به گزارش مشرق، سی و هشت سال از رفتنش گذشته است، اما هنوز یادش، نامش و خاطراتش زنده است. هنوز هستند افرادی که صدای مهربان و چهره آرامبخشش را به خاطر دارند و لبخندهای گرم «سید» را از یاد نبردهاند.
سال 1293 بود که در روستای «دهخوارقان» تبریز چشم به جهان گشود؛ در 4 سالگی مادر و در 16 سالگی پدر را از دست داد و هرچند سختیهای بسیاری کشید، اما این رنجها او را آبدیده کرد.
از جوانی به طلب علم و عرفان برخاست و از محضر بزرگان دینی بهرهها برد. پس از سالها اقامت در یزد و قم و نجف به زادگاهش بازگشت و مبارزه با طاغوت را آغاز کرد.
بیشتر بخوانید:
در روزگاری که کسی جرأت رویارویی با طاغوت را نداشت؛ «سید اسدالله» یک تنه در برابر بیداد ایستادگی کرد و از پای ننشست و همین سبب شد که بارها بهوسیله ساواک دستگیر شود.
به همدان تبعیدش کردند تا به خیال خودشان، منزویاش کنند، اما این کار سبب شهرت بیشترش شد که برای خدا قیام میکرد و برای جلب رضای او فریاد میزد.
نخستین حرکت تبلیغی خود را از روستای دره «مرادبیک» همدان آغاز کرد؛ دستور داد کسی حق ندارد بدون حجاب اسلامی وارد روستا شود و فروختن و نوشیدن مشروبات الکلی را ممنوع کرد.
خودش میگوید: «من دیدم باید همدان را حرکت بدهم. از یک ده کار را شروع کردم تا مردم ببینند، بعد گرایش پیدا کنند.»
در سالهای 41 و 42 و پس از قیام 15 خرداد، مبارزه انقلابی بر رژیم پهلوی را در همدان قوت بخشید و در سالهای آخر منتهی به انقلاب به تشکیل گروههای انقلابی از بین مردم پرداخت.
در بهمن 57 وقتی که رژیم در آستانه سقوط بود؛ «سیداسدالله» با هوشیاری و درایت توانست از یک فاجعه خونین جلوگیری کند. رژیم طاغوت که دیگر تحمل رویارویی با مبارزان نداشت برای سرکوبی مردم، لشکر زرهی را از کرمانشاه به سمت تهران حرکت داد تا در روز 22 بهمن مردم را به خاک و خون کشد؛ ارتشی که کسی جرأت ایستادگی در برابر آن را نداشت.
«سید اسدالله» با شنیدن خبر پیش روی تانکها فرمان داد تا مردم در مسیر عبور آنها قرارگرفته و با تشکیل دیواره انسانی مانع حرکتشان شوند.
مردم از مریانج تا چهار راه میدان بار کف جاده کرمانشاه ـ همدان دراز کشیدند تا نگذارند تانکها عبور کند و سید با نفس گرمش، فرمانده یگان و کادر ارتش را نصیحت کرد، صداقت و اخلاص سید در قلب فرمانده ارتش کارگر افتاد و همگی بدون درگیری تسلیم شده و سلاحشان را بر زمین گذاشتند.
«سید اسدالله» تنها یک مبارز انقلابی نبود؛ مجاهدی نستوه بود که جز اعتلای اسلام و کلمه حق به چیزی فکر نمیکرد و یار صدیق امام(ره) بود و حضور چندسالهاش در همدان، برکتهای فراوانی برای مردم این دیار داشت.
او کارهای حسنهای را در همدان بنا نهاد که هنوز با وجود گذشت سالیان بسیار، خیر و برکاتش نصیب مردم میشود و از آن بین میتوان به ساخت مدرسه دینی در روستای دره مرادبیک، مؤسسه قرضالحسنه، درمانگاه، دارالایتام و مسجد همگی با عنوان «مهدیه» اشاره کرد.
آیتالله سید اسدالله مدنی دهخوارقانی، مسجد مهدیه را در منطقهای از همدان بنا نهاد که بهائیان در آن سکونت داشتند و همین کار سبب برچیده شدن بساط فرقههای انحرافی شد.
در کنار اینها، یادگار ارزشمند دیگری هم از این مرد بزرگ و یار امام(ره) برجایمانده است؛ خانهای کوچک، ساده و زیبا با دیوارهای کاهگلی که روزگاری شلوغترین و مهمترین خانه در همدان به شمار میرفت.
خانهای ساده و کوچک با دیوارهای خشت و گلی، اما سرشار از صفا و صمیمیت که هم محل زندگی سید بود و هم دفتر کار و بسیاری از حرکتهای انقلابی در همدان از آنجا آغاز شد.
این خانه قدیمی و زیبا که حالا دیگر خلوت شده در محله "حاجی"، یکی از قدیمیترین محلههای همدان و جنب مدرسه علمیه آخوند ملاعلی معصومی وفسی واقعشده است.
این بنا به سبک کاملاً اسلامی ساختهشده و دارای اندرونی و بیرونی است بهطوریکه دری از کوچه پشت به بخش مسکونی بازشده و از در اصلی که محل آمد و شد مردم بود مجزا بود.
در یکطرف حیاط دو اتاق قرار دارد که به عنوان محل زندگی این عالم ربانی استفاده میشده و حالا بر در و دیوار آن، تصاویری از شهید مدنی و شهدای همدان نصبشده است.
در یکی دیگر از اتاقها نیز کفش ساده و لباس نماز آیتالله شهید نگهداری میشود و بر اساس نوشته روی ویترین، ظاهراً تعدادی دستنوشته نیز نگهداری میشده که در حال حاضر وجود ندارد.
این خانه که 432 مترمربع مساحت دارد، سال 1377 به عنوان اثری فرهنگی و به شماره 2090 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بیشک ارزش این اثر فرهنگی در تداعی خاطرات تاریخ انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست، بااینوجود مسئولان استان از سالهای گذشته تاکنون نسبت به معرفی این مکان کوتاهی کرده و نهتنها در کشور که بسیاری از مردم همدان هم از وجود چنین مکانی بیاطلاعاند.
درب بیت شهید مدنی که بارها مسئول وعده تبدیل آن به موزه یا مرکز فرهنگی را دادهاند به روی مردم بسته است و اگر گردشگر یا عابری تصادفی از این محله عبور کرده و قصد بازدید از آن را داشته باشد؛ میسر نیست.
و سرانجام دشمنان ایستادگی و بصیرت سید را تاب نیاورده و 20 شهریور 1360 او را چون مولایش امیرالمؤمنین(ع) در محراب به شهادت رساندند.
آیتالله شهید مدنی، بزرگمردی بود که رفتار و گفتارش، نمونه کامل یک شیعه انقلابی بود و مردم همدان هرگز خاطرات او را از یاد نخواهند برد.