به گزارش مشرق، بیراه نیست که بگوییم خلیجفارس یا حتی بالاتر، منطقه غرب و جنوب غرب آسیا بعد از ماجرای هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکا و توقیف کشتی نفتکش انگلیسی از زمین تا آسمان با گذشته تفاوت کرده است. نه از بعد امنیتی، سیاسی و... که البته در این حوزهها نیز تحولات گستردهای بوده اما تحول اصلی تغییر در نگاه و تصورات ذهنی کشورهای منطقه نسبت به معادله و توازن قدرت، آینده و سرنوشت نهایی حاکم بر خلیجفارس و مباحث تبعی آن یعنی روندهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورهای حاشیهای آن است.
بیشتر بخوانید:
آیا «شاهین» آمریکایی که شکار ایران شد تله سایبری بود؟ +عکس و فیلم
سعودیها بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات توانستند با یک قرارداد تسلیحاتی 100 میلیارد دلاری بنیه نظامی خود را تقویت کرده و از این مسیر هم فشارها را به یمن افزایش دهند و هم برابر ایران قدرتنمایی کنند.
آنها با امید و اتکا به رئیسجمهور کنونی آمریکا که حتی مصوباتی از کنگره را که بهدنبال محدودیت همکاری واشنگتن با ریاض برای توسعه توان نظامی و عملیاتی سعودی هستند وتو میکند، خود به توسعهطلبی در منطقه روی آوردند و همکاریهای جدیدی را با دیگر دشمنان ایران ازجمله رژیم صهیونیستی آغاز کردند.
از طرف دیگر امارات و بحرین نیز با همین تصور از آمریکا به تحرکات تنشزایی در منطقه دست زدند و تصور میکردند ایالات متحده همانگونه که اظهار میکند و در رسانههایی مانند توئیتر واکنش نشان میدهد، در میدان عمل هم رفتار خواهد کرد و بهاصطلاح روزهای آخر حیات جریان مقاومت در منطقه خواهد بود.
حکام این کشورها مثل بنسلمان و بنزاید ازجمله کسانی بودند که مشوق ترامپ در خروج از برجام و افزایش فشارها بر ایران شدند و خود نیز تا جایی که میتوانستند در مسیر فشار حداکثری بر ایران تلاش کردند.
این فضا البته از اردیبهشت 97 تا دقیقا یکسال بعد از آن بهصورت فزایندهای توسعه یافت و زمانی که پس از تحریمهای سنگین و حتی عدم تمدید معافیتهای فروش نفت ایران کار به تروریستیخواندن سپاه رسید، امیدهای این کشورها بیش از هر زمان دیگری به اقدامات آمریکا تقویت و جسارتشان در مواجهه با کشورهای منطقه بیشتر شد.
این فضا اما از اردیبهشتماه کمکم رو به تغییر گذاشت، همان زمان که ایران مرحله جدیدی از مواجهه خود با غرب را آغاز کرد و فضا رو به تغییر گذاشت، فرستادگان آمریکا و اروپا یکی یکی راهی تهران شدند و تلاش کردند ایران را از ادامه حرکت منصرف کنند. وقتی آبه شینزو به تهران آمد و بعدا نماینده امانول مکرون، تازه مشخص شد که ایران در نقطه ضعف نیست. ناگفته نماند همانموقع که اقدامات پیدرپی آمریکا برای شکستن سازمان اقتصادی ایران به هدف نرسید و از اردیبهشت 98 نیز به سلامت خارج شد، اولین تلنگر به آمریکا، اروپا و همراهان عربی آنها وارد آمد که قرار نیست ایران تحتفشار داخلی یا خارجی فرو بریزد.
با آغاز مراحل جدیدی از غنیسازی در ایران و عقبنشینی اروپاییها، کشورهای عربی متوجه شدند که پروژه مهار ایران ناکام مانده و ممکن است هر لحظه به تاریخ بپیوندد لذا کمی از مواضع قبلی خود کوتاه آمدند و ترجیح دادند مدتی بیشتر نظارهگر باشند تا مجری و همکار آمریکا.
این وضعیت البته تحتتاثیر یک اتفاق مهم دیگر هم بود، آنجایی که یمنیها از لاک دفاعی خارج شده بودند و اقدامات گستردهای را برای هدف قرار دادن متجاوزان شمالی خود اجرایی کردند.
عربستانسعودی وقتی در نقطهضعف قرار گرفت که سامانههای خریداریشده از آمریکا نتوانست مخل عملیاتهای موشکی و پهپادی یمن شود و از ریاض تا فرودگاه ابها و بعدا تاسیسات نفتی ازجمله نقاطی از خطوط آرامکو هدف قرار گرفتند و همه دیدند که یمن بهسادگی توان هدف قرار دادن نقاطی در فاصله هزارکیلومتری داخل خاک عربستان را دارد. این وضعیت و سکوت آمریکاییها در قبال آن اول از همه برای عربستان یک سوال بزرگ ایجاد کرد و آن این بود که موضع آمریکا نسبت به تهدید امنیتی در ریاض چیست و آیا قرار نیست اقدامات موثری در این زمینه صورت گیرد؟
نقطه عطف بزرگتر اما هدف قرار گرفتن خاک امارات بود، کشور کوچکی که مبتنیبر سرمایههای خارجی و مراودات اقتصادی توسعه یافته و هر درصدی از ناامنی و فشار نظامی میتواند تاثیری تصاعدی بر فعالیتهای اقتصادی دبی و ابوظبی داشته باشد. این وضعیت برای اماراتیها آنقدر سنگین بود که از همانموقع دو اقدام مهم را در دستورکار خود قرار دادند؛ اولا جستوجوهای خود برای یافتن راهحل ماجرای یمن و خروج از باتلاق ایجادشده را آغاز کردند و از همان زمان فرآیند خروج نیروهای خود را کلید زدند و ثانیا درصدد اصلاح مواضع گذشته خود در قبال ایران برآمدند، یعنی در ابتدا از تعهد خود به آمریکا برای جبران کسری نفت حاصل از تحریم ایران در بازارهای جهانی کوتاه آمدند و سپس تلاش کردند پیامهایی را برای آغاز مذاکره به تهران بفرستند.
در این بین اما طولی نکشید که فضای ابهام ایجادشده برای عربستان و امارات قدری فروکش کرد و آنها با واقعیات جدیدی از منطقه مواجه شدند.
ساعت 4:05 بامداد روز پنجشنبه، ۳۰ خرداد خلیجفارس با اقدام سامانه موشکی پیشرفته ایران لرزید و پهپاد جاسوسی و فوقمدرن آمریکا در عین ناباوری کشورهای عربی هدف قرار گرفت، اقدامی که شاید احدی در دنیا در سالهای اخیر به خود جرات آن را نداده است.
در همین زمان و در شرایطی که خیلی از حاشیهنشینان خلیجفارس فکر میکردند ترامپ آماده واکنشی اساسی در قبال اقدام سپاه پاسداران است و احتمالا به کمتر از هدف قرار دادن خاک ایران راضی نخواهد شد، او از نیروهای سپاه تقدیر کرد که هواپیمای دارای سرنشین این کشور را هدف قرار نداده است و بعدا با یک فضاسازی رسانهای صرفا تلاش کرد بگوید میخواسته به ایران حمله کند اما در لحظات پایانی به علت جلوگیری از تلفات در ایران از این اقدام منصرف شده است؛ اتفاقی که حاشیهنشینان خلیجفارس را در بهت بزرگی فرو برد.
با وجود اینکه چند روز بعد و زمانی که انگلیسیها گریس-1 را در جبلالطارق توقیف کردند، رسانهها گفتند بالاخره واکنشی به ماجرای پهپاد رخ داده است، اما خیلی زود متوجه شدند اقدامی اینچنینی از سوی انگلستان میتواند واکنشی بزرگتر را در پی داشته باشد و حتی منجر به توقیف نفتکشی بزرگ با پرچم بریتانیا شود.
در این زمان وقتی انگلستان هم واکنشی به اقدام ایران نتوانست نشان دهد و آمریکاییها نیز گفتند این موضوع به ما ربطی ندارد و انگلستان خودش باید مراقب منافعش باشد، شیوخ جنوبی خلیجفارس مطمئن شدند که منطقه امروز همان منطقه یکسال قبل و پیش از آن نیست و اگر بنا باشد اتفاقی بیفتد این ایران است که ابتکار عمل را در دست دارد و در مقابل این امارات و عربستان هستند که قبل از هر کشور دیگری متضرر خواهند شد؛ برداشتی که فصل جدیدی از مناسبات را در منطقه رقم زد.
اماراتیها اولین کشوری بودند که پیغام صلح به ایران فرستادند و دو بار با فرستادن نماینده ویژه هم برای ایران اطمینان حاصل کردند که بنای تشدید تنش و دشمنی با تهران را ندارند و هم با عقبگرد از محدودیتهایی که برای همکاران اقتصادی ایران در دبی و ابوظبی ایجاد کرده بودند خودشان برای کاهش تنش پیشقدم شده و اقدامات عملی را آغاز کردند.
بعد از امارات این عربستان بود که برای اولینبار در چند سال گذشته از موضع حداکثری خود کوتاه آمد و از مذاکره سخن گفت. عبدالله یحیی المعلمی، نماینده دائم عربستان در سازمانملل حدود 10 روز پیش اعلام کرد کشورش خواستار جنگ با ایران نیست و برای «تعامل دیپلماتیک» با تهران آمادگی دارد. او در این اظهارنظر علاوهبر اینکه تاکید کرد «خواستار جنگ با ایران، نه در یمن و نه در خارج از آن نیست» حرف مهم دیگری هم زد و گفت «زمان آن رسیده است که بحران یمن به پایان برسد»، اظهارنظری که نشان میدهد ریاض تا چه میزان از رسیدن به اهداف خود بهویژه در یمن ناامید شده است.
این موضع المعلمی البته 6 روز بعد هم دوباره تکرار شد و روز چهارشنبه گذشته وی مجددا از آمادگی کشورش برای «روابط همکاری عربی» با ایران خبر داد.
تحلیلگران البته درباره این وضعیت جدید نظرات متفاوتی دارند اما همگی معتقدند اولا فضا نسبت به گذشته تغییر کرده و ثانیا تاکید میکنند این وضعیت موید این نیست که بهطور حتم دشمنیها در قبال ایران خاتمه یافته اما قطعا نسبت به گذشته کاهش داشته است. آنها برای این استدلال خود عدم موفقیت آمریکا و انگلیس در اجراییشدن ایده اسکورت تمامی کشتیهای عبوری از تنگه هرمز را هم عنوان میکنند و آن را دلیل دیگری برای این ماجرا میدانند.
درنگ
روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ» در مطلبی از تردید سیاستمداران آلمانی درباره مشارکت در عملیات اسکورت دریایی اروپایی در خلیجفارس خبر داده و نوشت: «در ائتلاف بزرگ آلمان هیچ آمادگیای درباره این مساله وجود ندارد که همراه فرانسه، انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی یک ماموریت اسکورت دریایی برای نفتکشها در تنگه هرمز سازماندهی شود. سیاستمداران خارجی احزاب متحد مسیحی و حزب سوسیالدموکرات آلمان در حال حاضر مشارکت در چنین عملیات حمایتی اروپایی در خلیجفارس را رد کرده و توصیه میکنند که این کار انجام نشود.»
پایگاه خبری «هیل» از نگرانی کارشناسان سیاسی درباره تشدید اختلافنظر آمریکا و انگلیس در نحوه برخورد با ایران خبر داد. این در حالی است که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا هم در پاسخ گفته بود انگلیس خودش باید از کشتیهایش محافظت کند. به گفته این کارشناسان، اینکه آمریکا و نزدیکترین متحدش یعنی انگلیس نمیتوانند بر سر چنین موضوع سادهای با هم کار کنند، نشانه وحشتناکی است. علاوهبر این فرانسه و آلمان هم بهرغم حمایت شفاهی از انگلیس در ماجرای توقیف نفتکش «استینا ایمپرو» از سوی ایران، تمایلی برای پیوستن به ائتلاف دریایی که آمریکا پیشنهاد تشکیل آن را مطرح کرده، نشان ندادهاند.
به گزارش «یومیوری شیمبون»، دولت ژاپن اولویت خود را لابیکردن با تهران برای کاهش تنش در خلیجفارس و در عین حال بررسی گزینه همکاری با واشنگتن بر سر پیوستن به ائتلاف پیشنهادی آمریکا برای تامین امنیت آبهای نزدیک به تنگه هرمز قرار داده است. دولت ژاپن محتاطانه گزینه پیوستن به این ائتلاف بینالمللی را مورد بررسی قرار خواهد داد، زیرا توکیو هنوز ازانگیزههای واقعی دولت ترامپ مطمئن نیست و در عین حال ژاپن همچنان بهدنبال کمک به کاهش تنش بین دو کشور از کانال دیپلماتیک است.
به گزارش «یونهاپ» کرهجنوبی، وزارت دفاع کرهجنوبی اعلام کرد هیچ تصمیمی برای اعزام نظامیان این کشور به ائتلاف دریایی آمریکا در خلیجفارس اتخاذ نشده است. «رو جائه چئون»، معاون سخنگوی وزارت دفاع کرهجنوبی در یک کنفرانس خبری گفت: «ما گزینههای مختلفی را برای تضمین ایمنی کشتیهای خود مورد بررسی قرار میدهیم. برخی گزارشهای خبری درخصوص اعزام نظامی به نزدیکی یگان فعلی چئونگهائی اشاره کرده است اما هیچ تصمیمی دراینباره اتخاذ نشده است.»
کارشناس مسائل منطقه:
محاسبات حاشیهنشین های خلیجفارس تغییر کرده
صباح زنگنه، کارشناس مسائل منطقه با اشاره به اقدامات اخیر ایران در حوزه سیاست خارجی اعم از کاهش سطح تعهدات برجامی، سرنگونی پهپاد آمریکایی و توقیف کشتی انگلیسی و تاثیر آن در مناسبات دیگر کشورها با تهران گفت: «مجموعه این اقدامات اولا نشان داد که جمهوری اسلامی ایران از موضع انفعالی پیشین خارج شده و در مقایسه با مراحل پیش وارد فاز جدیدی شده است که هشدارهایی جدی را برای طرفهای دیگر برجام بهدنبال دارد.»
وی افزود: «توافق هستهای بهخصوص برای اروپا یک نوع ابتکار عمل محسوب میشد که نقشی تعیینکننده در آینده این اتحادیه داشت و حتی میتوانست برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز الگویی تازه برای حل مناقشات بینالمللی باشد، اما آنها نتوانستند این دستاورد را حفظ کرده و برای انجام تعهداتشان هزینه کنند؛ هزینهای که بخشی از آن در سطح قانونگذاری، بخشی مالی، بخشی سیاسی و... است.»
زنگنه در ادامه با اشاره به تحرکات ایران در خلیجفارس و تنگه هرمز و نقش این اقدامات در تغییر محاسبات کشورهای حاشیه خلیجفارس اعم از عربستان، امارات، بحرین و... در مواجهه با ایران خاطرنشان کرد: «ساقطکردن پهپاد فوقپیشرفته آمریکایی بهعلاوه متوقف کردن کشتی نفتکش متخلف تحت پرچم انگلیس فصل جدیدی را در مناسبات خارجی کشورهای منطقه بهویژه نسبت به ایران باز کرده است.»
این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: «عمده این کشورها تا سال 1971 مستعمره انگلیس بودند یا توسط انگلیس به حاکمیت رسیدند، لذا امکان اینکه به آمریکا یا انگلیس نه بگویند، برای آنها وجود ندارد. این در حالی است که حاکمان و مردم این کشورها میبینند جمهوری اسلامی ایران با تمام صلابت و قدرت برای دفاع از حقوق و حاکمیت و تمامیت سرزمینی خود ایستادگی میکند و فراتر از آن، حتی متخلف را بهسزای عملش میرساند.»
وی تصریح کرد: «این دو حرکت در کنار گامهای هستهای ایران، اقتدار جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و جهان افزایش داد و حتی بین مردم مسلمان و غیرمسلمان خیلی از کشورهای مورد اشاره، موجی از امید و خوشحالی را رقم زد.»
زنگنه خاطرنشان کرد: «کشورهایی که از اقتدار آمریکا بهشدت میترسند و نگران هستند و تمام حاکمیت خودشان را دودستی در اختیار آمریکا قرار دادهاند نیز متوجه شدند محاسباتشان طی سالهای اخیر در مواجهه با ایران اشتباه بوده و بهتر است برای قرارگیری در محور عزت و کرامت به بهبود روابط خود با تهران بیندیشند.»
این کارشناس مسائل منطقه اضافه کرد: «بهرغم اعلام آمادگی عربستان برای مذاکره با ایران و کاهش سطح تنشها در یمن نباید فراموش کرد هنوز از عربستان صدای واحدی به گوش نمیرسد. بهنحوی که عدهای از مقامات این کشور همچنان موضعی تند در قبال ایران دارند و رسانههایشان هم هنوز تغییر رویکردی نسبت به جمهوری اسلامی ایران نشان ندادهاند.»
وی افزود: «انتظار آن است که عربستان درصورت صداقت در این رویکرد، در داخل ریاض نیز نوعی هماهنگی ایجاد کند تا صدای واحدی از این کشور به بیرون مخابره شود.» زنگنه علاوهبر صدای واحد، عمل به این گفتهها را نیز حائز اهمیت خواند و افزود ریاض باید درصورت جدیت، این رویه را در عمل هم نشان دهد و گامهایی را در این رابطه بردارد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به بدیع بودن اظهاراتی از این دست که برای دومینبار در هفتههای اخیر از سوی حاکمان عربستان شنیده میشود، گفت: «این سخن جدیدی است که باید منتظر بود مقامات اصلی و صاحبان اصلی تصمیم در ریاض هم درباره آن اعلام موضع کنند و باید دید بنسلمان و خود ملکسلمان چه میگویند.»
وی ادامه داد: «مضاف بر اینها نباید فراموش کرد عربستان گاه در دوران حج نوعی ملایمت در مواضع خارجی خود به خرج میدهد.
از طرف دیگر باید نسبت به این موضوع توجه داشت که این کشور در سال آینده بنا دارد میزبان اجلاس گروه جی 20 شود. طبیعی است که گروه 20 نمیتواند اجلاس خود را در کشوری برگزار کند که در حال جنگ با کشور همسایه است و مدام فرودگاههایش در معرض موشکهای یمن هستند. لذا مجموعه این شرایط عربستان را به این جمعبندی رسانده که تلاش کند فضا را برای آن اجلاس مساعد سازد.»
این تحلیلگر مسائل جهان عرب خاطرنشان کرد: «علاوهبر اینها نباید فراموش کرد موضع ریاض در طوری است که این کشور نسبت به ایجاد ائتلاف حفاظت یا اسکورت کشتیهای نفتی موضع مثبت داشته و طبیعتا این اقدام با آن سخن چندان هماهنگی ندارد. لذا نباید درباره تغییر رویکرد عربستان در قبال ایران دچار اغراق در تحلیل شد.»
سفیر پیشین ایران در عراق:
سرنگونی پهپاد موجب کاهش تنش ها شد
حسن داناییفر، سفیر پیشین ایران در عراق با اشاره به تغییر محاسبات کشورهای منطقه پس از دو اقدام ایران در ساقطکردن پهپاد آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی گفت: «میان اظهارنظرهای اخیر مقامات سعودی مبنیبر کاهش تنش با ایران و این اقدامات، ارتباط مستقیمی وجود دارد و بهعبارت دیگر باید گفت مجموعه این تحولات بههم پیوسته هستند و نمیشود آنها را جدا از هم تحلیل کرد.»
وی افزود: «پیش از آن باید به این موضوع توجه داشت که تصور آمریکاییها با بعضی رهبران جوان و تاثیرگذار در سیاستهای منطقه مثل امارات متحده عربی یا سعودی، آنها را به این جمعبندی رسانده بود که میتوان با تلفیقی از جنگ روانی همسایگان و تحریمهای ظالمانه، جمهوری اسلامی ایران را متوقف کرده و برای تمکین به مطالباتشان وادار کنند.»
داناییفر ادامه داد: «بهرغم وجود چنین تصوری، تحولات اخیر نشان داد جمهوری اسلامی ایران ارادهای قویتر و بزرگتر از تصورات آنها دارد و بهنوعی آنها دریافتند که محاسبات اولیهای که داشتند، اشتباه از آب درآمده است.»
این کارشناس مسائل غرب آسیا تصریح کرد: «محمد بنسلمان چندیقبل مدعی شد جنگ را به داخل ایران خواهند کشاند؛ ادعایی که اگرچه غیرمعقول و گزاف بود و بهخیال آنها مطرح شد تا ارادههای نامشروع آنها بر ایران تحمیل شود، اما خوشبختانه اقدامات بهموقع و هوشمندانه اخیر ایران، تاثیر خودش را گذاشت و پس از آن پیامهایی به ایران مخابره شد که نشان میداد این اقدامات آنها را تا حدودی به سمت و سوی عقلانیت برده است.»
سفیر سابق ایران در بغداد ضمن استقبال از این تغییر رویکرد گفت: «باورپذیری این موضع مشروط به آن است که این قبیل مواضع از جنس غیرواقعی ترامپ نباشد. به بیان دقیقتر، ترامپ ادعای مذاکره با ایران را بهعنوان جزئی از برنامههای تبلیغاتی و بخشی از برنامه فشار حداکثری به تهران یا به تعبیری پیوست روانی این اقدامات مطرح میکند، لذا امیدواریم حرفهای مقامات سعودی از نوع حرفهای ترامپ نباشد و صرفا جنبه رسانهای و جنگ روانی نداشته باشد.»
داناییفر در توضیح دیگر نشانههای اثباتکننده این تغییر محاسبات گفت: «این قبیل مواضع که جدیدترینشان از سوی عبدالله یحیی المعلمی، نماینده دائم عربستان سعودی در سازمانملل مطرح شده در طول سه هفته گذشته تکرار شده و تغییر لحن برخی مقامات در امارات متحده عربی نیز در امتداد آن است.» این تحلیلگر مسائل جهان عرب با اشاره به تلاشها برای خاتمهدادن به جنگ یمن و موضوع خروج نیروهای اماراتی از این کشور، توضیح داد: «توان نظامی ایران روشن است و سرنگونی پهپاد فوقپیشرفته آمریکا و توقیف نفتکش انگلیس این موضوع را بیش از پیش به تصویر کشید. اتفاقاتی که باعث ایجاد نوعی غافلگیری شد و همگان دریافتند که اگر کسی به حریم ایران وارد شود، با واکنش قاطعی مواجه خواهد شد.»
وی یادآور شد: «خیلیها دریافتند موضوع جدیتر از آن است که تا پیش از این خیال میکردند و مساله امنیت ملی برای ایران شوخیبردار نیست؛ چراکه اگر امروز بنا را بر کوتاه آمدن و اغماض میگذاشتیم فردا بیش از پیش در مرزهای آبی ما نفوذ میکردند و این رویهای است که در تاریخ بارها تست شده است.» داناییفر با بیان اینکه ایران بهعنوان یک قدرت اثرگذار منطقهای، بنای مسامحه با متجاوزان را ندارد، تصریح کرد: «ما پیش از این شنیده بودیم در برخی محافل سعودیها گفته شده بود این کشور نمیتواند بدون هماهنگی و اذن آمریکاییها دست به اقدامی بزند.»
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به تاکیدات رئیسجمهور آمریکا مبنیبر تصمیم نداشتن برای اقدام نظامی ولو محدود علیه ایران و طفره رفتن از تامین امنیت نفتکشهای عربستان و امارات ادامه داد:«اولا آمریکاییها نمیتوانند وارد درگیری با ایران شوند و ثانیا بهطور حتم اقدام ایران تاثیری معنیدار بر این موضع داشت.» وی افزود: «برخی حکام عرب با برداشتی اشتباه از واقعیات حاکم بر منطقه تصور میکردند برای همیشه میتوانند در پناه آمریکا عربدهکشی و گزافهگویی کنند؛ اما حالا دریافتهاند که ماجرا از قرار دیگری است.»
سفیر پیشین ایران در عراق در جمعبندی اظهارات خود یادآور شد: «همانگونه که در اظهارات مقامات سعودی و اماراتی ملاحظه میشود، ماجرای اسقاط پهپاد آمریکایی برخلاف تصور اولیه برخی، درنهایت به کاهش تنشها در منطقه و افزایش امنیت ایران منتهی شد؛ چراکه بعضی اقدامات اینچنینی میتواند تنشها را جمعوجور کرده و از میزان آنها بکاهد.»
داناییفر خاطرنشان کرد: «آنها بهدنبال یک نوع جنگ فرسایشی و ایجاد فضایی بودند که آن فضا در یک حالت خوف و رجا و استرس و اضطراب به همین صورت ادامه پیدا کند، اما با این اقدام فضا تغییر کرد و آن فضای گذشتهای که آنها دنبالش میکردند، شکسته شد.»