به گزارش مشرق، جهان نوشت: با آشکار شدن هر چه بيشتر چهره جريان انحرافي و خواستگاهي که پشت آن خوابيده است، بزرگاني که احساس خطر کردند به ميدان آمدند و دست به روشنگري زدند. يکي از اين بزرگان که در فتنه ?? نيز وارد ميدان شد، آيت الله مصباح يزدي است. آيت الله مصباح يزدي اخيرا نسبت به تفکر فراماسونري هشدار دادند و جريان انحرافي را فراماسونر خواندند.
حجت الاسلام سيدمحمود نبويان، استاد موسسه امام خميني(ره) در نشستي که در دانشگاه رجايي برگزار شد اين مساله را تبيين کرد که چرا آيت الله مصباح جريان انحرافي را فراماسونر ناميد. متن سخنراني وي در ادامه ميآيد.
فراماسونري هزاران جنبه دارد که من دو جنبه از آن را مي خواهم عرض کنم. يک جنبه، جنبه سياسي است، يک جنبه، جنبه فکري، عقيدتي و بنيادين است. آقاي مصباح نظر به جنبه سياسياش ندارد و نميخواهد بگويد اين تشکيلات سياسي، آقاي مشايي هم رفته آنجا عضو شده است، آقاي مصباح مي گويد فکري که مشايي عرضه مي کند؛ فکر فراماسونرهاست .
سوال ميشود چه فکري مگر عرضه مي کند؟ مگر آقاي مشايي کيست؟ چه کاره است؟ حالا من تا حدود ? سال خبر دارم که آقاي مصباح خلوت بال به آقاي احمدي نژاد پيغام داده است که دو نفر آبروي دولت شما را ميبرند. اسم يک نفر رو من ... دارم سه نفر ديگر چون احتماليه من نميگويم. آيت الله مصباح ? سال پيش گفتند مشايي رو کنار بگذاريد.
آقاي مصباح پيش تمام پيشبينيهايشان درست از آب در ميآيد. دوره انتخابات دوم فقط بايد دعا کرد که اين پيش بيني آخر درست در نيايد. دوره دوم انتخابات آقاي احمدي نژاد، فردايش ما رفتيم پيش حاج آقاي مصباح براي آن قائله. رفتيم پيش ايشان و گفتيم اينها مي خواهند فتنهانگيزي کنند،ايشان گفت که اينها مهم نيست و رهبري خودشان فتنه را جمع ميکنند.
آقاي مصباح آن موقع ميگفت که نکند احمدي نژاد آقاي مشايي را به عنوان معاون اول معرفي کند. پارسال طرح ولايت دانشگاه شهيد بهشتي آقاي مصباح گفته بود فتنه اي در راه است. امسال تو جلسه خصوصي برگشت گفت انشاالله اين يکي ديگه حداقل محقق نشود اين بار که همه محقق شد ايشان فرمودند خطر مشايي صد برابر بيشتر از خطر آقاي موسوي و کروبي است. فتنه بزرگتري در راه است اينها فوق العاده خطرناک هستند. گول ظاهرشان را نخوريد. هر جا آمد ايشان اظهار نظر کرد فقط مسئله براي نظام درست کرده است.
مسئله بالاتر از ...، هر جا صحبت کرد از رهبري خرج شد، مجبور شد رهبري هزينه شود. همه کار، آخرين کارش هم همين است، رهبري هزينهاش را دارد ميدهد. ايشان در سال ?? که مي آيد رئيس سازمان ايرانگردي و نمي دانم جهان گردي مي شود و سال ?? مي رود به ترکيه، در يک مجلس رقصي شرکت ميکند. اين فيلم يک ساعت و پنج دقيقه و بيست و شش ثانيه است که يک دقيقه و چهار ثانيه پس از آغاز، سيزده دقيقه و سي ثانيه چند نوع رقص انجام ميشود، بعد از آن ميآيد اظهار نظر در مورد اسرائيل انجام ميدهد. ??? نماينده مجلس اعتراض مي کنند، دانشجو ها ميروند جلوي ميراث فرهنگي تحصن ميکنند عليه او و بالاخره هم مجبور ميشوند مقام معظم رهبري در نماز جمعه اعلام کنند ملت اسرائيل با ما دوستند يعني چي؟ در انتهاي همان دولت اول، ميآيد سازمان حج و ميراث فرهنگي را ... همه جا را مي خواهد بگيرد؛ همه جا را.
سازمان حج و زيارت را در سازمان ميراث فرهنگي ادغام مي کند. داد آقاي ري شهري بلند ميشود، باز رهبري هزينه ميشود. مقام معظم رهبري دستور ميدهند؟ در کردستان همايشي برگزار ميشود مشايي هم نشسته زنهايي ميآيند با آهنگ قرآن را ميآورند. آيت الله مکارم و آيت الله صافي اعتراض ميکنند. جلوتر ميآيد، ميگويد حضرت نوح مديريت نداشت! نتوانست مشکل را حل کند! ميرود سراغ يک پيغمبر ديگر اين آقاي مشايي، يک مرشدي دارند. تحت تاثير تعليمات يک آدمي است. او خودش يه معلم است آخر تو چقدر ديوانهاي. چقدر جاهلي. آن معلم چقدر اسلام شناسي خوانده؟ اينها يک ذره باور به ولايت فقيه و دين و فقها و علما مطلقا ندارند. ظاهرش را نگاه کنيد. آقاي يعقوبي، علي يعقوبي. او ميگويد، حالا ببينيد مشايي چرا اين حرف را ميزند که انبيا ناکارآمدند. او مي گويد که آقاي يعقوبي معتقد است من اين جمله را از قول ... نقل ميکنم، بله من در يک کشف و شهود در يک برزخي حضرت موسي را ديدم گفتم برو بابا کاسه کوزهات را جمع کن قوم خودت رو نتوانستي اداره کني! اين اسرائيل چرا اينجوري دارد انجام ميدهد؟! بعد ميگويد ايشان که نتوانست کار انجام بدهد من محکم خوابوندم زير گوش شارون! شارون که مرده من انجام دادم! شبهاي جمعه هم که ميرويم کربلا خدمت امام حسين که ميرسيم همه انبيا هستند منتها حضرت موسي از خجالتي نميآيد جلو. ميرود در کوچه هاي اطراف مينشيند و امام حسين که غذا را تقسيم ميکند به من ميدهد يه کاسه غذا را ببرم آنجا. همين است که ميگويد انبيا تو مديريتشون موفق نبودند، اين ريشهاش اينجاست.
خب! حالا آقاي مصباح از کجا فهميدهاند؟ آقاي مصباح از کجا فهميده اند اين فراماسونري است؟ من افکار فراماسونري را بعضي از بخشهايش را برايتان ميگويم. ببينيد، فرماسون که ميگويند از دو کلمه ترکيب شده؛ فري و ماسونري. فري يعني آزاده و ماسونري يعني بنا. بنايان آزاد. از سال ???? آقاي دزاهوليه مباني معرفتيش را تاسيس کرد، قانون اساسي هم نوشتند سه تا اصل دارند. سه تا اصل خيلي مهم آزادي، برابري، برادري. برگرديم به تاريخ فراماسونري، اکثريت اينها فرماسون بودند. براساس يک انديشه پيش ميروند اکثريت قريب به اتفاق روساي جمهور آمريکا مثلا اوباما فرماسون است. از ورزشکارها بگويم. ديويد بکام پارسال فرماسون شد. يکي از ويژگيهاي فرماسونها نخبهگرايي است. برادري آنهايي که هم خط و هم کيش ما هستند. از نکات اساسي که فرماسونها قائلند، اومانيسم است. از کتاب مباني فراماسونري مولف يحيي هارون صفحه هفتاد ميگويد: تنها خدايي که فراماسونري قبول دارد، انسان است. بنابراين انسان تنها خداي موجود است.
ما هميشه اذعان ميکنيم بالاترين مفاهيم فراماسونري در اومانيسم قرار دارد. بعد ببينيد در کلام آقاي مشايي چقدر اينها هست. پلوراليزم، هر ديني شد، شد؛ فقط اسلام که حق نيست. مسيحيت هم حق است. اسلام که عتيقه نيست! هر ديني حق است. باستان گرايي، ملي گرايي. اولين کسي که قبر کوروش را در ايران کشف کرد جاسوس انگلستان در ايران است که يک فرماسون است. احياي باستان گرايي و تاريخ پيش از اسلام هدف مشترک وزارت مستعمرات بريتانيا و سازمان فراماسونري در ايران وساير کشور هاي اسلامي است. اين حرکت در تاريخ معاصر از آخوند زاده، ملکم خان، آقا خان کرماني و ... آغاز شد. و ديگر فرماسونها نظير فروغي، پيرنيا آن را پي گرفتند، مانند تاريخ ???? ساله شاهنشاهي.
هدف اين جريان معرفي اسلام به عنوان عاملي مخرب در تاريخ ايران و عنوان نمودن اين مطلب که تاريخ ايران پيش از اسلام درخشان تر از ايران پس از اسلام است. براي اثبات اين فرضيه موهوم نکاتي را از بعضي شخصيت ها مي گويم. آثاري نظير کتاب نامه خسروان اثر جمال الدين ميرزا از شاگردان ملکم و آخوند زاده که در تمجيد پادشاهان ايران پيش از اسلام و به فارسي سره نوشته شده بود. نمايشنامه عشق و مردانگي اثر ابوالحسن فروغي که در تمجيد ايران باستان به رشته تحرير درآمد. از پرويز تا چنگيز اثر تقي زاده؛ ايران باستان حسين پير نيا؛ فرهنگ پهلوي اثر نادر خانلري؛ وجه مشترک تمام اين آثار بزرگنمايي ايران پيش از اسلام است.
ببينيد، آقاي مشايي چنين حرفهايي ميزند. آقاي مشايي ميگويد که صف بندي مومن و کافر وجود دارد. اين صف بندي وقتي اصالت دارد که فرصتها را براي انتخاب انسانها فراهم بياوريم. و انسانها به مفهوم واقعي انتخاب خود را انجام دهند. اين که مسلمانها بگويند کار ما درست است بقيه اشتباه ميگويند، يعني?.? ميليارد انسان را از دايره انسانيت خارج کردهايم.
خوب نتيجه؛ فقط دين ما درست نيست، همه اديان درست است. نکته اساسي اين است، من گفتهام زمان آن که ديني در دنيا جهاني شود، گذشته است. گفتهاند پس امام زمان چيست، من امروز را مي گويم. به آمريکا که مدعي است ميخواهد دينش را جهاني کند، ميگويم. بنده گفتهام که مردم آمريکا بهترين مردماند! بدون واهمه مي گويم جهان آينده متعلق به تمام انسانهاست. هر منطقي که بين انسانها فرق بگذارد محکوم به شکست است. (يعني منطق قرآن محکوم به شکست است). ايشان در سخنراني خودش ميگويد: اما نکته ديگري هم هست که من بايد عرض بکنم. اين نگاه جهاني توسعه سرزميني، نگاه توسعه ديني و آيين و مذهب خاصي در دنيا نيست، من قبلا گفتهام و يک جنگي هم شد. ولي الآن با جسارت بيشتري ميگويم، دورهاي که کسي بخواهد ديني را بر دنيا حاکم کند و نگاه خاص مذهبي را بر دنيا حاکم کند گذشته است. ( تلاش نکنيد که اسلام را بياريد) دنياي امروز گوشههايش بيشتر از هميشه تاريخ باز است. امروز همچنان که وزير امور خارجه تاکيد کردند منطق انساني، الهي، عشق آفرين، دامنه ساز و افق پرداز در دنيا خريدار دارد. اين دورهاي نيست که هر کسي بخواهد يک ديني را در دنيا فراگير کند.
سوال: از منطق انساني الهي گفتيد، در جمله قبل گفتيد دورهاي نيست که انسان بخواهد ديني را در دنيا فراگير کند...
جواب: يکي نوع دينداري دئيسم است. دئيسم يعني دينداري طبيعي. در قرن هجدهم گفتند ما خدا را که قبول داريم، يک سري از اخلاقيات را هم مي فهميم؛ عدالت خوب است ظلم بد است. دين براساس وحي نه دين بر اساس عقل. آقاي مشايي من نميگويم تو غرض داري؛ پس نميفهمي. به نظر بنده بيشتر از نفهمي است. جمله اش را دقت کنيد. اين رو به پيروان همه اديان مي گويم. نه فقط به اسلام و مسيحيت و يهود. به عالي جناب پاپ هم گفتم؛ گفتم اين راه راه درستي نيست که ما امروز بخواهيم پيروان اسلام را زياد بکنيم.
از ريشه ما دعوا داريم. اما ملي گرايي را براي شما بگويم. اينقدر گند را بالا آوردند. باستان گرايي؛ رفتند کوروش را زنده کردند. اونقدر با ذلت؛ خيلي به خدا قسم درد دارد اين نکته را آدم ميگويد، واقعا ذليلانه رفتند زانو زدند سر پايين آوردند پيش سفير انگلستان در ايران؛ همان کسي که، اصلا در فتنهها بيشترين نقش را سفير انگلستان داشت، که چي؟ شما لطف کنيد منشور کوروش را که در موزه شما هست بدهيد که شش ماه تو ايران باشد. ايشان هم لطف فرمودند منت گذاشتند!، ايران آوردند. رفتند مجسمه کوروش درست کردند. احمدي نژاد آنقدر جو زده شده چفيه بسيجي را روي گردن اين مجسمه انداخت. گفتند منشور کوروش بايد منشور جهاني شود. آقاي مشايي چرا اين بلا را سر احمدي نژاد داريد در ميآوريد؟ منشور کوروش منشور جهاني شود؟ چرا منشور حضرت علي(ع) در نامهاي که به مالک اشتر دادهاند، سياسي-حقوقي آن، چرا نبايد منشور جهاني شود؟ امسال در نوروز سال ?? جشن نوروز گرفتند. به چه دليل شما دنبال اينها هستيد؟ چقدر خرج کرديد؟ از ملک عبدالله قاتل مسلمين چرا دعوت کرديد؟ اينها انحراف بزرگي براي اسلام است.
حيفم مي آيد از يعقوبي براي شما نخوانم. يعقوبي چه مي گويد؟ نود و اندي جزوه است. درسهايي که او ميگفته جالب است. آقاي مشايي من نميگويم با اينها ارتباط داري اما سوال اين است، ارتباط داري يا نداري؟ افکارت که منطبق است. جزوههاي اول و دوم و سوم، با اينکه من بيست و چند سال است فلسفه مي خوانم، نميدانم چه ميگويد، البته خودش هم نميفهمد. جزوه پنجم نوشته انتظار يا تحسس؟ يعقوبي مي گويد ما دو دوره داريم، دوره انتظار و دوره تحسس. ميگويد دوره انتظار يعني دوره بدون امام. ميگويد در زمان انتظار يعني زمان پس از پيغمبر که جانشين معرفي شد اما محقق نشد. امام باقر و امام صادق فرصت پيدا کردند چيزهايي ياد دادند که اينها امروزه اسماش را فقه ميگذارند منتها اينها علم نيست. مي گويد امام صادق در سرزمينهاي مختلف فقيهاني را انتخاب ميکردند که اين زمان را دوره انتظار ميگفتند منتها زمان ما دوره، دوره انتظار نيست. دوره تحسس است! ديگر مراجعه به فقها لازم نيست. چند سطري از اين جزوه را براي شما مي خوانم. مشايي يک ذره باور به ولايت فقيه ندارد. احمدي نژاد گول دارد مي خورد. جمله يعقوبي اين است: ما بايد فرهنگ انتظار را کنار بگذاريم و فرهنگ تحسس را جايگزينش کنيم.
مي گويد موضوع بعد موضوع اصلاح ساختار قانون گذاري است. چه اشکالي دارد آن جا که به اسم مجلس شوراي اسلامي است هر ماه، هر شش ماه، هر يک سال، چيزهايي که حضرات نوشتهاند، جمع کنند، ببرند، در يک مجلس نمادين سالانه بروند آنجا بنشينند، نه اينکه براي يک مکان چند ده ميليارد خرج کنند.
جاي جديد و تجملي درست کنند. نه منظور اين نيست. بروند در حسينيه بنشينند، در بيابان در مسجد هر جا بروند. به يکي از حرمهاي مطهر بروند بگويند مولا جان ما اينها را به عنوان پيش نويس، به عنوان چرک نويس نوشته ايم، شما قبول مي کنيد؟ اگر شما امضا کنيد حکم است. اگر شما امضا کنيد قانون است. آقايان فوري جواب ميدهند، اينجا ما مچات را گرفتيم.
ما در قانون اساسي اين موضوع را پيش بيني کردهايم. اينها در صورتي اعتبار دارد که شوراي نگهبان تاييد کند. شوراي نگهبان هم از جانب رهبر معظم انقلاب است و اگر ايشان قبول کند يعني همه چيز درست است. عرض ميکنم اگر ما رهبر معظم انقلاب را به گونهاي مد نظر بياوريم که نتيجه آن فراموشي امام زمان باشد اين فعل در قبال رهبر معظم انقلاب باطل است. حتي اگر شما بگوييد شوراي نگهبان تاييد کند، تاييد اسلامي است؟ نه عزيز من! امام زمان اگر تاييد کند تاييد خدايي است. تاييد شوراي نگهبان دليل بر تاييد خدايي نيست. تاييد رهبر معظم انقلاب هم دليل بر تاييد خدايي نيست. اگر شما به اين نيت باشيد که دوره ظهور است.
دوره، دوره غيبت است. من گشتم آقايان مجلس شوراي اسلامي هم بلند شوند بگردند، بخواهند آنهايي را که آماده کردهاند به عنوان چرک نويس عرضه کنند. هر سال واقعا ده روز بخواهند بگردند بگويند مولا جان ميخواهيم پيدايتان کنيم نه به اين نيت که ما الان برويم به قم پيدا نمي شود. جمکران برويم پيدا نميشود. امام را نميتوانيم پيدا کنيم. اگر مشهد هم برويم پيدا نميکنيم. فلان جا هم برويم نميتوانيم پيدا کنيم. خوب از اول ديگر زحمت نکشيم. يک دفعه ببريم پيش رهبر انقلاب، نه. اين کلاه سر خود گذاشتن است. شما بايد يک مدت بگرديد. با تمام وجودتان. به نيت تحسس امام زمان بگرديد. اين چرک نويسهايي که نوشتهايد عرضه کنيد. اگر ده روز گشتيد امام را پيدا نکرديد نزد رهبر معظم انقلاب برويد. بگوييد آقاجان ما گشتيم مولايمان را پيدا نکرديم لذا آمديم سراغ منصوب از جانب امام زمان. در اين صورت شما فرهنگتان يک مقدار بوي تحسس را دارد.
اميري فر مصاحبه کرده و گفته است آقاي مشايي اسلام ناب را معرفي مي کند و ما آمدهايم مجلس را بگيريم تا اصولگرايان را شکست بدهيم. دست اينها در دست اصلاح طلبان است. اينها با اصلاح طلبها يک هدف دارند. از آقاي مشايي شما در اين فتنهها يک جمله بياور که فتنهگران را محکوم کرده باشد، نداريم. آن قدر گندش بالا آمد که صادق زيبا کلامِ سبز سبز سبز ميگويد: (که مي گويد من طرفدار رضا خان هستم) بهترين چهره اصولگرايي آقاي مشايي است، چون تا حالا نسبت به هيچ کس توهين نکرده است. سايت آقاي مشايي در ايامي که آقاي احمدي نژاد خانه نشين بود، نظام را تهديد کرد کرد؛ روزنامه باز کرد، روزنامه هفت صبح. سردبيرش معاون سردبير روزنامه اعتماد است. ان شاالله که پيش بيني آقاي مصباح محقق نميشود . ايشان فرموده است فتنه بزرگي نظام را تهديد خواهد کرد.