به گزارش مشرق: قتل عام زانوی زخمی (Wounded Knee) توسط ارتش آمریکا در تاریخ 29 دسامبر 1890، در کنار رود زانوی زخمی، واقع در ایالت داکوتای جنوبی به وقوع پیوست.[1] در این قتل عام حداقل 250 مرد، زن و کودک کشته شدند و بیش از 50 نفر زخمی شدند که اغلب آنها به دلیل شدت جراحات زنده نماندند. حدود 20 نفر از سربازانی که در این قتل عام شرکت کرده بودند، مدال افتخار دریافت کردند.[2]
زانوی زخمی کجاست؟
رود زانوی زخمی یکی از انشعابات رود سفید، واقع در جنوب غرب
داکوتای جنوبی در ایالات متحده است. نام این رود به زبان لاکوتایی "Chankwe Opi Wakpala" است. بر روی تپه ای که سربازان از روی
آنها به سرخپوستان شلیک کردند، مزاری دسته جمعی و کلیسایی بنا نهاده شده است.
تپه ای که از روی آن به سمت سرخپوستان شلیک شد نقشه رود زانوی زخمی مقیره دسته جمعی کشته شدگان در کشتار ووندد نی
در سال 1903 بستگان افرادی که در این قتل عام کشته شده بودند، متن یادبودی در آنجا نوشتند که متن آن بدین صورت است: "این متن یادبود از سوی بستگان و دیگر افراد قبیله اوگالالا و به عنوان یادبود اسپاتد الک (پا گنده) و دیگر افرادی که درجریان قتل عام 29 دسامبر سال 1890 کشته شدند، نوشته شده است. سرهنگ فورثیت فرماندهی نیروهای ایالات متحده را بر عهده داشت. پا گنده رهبر بزرگی برای قبایل سرخپوست بود. او گاهی اوقات می گفت: "من تا آخرین روزهای عمرم در صلح زندگی میکنم." وی نیکی های بزرگی در حق سفیدپوستان و سرخپوستان کرد. زنان و کودکان بیگناه زیادی در این محل کشته شده اند."[3]
لوح یادبودی که به مناسبت چهلمین سالگرد کشتار زانوی زخمی در محل واقعه قرار داده شده است
مقدمه کشتار از سال ها پیش آغاز شده بود.
در سال های پیش از وقوع قتل عام زانوی زخمی، دولت ایالات متحده همواره قبیله لاکوتا را تحت فشار قرار می داد تا بخش های بیشتری از اراضی خود را تسلیم دولت این کشور بکنند. به دلیل اعمال فشارهای مداوم از سوی دولت آمریکا، گاومیش کوهان دار آمریکایی و دیگر گونه های حیوانی که این قبیله آنها را پرورش می داد، با خطر انقراض مواجه بودند. کنگره از تعهد خود مبنی بر غذا دادن، تخصیص خانه و لباس و نیز حفاظت از مناطق اختصاص داده شده به سرخپوستان، در مقابل تجاوز زمین خواران و معدنچی ها سر باز زده بود.[4] فشار دولت از یک سو و تجاوز افرادی از گوشه و کنار کشور به این منطقه به دلیل سهل انگاری های دولت، سبب بروز ناآرامی در این منطقه شده بود.[5]
اسپاتد الک و همسرش |
قتل عام 1 ساعته
در 28 دسامبر 1890 اسپاتد الک (Spotted Elk)، رئیس قوم لاکوتا مینیکونجو (Miniconjou Lakota) و 350 تن از پیروانش توسط یگان هفتم کاوالری دولت ایالات متحده، به سرپرستی ژنرال ساموئل ویتسید، محاصره شدند. جان شنگرو (John Shangreau)، مفسر و پیشآهنگی که یک نسلش به سرخپوستان باز میگردد، پیشنهاد کرد که آنها فورا خلع سلاح نشوند، چراکه ممکن است منجر به خشونت شود. سربازان 8 کیلومتر لاکوتا را همراهی کردند تا به کنار رود زانوی زخمی و محل کمپ سرخپوستان رسیدند. عصر آن روز، سرهنگ جیمز فورثیت و دیگر سربازان نیز به آنها پیوستند، تا بدین ترتیب شمار سربازان به 500 نفر برسد.[7] در مقابل این 500 سرباز آموزش دیده و مسلح، تنها 350 سرخپوست قرار داشتند که بیش از 120 نفر از آنها کودک و زن بودند.
در مقابل 500 سرباز آموزش دیده و مسلح، تنها
350 سرخپوست قرار داشتند که بیش از 120 نفر از آنها کودک و زن بودند.
سربازان اردوگاه اسپاتد الک را محاصره کردند و 4 مسلسل با آتشبار سنگین را در اطراف آن مستقر کردند.[8] در روز حمله (29 دسامبر)، سرهنگ فورثیت دستور داد که افراد قبیله فورا منازل خود را تخلیه کنند و با وجود آنکه میدانست این مناطق به صورت قانونی متعلق به سرخپوستان است، دستور داد تخلیه مناطق هر چه سریعتر انجام شود. در این حین فردی به نام پرنده زرد (Yellow Bird) سعی داشت با رقص روح اعتراض خود را به این اقدامات ابراز کند. با بالا گرفتن تنش سربازان به فرد دیگری به نام گرگ مشکی (Black Coyote) دستور دادند سلاحش را تحویل دهد. او که کر بود، قادر به شنیدن حرفهای سربازان نبود. سربازان وی را تهدید کردند که اگر سلاح را تحویل ندهد، به وی شلیک خواهند کرد. در این حین یکی دیگر از سرخپوستان فریاد زد: "گرگ مشکی کر است. او نمیشنود شما چه میگویید" و به سمت وی رفت تا وی را متقاعد کند سلاحش را زمین بگذارد. اما سربازان با نادیده گرفتن صحبتهای وی، به گرگ مشکی شلیک کردند و وی را کشتند.[9] و بدین ترتیب درگیری خونینی آغاز شد که در آن نه تنها مردان جنگجو، بلکه همه زنان و کودکانی نیز که سعی داشتند از مهلکه بگریزند و جان خود را نجات دهند، نیز به قتل رسیدند.[10]
تصویر سربازان به همراه مسلسل های خودکار که در کشتار سرخپوستان مورد استفاده قرار گرفت
از آنجایی که دو طرف درگیری در فاصله نزدیکی از هم قرار داشتند، نیمی از سرخپوستان حتی قبل از آنکه بتوانند دست به سلاح های خود ببرند، توسط مسلسل های اتوماتیک سربازان کشته شدند. تنها در عرض چند دقیقه، جنگ به پایان رسید و همه سرخپوستان به قتل رسیدند. در حالیکه سربازان با سلاح های دستی به سوی مردان سرخپوست باقیمانده شلیک می کردند، دیگر سربازان با 4 مسلسل اتوماتیک به سمت دیگر اردوگاه که زنان و کودکان در آن بودند، شلیک کردند و همه آنها را به قتل رساندند.
در پایان
جنگ که کمتر از 1 ساعت طول کشید، 300 سرخپوست کشته شدند.
به گفته سربازان، بسیاری از نیروهای نظامی کشته شده، با آتش خودی و به دلیل شلیک مسلسل های اتوماتیک کشته شده بودند. فرماندهان کنترل سربازانشان را از دست داده بودند و برخی سربازان به سمت میدان نبرد یورش بردند تا با دستان خود سرخپوستان زخمی را به قتل برسانند.[11] برخی دیگر از سربازان نیز سوار اسب های خود شدند و به دنبال زنان و کودکانی رفتند که توانسته بودند از مهلکه جان سالم به در برند. در برخی موارد حتی تا چندین مایل آنها را دنبال کردند تا توانستند در نهایت همه آنها را به قتل برسانند. در پایان جنگ که کمتر از 1 ساعت طول کشید، 300 سرخپوست و 25 سرباز کشته شدند.[12]
اسپاتد الک (پا گنده) | جسد منجمد اسپاتد الک (پا گنده) |
پس از قتل عام به مدت 3 روز کولاک و برف شدید اجازه هیچ گونه اقدامی به محلی ها نمی داد و آنها قادر نبودند برای جمع آوری اجساد اقدام کنند. پس از 3 روز گروه جمع آوری اجساد هنگامی که برای جمع آوری اجساد تلاش می کردند، گروهی از اجساد را یافتند که بر روی هم انباشته شده بودند. این افراد که شامل زنها و کودکان بودند، توانسته بودند از مهلکه بگریزند، به یک گودال رفته و در آنجا پنهان شوند. سربازان با تعقیب و یافتن زنان و کودکان, آنها را در آن گودال به رگبار بسته بودند. به گونه ای که گودال از اجساد پر شده بود.[13]
اجساد در گودال بر روی هم انباشته شده بودند |
گوزن مشکی (Black
Elk)،
یکی از اعضای قبیله اوگلا لاکوتا، درباره قتل عام صورت گرفته در زانوی زخمی میگوید:
"من در آن زمان نمی دانستم که این واقعه تنها کشتار اعضای یک قبیله نبود.
اکنون با تجاربی که در این سالها به دست آورده ام، وقتی دوباره به آن قتل عام می نگرم،
هنوز میتوانم زنان و کودکانی را ببینم که قصابی شده اند و تپه ای که از جمع شدن
اجساد آنها بر روی هم ایجاد شده بود، هنوز هم به همان وضوح در خاطرم هست. اکنون می توانم
ببینم که آنچه در آن روز و در آن گل های خونین نابود شد، تنها یک قبیله سرخپوست
نبود، بلکه امید مردم بود. یک امید زیبا و باارزش که به کلی نابود شد. حلقه اتحاد
مردم ما را در آن روز از بین بردند و دیگر حتی درخت مقدس نیز مرده بود و وجود نداشت."
تصویر گوزن مشکی به همراه همسر و فرزندش
ادوارد گادفری (Edward S. Godfrey)، یکی از فرماندهان یگان هفتم کاوالری درباره قتل عام سرخپوستان در 29 دسامبر 1890 می گوید: "سربازان به شدت هیجان زده بودند. آنها به شدت شلیک می کردند و تنها در عرض چند ثانیه من متوجه شدم که دیگر هیچ جنبنده ای در آن منطقه زنده نمانده است. مبارزان، زنان، کودکان، اسبها و سگها، همه مرده بودند."[14]
دادگاه نظامی برای تبرئه مسبب اصلی قتل عام
پس از قتل عام، ژنرال نلسون مایلز، سرهنگ فورثیت را متهم کرد و درخواست خلع وی از قدرت را به دادگاه عرضه کرد. در یک دادگاه نظامی غیرسمی که به درخواست مایلز تشکیل شده بود، فورثیت به دلیل اشتباهاتی که در فرماندهی زیردستانش مرتکب شده بود، مقصر شناخته شد، اما مسبب قتل عام شناخته نشد و تبرئه شد.
سرهنگ فورثیت متهم اصلی کشتار ووندد نی، در دادگاه نظامی از اتهام خود تبرئه شد.
وزیر جنگ با تبرئه فورثیت موافقت کرد و وی را دوباره به عنوان
فرمانده یگان هفتم کاوالری منصوب کرد. مایلز که معتقد بود فورثیت به صورت عمدی از
فرمان ها پیروی نکرده بود تا سرخپوستان را نابود کند، اظهارات انتقادی خود نسبت به
وی و دادگاهی که وی را تبرئه کرده بود، ادامه داد. مایلز بر این باور بود که قتل
عام زانوی زخمی تنها به دلیل غفلت و سهل انگاری چند سرباز ساده نبود، بلکه یک
کشتار برنامه ریزی شده برای از بین بردن سرخپوستان بود.[15]ژنرال نلسون مایلز اعتقاد داشت کشتار زانوی زخمی یک
کشتار برنامه ریزی شده برای از بین بردن سرخپوستان بود.
مدال افتخار برای کشتار مردم
ارتش به 20 تن از سربازانی که در جریان قتل عام زانوی زخمی، شجاعانه تر جنگیده بودند، مدال افتخار داد. محلی ها که به دلیل تلاش برای خاکسپاری اجساد منجمد شده سرخپوستان، در روزهای پس از قتل عام، بسیار متاثر و خشمگین بودند، با گذاردن نام "مدال بی افتخاری" بر روی این مدال ها، خواستار بازپس گیری آنها شدند. ویلیام هاوک، یکی از اعضای قبیله لاکوتا در این باره می گوید: "مدال افتخار به معنی تشویق سربازانی است که دلاورانه جنگیده اند. اما در زانوی زخمی آنها شجاعتی از خود نشان ندادند. آنها تنها نشان دادند که تا چه حد می توانند ظالم باشند."
اجساد یخ زده سرخپوستان چندین روز به همان حال رها شد.
سرانجام پس از کشمکش ها و اعتراض های فراوان، در سال 2001 کنگره ملی سرخپوستان آمریکا اعطای مدال به سربازان را محکوم کرد و از دولت ایالات متحده خواست تا آنها را باطل کند.[16] این در حالی است که همانطور که مورخ برجسته، ویل رابینسون اشاره کرده است، تنها 3 مدال افتخار به 64000 نفری که در جریان جنگ جهانی دوم در ایالت داکوتای جنوبی جنگیدند، اختصاص یافت.[17]
زانوی زخمی از لحاظ تاریخی به عنوان پایان جنگ های دیرینه بین نیروهای دولتی ایالات متحده و سرخپوستان به شمار می رود. بسیاری مورخان بر این باورند که دولت آمریکا با قتل عام زانوی زخمی، تلاش چندین دهه ای خود جهت تغییر فرهنگ بومی مردم و تزریق فرهنگ جدید به این کشور را وارد مرحله نوینی کرد. تلاشی که در سالهای بعد به گونه های دیگری از سر گرفته شده است و همچنان ادامه دارد.
[1] "National Historic Landmarks Program: Wounded Knee" (http:/ / tps. cr. nps. gov/ nhl/ detail. cfm?ResourceId=540& ResourceType=Site).
National Park Service. . Retrieved 2008-01-10.
[2] Strom, Karen (1995). "The Massacre at Wounded Knee" (http:/ / www. hanksville. org/ daniel/ lakota/ Wounded_Knee. html). Karen Strom.
[3] The Last days of the Sioux Nation, by Robert M. Utley, p.5 Publisher: Yale University Press; 2 edition (July 11, 2004) Language: English ISBN 0-300-10316-6
[4] Hall, Kermit L (ed.), The Oxford Guide to the Supreme Court of the United States, Oxford Press, 1992; section: "Native Americans", page 580 ISBN 0-19-505835-6
[5] To this day the Sioux have refused to accept compensation for the Black Hills land seized from them. A 1980 Supreme Court decision (United States v. Sioux Nation of Indians) ruled the taking was illegal and awarded compensation, increased by interest to $757 million dollars, but not the return of the land which the Sioux sought. The Lakota have refused to take the money, demanding, instead, the return of their sacred lands.
[6] Viola, Herman J. Trail to Wounded Knee: The Last Stand of the Plains Indians 1860-1890. Washington, D.C.: National Geographic Society 2003.
[7] Russell, Major Samuel L., "Selfless Service: The Cavalry Career of Brigadier General Samuel M. Whitside from 1858 to 1902." MMAS Thesis, Fort Leavenworth: U.S. Command and General Staff College, 2002.
[8] Axelrod, Alan. (1993) Chronicles of the Indian Wars: From Colonial Times to Wounded Knee. (p. 254).
[9] Utley, Robert (1963). "The Last Days of the Sioux Nation" (http:/ / yalepress. yale. edu/ yupbooks/ book. asp?isbn=9780300103168). Yale University Press. . Retrieved 2007-08-04.
[10] Phillips, Charles. December 29, 1890. American History. Dec 2005 40(5) pp. 16-68.
[11] Bateman, Robert (June 2008), "Wounded Knee", Military History 24 (4): 62–67
[12] Eli Seavey Ricker, Voices of the American West: The Indian interviews of Eli S. Ricker, 1903-1919
[13] Josephy, Jr., Alvin M., Trudy Thomas, and Jeanne Eder. Wounded Knee: Lest We Forget. Billings, Montana: Buffalo Bill Historical Center 1990.
[14] Edward S. Godfrey, "Cavalry Fire Discipline," Journal of the Military Service Institution of the United States 19 (1896): 259.
[15] Ostler, Jeffrey. (2004) The Plains Sioux and U.S. Colonialism from Lewis and Clark to Wounded Knee. (p. 354).
[16] "Lakota~WOUNDED KNEE: A Campaign to Rescind Medals: story, pictures and information" (http:/ / www. footnote. com/ page 1299_lakotawounded_knee_a_campaign_to/ ). Footnote.com. . Retrieved 2011-08-17.
[17] Doctor Sally Wagner Testifies At Wounded Knee Hearings Part Two (http:/ / www. dickshovel. com/ WagnerB. html).