به گزارش مشرق، «مهدی محمدی» در روزنامه «وطن امروز» نوشت:
یکم- تازهترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید ایران در مسیر عبور از سقفهای معین شده در برجام در زمینه انباشت مواد هستهای حرکت میکند. برجام میگوید ایران باید 300 کیلو اورانیوم کم غنی شده انباشت کند و این گزارش نشان میدهد ایران 174 کیلو اورانیوم67/3 درصد ذخیرهسازی کرده است. همچنین طبق برجام ایران باید حداکثر 130 تن آب سنگین ذخیره کند در حالی که همین حالا 125 تن ذخیره شده است. این اعداد نشاندهنده آن است که بخش فنی در حال اجرای مصوبه 18 اردیبهشت شورای عالی امنیت ملی در باب کاهش تدریجی تعهدات برجامی است. با سرعت فعلی، ایران میتواند زودتر از 18 تیر (سقف مهلت 60 روزه معین شده) از 2 تعهد برجامی خود خارج شود.
بیشتر بخوانید:
۳۶۵ روز گذشته چه غلطی کردید که ۱۲۰ روز دیگر مهلت میخواهید؟
اروپا با چه زبانی بگوید نه میتواند و نه میخواهد؟
دوم- همچنین گزارش جدید آژانس نشان میدهد ایران 33 ماشین از نسل ششم ماشینهای سانتریفیوژ را نصب و 10 عدد از این ماشینها را با گاز هگزافلوراید اورانیوم خوراکدهی کرده است. این امر نشاندهنده وجود ظرفیت برای حرکت به سمت پایان دادن به یکی از محدودیتهای بسیار کلیدی برجام در حوزه تحقیق و توسعه ماشینهای سانتریفیوژ است. تعهد ایران این است که تا سال 2024 فقط 30 ماشین IR6 را گازدهی کند. ماشینهای نسل ششم از این جهت اهمیت دارند که ماشینهای استاندارد آینده صنعت غنیسازی در ایران محسوب میشوند و ایران در حال نشان دادن این موضوع است که میتواند بهسرعت یک آبشار کامل 164 تایی از این ماشینها را نصب و با موفقیت تست کند. این امر سرعت غنیسازی را به طرز قابل توجهی بالا خواهد برد و زمان لازم برای تولید مواد هستهای را هم به طور قابل ملاحظه کوتاه میکند. با توجه به اینکه هیچ نشانی از عمل آمریکا و اروپا به تعهدات برجامیشان وجود ندارد، کاهش تعهدات در حوزه تحقیق و توسعه ماشینهای سانتریفیوژ میتواند یکی از اهرمهای فشار بسیار جدی ایران باشد.
سوم- اگرچه گامهای آغازین در زمینه کاهش تعهدات برجامی کند و ضعیف برداشته شد اما مسیر فعلی از حیث راهبردی صحیح است. ظرف چند هفته آینده روشن خواهد شد که آیا اساسا برجام برای غربیها ارزشی دارد یا نه؟ اگر ارزش داشته باشد باید برای حفظ آن هزینه کنند و اگر روشن شود ارزشی ندارد، آن وقت تصمیمگیری برای خروج بسیار سریعتر از تعهدات برجامی برای ایران آسانتر خواهد شد. شواهد البته تا همین جا میگوید اقدامات محدود فعلی ایران – که هنوز عملا به نقض هیچ یک از تعهدات برجامی هم منجر نشده - بر آمریکا و اروپا سخت گران آمده و آنها را به تکاپو واداشته است. این موضوع مدتهاست روشن است که برجام ارزش سیاسی و اطلاعاتی فوقالعادهای هم برای آمریکا و هم اروپا دارد و یکی از علتهای اصلی اینکه آمریکاییها در یک سال گذشته بیمحابا بر فشارهای خود علیه ایران افزودند همین بود که اطمینان حاصل کرده بودند در ایران ارادهای برای خروج کلی یا جزئی از برجام وجود ندارد. اکنون که ایران نشان داده اراده لازم برای این کار را دارد، غرب بر سر دوراهی تغییر محاسبات یا از دست دادن برجام قرار گرفته است. البته روشن است که گزینههای ایران برای هزینهمند کردن فشارهای آمریکا به هیچ وجه محدود به کاهش تعهدات برجامی نیست، لیکن این یکی از مهمترین گزینههاست که تاکنون با استدلالهایی بسیار سست، از استفاده از آن خودداری شده بود.
چهارم- زمان در منازعه آینده یک فاکتور کلیدی است. اروپا هیچ علامتی از اینکه قصد عمل جدی به تعهداتش داشته باشد، از خود نشان نداده است. درخواست مهلت 120 روزه از ایران یک تاکتیک نخنما برای وادار کردن ایران به عدول از ضربالاجلی است که داده، ضمن اینکه کاری که 120 روز دیگر قابل انجام باشد، همین حالا هم قابل انجام است. از این مهمتر اینکه، هم اروپا و هم آمریکا در حال کارسازی برای تقلیل تعهدات خود به پدیده موهومی به نام INSTEX هستند.
اظهارنظر اخیر پمپئو درباره INSTEX که نخستین اظهارنظر ظاهرا مثبت یک مقام دولت ترامپ درباره این مکانیسم در نوع خود است، این ظن قوی را ایجاد میکند که پروژه مشترکی میان آمریکا و اروپا برای راضی کردن ایران به INSTEX بهعنوان «امتیاز کافی» برای ماندن در برجام طراحی شده است. این دامی است که باید از آن بشدت مراقبت کرد. اگر بنا باشد برجام آیندهای داشته باشد، حداقل 2 اتفاق باید رخ بدهد: 1- اروپا به همه تعهدات برجامی خود به طور کامل عمل کند و 2- آمریکا فشارها و تحریمهای خود را به عقب بازگرداند. به طور خاص، اروپا نمیتواند انتظار داشته باشد تامین مالی هرگونه مکانیسم مالی از جمله INSTEX بر عهده جایی غیر از خود کشورهای اروپایی باشد. این بیمعناست که ایران به زحمت به دیگر کشورها نفت بفروشد و پول آن را به حسابهای INSTEX بریزد تا اروپاییها بر نحوه هزینهکرد آن نظارت کنند!
پنجم- تجربه همین چند هفته گذشته نشان میدهد نه دشمن آن اندازه قوی است که مینمایاند و نه مقاومت آن مقدار پرهزینه است که تا امروز کسانی تصور کرده و تصورات خود را به مردم هم تحمیل میکردند. ایران بازی با گوشه کوچکی از ابزارهای قدرت خود را آغاز کرده است. نخستین شرط برای گرفتن نتیجه هم ثبات قدم و مراقبت از محاسبات مقاومتی کشور در مقابل خدعههایی است که غربیها با هدف سست کردن ایران در مسیر درستی که میرود، طراحی کردهاند.