باتلاق و مدفن این گاو بنیاسرائیل شده است.
واقعیت محکم این است که اگر در این جنگ اقتصادی و رسانهای، خوب درگیر شویم، کار را تمام کردهایم و دوره مستکبرین تاریخ را تمام به سر بردهایم. مردم ایران مردان روزگاران سختند و به کارهای بزرگ عادت دارند. خوب میدانند که باید امیدشان به خدا باشد و چشمشان به هوش و بازوی خود. اگر قرار بود از صاحبان قوطی برجام، توهمات سایه جنگ، و کمبود اختیارات و اربابان تناقض آبی گرم شود که در این مدت میشد و مردم به تدبیر مدعیان امیدی میبستند. کار کار انقلابیون و جهادیونی است که همیشه پای کار انقلاب و کشورند و پیشرفتهای تاریخی انقلاب به دستان آنها محقق شده است. از انقلاب صنایع هستهای و موشکی و فضایی گرفته تا سلولهای بنیادی و نانو و.... همانهایی که در زلزله و سیل و تحریم سینه صبور مردم و دست توانای کشورند. همانها که مثل شهید مجید قربانخانی معتقدند «آمریکا فقط لب و دهن است و هیچ غلطی نمیکند».