گروه سیاسی مشرق - سید حسین مرعشی از اعضای کارگزاران مرعشی از جمله فعالان سیاسی است که سابقه فعالیت در دو قوه مقننه و مجریه
را دارد. او نماینده دوره های پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی بود و در دولت
«میرحسین موسوی» و دولت اول «اکبر هاشمی رفسنجانی» استاندار کرمان و در
دولت دوم وی نیز رییس دفتر رییس جمهوری بود. مرعشی همچنین در دولت «سید
محمد خاتمی» هم معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
بود.
وی در گفتگو با ایرنا به مطالب قابل توجهی اشاره کرده و انتقادات صریحی علیه روحانی را بیان میکند که در ادامه به آن اشاره شده است.
- درست است که شخصیت و متفاوت ظاهر شدن روحانی در انتخابات، برای وی کسب رای کرد، ولی این حمایت اصلاح طلبان بود که او را روی کار آورد. حتی سخنرانی های آقای روحانی در سفرهای انتخاباتی اش، با سلام و درود بر هاشمی و خاتمی و نه علی لاریجانی آغاز می شد.
- با وجود گذشت یک سال از عمر دولت و بر خلاف وعده ی آقای روحانی مبنی بر اینکه «افرادی را که بدون بلیط سوار شده باشند پیاده خواهیم کرد»، شاهد هستیم که بسیاری از این افراد هنوز پیاده نشده اند و این نقصی بزرگ است.
- من می خواهم به دو رویکرد احمدی نژاد در خصوص مجلس اشاره کنم؛ در رویکرد نخست، او می خواست مجلس را از اعتبار بیندازد و بنابراین، حرف های بسیار غیرمنطقی و نابجایی مثل اینکه «من قوه مجریه هستم و شما باید هر آنچه من می خواهم را قانونی کنید»، مطرح می کرد. ریشه ی این حرف ها برآمده از جسارتی جاهلانه بود؛ ولی در رویکرد دوم، او می گفت «مجلس نباید در کار اجرایی دخالت کند» و این کاملا درست بود.
- دولت نباید از استیضاح مجلس بترسد. آن ها چند نفر را می توانند استیضاح کنند؟ آقای روحانی از چه چیزی می ترسد؟ اگر هدف اصلی پیشبرد برنامه هاست، پس صد نفر نظیر ربیعی، فرجی دانا و رحمانی فضلی و ... باید فدای تحقق این برنامه ها شوند. ولی اگر وزیر ماندن این افراد به قیمت لگدمال شدن سیاست های آقای روحانی باشد، این غلط و نقض غرض است. مبارزه ی انتخاباتی ما برای اصلاح امور کشور و حل مشکلات مردم بوده است، نه به قدرت رسیدن عده یی خاص.
- اگر آقای روحانی در دوره ی اول دولت خود همین یک کار-توافق هسته یی- را در دولتش تمام کند، یکی از دولت هایی خواهد شد که در ذهن مردم ایران، خاطرات خوشی بجای خواهد گذاشت و در تاریخ ایران جاودانه خواهد شد. برای مثال، کاری که مرحوم مصدق در ملی کردن نفت ایران کرد، مصدق را ماندگار کرد.
- در عرصه ی سیاست داخلی، دولت می توانست خیلی بهتر عمل کند. نمره یی که من در این حوزه به دولت می دهم، 50 از 100 است.
- اگر شما به عنوان یکی از این افراد که با رای خود از آقای روحانی حمایت کرده اید، شاهد باشید که با گذشت سیزده ماه از استقرار دولت، حتی یک نفر از مدیران شهرستان ها نیز عوض نشده اند، نا امید نمی شوید؟ این ها موضوعاتی است که باید به گوش آقای روحانی برسد.
- من نمی خواهم به شخص خاصی اشاره کنم. ولی به عنوان کسی که به این رییس جمهوری رای داده ام، می گویم اگر شما قادر نبودید این قوا را با یکدیکر هماهنگ کنید، اشتباه کردید که این مسوولیت را پذیرفتید. اگر هم نمی توانید این مساله را با ملت مطرح کنید. من حتی در زمان آقای خاتمی نیز که عده یی بهانه می آوردند «نمی گذارند دولت کار کند»، می گفتم که نتوانستن و نگذاشتن، دو روی سکه ناکارآمدی هستند.
- داستان واقعی «فتنه» این است که فردی آمد، کشور را به هم ریخت و رفت. برای من تعجب آور است که چرا به این موضوع روشن و مبرهن پرداخته نمی شود. آقای احمدی نژاد با هدفی خاص، وارد عرصه ی سیاست شد و مملکت را بهم ریخت، شکافی عمیق میان نیروهای انقلاب ایجاد کرد، تلاش کرد شخصیت های معتبری را که پشتوانه ی نظام و رهبری بودند بی اعتبار کند و سعی کرد همه را از دور رهبری پراکنده کند. این اقدامات، اقدامات کوچکی نبود؛ فتنه یی بزرگ بود؛ فتنه یی که با هدف پراکنده کردن نیروهای اصیل نظام و تنها قرار دادن رهبری در یک گوشه انجام شد. ولی بزرگ ترین هدف احمدی نژاد از انجام چنین اقداماتی، تبدیل شدن به شخص اول مملکت بود. او نه اعتقادی به ولایت فقیه داشت و نه احترامی برای رهبر معظم انقلاب قایل بود.
وی در گفتگو با ایرنا به مطالب قابل توجهی اشاره کرده و انتقادات صریحی علیه روحانی را بیان میکند که در ادامه به آن اشاره شده است.
- درست است که شخصیت و متفاوت ظاهر شدن روحانی در انتخابات، برای وی کسب رای کرد، ولی این حمایت اصلاح طلبان بود که او را روی کار آورد. حتی سخنرانی های آقای روحانی در سفرهای انتخاباتی اش، با سلام و درود بر هاشمی و خاتمی و نه علی لاریجانی آغاز می شد.
- با وجود گذشت یک سال از عمر دولت و بر خلاف وعده ی آقای روحانی مبنی بر اینکه «افرادی را که بدون بلیط سوار شده باشند پیاده خواهیم کرد»، شاهد هستیم که بسیاری از این افراد هنوز پیاده نشده اند و این نقصی بزرگ است.
- من می خواهم به دو رویکرد احمدی نژاد در خصوص مجلس اشاره کنم؛ در رویکرد نخست، او می خواست مجلس را از اعتبار بیندازد و بنابراین، حرف های بسیار غیرمنطقی و نابجایی مثل اینکه «من قوه مجریه هستم و شما باید هر آنچه من می خواهم را قانونی کنید»، مطرح می کرد. ریشه ی این حرف ها برآمده از جسارتی جاهلانه بود؛ ولی در رویکرد دوم، او می گفت «مجلس نباید در کار اجرایی دخالت کند» و این کاملا درست بود.
- دولت نباید از استیضاح مجلس بترسد. آن ها چند نفر را می توانند استیضاح کنند؟ آقای روحانی از چه چیزی می ترسد؟ اگر هدف اصلی پیشبرد برنامه هاست، پس صد نفر نظیر ربیعی، فرجی دانا و رحمانی فضلی و ... باید فدای تحقق این برنامه ها شوند. ولی اگر وزیر ماندن این افراد به قیمت لگدمال شدن سیاست های آقای روحانی باشد، این غلط و نقض غرض است. مبارزه ی انتخاباتی ما برای اصلاح امور کشور و حل مشکلات مردم بوده است، نه به قدرت رسیدن عده یی خاص.
- اگر آقای روحانی در دوره ی اول دولت خود همین یک کار-توافق هسته یی- را در دولتش تمام کند، یکی از دولت هایی خواهد شد که در ذهن مردم ایران، خاطرات خوشی بجای خواهد گذاشت و در تاریخ ایران جاودانه خواهد شد. برای مثال، کاری که مرحوم مصدق در ملی کردن نفت ایران کرد، مصدق را ماندگار کرد.
- در عرصه ی سیاست داخلی، دولت می توانست خیلی بهتر عمل کند. نمره یی که من در این حوزه به دولت می دهم، 50 از 100 است.
- اگر شما به عنوان یکی از این افراد که با رای خود از آقای روحانی حمایت کرده اید، شاهد باشید که با گذشت سیزده ماه از استقرار دولت، حتی یک نفر از مدیران شهرستان ها نیز عوض نشده اند، نا امید نمی شوید؟ این ها موضوعاتی است که باید به گوش آقای روحانی برسد.
- من نمی خواهم به شخص خاصی اشاره کنم. ولی به عنوان کسی که به این رییس جمهوری رای داده ام، می گویم اگر شما قادر نبودید این قوا را با یکدیکر هماهنگ کنید، اشتباه کردید که این مسوولیت را پذیرفتید. اگر هم نمی توانید این مساله را با ملت مطرح کنید. من حتی در زمان آقای خاتمی نیز که عده یی بهانه می آوردند «نمی گذارند دولت کار کند»، می گفتم که نتوانستن و نگذاشتن، دو روی سکه ناکارآمدی هستند.
- داستان واقعی «فتنه» این است که فردی آمد، کشور را به هم ریخت و رفت. برای من تعجب آور است که چرا به این موضوع روشن و مبرهن پرداخته نمی شود. آقای احمدی نژاد با هدفی خاص، وارد عرصه ی سیاست شد و مملکت را بهم ریخت، شکافی عمیق میان نیروهای انقلاب ایجاد کرد، تلاش کرد شخصیت های معتبری را که پشتوانه ی نظام و رهبری بودند بی اعتبار کند و سعی کرد همه را از دور رهبری پراکنده کند. این اقدامات، اقدامات کوچکی نبود؛ فتنه یی بزرگ بود؛ فتنه یی که با هدف پراکنده کردن نیروهای اصیل نظام و تنها قرار دادن رهبری در یک گوشه انجام شد. ولی بزرگ ترین هدف احمدی نژاد از انجام چنین اقداماتی، تبدیل شدن به شخص اول مملکت بود. او نه اعتقادی به ولایت فقیه داشت و نه احترامی برای رهبر معظم انقلاب قایل بود.