به گزارش مشرق، ايران هسته اي نوشت: مايکل روبين، عضو موسسه آمريکن اينترپرايز و از مشاوران دولت بوش پس در مقاله اي که پايگاه اينترنتي اين موسسه منتشر کرده، با اشاره به اينکه «مقصود از راهبرد نظامي فقط بمباران نيست»، نوشت: «درباره راهبرد نظامي بايد توجه داشت گزينه نظامي فقط به معناي بمباران نيست. مهار نيز يک راهبرد نظامي است. بازدارندگي نيز يک راهبرد نظامي است. امادگي براي اعمال يک رژيم مهار يا رژيم بازدارندگي نيز به صورت تلويحي سبب اعمال فشارهايي مي شود که هزينه ها را براي ادامه برنامه هسته اي ايران افزايش مي دهد و در نتيجه تلاش هاي ديپلماتيک تسهيل مي شود».

روبين سپس درباره مضرات حمله به ايران نوشت: «بمباران ايران هم مي تواند هزينه داشته باشد و هم با فوايدي همراه باشد. بنابراين سوال اشکار مطرح اين است که ايا فوايد اين اقدام بر هزينه هاي ان برتري دارد يا خير. به نظر من اينطور نيست. هزينه هرگونه اقدام نظامي برضد ايران به تاخير انداختن برنامه هسته اي اين کشور خواهد بود اما هزينه هاي اين اقدام متحد کردن ملت و حکومت ايران خواهد بود. هزينه ديگر اقدام نظامي برضد ايران توجيه کردن برنامه هسته اي اين کشور و ابعاد نظامي ان خواهد بود. درعين حال بايد به اين نکته توجه داشت که اقدام نظامي برضد ايران فقط سبب به تاخير افتادن برنامه هسته اي اين کشور خواهد شد و نه اينکه اين برنامه را از بين ببرد».

اين نومحافظه کار امريکايي در بخشي از مقاله خود حتي استدلال بقيه نومحافظه کاران مانند جان بولتون در مورد به تاخير افتادن برنامه هسته اي ايران در اثر حمله نظامي را هم زير سوال برده است. روبين مي نويسد: «پرسشي که سياست گذاران غربي بايد به ان توجه داشته باشند اين است که در دوران به تاخير افتادن برنامه هسته اي ايران در نتيجه حمله نظامي چه سياستي بايد در پيش گرفته شود. براي نمونه اگر برنامه هسته اي ايران سه سال به تاخير افتاده شود قرار است چه سياست هايي در اين دوره زماني اجرا شود که در حال حاضر اجرا نمي شود. اگر پاسخي برخاسته از اجماع در اين خصوص وجود نداشته باشد فقط از نيروهاي مسلح استفاده شده است بدون انکه نتيجه اي داشته باشد و اينگونه استفاده از نظاميان غيرمنصفانه است».

روبين در بخش ديگري از مقاله خود در دفاع از ايده تعامل مي نويسد: «بسياري بر اين باورند که گفت وگو راهبردي است که به عنوان دستاويز نخست بايد مدنظر باشد. تعامل هيچ مشکلي ندارد. همانطور که ريچارد نيکسون رئيس جمهور پيشين امريکا به چين رفت و با سران اين کشور ديدار کرد يا اينکه رونالد ريگان زئيس جمهور اسبق امريکا با ميخائيل گورباچوف اخرين رئيس جمهور اتحاد جماهير شوروي سابق ديدار کرد اما بايد توجه داشت که در بيست سال گذشته امريکا در مواقعي از چارچوب راهبردي اش خارج شده است و ان زماني بوده که تعامل ديپلماتيک را با تحريم ها اعمال کرده است تا اينکه فشار وزنه پشت سر تلاشهاي ديپلماتيک باشد. در اين قالب ابتدا از ديپلماسي استفاده مي شود و وقتي ديپلماسي به شکست منجر مي شود از تحريم ها بهره گرفته مي شود اما بايد از اين توالي بندي و ترتيب بندي اقدامات دست کشيد. بايد توجه داشت که راهبردهاي ديپلماتيک اطلاعاتي نظامي و اقتصادي وقتي باهم بکار گرفته مي شوند يکديگر را تقويت مي کنند».

روبين در پايان اين نوشته نوع نگاه 3 بلوک مختلفامريکا، اسراييل و اروپا را به پديده «بمب ايراني» چنين تشريح مي کند: «ايران هسته اي چه پيامدهايي دارد؟بي ترديد دستيابي ايران به جنگ افزارهاي هسته اي پيامدهايي به همراه خواهد داشت سه نگرش کلي در اين زمينه وجود دارد. اروپايي ها به خطر دستيابي ايران به جنگ افزارهاي هسته اي از منظر مخدوش شدن اعتبار معاهده منع تکثير جنگ افزارهاي هسته اي ان پي تي مي نگرند. واقعيت ان است که برنامه هسته اي ايران نخستين مساله مطرح و اصلي ترين اولويت مطرح در عرصه سياست خارجي کشورهاي اروپايي است. اگر ايران به سلاح هسته اي دست پيدا کند نوع نگاه جهانيان به اروپا نيز تغيير خواهد کرد. از منظر امريکا اصلي ترين خطر مرتبط با دستيابي ايران به جنگ افزار هسته اي به بعد راهبردي مربوط است. دستيابي ايران به تسليحات هسته اي سبب خواهد شد ايران و مزوداران ان جسارت و جرات پيدا کنند. درعين حال اين تحول سبب خواهد شد منطقه خاورميانه در سراشيبي تکثير هسته اي قرار بگيرد. اگر ايران به سلاح هسته اي دست پيدا کند عربستان سعودي نيز به دنبال اين توان خواهد شد و مصري ها نيز همين کار را انجام خواهند داد. اگر مصر سلاح هسته اي داشته باشد، ليبي نيز بار ديگر به ساخت تسليحات هسته اي مبادرت خواهد کرد و ديگر نمي توان اين غولي را که از چراغ جادو خارج شده است به داخل ان بازگرداند. از منظر اسرائيل دستيابي ايران به سلاح هسته اي تهديدي است که ماهيت وجودي ان را تهديد مي کند. من فکر نمي کنم که اگر ايران به سلاح هسته اي دست پيدا کند ان را برسر اسرائيل بريزد اما مقامات اسرائيل مي گويند اگر ايران در وضع انتحار قرار بگيرد چه شرايطي پيش خواهد بود».