امين هاشمي در وبلاگ "منتظر" نوشت:
اينها سخنان دو هفته قبل ايت الله مصباح يزدي است:
ايشان ريشه همه مشکلات فرهنگي را عدم اعتقاد راسخ و محکم مسئولان به دين و ارزش هاي اسلامي دانست و خاطر نشان کرد: گاهي نامي از ولايت فقيه برده مي شود، ولي محتواي آن درک نشده و گاهي اسلام به گونه‌اي معرفي مي‌شود که مردم خوش‌شان بيايد در حالي‌که جايگاه اسلام تضعيف مي‌شود.
عضو مجلس خبرگان رهبري با هشدار نسبت به روند فعلي فعاليت‌هاي فرهنگي کشور و مسؤولان آن اظهار داشت: بعيد نيست در آينده فتنه‌اي شديد‌تر توسط افرادي صورت گيرد که امروز آنها را به عنوان نيروهاي ارزشي مي‌شناسيم همانگونه که در فتنه اخير کساني که قبلاً نخست وزير، رئيس جمهور و رئيس مجلس نظام بودند، حضور داشتند.
و اينها سخنان هفته پيش ايشان :
-کساني که بي‎شرمانه مکتب ايران را به‌جاي مکتب اسلام معرفي مي کنند، خودي نبوده غيرخودي‌اند و بايد حواسمان جمع باشد.
-امروز آن فتنه تمام شده، فردا نوبت فتنه ديگر و آزمايشي جديد در کلاس‌هاي بالاتر است، نبايد خيال کنيم کسي که چند روزي براي اسلام و کشور زحمت کشيد تضمين شده است، بايد تا آخر پشت سر رهبري باشيم تا منحرف نشويم.
-ما اگر بخواهيم در مقابل فتنه‌هاي آينده آماده باشيم بايد افکار خود را قوي کنيم که محور آن ولايت فقيه است.
آيت الله مصباح يزدي بيش از هر چيز براي ما نماد شهيد مطهري است همانطور که سال 77 رهبر انقلاب خطاب به ايشان فرمودند که جاي شهيد مطهري را آيت الله مصباح پر کرده اند . اين عالم بزرگوار را مانند شهيد مطهري بايد در خط مقدم روشنگري و مبارزه با تفکرات التقاطي دانست.
و اما مشايي. ! سخنان سنجيده! و از قبل طراحي شده اين شخص بارها موجب بروز مشکل در جبهه حق شده است . بنده در وبلاگم هميشه سعي کردم از کنار سخنان اين شخص بگذرم . قبلا مطلبي نوشته بودم و به 4 سخنراني رهبري درباره مشايي اشاره کرده بودم که هر بار رهبري فرموده اند که نبايد اين مسئله موجب ايجاد اختلاف شود .
اما اين بار با دفعات پبش فرق مي کند .رهبري اشاره داشتند که بيان انتقادها اگر به صورتي که مفسده ايجاد نشود ارائه شود ايرادي ندارد .
چندي پيش مشايي مسئله اي درباره مديريت انبياء مطرح کرده بود و امروز نيز مکتب ايران را به جاي مکتب اسلام جا زد . وقتي که اخيرا مشايي مکتب ايراني را مطرح کرد و آيت الله مصباح و سردار فيروز آبادي اولين ، مهمترين و شديد ترين مواضع را عليه مشايي و تفکر او گرفتند فهمديم قضيه بسيار جدي است . اولين بار اين دو شخصيت برجسته را در يکي از همايش هاي دکترين مهدويت ديده بودم . آيت الله مصباح به عنوان سخنران اصلي در همايش شرکت کرده بودند و سردار نيز با يک مقاله که مطالبشون رو در يکي از کميسيون هاي تخصصي همايش ارائه دادند . اين دو نفر براي نظام دو شخصيت تئوريسين در عرصه مهدويت هستند . دکترين مي دهند و تز ارائه مي کنند .
و اما موضع گيري همزمان اين دو شخصيت مهدوي عليه مشايي، ابعاد جديدي از اسفنديار رحيم مشايي را برايم گشود. که در ادامه به آن اشاره مي کنم.
انقلاب اسلامي در چهارمين و آخرين مرحله براي رسيدن به نقطه نوراني و قله ، پس از دولت اسلامي به مرحله ايجاد تمدن اسلامي نزديک مي شود . ( رهبر انقلاب مسير انقلاب را اينطور تبيين نموده اند : نظام اسلامي>دولت اسلامي>حکومت اسلامي>کشور اسلامي>تمدن اسلامي )
دکتر حکيم احمدي نژاد سال 84 با شعار تشکيل دولت اسلامي بر سر کار آمدو الحمدلله در نيل به اهداف خود موفق نيز بود . در اين ميان و در زماني که دولت اسلامي در حال استقرار يافتن بود فتنه 88 رخ داد و آخرين ضربه بر پيکره جريان مخالف با دولت اسلامي فرود آمد .حالا تمدن هاي شيطاني در سراسر دنيا و در راس آن امريکا در حال فروپاشي است و تمدن ديگري به نام اسلام ناب در حال ظهور . اما در اين ميان در جبهه حق، جرياني انحرافي پنهان شده که در زمان استقرار تمدن اسلامي از زير آب بيرون خواهد آمد و فتنه اينده احتمالا با اين جريان خواهد بود . افرادي که متاسفانه پشت پرده هاي نفاق اردو زده اند.
حالا به نظرم مي رسه که متاسفانه مهندس مشايي خواسته يا ناخواسته همسو با جرياني حرکت مي کنه که تمدن اسلامي را هدف قرار داده اند . مشايي در آستانه ظهور تمدن اسلامي براي به انحراف کشيدن اين تمدن اسلامي ‍، مکتب ايراني را روي ميز گذاشت . اما تفکر مشايي تنها لايه بيروني اين تفکر است و با حذف فيزيکي وي از مناصب و بستن دهان وي، لايه هاي دروني مخفي خواهند ماند . مشايي بايد باشد و سخن بگويد و تا جريان حق، تفکر او را نقد نکند، لايه هاي زيرين براي دفاع بيرون نخواهند آمد .
تمام اصولگراياني که مشايي را نقد مي کنند حساب او را از احمدي نژاد جدا مي کنند . اصولا ادبيات و تفکر دکتر، در جهت ديگري است و ادبيات و تفکر مشايي به سمت و سوي ديگر حاظرم در اين رابطه بحث و مناظره هم انجام دهم. اما تا وقتي با مشايي احساسي برخورد شود احمدي نژاد مجبور به حمايت از او خواهد بود . چندي پيش وقتي مشايي درباره مديريت انبيا سخن به ميان آورد احمدي نژاد از منتقدان خواست تا با او مناظره کنند . اکنون نيز و در زماني که مکتب ايراني مطرح شد احمدي نژاد باز از صاحبنظران خواست تا با او مناظره کنند و نقد علمي را به جاي بستن دهان وي برگزينند. مشايي بارها از مناظره فرار کرده اما باز احمدي نژاد اصرار مي کند که او را به مناظره بکشيد . در حقيقت راه حل برخورد با مشايسم! نقد علمي است.
به هر حال مشايي دست بردار نيست. وقتي مشايي چند هفته پيش پيش بيني کرد که سال آينده شريعتمداري احمدي نژاد را کافر خواهد خواند! به نظر مي رسه برنامه هاي آينده مشايي بسيار خطرناک تر خواهد بود . البته همونطور که اشاره کردم تفکري در حال بروز و ظهور است که مشکل اصلي در آينده شايد با آن باشد . در هر صورت تمام اينها برداشت هايي است که نمي شود تا روشن شدن مسائل زياد به آنها اعتماد کرد . چشم ما به دهان رهبري است و تحليل هاي علما را تنها مورد قبول خواهيم داشت.
امارهبر انقلاب ديروز در ديدار دانشجويان راه آينده را براي مردم و مسئولان ترسيم کردند . عده اي از دانشجويان نمي دانستند در مقابل فتنه آينده بايد راه اتحاد را درپيش گرفت و يا به سرعت تا قبل از پيش آمدن مشکلات جديد افراد مشکوک را از دايره مخلصين بيرون انداخت . رهبري در اين رابطه فرمودند که بايد دايره مخلصين را بزرگ تر کرد و بيرون راندن کار درستي نيست . امام خامنه اي همچنين تاکيد داشتند که اين مسئله (مشايي) مسئله درجه اول نيست و نيز بايد اعتراض خود را مطرح کنيم اما به طوريکه مفسده اي نداشته باشد .
ببينيد همه خيز بلندي گرفته اند تا براي تحقق تمدن اسلامي گامي بردارند . حالا ممکن است عده اي در اين ميان قصدسوء استفاده و خارج کردن اين حرکت از مسير اصلي خود را داشته باشند . ما بايد کاري انجام دهيم که کار خالص باشد اگر اينطور شود کساني که از جاي ديگري مامور هستند و مي خواهند کار را از مسير خارج کنند شناسايي خواهند شد و طرفداران آن ها نيز متوجه خواهند شد .
سخنان رهبري آرامشي بر دغدغه هاي چند روزه ام بود . انشالله راه روشن ساليان آينده خود را پيدا کرديم و انشالله در آن قدم خواهيم گذاشت . تفکرات مشايي مابانه را نقد خواهيم کرد و البته با افرادي که در آستانه ايجاد تمدن اسلامي دوست دارند وظيفه خود را در اين زمينه انجام دهند و متاسفانه در دام بدخواهان افتاده اند برخورد علمي و صحيح داشته باشيم.