تحقيقات جديد انجام شده توسط يك مركز سياسي آمريكايي كه نزديكي زيادي به منابع تصميم گيري در آمريكا دارد، روشن ساخت كه "مسعود بارزاني"، رئيس منطقه كردستان آن شخص مورد نظر آمريكا نيست كه بتوان با آن همپيماني بلند مدت داشت.

گروه بین‌الملل مشرق-- يك كارشناس آمريكايي از فساد در كردستان پرده برداشته و اطلاعات مهمي را فاش کرد.
تحقيقات جديد انجام شده توسط يك مركز سياسي آمريكايي كه نزديكي زيادي به منابع تصميم گيري در آمريكا دارد، روشن ساخت كه "مسعود بارزاني"، رئيس منطقه كردستان آن شخص مورد نظر آمريكا نيست كه بتوان با آن همپيماني بلند مدت داشت.

در اين گزارش به بازراني به ديد يك زورگو و متمايل به ديكتاتوري نگريسته شده و بر اساس توصيف كارشناس اين مركز برای او از عنوان "عرفات جديد" ياد شده است.

کوه های الشماء تنها دوستان ما

مايكل روبن كارشناس خاورميانه در مركز (AEI) طي بررسي وضعيت و موقعیت آمریکا در کردستان در تحليل خود اين سوال را مطرح مي كند كه آيا كردها هم پيمانان خوبي برای آمریکا به شمار می‌ آیند؟


مايكل روبن

در اين تحقيق كه عنوانش No friends But the mountains ارائه شده است، نويسنده از كلمات انگليسي به كار گرفته شده توسط شكسپير و يا از ضرب المثل هاي خاص استفاده كرده تا بر خواننده تأثير بگذارد.

عنوان انتخاب شده براي اين مبحث توسط آمريكايي ها نشان مي دهد كه تنها همپيمان مورد اعتماد براي آمريكا در عراق، كردها هستند.

اين كارشناس آمريكايي مي افزايد: حمايت آمريكا از كردستان عراق به دليل برخي از مسائل ريشه اي كردي بيشتر رنگ و بوي عاطفي به خود گرفته است. آمريكائي ها معتقدند كه كردها در جنگ جهاني اول 1914 - 1917 فرصت به دست آمده برای به دست گرفتن کنترل کردستان را از دست داده اند، در حالی‌که دیگران از این فرصت استفاده و استقلال خود را محقق کنند.


مسعود بارزانی در کنار رایس

مايكل روبن تصريح مي كند: اكنون اين گروه عراقي بزرگ بدون كشور باقي مانده و كردها سال هاست که مصایب و دردها و رنج های بسیاری را از دست ديگران کشیده اند. با وجود اينكه كردستان عراق اكنون به مرحله تعيين سرنوشت خود نزديك تر شده است اما بنابر نظر نويسنده رهبران آنها قابل اعتماد نيستند، امري كه هم پيماني بلند مدت ميان آنها و آمريكائي ها را با دشواری مواجه مي کند و اكنون به جاي آنكه رهبران كردستان عراق پيام آور دمكراسي باشند، به گونه ای رفتار مي كنند كه بیانگر الگوهاي ديكتاتوري و استبدادي است و به جاي آنكه فردی چون مسعود بارزاني به الگويي منطقه اي همچون "نلسون ماندلا" تبديل شود و پیام آور آزادی برای مردم این منطقه باشد، به گونه اي برخورد و رفتار مي كند، گویی در حال تبديل شدن به یک "ياسر عرفات" كردي است.

علي رغم سخنراني سياسي متكبرانه و سرشار از غرور مسعود بارزانی برخي وي را براي هم پيماني با آمريكايي‌ها مناسب مي‌دانند، اما اقدامات انجام شده توسط رهبران كردستان عراق نشان مي‌دهد كه آنها تا حد زيادي قابل اعتماد نيستند.


مسعود بارزانی در کنار اوباما

او مي افزايد: كردستان مي تواند از آنچه كه "آزاد سازي عراق" ناميده مي شود، بيشترين بهره را ببرند. امروز كردها از سطح معيشتي بالايي در عراق و همچنين از سرمايه گذاري هاي خارجي و سطح امنيتي بالايي در مقايسه با ساير استان هاي عراق بهره مند هستند. همچنين انزواي بين المللي شان نيز به پايان رسيده و پروازهاي مستقيمي از اروپا از جمله مونيخ و وين به سليمانيه و اربيل انجام مي شود. در عين حال افسران و سربازان آمريكايي در هتل هاي "دهوك" و تفرجگاه‌های "دوكان" خوش گذرانده و از آسايش و راحتي بسیاری برخوردار هستند و طي 2 سال اخير مديران اجرايي شركت هاي بزرگ آمريكايي و اروپايي به كردستان عراق اهميت زيادي مي دهند.

"پيتر گیلربت"، سفير آمريكا در دوران ریاست جمهوری "بيل كلينتون" اقدام به كمك به حزب دمكراتيك كردستان كه رهبري‌اش را بارزاني بر عهده داشت و حزب اتحاد ملي كردستان کرد كه رهبري اش را "جلال طالباني"، رئيس جمهوری کنونی عراق بر عهده دارد.

گیلبرت در آن زمان تلاش كرد تا با ايفاي نقش لابي در آمريكا تمامي امكانات سياسي و رسانه‌اي را براي حمايت از كردستان تأمين كند كه از جمله مي توان به "پيشنهاد ساخت پايگاه نظامي بزرگ آمريكا در كردستان" اشاره كرد.

كیسنجر كردها را در سال 1975 قرباني كرد

اين كارشناس آمريكايي مي گويد: پس از گذشت 5 سال از سقوط رژیم صدام حسين، دیکتاتوری معدوم عراق و آغاز فعاليت آمريكا در این کشور وضعيت كردستان متفاوت تر از قبل شده است.

در حاليكه كردهاي عراق از حكومت تقريبا شبه مستقلی از سال 1991 برخوردار بودند، شك و ترديد در ميان آنها رو به افزایش نهاد و در محافل كردي اعتماد به آمريكا و سازمان ملل بیش از پیش تضعيف گرديد.

به گفته مايكل روبن، هنري كيسنجر، وزير سابق امور خارجه آمريكا در سال 1975 كردهاي عراق را قرباني كرد تا با حكومت بغداد تعامل كند، حكومتي كه صدام حسين بر آن سيطره داشت. كسي كه بیش از "احمد حسن البكر"، رئيس جمهوری اسبق عراق ميان عراقي‌ها و بعثي‌ها رعب و وحشت ايجاد مي‌كرد.


احمد حسن البكر در کنار صدام

زماني كه حكومت عراق در سال 1988 سلاح شيميايي را عليه غيرنظاميان كرد در حلبچه به كار گرفت، سازمان هاي بين المللي سكوت اختيار كردند. آمريكائي ها اقدام خاصي را در اين خصوص انجام ندادند، جز زماني كه صدام به نيروهاي گارد رياست جمهوري این کشور دستور داد تا در سال 1996 اربيل را اشغال كنند، در آن زمان بود آمریکایی ها اندک تحركاتی از خود نشان دادند.

اگرچه دولت كلينتون اين اقدام را بعدها محكوم كرد، اما همپيمانان و دشمنان عراق دیدند که چگونه آمريكا در قبال نقض تمامي توافقنامه‌ها معاهدات بین المللی عراق سکوت اختیار کرد و این موضوع حتی هنگام اعدام شمار زیادی از اعضای گارد رياست جمهوري توسط صدام حسین نیز قابل مشاهده بود و در آنجا نیز آنان دیدند که آمريكا در قبال اعدام افرادی که با واشنگتن همكاري نزدیکی داشتند، چگونه سکوت اختیار کرد و از اعدام شماری از آنها و بازداشت شماری دیگر بی تفاوت گذشت.

پس از آن در سال 2000 وقتي نيروهاي عراقي خط ممنوعه 36 را براي رسيدن به سيستم هاي دفاعي كردها در روستاي "بادر" رد كردند با مجازات قابل ملاحظه اي مواجه نشدند و آمریکا در اینجا نیز از عراق و کردها بی تفاوت گذشت.

سازمان هاي حقوق بشري و كشورهاي غربي به طور كلي از منطقه‌اي كه به طور نسبي در عراق آزاد بود، چشم پوشي كردند، منطقه اي كه از یک سو همانند ساير مناطق عراق از تحريم هاي اقتصادي رنج مي برد و از سوي دیگر تحت محاصره و تحريم حكومت صدام حسین بود.

در آن زمان "پطرس غالي"، دبيركل سازمان ملل مأمور اجرای برنامه غذا و دارو به كردستان عراق بر اساس برنامه نفت در برابر غذا شد. در اواخر سال 2001 وزارت امور خارجه آمريكا مصوبه اي در خصوص عدم مسافرت شهروندان آمريكايي به كردستان عراق با گذرنامه‌هاي آمريكایی و يا سازمان ملل را تصويب کرد و به اجرا گذاشت.


پطرس غالي

سايت "ملف پرس" طي گزارشي به تحقيق كارشناس آمريكايي و تلاش او براي يافتن ابزارهايي جهت تبديل كردستان به "يك منطقه دمكراتيك در خاورميانه" و "پایگاه دیگر غرب و آمريكا " و تحت نفوذ بيشتر رژیم صهیونیستی پرداخته است.

كارشناس امور سياسي آمريكا دلايل بازگشت "گارنر" و "ناب" حاكمان بغداد و اربيل قبل از پريمر به كردستان را برملا می‌کند.

گروه هاي سري و علني در كردستان عراق بيش از 10 سال قبل از سقوط رژیم دیکتاتوری صدام حسين در حال تهيه طرح "دولت كردي" بودند. سياستمداران كرد پس از حوادث سال 1991 الفباي بازي "لابي فشار" در واشنگتن را جهت اتخاذ تصميمات سياسي مهم فرا مي گرفتند. اهميت این تصمیمات سیاسی به تشكيل دولتي بی سابقه در تاريخ بود. علي رغم جانبداري كارشناسان سياسي آمريكايي از اينكه كردستان گام هايي را به سمت هدف جدايي طلبی اش بر مي دارد -هدفي كه به طور سري مورد حمايت آمريكا بود- اما آنها بارزاني را مستحق دست يافتن به اين مهم نمي دانند.

ضررهاي مشاركت تركيه و سود كردها

مايكل روبن، كارشناس سياست بين الملل و متخصص امور خاورميانه مي گويد: در اول مارس 2003 تركيه تصميم گرفت تا در عمليات جنگ عراق مشاركت نكند كه اين امر حمايت استراتژيك غير قابل انتظار از حكومت منطقه‌اي كردستان به شمار می آمد.

در حالي‌كه نيروهاي ویژه و نيروهاي اطلاعات نظامي آمريكا ماه‌ها پیش از شعله‌ور شدن اقدامات نظامی با نيروهاي پيشمرگه و رهبران سياسي كرد مشاركت داشتند، اما برنامه ريزان نظامي آمريكا به ابعاد همكاري قدرتمندانه با تركيه مي‌انديشیدند.

مسئولان ديپلماتيك و نظامي در آمريكا و تركيه در ماه فوريه 2003 درباره تهيه يادداشت تفاهمي با هم به توافق رسيدند كه در آن ماهيت اقدامات همكاري در عراق مشخص شده بود.

در عين حال كارشناس آمريكايي فعال در مركز (AEI) معتقد است که برخي از مسئولان كرد عراق اعتقاد دارند كه رابطه تركيه با آمريكا در اولويت قرار دارد. حتي بر اساس برآوردهاي آنها نگراني به حد مبارزه براي ممانعت از مشاركت تركيه رسيده است، مگر اينكه توافقي حاصل شود که بر اساس آن پنتاگون حضور تركيه در عراق را تنها به عنوان كانالی جهت تجهیز كردستان بپذیرد و ثانيا شماری از نيروهاي نظامی ترك را در مناطق شرق و يا جنوب استان تكريت باقي نگه دارد تا از نفوذ بیش از پیش تركيه در كركوك مورد منازعه ترکیه پيشگيري كند.

روبن معتقد است که عدم پذيرش مشاركت تركيه در نيروهاي ناتو به رهبري آمريكا از سوي مجلس تركيه، اين كشور را از به كارگيري توانايي هاي نظامي و استراتژيكي تركيه محروم كرد و در عين حال اهميت استراتژيك نيروهاي كردي عراقي را در خصوص تحقق اهداف آمريكا تقويت كرد.

در نتيجه اين اختلاف نظرها كه اندكي قبل از جنگ وجود داشت، باعث شد تا به جاي انتقال آسان نيروهاي آمريكايي از طريق ترکیه آنها توسط چتر بازهای خود در فرودگاه "حرير" واقع در شمال اربيل فرود آيند.

صرف نظر از مسائل سیاسی، مسائل رمانتيكی نیز در روابط كردي - آمريكايي به وجود آمد که آن روی سکه این روابط به شمار می‌آید، چرا که براي بسياري از عناصر ارتش آمريكا عدم تعامل و دوستي با كردهاي عراق سخت بود. بسياري از آنها از سال 1991 تجربه‌هايي با كردها داشتند، يعني زماني كه كردها برای مهاجرت هاي گروهي كه اثناي عمليات "تزويد الراحة" یا افزایش رفاه و آسایش انجام دادند، آمریکایی‌ ها برای آنها پناهگاه های امن را تامین کردند. بر اساس نظر اين نظامیان منطقه كردستان علي رغم وجود موانعي كه علتش رهبران كرد بودند، شاهد تحولات زيادي بود.

فرهنگ بومي كردها رابطه با آمريكا را تسهيل مي بخشيد و بر خلاف ديپلمات ها و افسران نظامي ترك؛ كردهاي عراق با رويي گشاده تر از افسران آمريكايي استقبال مي كردند. اگر چه اين امر كاملا روشن و در ملا عام صورت نمي گرفت، اما جامعه كردي در جوانب زيادي نسبت به جامعه عراق محافظه كار و بسته، استقبال بهتري از آمريكائي ها داشت.

گارنر جهت امضاي توافقنامه‌ها به كردستان باز مي‌گردد

مايكل روبن، كارشناس آمريكايی روايت مي كند كه چگونه حزب دمكرات كردستان افسران آمريكايي را در مسافرخانه های کردستان جای می‌دهد و به مسئولان نظامی و کارمندان و مسئولان وزارت امور خارجه اين كشور هدايايي اعطا مي‌كند كه شامل تابلو فرش هاي حريري تا جواهرات و طلا بود و برخي از مسئولان غير نظامي و برخي از افسران آمریکایی این هدايا را مي پذيرفتند.

همچنين بر اساس گفته روبن افزايش نفوذ كردها در واشنگتن به اين دليل بود كه مسئولان سياسي و نظامي سابق آمريكا كه با حكومت منطقه اي كردستان آشنايي داشتند، از آنها در آمريكا حمايت مي كردند. براي مثال رهبران كرد از طریق دو عامل فشار و روابط عمومي كه توسط "روبرت دي لاكوول"، معاون سابق مشاور امنيت ملي دولت آمریکا اداره مي شد، كمك مي گرفتند تا از منافع كردها در واشنگتن حمايت و نشست هايي را با مسئولان دولتي آمريكا سازماندهي كنند.

همچنين حكومت محلي كردها "هاري اسكات"، فرمانده سابق گردان امور غير نظامي 404 كه مقرش در اربيل بود، را نيز با خود همراه ساخته بودند. او پس از ترك مسئوليت نظامي اش مشاور "نیجرفان بارزاني"، نخست وزير حكومت محلي در كردستان شد.

اين كارشناس آمريكايي حقايق پنهان بيشتري را توضيح داده و مي گويد: "جي گارنر"، ژنرال بازنشسته قبل از پل بريمر و همچنين ديك ناب سرهنگ بازنشسته، كساني بودند كه در دوره پس از جنگ مسئوليت دو اداره غير نظامي را در بغداد و اربيل برعهده گرفتند و آنها براي امضای توافقنامه هايي به كردستان عراق بازگشتند.

قباد طالباني، پسر جلال طالباني رئيس جمهوری عراق و رهبر اتحاد ملي كردستان از كردها و دوستان كرد عراقي خواست تا به تبليغات انتخاباتي خاص اعضاي كنگره كه با استقلال كردستان موافق هستند، كمك کنند.


قباد طالبانی

به گفته اين كارشناس، همكاري كردها با نيروهاي آمريكايي در جنگ باعث شد تا رهبران كرد جرات بيشتري جهت بيان خواسته هايشان پيدا كنند، خواسته هايي كه اميد داشتند به عنوان پاداش تلاش هاي انجام شده در جنگ به آنها دست يابند.

مسعود بارزاني اين خواسته ها را به اين صورت خلاصه مي كند: "خواستة اصلي ما از آمريكا و انگليس كمك به مبارزات ما جهت به دست آوردن حقوق ملي ماست".

طي مقاله اي كه در سال 2005 روزنامه "اخبار الخليج" منتشر كرد، بارزاني تاكيد کرد: "پس از نيروهاي آمريكايي نيروهاي پيشمرگه بزرگ‌ترين نيروهاي هم پيمان تلقي مي شوند".

اين كارشناس، دولت بوش را به سرنگون کردن رهبران كرد همانند سرنگون کردن صدام حسين تشويق مي كند.

رهبران كرد مانع دفاع خانواده هاي 3 هزار زنداني شدند که سرنوشت نامعلومی داشتند

جرايمي كه طي جنگ داخلي ميان دو حزب حاکم كرد در كردستان عراق در اواسط دهه نود قرن گذشته جهت انتقام جویي و ايجاد وحشت مرتكب شدند و با نامشخص ماندن سرنوشت بيش از 3 هزار زنداني از هر دو طرف و ممانعت از خانواده‌هاي آنها جهت پیگیری وضعیت و سرنوشت آنها و يا استفاده از وكيل براي دفاع از پرونده هايشان بيانگر دموكراسي دروغين و این رسوايي است.

بنابراين حاکمیت و تسلط خانوادگي و عشايري بر يكي از اين حزب ها و گروهي از افراد حزب ديگر و سپس تمامي مسائل و قضایا در كردستان باعث مي شود تا اين كارشناس امور سیاسی آمریکایی، دولت بوش را به سرنگونی رهبران كرد همانند سرنگونی رژیم صدام حسين تشويق كند.

او تاكيد مي کند که روشنفكران كرد و اساتيد دانشگاه هاي آنها نيز چنين انتظاري را از آمريكا دارند. آنها خواهان تغيير كردستان همانند تغييرات انجام شده در عراق هستند.

اما عدم وجود دشمني با سلطه آمريكا در كردستان عاملي است كه اجراي اينگونه اقدامات را به تعویق انداخت، زيرا انجام هرگونه عملياتي عليه آمريكايي‌ها در كردستان همانند اتفاقي كه در ساير استان هاي عراق رخ می داد، بر فرصت هاي موفقيت استراتژيك آمريكا جهت سيطره كامل بر عراق تأثير منفی مي گذاشت.

كردستان مدل پس از صدام

تحليل‌های مايكل روبن تأكيد مي كند كه "اصول و مبادي بوش" باعث شد تا هم پيماني با كردستان عراق حالت طبيعي پيدا كند. اين اصول كه بر اساس نامگذاري اين كارشناس "ديپلماسي جایگزین و دمكراسي" نام داشت، در وهله اول بر سخنراني‌هاي انجام شده در كاخ سفيد استوار بود كه طي آنها از سياست خارجي آمريكا سخن گفته مي شد.

روبن مي گويد: اين سخنراني ها به طور اساسي حول محور و تفكر "مشعل دموكراسي" در خاورميانه و يا الگو و تجربه اي متمرکز بود كه واشنگتن به آن افتخار مي كرد و بوش به گونه اي به كردستان مي نگریست كه چه بسا بر اساس آن تلاش می کرد كردستان را به "مدل جديد آمريكا براي دموكراسي" در منطقه تبديل کند.

دو سال پیش از سقوط صدام حسین، "كارول اوليري"، دانشمند "مركز وابسته به دانشگاه آمريكايي صلح جهاني"، كردستان را «كانون دمكراسي» منطقه خاورمیانه ناميد و آن را الگويي براي عراق پس از صدام حسين توصیف کرد.

همچنين "سوير كراوريدسون"، مورخ دانشگاه (Land) و "اوول اشميت"، سياستمدار سوئدي نيز منطقه كردستان عراق را "مشعل دمكراسي در منطقه خاورميانه" ناميدند.

در سال 2006 شركت توسعه كردستان وابسته به اقلیم کردستان آگهي هاي تلويزيوني را در آمريكا منتشر و تأكيد كرد که "كردستان تجربه عملي دمكراسي براي 10 سال آینده منطقه است".

به دليل اين مبالغه‌هاي شديد دو حزب اصلي كردستان يعني حزب دمكرات كردستان و اتحاد ملي - میهنی به هيچ وجه اجازه بروز چالش جهت برگزاری انتخابات در کردستان را نمي‌دادند. اين موضوعی بود كه به رژیم صدام حسین در ساير مناطق كشور عراق نسبت داده مي شد، اما استان هاي سه گانه كرد كه مسعود بارزاني و جلال طالباني در آنها حكومت مي كردند از ساير استان ها آزادتر بودند.

اما كارشناس آمريكايي مي داند كه بارزاني و طالباني چندان دمكرات نيستند و طي سال هاي 1994 - 1997 هر دو رهبر به طور گسترده حقوق بشر را در جنگ داخلي كه پيروانشان علیه یک دیگر وارد آن شده بودند را نقض كردند، جنگي كه بهتر است آن را جنگ "سليمانيه – اربيل" بناميم.

به گفته اين كارشناس طي اين جنگ مخالفان ناپديد شدند و بارزاني دستور اعدام های سریع زندانيان و اسرای هر دو طرف را صادر کرد، درحالي كه آنها به خوبی می دانستند، حکم اعدام کسانی را می دادند که از آنها یعنی از كردها بودند.

اكنون فعالان كرد در این مناطق تخمين مي زنند كه بیش از 3 هزار زنداني كرد وجود دارد كه تاكنون در اسناد و وثیقه های هر دو طرف نامي از آنها برده نشده و سرنوشت آنها براي خانواده هايشان نامشخص و نامعلوم است و خانواده های آنها فقط مي دانند كه اين افراد توسط طرف كردي مقابل طي جنگ اسير شده اند، جنگي كه سال ها ميان دو حزب هم پيمان فعلي شعله ور شده بود.

همچنين جزئيات وحشتناكي از اقدامات جنایت آمیز بيان شده است كه از جمله آنها می توان به قطع گوش اسرا، سر بريدن و شكنجه آنها با شيوه هاي مختلف در راستاي ايجاد وحشت و گرفتن انتقام از آنها صورت می گرفت.

اين كارشناس تأكيد مي كند كه سازمان هاي حقوق بشري منطقه اي معتقدند كه رهبران سياسي در كردستان مانع انجام و عمليات دفاع توسط خانواده هايي مي شوند كه فرزندانشان را از دست داده اند. طي زمان محاكمه صدام حسین در سال 2006 روشنفكران و اساتيد دانشگاه ها و معلمان کرد، آن محاكمه ها را به سخره می گرفتند، زيرا در آن دادگاه ها از جرايم مرتكب شده توسط رهبران كرد چشم پوشي شده بود. اگرچه رهبراني در محاكمه صدام حسین مشاركت داشتند و درحالي كه آنها به همه جنایات صدام حسین اشاره می کردند، یادی از به کار بردن و استفاده از سلاح شيميايي عليه مردم كرد توسط وی نمی کردند.

دو قبيله بر كردستان سيطره دارند/ افشای فساد خانواده بارزانی

اين كارشناس سياسي آمريكايي معتقد است كه عراق تغيير كرده است، اما واقعیت امر این است که كردستان عراق بدون تغيير باقي مانده است. پس از سقوط صدام بسياري از كردها معتقد بودند كه منطقه كردنشين عراق همانند ساير مناطق اين كشور آزاد خواهد شد، اما چنین نشد و اين منطقه در همان حالت ديكتاتوري خود باقي مانده و اين اتفاقي است كه کردها انتظارش را نداشتند. آنچه كه در کردستان اتفاق مي افتد، اين است كه دولت آمريكا باعث افزايش قدرت رهبران ديكتاتور كرد شده و بارزاني سيطره مطلق و شخصي اش را بر دهوك و اربيل و طالباني سيطره اش را بر سليمانيه تحميل كرده است. اين كارشناس تأكيد مي كند اين دو حزب براي سيطره بر منطقه به خانواده هاي عشايري تكيه دارند.



بارزاني برادر زاده‌اش (نيجرفان البارزاني) را برای سمت نخست وزيری و پسر 35 ساله اش را براي مديريت دستگاه هاي اطلاعات كرد برگزيده است. همچنين ساير نزديكانش را جهت مدیریت و ریاست بر شركت های تلفن منطقه، مطبوعات و رسانه ها انتخاب کرده است.

اين كارشناس در ادامه سخنانش مي افزايد: همسر یکی از اعضای اتحادیه میهنی کردستان يك شبكه ماهواره اي محلي را اداره و يكي از پسران وی عمليات اطلاعاتي اتحاد ملي را مديريت مي كند، درحالي كه پسر ديگرش نماينده حكومت محلي كردستان در واشنگتن محسوب مي شود و تقريبا سفير آنها در آنجاست.

زماني كه وقت توزيع وزارتخانه ها در بغداد فرا رسيد هر دو رهبر به خانواده هايشان مراجعه كردند. بارزاني پست وزارت امور خارجه را به دايي اش واگذار كرد. درحالي كه طالباني يكي از بستگانش را به عنوان مسئول وزارتخانه آب ها و منابع عراق برگزيد. همچنين او يكي از بستگان همسرش را به عنوان سفير عراق در چين منصوب كرد. از نظر طالباني آنها براي اين پست‌ها مناسب و شايسته بودند.

اطلاعات كارشناس آمريكايي نشان مي‌دهد كه بارزاني بر شركت هاي خصوصي سيطره دارد و برخي از شركت‌ها در اختيار نزديكان وی و برخي ديگر در اختيار مسئولان حاضر در حزب بارزانی است.
اتحادیه میهنی کردستان زمين ها را به مالكيتش درآورد تا از سود آنها بهره مند شود. در يكي از حالت هايي كه تاكنون ادامه دارد از سود (Nokan) استفاده مي كنند و اين نام يك تشكل است كه شامل تجار حاضر در حزبشان است تا به عنوان يك ميانجي عمل نموده و پناهندگان را از زمين هايي كه طالباني تمايل دارد تا بر آنها سيطره يابد و آن به عنوان بخشي از زمين هاي تحت نظرش به اعضاي حزب واگذار كند، خارج نمايند.

به گفته اين كارشناس دو حزب دمكرات كردستان و اتحاد ملي - میهنی بر دستگاه قضایی اقیلم سيطره دارند و پناهندگان و شهروندان عادي نمي توانند از هيچ ابزاري براي تجديد نظر و يا اعتراض به آراي صادره توسط دادگاه ها استفاده كنند.

- خانواده هايي با استفاده از خزانه هاي دولتي ... و دو حزب كردستان از ابزارهاي بعثي جهت سيطره و كنترل بر قلب ها و اموال استفاده می كنند.

- منابع آگاه خارجي اعتراف مي كنند! بارزاني شرط گذاشته از سودهاي ناشي از توافقنامه هاي شركت هاي نفتي 10 درصد به حساب او و 10 درصد ديگر به حساب حزب او واريز شود.

اين مركز آمريكايي دو حزب كرد دمكرات کردستان و اتحاد ملی – میهنی را متهم به تقلید از تمامي قوانين مربوط به سيطره بعثي ها و مكانيزم هاي بعثي و يا اجراي اين قوانين در بیشترین حد ممكن مي كنند تا تمامي امكانات موجود در دهوك، اربيل و سليمانيه را به مالكيت خصوصي خود و يا به مالكيت هاي خانواده هاي خاصي و يا حزب خاصي در آورند.

در نتيجه تعداد فقرا در كردستان روز به روز افزايش درحال افزایش است، درحالي كه در مقابل برخي از خانواده ها ثروتمندتر شده و تلاش مي شود تا از تلاش هاي صورت گرفته توسط بعثي ها براي سلطه بر قلب ها و اموال تبعیت شود.



ناظران مستقل حقوق بشر طي بازدیدهای خود از زندان هاي كردستان كشف نموده اند كه در اين زندان ها برخي از تاجران بدون اتهامات مشخص زنداني شده اند. آنها مي گويند كه به دستور يكي از پسران بارزاني زنداني شده اند زيرا آنها شراكت با تجار وابسته به خانواده بارزاني را رد كرده اند.

مايكل روبن، كارشناس امور خاورميانه در گزارشي كه مركز آمريكايي در واشنگتن آن را منتشر كرده روشن مي سازد كه ثروت بارزاني و طالباني از 2 ميليارد و 400 ميليون دلار فراتر رفته است.

اين كارشناس تصريح مي كند: در زماني كه اعضاي رهبران سياسي بر سر دستاوردهايي كه به دليل پست هايشان كسب کرده اند، با هم رقابت مي کنند، آنها در واقع با این کار مسائل مالي احزاب خود با مسائل مالي حكومت منطقه اي كردستان و اموال خصوصي شان را با یکدیگر در می آمیزند.

به گفته اين كارشناش تفاوتي ميان بارزاني و طالباني در زمینه هاي فردي، احزاب شان و يا حساب هاي شخصی و حزبی و حكومتی اشان در كردستان نيست. براي مثال بارزاني يك منطقه عمومي در "سره ره ش"، (نام منطقه‌ ای تفریحی در کردستان) را به كاربري شخصي تغيير داده، درحالي كه بسياري از افراد خانواده و وزراي آنها كاخ هايي در حد كاخ هاي پادشاهي در اين منطقه بنا نهاده ند.

مذاكرات اخير درباره نفت حاكي از اقدامات خطرناكي در زمينه هاي سياسي و اقتصادي است كه كردهاي عراق از آنها رنج مي برند، بدون آنكه به دليل ظلم و ستم حکومت منطقه اي بتوانند، اقدام خاصي را انجام دهند.

شركت هاي اكتشاف و توسعه نفتي در اربيل و دهوك مجبور مي شوند كه در پشت پرده و در سكوت مطلق با طرف هاي مشخص شده توسط بارزاني شريك شوند. برخي از مسئولان آگاه از مذاكرات نفتي مي گويندع اشخاصي كه داراي روابط تنگاتنگي با بارزاني هستند، خواستار 10 درصد از درآمدهاي نفتي براي واريز شدن به حساب بارزاني و 10 درصد جهت واريز شدن به حساب حزب سياسي او هستند.

بر حسب گفته اين كارشناس آمريكايي حتي اگر نفت منطقه كردستان مربوط به اين منطقه نه خزانه عراق تلقي شود، بايد اشاره كنيم كه خزانه عمومي حكومت محلي كردستان مورد اهتمام ثانويه قرار دارد و اينگونه چالش ها در عرصه منافع مسئلة جديدي نيست. اسنادي كه پس از سقوط نظام صدام حسین به دست آمده بيانگر معاملات مالي ميان پسرانش (عدي و قصي) و نيجرفان بارزاني است.

بر اساس اعلام يك سازمان محلي غير دولتي كه مقرش در حلبچه است، پس از آنكه دستوراتي درباره ارزيابي دقيق اموال اختلاس شده از اتحاد ملي كردستان داده شد، در سال 2006 آتش شديدی آرشيو اتحاديه معلمان اتحاد ملي كردستان را فرا گرفت.

به اين دليل و همچنين دلايل ديگري كه وجود دارد، مايكل روبن تاكيد مي كند که بسياري از كردهاي عراق اميدوارند، حضور آمريكا در عراق ذاتا فرصتي براي انجام اصلاحات بيشتر و بررسي فسادها و اقدامات توام با شفافيت در كشف حقايق ، پيشگيري از سركوب و شيوه هاي ديكتاتوري است.

تقلید از ابزارهاي بعث جهت سيطره بر دشمنان

دو حزب حاکم بر اقیلم كردستان اقدام به تقلید از ابزارهاي بعثي جهت سيطره و تحميل اراده خویش بر منطقه نمودند و اين دو حزب نمايندگان خود را وارد عرصه تحصيلات دانشگاهي و دبيرستان کردند و در برخي موارد نوجوانان 14 و 15 ساله کرد را براي تهیه گزارش هاي ویژه به ميان دانشجويان می فرستادند و يا اينكه آنها را وارد به يافتن و جمع آوری اطلاعاتي مي كردند كه طرف هاي امنيتي و يا اطلاعات وابسته به دو حزب كرد خواهانش بودند.

اگرچه دو حزب طالباني و بارزاني چيزي از ايدئولوژي حزب بعث در معنا و مفهوم صدامي آن اخذ نكرده بودند، اما روش و عملكرد شان شبيه آن بود. بنابراين دستگاه هاي اطلاعاتي كردي در هر مكاني پراكنده بوده و شكنجه و آزار و اذيت يكي از بخش هاي رايج در رفتارهاي آن بود.

به عنوان مثال درباره تناقص هاي جنبش هاي سياسي كُرد مايكل روبن مي گويد: تعداد اندكي از اعضاي دفتر سياسي حزب اتحاد ملي كردستان با جديت مفاهيم سوسياليسم بين المللي را بررسي مي كردند علي رغم آن كه اين حزب عضو سوسياليسم بين المللي بود.

با وجود اين كه كردها بيگانگان را خیلی خوب می پذیرفتند، اما نوع نگاهشان به آنها توأم با شك و ترديد بود. رانندگان تاكسي ها كه برابر درب هاي هتل هاي سليمانيه توقف می کردند، غالبا در دستگاه هاي اطلاعاتي حزب ملی - میهنی اقلیم كار مي كردند. وضعيت درباره حزب دمكرات كردستان نيز اينگونه بود و اين حزب مهمانانش را مجبور به استفاده از رانندگان تاكسي وابسته به حزب خویش مي کردند و آنها غالبا اجازه جابه جايي خارجي ها را در شهرهاي كردنشين نمي دادند، مگر اينكه از سوي دستگاه هاي اطلاعاتي حزب مجوز داشته باشند.

بر اساس گزارش مركز آمريكايي مديران هتل هاي اصلي و مهم اربيل، دهوك و سليمانيه بايد از اعضاي حزب بودند و بسياري از آنها وابسته به دستگاه هاي اطلاعاتي بودند، بنابراين آنها اطلاعاتي را درباره ساكنان هتل ها و نشست هايشان جمع آوري مي كردند.

با تغيير شرايط، شيوه هاي نظارت و جاسوسي نيز توسعه يافتند، براي مثال در دانشگاه دهوك، مركزي جهت پيگيري برنامه هاي كامپيوتري ایجاد شد كه توسط كاركنان خارجي اداره مي شد. در ساير دانشگاه ها و دانشكده هاي كردستان نيز چنين اقدامي صورت مي گرفت.

شايد مثال روشن درباره تقليد دو حزب كردي از تجربه بعثي ها در قدرت، عواقب وخيمي است كه متوجه اشخاصی می شد که در صورت عدم عضويت در اين دو حزب با آنها مواجه مي شوند. دانشجوياني كه اقدام به انتقاد از سياست هاي كلي در كردستان مي کنند، در ليست سياه قرار مي گيرند و از فرصت هاي آموزش و تحصيل محروم مي شوند. براي مثال در دانشگاه صلاح الدين – بر حسب نظر مايكل روبن – دانشجوياني كه وابسته به حزب دمكراتيك كردستان نباشند، از امتياز تحصيل در مدارج بالاتر محروم مي شوند و اين همان زبان "سلامت امنيتي" است كه حزب بعث از آن سخن گفت و اكنون نيز دو حزب جلال طالباني و مسعود بارزاني آن را به ارث برده اند.

در گزارش ديگري که آن را نیز ملف پرس منتشر کرده است، آنچه كه مايكل روبن، كارشناس امور خاورميانه در مركز آمريكايي واقع در واشنگتن درباره ارتش كردستان كشف كرده، مورد تایید قرار گرفته است. همانطوري كه دو حزب كرد حاكم آنها را پيشمرگه و يا فدائيان ناميده اند و كارشناس آمريكايي نيز در توصيف آنها گفته "چريك هايي كه فراتر از قانون فعاليت و زندگي مي كنند".

حالت هاي مربوط به ظلم آشكار عناصر پيشمرگه باعث پيدايش مظاهری همچون "گروه های سري" در ميان اكثريت ساكنان كردستان عراق شده است.

این درحالی است که یک كارشناس آمريكايي تاکید می کند: دو حزب حاکم بر اقلیم كردستان حاکمیت خود را با استفاده از مكانيزم هاي صدام حسین را حتي در مادة 433 قانون مجازات هم اعمال كرده اند.

قوانين مربوط به سلطه و سركوب در كردستان از مكانيزم هاي تحميلي صدام حسين استنباط شده است. شيوه هايي از ظلم آشكار كه رهبران نيروها و حتي چريك هاي دو حزب كردي از آن استفاده مي كنند. دو حزبي كه قدرت را تقسيم كرده اند و زور و اجبار را تحميل مي كنند و باعث رشد بيشتر "گروهای هاي سري" مي شوند، زيرا براساس جزیياتي كه مايكل روبن روايت كرده است، ساكنان كردستان حتي از شكايت از طريق مطبوعات و رسانه‌ ها نيز محروم و ممنوع شده اند.

پيشمرگه مهم ترين مكانيزم سلطه

گزارش مركز آمريكايي در واشنگتن تأكيد مي كند كه چريك هاي پيشمرگه از مهم ترين مكانيزم ها و ابزارهاي سلطه در كردستان است. مايكل روبن مي گويد: "پيشمرگه ها غالبا چريك هايي براي اجراي خواسته هاي حزب بارزاني و طالباني تا ارتشي براي كردستان هستند".



روبن تأكيد مي كند علي رغم وحدت ضعيف ميان رهبران دو حزب كردي اما اقدامات دستگاههاي اطلاعاتي و چريك هاي پيشمرگه كاملاً جدا از هم است تا حدي كه زماني كه مسافران اراضي حزب دمكراتيك كردستان را ترك و به كويسنجق اولين شهر اراضي حزب اتحاد ملي كردستان مي رسند توسط نيروهاي پيشمرگه طالباني و احياناً توسط عناصر اطلاعاتی حزبش مورد بازرسي قرار مي گيرند.

غالبا پيشمرگه ها به گونه اي رفتار مي كنند كه گويا فراتر از قانون قرار دارند. روبن مي گويد: يكي از افراد پيشمرگه وابسته به حزب دمكراتيك كردستان اقدام به گشودن آتش به روي يك فرد در حال عبور طي عمليات متوقف سازي و بازرسي هميشگي كرده است. پس از آن همكاران متهم، او را به مكاني ديگر منتقل كردند تا از تلاش هاي دادگاه براي پيگيري مسأله و مجازات مجرم پيشگيري به عمل آيد.

علي رغم اينكه آزادي مطبوعات در ساير مناطق عراق رو به رشد و گسترش نهاده است، اما اين امر در كردستان عراق به سمت بحراني تر شدن گام بر مي دارد.

برحسب گزارش مركز آمريكايي هر دو حزب از سلطه خويش بر قوانين دادگاه ها براي انتقام گيري از روزنامه نگاران منتقد دو حزب حاكم و يا مسئولان آنها بهره مي برند و معمولا تهديدات انجام شده از سوي اين دو حزب منجر به اعلام ورشكستگي روزنامه ها، زندان شدن روزنامه نگاران و يا محروم شدن آنها از حقوق مدني و واداشتن آنها به پيروي از روش هاي خاص و تا ترك عراق به طور كامل مي شود.

براي مثال حزب اتحاد ملي – میهنی کردستان پس از آن كه روزنامه هاولاتي اتهاماتي را عليه نخست وزير اين حزب در سليمانيه مبني بر زورگويي و سوء استفاده از قدرت وارد كرد، سردبیر این روزنامه را از کار برکنار کرد.

براساس گفته این كارشناس آمريكايي، دفتر نيجرفان بارزاني، نخست وزير غالبا شكايت هايي دروغین را عليه نويسندگان و تحليل گران سياسي خارجي كه تسليم شدن در برابر دستوراتش حزبش را نمي پذيرند، مطرح مي كند. گاهي اوقات این افراد پیشنهادات حزب براي شريك شدن در اقداماتش و يا حداقل اختيار كردن سكوت در برابر اقدامات و نقض هاي خطرناك حقوق بشري توسط دستگاه هاي امنيتي كرد را نمي پذيرند و در مقابل تهدیدات این حزب سرفرود نمی آورند.

ظلم "كانون هاي فقر و نارضايتي" را در كردستان افزايش مي دهد

مايكل روبن مي گويد: در ماه اكتبر سال 2006 دستگاه هاي سري حزب دمكراتيك كردستان يك روزنامه نگار استراليايي اصالتا كرد به نام "كمال سيد قادر" را پس از نگارش مقالاتي ربود. مقالاتي كه طي آنها به افشای فسادهاي عشيرة بارزاني حاكم پرداخته و اقدام به انتشار اسنادي كرده بود كه طي آنها ميزان ارتباطات ميان مصطفي بارزاني و مسعود بارزاني و رهبر ملي مهم و دستگاه اطلاعاتي شوروي كي پي جي روشن شده بود.

پس از محاكمه اي كه بيش از 15 دقيقه به طول نيانجاميد، قاضي كه مجري خواسته هاي حزب دمكرات كردستان بود، اين خبرنگار را به سي سال زندان محكوم كرد، اما در پي فشارهاي شديد سازمان های بين المللي غير دولتي و محكوميت اين امر توسط وزارت امور خارجه آمريكا تصميم به تغيير مجازات تعيين شده گرفته شد.

اين كارشناس آمريكايي معتقد است كه دولت كردستان براي تحميل سلطه سياسي اش بر مطبوعات حتي قوانيني كه در كردستان مورد استفاده قرار مي گيرد، قوانینی را به اجرا می گذارد که بر گرفته از قوانين مورد استفاده بعثي هاست، به خصوص ماده 433 قانون مجازات اقلیم کردستان كه تقريبا به تمامي انتقادات به عنوان عوامل "لطمه زننده به حيثيت" و به عنوان جرم برخورد مي كند.

اتحاديه روزنامه نگاران كرد به دليل درخواست براي تغيير اين بند وارد شده در قوانين كردي با خشم شديد بارزاني مواجه شدند. اما روبن تاكيد مي كند كه مسعود بارزاني از پارلمان محلي اقلیم كردستان خواست تا در قانون مطبوعات كه در دوران بعث جاري بوده به طور كلي بازنگري شود و برخي از بند ها و موادش اصلاح شود تا انتقاد از حكومت جايز شود.

حتي سازمان هاي غير دولتي موجود در كردستان نيز غير مستقل محسوب مي شوند، زيرا آنها تحت نظر رهبران سياسي كرد فعاليت مي كنند. روبن سازمان سرپرستي از كودكان كردستان را مثال مي زند و تاكيد مي كند که اين سازمان تحت نظر همسر طالباني است و به طور گسترده بر اساس اهداف آينده اين حزب استوار است. اما سازمان امداد رساني خارجي نيز با اصرار دو حزب دمكراتيك و اتحاد ملي توسط اعضاي اين دو حزب مديريت مي شوند، زيرا فقط به اعضاي اين دو حزب اجازه تعامل با طرف هاي بين المللي كمك رسان داده مي شود.

گزارش مركز آمريكايي مي افزايد: دستگاه هاي امنيتي وابسته به حزب اتحاد ملي كردستان براي افراد فعال و مستقل كرد كه با آژانس توسعة بين المللي آمريكا همكاري نموده اند و پيروي از دستورات حزب را نپذيرفته اند، پرونده هايي را تشكيل داده و آنها را متهم به برانگيختن آشوب هاي امنيتي نموده اند. جز برخي از استثناءات موجود، سازمان هاي حقوق بشري محلي و وزارتخانه حقوق بشر دولتي بر اقدامات وحشيانه مختلف حكومت صدام حسین عليه كردها تكيه، اما از ظلم و ستم اعمال شده از سوي رهبران سياسي فعلي چشم پوشي مي كنند.

كارشناس سياسي آمريكايي مي گويد: هر روز فاصله ميان رهبران كرد و اغلب ساكنان كردستان كه اكثر شان احساس نارضايتي مي كنند، در حال افزايش است. در زماني كه مردم از سختي هاي زندگي و، قطع جريان برق و جنگ داخلي ناراضي اند نورافشاني قبر ابراهيم احمد یکی از نزدیکان حزب اتحادیه میهنی 24 ساعت به طول مي‌انجامد.

شايد بدترين اتفاقی كه براي ساكنان كردستان - اتفاقي كه براي عراقي هاي عرب شيعه و سني نيز رخ داد – به وقوع پیوست، تصميم دو حزب كرد عراق (دمكرات و اتحاد) براي مشاركت در انتخابات با ليستي واحد و توزيع پست ها ميان خويش و محروم سازي افراد مستقل بود در حالیکه كه آنها داراي اكثريت هستند.



مايكل روبن مي افزايد: زماني كه حزب اتحاد اسلامي كردستان – كه سازماني وابسته به اخوان المسلمين است و حزبی مسالمت جو به شمار می آید - شروع به حضور در خيابان ها و تهديد حضور مطلق دمكرات هاي كردستان نمود، بر اساس تعبير اين كارشناس اراذل اوباش حزب به مقرهايش حمله كردند و آنها را آتش زده و يكي از مسئولان حزب را در دهوك به قتل رساندند.

علي رغم سازماندهي اوضاع، ديپلمات هاي آمريكايي و هيأت مستقل انتخابات در عراق اعلام كردند كه حزب دمكراتيك كردستان به رهبري بارزاني در تمامي بخش هاي عراق دست به تقلب در انتخابات زده و از نيروهاي پيشمرگه براي جلوگيري از رای دادن رأي دهندگان نموده اند تا اينكه ناظران انتخابات اقدام به حذف صندوق هايي نمودند كه داراي آراي تقلبي در انتخابات بود.

بر اساس تعبير كارشناس فوق انتخابات بي اساس بوده است، زيرا حزب دمكرات با استفاده از ابزارهای حزبي و منابع موجود و در دسترس خویش توانست پيروزي را محقق كند و ديكتاتوري در رفتارهاي بسياري از رهبران منطقه خاورميانه ملاحظه مي شود، حتي زماني كه آنها اقدام به اجراي دمكراسي مي كنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 13
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 9
  • ۱۶:۵۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۳
    0 0
    گزارش خوبی بود فقط طولانی بود
  • کردی از سلیمانیه ۱۸:۳۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۳
    3 1
    به نظر من که اصالتاً اهل سلیمانیه هستم و برای ادامه تحصیل در ایران ، در این مقاله خیلی اغراق شده...!! کردستان عراق پیشرفت هایی زیادی در زمینه اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و... داشته. ولی نباید از این مسئله غافل شد که عراق سالها درگیر دیکتاتوری صدام وحشی بوده که چندین جنگ از جمله جنگ با ایران رو راه انداخت و عملاً عراق رو نابود کرد. اگر کسی انتظار داشته باشد در عرض چند سال کوتاه این مشکلات و خرابی ها جبران شود مطمئناً سخت در اشتباه است. در کردستان نیز مثل خیلی از کشورهای منطقه مشکلاتی وجود دارد اما غیر قابل حل نیست و می توان با گذشت زمان و صبر و تحمل آنها را از سر راه برداشت. مثل ایران که درگیر تحریم و مشکلاتی هست ولی همچنان به مسیر خود ادامه می دهد. به امید خاورمیانه ایی مملو از عدالت ، احترام متقابل و برابری و رفاه. به عنوان یک کرد اهل عراق نیز از مهمان نوازی و فرهنگ بالای ایرانیان عزیز نیز تشکر می کنم. امیدوارم بعد از بازگشت به کردستان من هم به نوبه خود از ایرانیان عزیزی که به کردستان خواهند آمد به گرمی استقبال کنم. هه موتانم خوش دویت ( همه شما را دوست دارم )
  • علي ۲۰:۳۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۳
    0 0
    توتنها باغرض نوشتي ونتيجه نداردوبه نفع كشورمان نيست
  • ۱۹:۳۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۴
    3 0
    من كه حوصله خوندن اين گزارش طولاني رو نداشتم فقط خواستم بگم به عنوان يك ايراني ارزوي روزهاي خوب و درخشان براي كردستان عراق ميكنم
  • sorosh ۲۰:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۴
    0 0
    سلام به نظرم در این مقاله زیادی اغراق شده علی آقا جان
  • سالار ۲۱:۳۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۴
    1 0
    با سلام خسته نباشید بنده کُرد ایران هستم و یک بسیجی هستم . به نظر بنده این مقاله که گذاشتید خیلی اغراق امیز تنظیم شده. لطفا اعتبار سایت خود را زیر ؟ نبرید. ممنونم از شما موفق باشید.
  • علی ۲۳:۰۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۴
    1 0
    گزارش بیشتر به نظرم نگاه تخریبی دارد تا اصلاحی به مساله کرد و کردستان؛ و کمی هم اغراق آمیز است .
  • کرد ایرانی ۲۳:۰۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۴
    1 0
    زورسپاس (تشکر)
  • مهدی ۱۳:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۵
    1 0
    باسلام مقاله خوبی بود. دوست من نگارنده در این مقاله صرفا رویکرد و دیدگاه مقاله نویس آمریکایی را بیان نموده است. دوستان کردی که از این مسئله آزرده مشن و ناراحتی بهشون دست میده و ادعا می کنند که افراط شده، بعرضشون برسونم که اغراق نشده و روزی می رسد که تفرقه دامان عراق را خواهد گرفت. آن روز پایان خوشی های بعضی ها خواهد بود. برخی که علیرغم ایرانی بودن دارای شناسنامه کردستان عراق هم می باشند. می دانیم که برخی در ایران آرزوی پیوستن خاکمان به آنجا را دارند اما زهی خیال باطل!!! مگر ما بمیریم
  • امیر جمالی ۲۳:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۱
    2 0
    بنظرم ازینکه خانواده بارزانی راخائن بنامیم گزاف نگفته ایم من خودم کرد هستم خانواده بارزانی هرجا پول باشد انجاهستند زمانی برای سرکوب شورش کردستان ایران قیاده موقت را درست کردن وکومله وحزب دموکرات راتاانور مرزها به عقب راندن ،،حالا نوکر ترکیه است نفت وگاز کردستان رامجانی به ترکیه میدهند وازطرفی حالا میخواهند انقلاب کردستان سوریه وترکه رابه شکست بکشانند؛ملا مصطفی جاش شماره یک ،،،ادریس ،،دوم ،،،،،مسعود .....سوم ،،،،نیچر.وان ،،،،چهارم،،،،، مسرور ،،،،پنجم و؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ لعنت برخانواده کثیف باذزانی
    • IR ۰۶:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۲
      0 0
      لعنت بر دشمنان بارزانی
    • IR ۰۶:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۲
      0 0
      لعنت بر شما
  • عمر ۲۲:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
    1 0
    هرکشوری دراوایل بامشکلاتی مواجه میشوندباکمی تحمل وسختی قابل حل است .چراتفرقه می اندازید بایداختلافات کنارگذاشت به وحدت فکرکرد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس