زماني که جان اف کندي ترور شد کجا بوديد؟
يازدهم سپتامبر کجا بوديد؟
امروز صبح کجا بوديد؟
گروه فرهنگي مشرق- اين سوالات متن بازجويي هاي يک مامور آمريکايي نيست؛ اين جملات، در ابتداي سريال وي (V) بر روي صفحه نقش مي بندد و سپس بلافاصله بيننده وارد نماي اتاق خواب زني مي شود. زن هنوز در خواب است و کنار تخت او کيف جيبي باز او در کادر مي آيد که نشان و کارت شناسايي اش او را معرفي مي کند مامور پليس فدرال آمريکا(اف بي آي).
داستان سريال وي (V) داستان تازه اي نبوده و کارگردان اين اثر سه بار پيش از آن نيز همين سوژه ار به تصوير کشيده است. کنت جانسون در سال هاي 1983و1984 و1985 نسخه هايي با همين نام ساخته که تعداد قسمت هاي آنها به ترتيب دو،سه، ونوزده قسمت بوده است. اما اين نسخه اخير که پخش آن از شبکه ABC در سال 2009 آغاز شده و همچنان ادامه دارد ويژگي هايي دارد که نمي توان به راحتي از کنار آن گذشت.
ماجرا از اين قرار است که يک روز صبح زلزله هاي خفيفي شهرهاي مهم جهان را مي لرزاند. اما منشاء آن مشخص نيست. تا اينکه دقايقي بعد سفينه هاي غول پيکري در آسمان ظاهر مي شوند که همه را به وحشت مي اندازد.پس از زمان کوتاهي از طريق بدنه سفينه ها در همه نقاطي که اين سفينه ها حضور دارند ، چهره زني به نمايش گذاشته مي شود که خود را "آنا" فرمانده بيگانگاني معرفي مي کند که بوسيله اين سفينه ها به زمين آمده اند.آنا که تصوير او بر فراز هر شهري، به زبان مردم همان کشور سخن مي گويد و چهره و صداي او از طريق تلويزيون ها نيز به همه جاي دنيا مخابره مي شود؛ اعلام مي کند که براي همکاري و به اشتراک گذاشتن تجارب مردم خود با انسان ها به زمين آمده اند و آنها به دنبال صلح و دوستي هستند.
با برقراري ارتباط ميان اين بيگانگان که کاملا ظاهري انساني دارند با مردم روي زمين اتفاقات عجيبي مي افتد که موتور پيش برنده سريال تخيلي وي است.اما آنچه از داستان فيلم گفته شد تقريبا با همه نسخه هاي قبلي که توسط يک کارگردان ساخته شده است مشابه است. با اين حال از کم کم اين سريال و در همان قسمت راه خود را از قسمت هاي قبلي خود جدا مي کند. اريکا ايوانز، در همان روزهاي نخست ورود بيگانگان به نتايج عجيبي برخورد مي کند که بر اساس آن همزمان با ورود بيگانگان فعاليت هاي تروريستي به شدت افزايش يافته است و تروريست ها شروع به خريد ماده منفجره C4 کرده اند. با پيگيري هاي اريکا اين سرنخ اف بي آي را به انباري مي رساند که در آن مقدار زياد مدارک و پاسپورت جعلي و يک محموله سنگين از C4 وجود دارد. البته در اين انبار زيرزميني يک جنازه هم هست جنازه اي که مربوط به مردي است که شکنجه شده و سپس به قتل رسيده است.از طريق شناسايي و بازرسي منزل مقتول اريکا از يک جلسه سري مطلع مي شود که همان شب در جايي در شهر برقرار استو او براي اينکه از ماجرا سر در بياورد به همراه همکارش به محل مي رود اما تنها وارد جلسه مي شود و در نهايت مي فهمد که اين افراد در حقيقت کساني هستند که براي مقابله با بيگانگان که خود را بازديد کننده يا(Visitor) مي نامند گرد هم جمع شده اند.آنها مي گويند که بازديد کننده ها براي نابودي بشر به زمين آمده اند و از آن عجيب تر اينکه آنها از چندين سال پيش از اين روي زمين و در کنار آدم ها زندگي کرده اند اما حالا آمده اند تا کار را يکسره کرده و همه انسان ها را از بين ببيند. درست در زماني که اريکا با ديدن مدارک محکم قانع مي شود، تعدادي از بازديد کننده هاي به اين جلسه حمله مي کند و جز عده معدودي همه شرکت کننده گان در جلسه را از بين مي برند. جالب اينکه همکار اريکا در اف بي آي نيز در همين جمع حمله کننده بود.
چرا تروريسم، چرا اف بي آي
يکي از تفاوت هاي نسخه اخير سريال وي با نسخه هاي قديمي ترش که حداقل به بيش از بيست و پنج سال پيش بر مي گردد در سياسي شدن اين سريال است. کمتر کسي است که نداند پس از يازدهم سپتامبر در آمريکا کلمه تروريسم يکي از واژه هاي تعيين کننده ادبيات سياسي آمريکا جه در داخل براي توجيه افکار عمومي و چه در خارج براي شکل دادن به وجهه سياست خارجي بوده و هست.
سازمان هاي امنيتي، از جمله سازمان امنيت ملي(NSA)،سازمان اطلاعات مرکزي(CIA) و نهاد هاي امنيتي همچون اف بي آي شايد بيش از دوره جنگ سرد اهميت پيدا کردند. اگر چه اف بي آي در موارد جرايم جنايي نيز گاهي وارد عمل مي شود اما حضور يک مامور ضد تروريسم اين سازمان آن هم به عنوان يکي از نقش هاي محوري داستان کاملا اين سريال علمي و تخيلي را با دنياي سياست پيوند مي زند.

اين پيوند زماني پر رنگ تر مي شود، که وقايع تروريستي وسياسي تاريخ آمريکا که در جهان واقعي به وقوع پيوسته اند در ابتداي قسمت اول اين سريال يادآوري مي شوند و بر با اين آغاز بر اين نکته تاکيد مي شود که آنچه در اين سريال ديده مي شود، مي تواند سايه و يا تمثيلي از واقعيت باشد.
زمان سريال "وي"، امروز آمريکا است
در همان قسمت اول وي، در روزي که بيگانگان خود و سفينه هايشان را در برابر چشم ها آشکار مي کنند. در يک پلان مردي نشان داده مي شود که در حال استحمام است، در اتاق ديگر تلويزيون روشن است و در حال پخش خبر، مجري شروع به خواندن خبري اقتصادي مي کند و از افت شديد بازار مسکن و احتمال افت اقتصادي سخن مي گويد. البته اين دستمايه بعدا استفاده مي شود و در صحنه اي گفته مي شود که حضور بيگانگان که آنها را بازديد کننده مي نامند باعث رونق اقتصادي شده است ولي فراموش نکنيم که مخاطب اين سريال احساس همزماني وقابل لمس بودن شرايط جامعه خود با جامعه امريکايي که در آن بيگانگان ظهور پيدا مي کندد دارد.
حضور پر رنگ عنصر مذهب
يکي از شخصيت هاي اصلي داستان که به کمک اريکا، مامور اف بي آي براي مقابله با بيگانگان اقدام مي کند يک پدر روحاني است.اين پدر روحاني از همان ابتدا به بيگانگان و ادعاهايشان به ديده ترديد نگاه مي کند، هر چند که دستگاه رسمي کليسا بيگانگان را به عنوان دوست قبول کرده و از آمدن آنها راضي است اما در نهايت اين پدر روحاني اين برداشت رسمي را رها کرده و وارد مبارزه مي شود.
در مقابل بيگانگان نيز به نوعي با اين وجهه مذهبي ارتباط برقرار مي کنند، در کليسا سخن از مراکز شفابخشي به ميان مي آيد که بيگانگان حتي فلج ها را نيز در آن درمان مي کنند.
در بخشي از ديالوگ هايي که ميان پدر روحاني و اسقفي صورت مي گيرد، پدر روحاني ابراز نگراني مي کند که نکند که اين اتفاقات موجب پرستيده شدن بيگانگان شود، و به عبارت ديگر نگران از بين رفتن دين است که با بي تفاوتي روبرو مي شود.
بازديد کننده ها رسانه نيز دارند
بازديد کننده ها موفق مي شوند براي انجام عمليات تبليغاتي خود رسانه اي را از طريق تطميع يک خبرنگار و مجري مشهور تلويزيوني با خود همراه کنند. البته اين بخش ماجرا بر خلاف چند نکته قبلي که اشاره شد در نسخه هاي پيشين اين سريال نيز موجود است. با اين حال زماني که در کنار حلقه هاي جديد و اشارات روز قرار مي گيرد کاملا معنا دار مي شود.
جنگ با بازديد کنندگان؛ جنگ با تروريسم
اريکا- مامور اف بي آي- زماني به بازديدکنندگان شک مي کند که با گزارش هايي درباره اوج گيري فعاليت هاي تروريستي در زمان آمدن بيگانگان روبرو مي شود. عده اي از تروريست ها که به آنها خوابگرد مي گويند در همين زمان اقدام به تهيه مقادير زيادي ماده منفجره سي 4 مي کنند. عجيب اين است که انها رد خودشان را نيز پاک نمي کنند. در يکي از جستجوها اريکا به يک پاسپورت جعلي بر مي خورد که بعد ها و در جلسه اعضاي مقاومت- انسان هايي که به دنبال مقاومت عليه بازديدکننده ها هستند- مي فهمد که اين تروريست کسي نيست جز يک بازديد کننده. بازديد کننده ها از سال ها پيش در ميان انها زندگي مي کردند و با مردم عادي مخلوط شده اند. به طوريکه اريکا تازه در مي يابد که همکارش که به نظر مي آيد با او دوستي نزديکي نيز دارد خود يک بازديد کننده است. بر همين اساس است که جنگ با تروريسم که مساله روز آمريکا است با ماجراي تخيلي بازديد کننده ها گره مي خورد.
کليد معما؛ آيا بازديد کنندگان تمثيل هستند؟
همانگونه که اشاره شد يکي از تفاوت هاي اصلي اين نسخه اخير وي با نسخه هاي پيشين گره خوردن اتفاقات خيالي با حوادث و شرايط واقعي است.در کنار اين واقع گرايي در قلب يک سريال تخيلي، ارتباطاتي نيز ميان اين سريال و سريال هاي ديگر آمريکايي که با موضوع تروريسم ساخته مي شود وجود دارد. از اين موضوع بگذريم که برخي از هنر پيشه ها در اين آثار با هم مشترک هستند. بطور مثال همان طور که هنرپيشه نقش ديويد پالمر بلافاصله پس از خداحافظي از سريال 24 به سريال ديگري با موضوع مبارزه با تروريسم با عنوان "يونيت" مي آيد، هنرپيشه نقش برادر پالمر در سريال وي ايفاي نقش مي کند.بگذريم از اينکه شباهت تيپ هنرپيشه ها و بازي هايشان نوعي يادآواري فضاي سريال پيشين است، نوعي هماهنگي و امتداد موضوعي نيز در اين سريال ها ديده مي شود که همين امر براي وي نيز صادق است. به طور مثال در سريال 24، تروريست ها عمدتا مسلماناني هستند که گاه سال ها در ميان آمريکايي ها زندگي کرده اند و اصلا نمي شود تشخيص داد که آيا آنها يک شهروند آمريکايي سر براه هستند و يا تروريست، همين فضا در وي وجود دارد.تعدادي بازديدکننده گان نيز در ميان مردم و کنار آنها بوده اند و به سادگي نمي شود تشخيص داد کدام انسان و کدام بازديد کننده است.که البته در وي مفهوم تروريسم و بازديد کننده به هم رسيده اند.

"وي" از نظر شباهت حتي پا را فراتر گذاشته همان طور که در ميان مسلمانان افرادي پيدا مي شوند که به دلايل مختلف از جمله تعهد به وطن جديدشان و مسائل احساسي با ماموران امنيتي عليه تروريست ها همکاري مي کنند. در وي نيز هستند بازديدکنندگاني که به دليل مسائل عاطفي عليه جامعه خود به نفع انسان ها شوريده اند.
مهمترين سلاح بازديد کنندگان تروريست
در نماي پاياني قسمت اول سريال "وي" اريکا و پدر روحاني خسته از درگيري با بازديدکنندگان نشسته اند. پدر روحاني مي پرسد که حالا چه بايد کرد، اريکا جواب مي دهد که بايد بار ديگر گروه [گروه مقاومت عليه بازديدکنندگان] را احيا کنيم و حرفش را با اين جمله تمام مي کند؛"بايد بجنگيم". اما اضافه مي کند که انها به سلاح خطرناکي رسيده اند. پدر روحاني مي پرسد چه سلاحي و اريکا جواب مي دهد:" طرفدارهاشون!"

به نظر مي رسد، داستان وي تمثيلي از دشمنان جامعه آمريکايي که با نام صلح دوستي دست دراز مي کنند اما قصد نابودي دارند.آنها ممکن است شبيه آمريکايي ها باشند اما ذاتا متفاوت هستند. بايد ديد سريال وي که سريالي تازه کار است و تنها 12 قسمت اول آن پخش شده به دنبال کدام جريان است. هر چه که هست، وي "V" بيش از آنکه تخيلي باشد سياسي است.