گروه گزارش ویژه مشرق- سیامک و محمدباقر نمازی هرکدام به 10 سال حبس، نزار زاکا 10 سال حبس به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا محکوم شدند.
همچنین «ع . الف» به 10 سال، «ع . ص» 10 سال و «ن.ز» نیز به 5 سال حبس محکوم شدهاند.
به همین منظور، جهت آشنایی با برخی اقدامات این باند، گزارش مشرق درباره نمازیها را بازنشر می کنیم: راههای نفوذ و ضربهزدن متنوع است. عدهای خبرنگار و روزنامهنگار میشوند و از داخل، به همکاران خارجی خود نقطههای بمباران رسانهای را نشان میدهند و جرقه بحرانهای ساختگی اجتماعی را در داخل میزنند و دنبالههایشان در انگلیس آن را پی میگیرند.
گاهی هم گرگهای وطنی در لباس میش رفت و آمد میکنند و چنگال چدنی خود را زیر دستکشی ابریشمین پنهان میکنند و بظاهر برای توسعه و پیشرفت ایران؛ شرکتهای زنجیرهای تأسیس میکنند برای جذب سرمایههای خارجی و توسعه صنایع حیاتی ایران مثل نفت و گاز؛ سازمانهایی با دستورکارهای مبهم و دوپهلو تأسیس میکنند تا خود را لابی ایران در کشورهای مقصد (بویژه آمریکا) معرفی کنند و هدف آن را تلاش برای بهبود سیاستهای واشنگتن در قبال تهران یا لابی در نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر آمریکا در جهت منافع ایران اعلام میکنند؛ یا اعلام هم نمیکنند، اما زنجیرهای از رسانههایی را که در بالا اشاره شد و پیشتر به تفصیل معرفی شد بسیج میکنند تا ضمن زدن برچسب جذاب «لابی جمهوری اسلامی»، بیشترین فعالیتهای آن را در جهت منافع ایران و بطور خاص نهادهای حاکمیتی نظام نشان دهند.
با این مقدمه، نام محمد باقر و فرزندش سیامک نمازی پیش از هر شخصیت دیگری خودنمایی میکند. سیامک نمازی تا همین چند ماه پیش ارتباط ارگانیک خود با لایههای اقتصادی و سیاسی در کشور را حفظ کرده و کماکان میان واشنگتن و تهران در رفت و آمد بود که در نهایت پیش از خروج از کشور بازداشت شد. در سطور پیش رو درباره پدیدهای به نام «نمازی» ها بویژه پدر و پسر، نوشتهایم.
پس از بازداشت محمدباقر نمازی، رسانههای غربی تلاش کردند تا این بازداشت را به دستگیری چند ماه قبل فرزند او ارتباط دهند. در حالی که اطلاعات موجود نشان میدهد مسئله بسیار فراتر از این است. هر چند این رسانهها تلاش کردند سیامک نمازی را یک شاهمهره معرفی کنند که در جریان تبادل زندانیان در روز آغاز اجرای برجام، گمانهزنیهای بسیاری درباره تبادل وی مطرح شد، اما هیچیک صحت نداشت و سیامک نمازی همچنان در اختیار نیروهای قضایی-امنیتی است. اما بررسی و مرور پرونده پدر مرموز وی که اخیرا بازداشت شده است نشان میدهد جاسوسی و عملیات نفوذ و براندازی را به خوبی به پسر منتقل کرده و آموخته است. این متهم شناخته شده و سالخورده (باقر نمازی)، متولد 1315 و دارای دکترای اقتصاد و تابعیت ایرانی-آمریکایی است.
باقر نمازی در حال گزارش دادن به شاه مخلوع و معدوم
پیشینه سیاسی خاندان نمازی
برای شناخت نمازیها باید از پدر خانواده یعنی محمد باقر نمازی شروع کنیم که حالا در بازداشت به سر میبرد و مهمان دستگاههای امنیتی است. باقر نمازی، از مقامات کشور در دوره پهلوی و استاندار خوزستان تا واپسین روزهای حیات رژیم پهلوی بود او همچنین سابقه حضور در یکی از معاونتهای وزارت کشور را نیز در کارنامه دارد. نمازی در حادثه آتشسوزی سینما رکس آبادان که در حال نمایش فیلم «گوزنها» با مضمونی نزدیک به حال و هوای انقلابی آن روزها بود، استاندار خوزستان بود؛ در منطقه نفتخیز و پالایشگاهی کشور، هیچ یک از ماشینهای آتشنشانی به محل سینما نرسیدند و 677 نفر در آتش سوختند: یکی از ماشینها خراب بود، دیگری در وسط راه خراب شد و سومی هم وقتی رسید آبی برای خاموش کردن آتش نداشت!
باقر نمازی از کارگزاران رژیم پهلوی بود
باقر نمازی سال 61 به آمریکا متواری شد و با آغاز به کار دومین دولت کارگزاران تحت عنوان مبهم «فرستاده و مشاور سازمان ملل در امور جامعه مدنی»، در سال 72 به ایران بازگشت؛ البته با دست پر و با برنامه هم بازگشت. ورود باقر نمازی به ایران همراه شد با تأسیس زنجیرهای از شرکتهای مشورتی با حوزه فعالیت گسترده از مدیریت و آموزش تا مشارکت در پروژههای نفتی؛ واضح اینکه مشارکت در پروژههای نفتی کشور برای یک گروه و شرکت تازه تأسیس با بنیانگذاری نظیر نمازی، بدون اتصال به بدنه وزارت نفت و دولت امکانپذیر نیست.
عضویت و ارتباط گسترده با نهادهای وابسته به سازمان ملل، ارتباط با گری سیک و عضویت در پروژه گلف2000، ارتباط نزدیک با آلن ایر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، مرکز CIPE و جان سولیوان مدیر موسسه، ارتباط با بنیاد فورد و موسسه نایاک(لابی ایرانیان مقیم آمریکا) نمونه ای از دهها فعالیت مستمر و هدف مند این فرد به منظور تحقق اهداف سازمانهای جاسوسی و لابیهای سیاسی ضدانقلاب درایران بوده است.
گروه شرکتهای آتیه با مدیریت سیامک نمازی راهاندازی میشود. آتیه بهار در توضیح زمینه فعالیتهای خود، مشاوره اقتصادی به شرکتهای تجاری با تمرکز بر بازار ایران و ارائه خدمات مشاورهای در حوزههای نیروی انسانی، استراتژی، حقوق و منابع انسانی را برشمرده است.
گروه آتیه سال 1372 (همان سالی که باقر نمازی به کشور بازگشت) آغاز به کار کرد. این شرکت با رصد فضای سیاسی- اقتصادی کشور و تحلیل فاکتورهای مؤثر بر اقتصاد، ارزیابی جامعی را از چشمانداز بازار ایران به شرکتها ارائه میکردند. این، آغاز رسمی فعالیتهای گروه آتیه در ایران بود.
اما آتیه خیلی زود به دلال و واسطه ورود شرکتها و برندهای خارجی به کشور تبدیل شد و همزمان با راهاندازی بخشی تحت عنوان «مشاوره راهبری صنعت نفت ایران» با ارتباطاتی که با مسؤولین وقت وزارت نفت و همچنین شرکتهای نفتی چندملیتی داشت، در این حوزه نیز به دلالی مشغول شد.
شکلگیری زنجیره مافیایی آتیه؛ از سبک زندگی تا نفت و گاز
انشعابات آتیه بهار از سال 79 یکی پس از دیگری با نامهای «آتیه برنانگر»، «آتیه پایدار»، «آتیه روشن» و «آتیه اینترنشنال» سر برآوردند؛ زنجیرهای از شرکتها که اعضای خانواده نمازی آنها را اداره میکنند. به عنوان مثال شرکت «آتیه روشن»بیشتر در حوزه آموزش و سبک زندگی فعالیتهای خود را متمرکز کرده است؛ از برگزاری کارگاههای "بهبود کیفیت زندگی" و "فرزندپروری" تا سایر زمینههای اجتماعی در دستورکار این شرکت قرار دارد.
در اینجا قصد ورود به ماهیت و محتوای این کلاسها و آنچه به عنوان سبک زندگی برای آموزش به خانوادهها در نظر گرفته شده است نداریم، اما تنها به یادآوری این نکته اکتفا میکنیم که جناب محمد باقر نمازی، بزرگ این خاندان، از جمله موافقان و ترویجکنندگان تحدید نسل و کاهش زاد و ولد در کشور بوده است و در این زمینه کارگاههای بسیاری را نیز برگزار یا در آنها شرکت کرده است. یکی از این موارد، تشکیل «انجمن تنظیم خانواده»در بوشهر با هدف اجرای برنامه فراگیر «تحدید نسل ایرانیان» بود.
همکاران گروه آتیه
شرکتهای اقماری گروه آتیه را فرزندان و بستگان باقر نمازی اداره میکنند. بابک و سیامک دو فرزند او هستند که اولی در هیئت مدیره این شرکتها حضور دارد و دیگری تا پیش از جدیشدن همکاریاش با نهادها و اندیشکدههای امنیتی آمریکا و تریتا پارسی، مدیر عامل گروه آتیه بود. «پری نمازی» (تصویر روبرو) برادرزاده باقر نمازی و همسرش «بیژن خواجهپور» به همراه خواهرش «شیوا خواجهپور» نیز در شرکتهای گروه آتیه در سمتهای مختلف در حال فعالیت هستند. فصل مشترک فعالیت شرکتهای گروه آتیه، رصد فضای داخل کشور در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... با هدف رسیدن به یک جمعبندی قابل ارائه به سازمانهای هدف است که تنها بخشی از این جامعه هدف (یا مشتریان) را شرکتهای تجاری و بنگاههای اقتصادی (ایرانی و بینالمللی) تشکیل میدهند. اما با توجه به ارتباط مستقیم خانواده نمازی با اندیشکدههای امنیتی و تصمیمساز آمریکایی، این احتمال مطرح میشود که ارزیابی جامعی از شرایط داخلی ایران برای استفاده در تحلیلهای بعدی این نهادها و استفاده در پروسه سیاستگذاریها، از این طریق فراهم میشود.
تصویر بابک و سیامک به همراه همسر باقر نمازی
درباره سابقه باقر نمازی در سطور بالا گفته شد و سیامک نمازی هم در سطور پیشرو معرفی خواهد شد. بابک نمازی چندان فعالیتی خارج از چارچوب گروه آتیه نداشته است، اما در همین چارچوب توانسته است با نفوذ به یکی از نهادهای مهم نظارتی کشور و با استفاده از ارتباط خوب و سنتی نمازیها با مهدی هاشمی، تدوین برخی از قوانین این نهاد از جمله قانون سرمایهگذاری خارجی آن را در دست بگیرند. این ارتباطات تا سال 88 ادامه داشت و در لایههای بالایی حوادث آن سال و کمکهای مالی و فکری به حامیان فتنه ادامه پیدا کرد. اما «بیژن خواجهپور» همسر پری نمازی از جمله بازداشتشدگان حوادث سال 88 است. او نیز در همکاری با تیم مهدی هاشمی در ایام پس از انتخابات قسمتی از مدیریت فتنه را از انگلیس بر عهده داشت. پس از فرار مهدی هاشمی از کشور، خواجهپور وارد ایران و بلافاصله هم بازداشت شد. البته این حلقه آنقدر نفوذ و قدرت داشتند که خیلی زود خواجهپور را آزاد و برای همیشه راهی ژنو کنند.
از راست: سیامک نمازی و تریتا پارسی در یکی از سفرهایشان به ایران
بیژن خواجهپور حالا در کنار فعالیت در باند مافیایی آتیه، در شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) و برخی اندیشکدههای تحت نفوذ حلقه مورد نظر، به تدوین استراتژیهای نفوذ در ایران و تحلیل مسائل کشور میپردازد. آخرین گزارش خواجهپور با عنوان «دستهای دراز- مشتهای باز: جهتدهی مجدد چشمانداز ایران فراتر از توافق هستهای» سال 2013 انجام گرفته و منتشر شده است که پیش از این با عنوان «هفت پروژه آمریکا برای نفوذ به ایران» در مشرق منتشر شده است.
بیژن خواجهپور در دادگاه متهمان حوادث 88
بیژن خواجهپور در شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک)
در میان اسامی گردانندگان گروه آتیه، به فردی به نام «هومان دولتشاهی» نیز برمیخوریم که هماکنون به عنوان مدیرعامل این گروه مشغول به کار است و این تغییر در روزنامه رسمی کشور هم ثبت شده است. دولتشاهی که دارای مدرک کارشناسی است به عنوان مدیرعامل این گروه بزرگ انتخاب شده است. وی با عنوان مشاوره صنعت نفت در حال فعالیت است با در کسوت کارشناس انرژی نیز با رسانههای داخلی و خارجی در ارتباط است. دولتشاهی همچنین عضو کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بینالمللی نیز هست که البته این عضویت ظاهرا وابسته به سمت وی در گروه آتیه است.
دولتشاهی به واسطه روابط و کانالهای خوبی که در وزارت نفت و شرکتهای تابعه دارد، مسؤول بولتنهای هفتگی گروه آتیه در حوزه صنعت نفت و گاز شده است و آخرین اخبار و اطلاعات را جمعآوری و در قالب بولتن و گزارش به ردههای بالاتر و حلقههای دیگر آتیه و همکارانشان ارائه میدهند تا مبنای تصمیمات و قراردادهای بعدی قرار گیرند.
دولتشاهی حالا در زمینه انرژی در کشور نظریهپردازی میکند و از جمله افرادی است که از حدود سالهای 84 و 85 بر آزادسازی قیمت بنزین تأکید داشت. با توجه بازگشت برخی از مدیران کارگزاران به وزارتخانهها و شرکتهای مرتبط با صنایع نفت و گاز کشور، به نظر میرسد آتیه بهار نیز آهنگ مشارکت و فعالیت خود در این حوزه را سرعت بخشیده است.
سیامک نمازی؛ نفوذی در لباس حامی منافع ایران
پسر ارشد باقر نمازی تقریبا بیشترین مسؤولیتها را در گروه آتیه و زنجیره گستردهای از روابط سیاسی-امنیتی و اقتصادی با نهادهای مختلف در آمریکا، اروپا و منطقه داشته است. درباره گروه آتیه به تفصیل گفته شد و نامهای دخیل در این گروه مافیایی هم کم و بیش ذکر شد. اما سیامک نمازی را باید شاهمهره این حلقه دانست. ما در اینجا و در این نوشتار محدود، به برخی از این حلقهها اشاره خواهیم کرد که اتصال آنها به هم تنها بخشی از عمق نفوذ و قدرت این گروه را آشکار میکند.
سیامک نمازی و محسن کدیور
سیامک نمازی پس بازگشت پدرش به ایران کار را با بیژن خواجهپور در گروه آتیه آغاز کرد و عضو هیئت مدیره این گروه بود تا اولین دیدارش با تریتا پارسی در سال 1996 و اولین کار مشترک با پارسی که در سال 1999 (1378 و در ایام فتنه 18 تیر آن سال) با ارائه طرحی مشترک در کنفرانسی در قبرس برای تأسیس سازمانی با هدف تأثیرگذاری بر سیاستهای ایران و آمریکا آغاز شد و به تشکیل «شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) NIAC» منجر شد. تریتا پارسی تا نزدیک به 10 سال و سال 88 گزارشهایی برای شرکت آتیه بهار تهیه میکرد.
سیامک نمازی در سال 74 با وزارت مسکن و شهرسازی وقت مشغول همکاری بود. چهار سال بعد در واشنگتن شرکتهایی به سبک گروه آتیه و در امتداد آن تأسیس کرد. شرکت «آذر انرژی» به مدیریت بیژن خواجهپور نیز یکی از این شرکتهاست.
درباره فعالیتهای نایاک، تریتا پارسی و سیامک نمازی گفتنی بسیار است و در مطالب بسیاری به آن پرداخته شده است. در اینجا تنها به برخی از مهمترین فعالیتها و ارتباطات نمازی اشاره گذرا خواهد شد.
سیامک نمازی
حلقه مافیای اقتصادی در قالب گروه آتیه و همکارانشان بطور مختصر معرفی شد، با حلقهای سیاسی در واشنگتن متصل میشود و یک تیم سیاسی-اقتصادی-امنیتی را تشکیل میدهند. شورای ملی ایرانیان آمریکا به راهبری تریتا پارسی و سیامک نمازی، بازوی سیاسی مافیای اقتصادی مذکور و در ارتباط نزدیک با کنگره آمریکاست. گرچه نایاک در مواضع خود از تحریمها برضد ایران انتقاد میکند اما حلقه گروه آتیه به همراه نایاک یکی از کانالهای اصلی در دادن گرای نقاط آسیبپذیر و حساس ایران به کنگره و قانونگذاران آمریکایی برای وضع تحریمهاست. بدین ترتیب که همکاران گروه آتیه که بخش زیادی از کارشان به جمعآوری اطلاعات اقتصادی و ارزیابی و تحلیل فضای داخلی و تبدیل کردن آن به بولتن و گزارش اختصاص دارد، با رساندن این اطلاعات به کنگره آمریکا بواسطه ارتباطات تریتا پارسی، سیامک نمازی و دیگر اعضای شورا، مقدمات تحریمها را برای آنان فراهم میکنند. پس از آن شرکتهای نفت و گاز و سایر دلالان و واسطههای گروه آتیه برای به اصطلاح دور زدن تحریمها وارد معرکه میشوند و جیب خود و حامیانشان را از ثروت ملت ایران پر میکنند و این جریان سالهاست که ادامه دارد. وی در اوج دلالیهای گروه آتیه به یک روزنامه لبنانی گفته بود: «اگر شرکتهای نفتی میخواهند در ایران فعال باشند، باید با یک شریک داخلی رابطه برقرار کند، و این همانجایی است که ما وارد میشویم تا شریک مناسبی را برایشان پیدا کنیم.»
باند نمازی (نمازی، خواجهپور و تریتا پارسی) با چند اندیشکده مشهور و مطرح آمریکایی نیز ارتباط تنگاتنگی دارند و با تأمین بخشی از بودجه آنها، در جهتدهی به گزارشها و ارزیابیهای این اتاقهای فکر که مورد استناد تصمیمگیران و قانونگذران آمریکایی نیز هستند، نقش مهمی ایفا میکند. اندیشکده «وودرو ویلسون» که نام آن در ایران با «هاله اسفندیاری» و «براندازی» گره خورده است از جمله پایگاههای اصلی گروه مورد نظر است که در سال 2005 با کمک مستقیم نایاک، پارسی و نمازی راهاندازی میشود.
بیژن خواجهپور و همکارانش اتاقفکر ویلسون را به عنوان یکی از بازوهای سیاسی باند نمازی، در واشنگتن راهاندازی کردند
اقدامات براندازی و تغییر رژیم
شورای ملی ایرانیان آمریکا در ایام پس از انتخابات 88 یکی از پایگاههای عمده در برگزاری نشستها در حمایت از جریان اغتشاشگر و فتنهگر بود. جلسات این شورا با حضور تئوریسینهای براندازی و چهرههای ضدانقلاب برگزار میشد و خروجیهایی هم از طریق اندیشکدههای تحت امر این گروه، به عنوان تحلیل و آیندهپژوهی شرایط ایران پس از انتخابات منتشر میشد. به اعتقاد تریتا پارسی، مسیر تغییر در ایران، مسیر «دموکراتیک» و «نرم» است و جنگ فایدهای ندارد!
همزمان، همکاران گروه آتیه در خارج از کشور، توانستند به رسانههای ضدایرانی و ضدانقلاب نظیر رادیو فردا، صدای آمریکا و بیبیسی فارسی هم وارد شوند که در یک مورد در سطح سردبیر یکی از این رسانهها بود. همچنین گروه آتیه از طریق شورای ملی ایرانیان آمریکا با ایرانیان حاضر در شورای امنیت ملی کاخ سفید نظیر «سحر نوروز زاده» که به عنوان گزارشنویس نایاک و دستیار سیامک نمازی و «رضا مرعشی» از کارمندان نایاک نیز در ارتباط بودهاند که بدین ترتیب ارتباطات ارگانیک این گروه به جز کنگره، به دولت آمریکا نیز بسط پیدا کرد. سحر نوروز زاده هم اکنون مدیر بخش ایران شورای امنیت ملی کاخ سفید است.
تریتا پارسی و همکارش رضا مرعشی در کنار «آن کوری» خبرنگار آمریکایی
شخص سیامک نمازی هم در سایتها ضدانقلاب با انتشار تصاویری از برخی ناآرامیها یا تجمعات، ضمن پوشش خبری این حوادث، به تحریک اغتشاشگران و معترضان میپرداخت.
تریتا پارسی و هومن مجد در وین محل برگزاری دور نهایی مذاکرات
تریتا پارسی
عکس هومن مجد از اقامتگاه خصوصی ظریف در وین
نفوذی نایاک و مافیای آتیه در مذاکرات
محمد باقر نمازی هم چند روز پیش هنگام ورود به کشور، بازداشت شد. حالا دو شاه مهره نفوذ آمریکا و انگلیس در ساختار کشور به دام افتادهاند و باید منتظر ماند و دید آمریکاییها چند میلیارد دلار برای آزادی آنها پیشنهاد میدهند.
گاهی هم گرگهای وطنی در لباس میش رفت و آمد میکنند و چنگال چدنی خود را زیر دستکشی ابریشمین پنهان میکنند و بظاهر برای توسعه و پیشرفت ایران؛ شرکتهای زنجیرهای تأسیس میکنند برای جذب سرمایههای خارجی و توسعه صنایع حیاتی ایران مثل نفت و گاز؛ سازمانهایی با دستورکارهای مبهم و دوپهلو تأسیس میکنند تا خود را لابی ایران در کشورهای مقصد (بویژه آمریکا) معرفی کنند و هدف آن را تلاش برای بهبود سیاستهای واشنگتن در قبال تهران یا لابی در نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر آمریکا در جهت منافع ایران اعلام میکنند؛ یا اعلام هم نمیکنند، اما زنجیرهای از رسانههایی را که در بالا اشاره شد و پیشتر به تفصیل معرفی شد بسیج میکنند تا ضمن زدن برچسب جذاب «لابی جمهوری اسلامی»، بیشترین فعالیتهای آن را در جهت منافع ایران و بطور خاص نهادهای حاکمیتی نظام نشان دهند.
با این مقدمه، نام محمد باقر و فرزندش سیامک نمازی پیش از هر شخصیت دیگری خودنمایی میکند. سیامک نمازی تا همین چند ماه پیش ارتباط ارگانیک خود با لایههای اقتصادی و سیاسی در کشور را حفظ کرده و کماکان میان واشنگتن و تهران در رفت و آمد بود که در نهایت پیش از خروج از کشور بازداشت شد. در سطور پیش رو درباره پدیدهای به نام «نمازی» ها بویژه پدر و پسر، نوشتهایم.
باقر نمازی در حال گزارش دادن به شاه مخلوع و معدوم
برای شناخت نمازیها باید از پدر خانواده یعنی محمد باقر نمازی شروع کنیم که حالا در بازداشت به سر میبرد و مهمان دستگاههای امنیتی است. باقر نمازی، از مقامات کشور در دوره پهلوی و استاندار خوزستان تا واپسین روزهای حیات رژیم پهلوی بود او همچنین سابقه حضور در یکی از معاونتهای وزارت کشور را نیز در کارنامه دارد. نمازی در حادثه آتشسوزی سینما رکس آبادان که در حال نمایش فیلم «گوزنها» با مضمونی نزدیک به حال و هوای انقلابی آن روزها بود، استاندار خوزستان بود؛ در منطقه نفتخیز و پالایشگاهی کشور، هیچ یک از ماشینهای آتشنشانی به محل سینما نرسیدند و 677 نفر در آتش سوختند: یکی از ماشینها خراب بود، دیگری در وسط راه خراب شد و سومی هم وقتی رسید آبی برای خاموش کردن آتش نداشت!
باقر نمازی از کارگزاران رژیم پهلوی بود
باقر نمازی سال 61 به آمریکا متواری شد و با آغاز به کار دومین دولت کارگزاران تحت عنوان مبهم «فرستاده و مشاور سازمان ملل در امور جامعه مدنی»، در سال 72 به ایران بازگشت؛ البته با دست پر و با برنامه هم بازگشت. ورود باقر نمازی به ایران همراه شد با تأسیس زنجیرهای از شرکتهای مشورتی با حوزه فعالیت گسترده از مدیریت و آموزش تا مشارکت در پروژههای نفتی؛ واضح اینکه مشارکت در پروژههای نفتی کشور برای یک گروه و شرکت تازه تأسیس با بنیانگذاری نظیر نمازی، بدون اتصال به بدنه وزارت نفت و دولت امکانپذیر نیست.
عضویت و ارتباط گسترده با نهادهای وابسته به سازمان ملل، ارتباط با گری سیک و عضویت در پروژه گلف2000، ارتباط نزدیک با آلن ایر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، مرکز CIPE و جان سولیوان مدیر موسسه، ارتباط با بنیاد فورد و موسسه نایاک(لابی ایرانیان مقیم آمریکا) نمونه ای از دهها فعالیت مستمر و هدف مند این فرد به منظور تحقق اهداف سازمانهای جاسوسی و لابیهای سیاسی ضدانقلاب درایران بوده است.
گروه آتیه سال 1372 (همان سالی که باقر نمازی به کشور بازگشت) آغاز به کار کرد. این شرکت با رصد فضای سیاسی- اقتصادی کشور و تحلیل فاکتورهای مؤثر بر اقتصاد، ارزیابی جامعی را از چشمانداز بازار ایران به شرکتها ارائه میکردند. این، آغاز رسمی فعالیتهای گروه آتیه در ایران بود.
اما آتیه خیلی زود به دلال و واسطه ورود شرکتها و برندهای خارجی به کشور تبدیل شد و همزمان با راهاندازی بخشی تحت عنوان «مشاوره راهبری صنعت نفت ایران» با ارتباطاتی که با مسؤولین وقت وزارت نفت و همچنین شرکتهای نفتی چندملیتی داشت، در این حوزه نیز به دلالی مشغول شد.
شکلگیری زنجیره مافیایی آتیه؛ از سبک زندگی تا نفت و گاز
انشعابات آتیه بهار از سال 79 یکی پس از دیگری با نامهای «آتیه برنانگر»، «آتیه پایدار»، «آتیه روشن» و «آتیه اینترنشنال» سر برآوردند؛ زنجیرهای از شرکتها که اعضای خانواده نمازی آنها را اداره میکنند. به عنوان مثال شرکت «آتیه روشن»بیشتر در حوزه آموزش و سبک زندگی فعالیتهای خود را متمرکز کرده است؛ از برگزاری کارگاههای "بهبود کیفیت زندگی" و "فرزندپروری" تا سایر زمینههای اجتماعی در دستورکار این شرکت قرار دارد.
در اینجا قصد ورود به ماهیت و محتوای این کلاسها و آنچه به عنوان سبک زندگی برای آموزش به خانوادهها در نظر گرفته شده است نداریم، اما تنها به یادآوری این نکته اکتفا میکنیم که جناب محمد باقر نمازی، بزرگ این خاندان، از جمله موافقان و ترویجکنندگان تحدید نسل و کاهش زاد و ولد در کشور بوده است و در این زمینه کارگاههای بسیاری را نیز برگزار یا در آنها شرکت کرده است. یکی از این موارد، تشکیل «انجمن تنظیم خانواده»در بوشهر با هدف اجرای برنامه فراگیر «تحدید نسل ایرانیان» بود.
همکاران گروه آتیه
شرکتهای اقماری گروه آتیه را فرزندان و بستگان باقر نمازی اداره میکنند. بابک و سیامک دو فرزند او هستند که اولی در هیئت مدیره این شرکتها حضور دارد و دیگری تا پیش از جدیشدن همکاریاش با نهادها و اندیشکدههای امنیتی آمریکا و تریتا پارسی، مدیر عامل گروه آتیه بود. «پری نمازی» (تصویر روبرو) برادرزاده باقر نمازی و همسرش «بیژن خواجهپور» به همراه خواهرش «شیوا خواجهپور» نیز در شرکتهای گروه آتیه در سمتهای مختلف در حال فعالیت هستند. فصل مشترک فعالیت شرکتهای گروه آتیه، رصد فضای داخل کشور در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... با هدف رسیدن به یک جمعبندی قابل ارائه به سازمانهای هدف است که تنها بخشی از این جامعه هدف (یا مشتریان) را شرکتهای تجاری و بنگاههای اقتصادی (ایرانی و بینالمللی) تشکیل میدهند. اما با توجه به ارتباط مستقیم خانواده نمازی با اندیشکدههای امنیتی و تصمیمساز آمریکایی، این احتمال مطرح میشود که ارزیابی جامعی از شرایط داخلی ایران برای استفاده در تحلیلهای بعدی این نهادها و استفاده در پروسه سیاستگذاریها، از این طریق فراهم میشود.
تصویر بابک و سیامک به همراه همسر باقر نمازی
درباره سابقه باقر نمازی در سطور بالا گفته شد و سیامک نمازی هم در سطور پیشرو معرفی خواهد شد. بابک نمازی چندان فعالیتی خارج از چارچوب گروه آتیه نداشته است، اما در همین چارچوب توانسته است با نفوذ به یکی از نهادهای مهم نظارتی کشور و با استفاده از ارتباط خوب و سنتی نمازیها با مهدی هاشمی، تدوین برخی از قوانین این نهاد از جمله قانون سرمایهگذاری خارجی آن را در دست بگیرند. این ارتباطات تا سال 88 ادامه داشت و در لایههای بالایی حوادث آن سال و کمکهای مالی و فکری به حامیان فتنه ادامه پیدا کرد. اما «بیژن خواجهپور» همسر پری نمازی از جمله بازداشتشدگان حوادث سال 88 است. او نیز در همکاری با تیم مهدی هاشمی در ایام پس از انتخابات قسمتی از مدیریت فتنه را از انگلیس بر عهده داشت. پس از فرار مهدی هاشمی از کشور، خواجهپور وارد ایران و بلافاصله هم بازداشت شد. البته این حلقه آنقدر نفوذ و قدرت داشتند که خیلی زود خواجهپور را آزاد و برای همیشه راهی ژنو کنند.
از راست: سیامک نمازی و تریتا پارسی در یکی از سفرهایشان به ایران
بیژن خواجهپور حالا در کنار فعالیت در باند مافیایی آتیه، در شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) و برخی اندیشکدههای تحت نفوذ حلقه مورد نظر، به تدوین استراتژیهای نفوذ در ایران و تحلیل مسائل کشور میپردازد. آخرین گزارش خواجهپور با عنوان «دستهای دراز- مشتهای باز: جهتدهی مجدد چشمانداز ایران فراتر از توافق هستهای» سال 2013 انجام گرفته و منتشر شده است که پیش از این با عنوان «هفت پروژه آمریکا برای نفوذ به ایران» در مشرق منتشر شده است.
بیژن خواجهپور در دادگاه متهمان حوادث 88
بیژن خواجهپور در شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک)
دولتشاهی به واسطه روابط و کانالهای خوبی که در وزارت نفت و شرکتهای تابعه دارد، مسؤول بولتنهای هفتگی گروه آتیه در حوزه صنعت نفت و گاز شده است و آخرین اخبار و اطلاعات را جمعآوری و در قالب بولتن و گزارش به ردههای بالاتر و حلقههای دیگر آتیه و همکارانشان ارائه میدهند تا مبنای تصمیمات و قراردادهای بعدی قرار گیرند.
دولتشاهی حالا در زمینه انرژی در کشور نظریهپردازی میکند و از جمله افرادی است که از حدود سالهای 84 و 85 بر آزادسازی قیمت بنزین تأکید داشت. با توجه بازگشت برخی از مدیران کارگزاران به وزارتخانهها و شرکتهای مرتبط با صنایع نفت و گاز کشور، به نظر میرسد آتیه بهار نیز آهنگ مشارکت و فعالیت خود در این حوزه را سرعت بخشیده است.
شرکتهای گروه آتیه بهار در پوششهایی که ذکر شد، واسطه و دلال حضور برندهای تجاری در ایران شدند؛ برندهای چون استات اویل، بریتیش پترولیوم، شل، گروه صنعتی کاترپیلار، تویوتا، کرایسلر، میتسوبیشی، هوندا، رنو، بی ام و، نوکیا، زیمنس، مواد غذایی تولید شرکت نستله، تتراپک و برندهای دخانیات آمریکایی تنها نمونههایی از دلالی گروه آتیه برای شرکتهای آمریکایی است. در نتیجه، گروه آتیه همزمان با نفوذ پیشبرد اهداف آموزشی در حوزههای خانواده، فرهنگ و اجتماع، در زمینه نفوذ اقتصادی نیز بیش از دو دهه سابقه فعالیت دارد و خود را به تنها کانال یا یکی از معدود کانالهای ورود شرکتهای خارجی به اقتصاد ایران تبدیل کرده است.
این پیوندها با حضور مدیران گروه آتیه در شرکتهای نفتی اروپایی و ورود این شرکتها با همراهی و همکاری نیروهایی در بدنه دولت و وزارت نفت وقت، به قراردادهای نفتی هم کشیده شد. به عنوان مثال «علی قزلباش» مدیر سابق گروه آتیه، مدیر شرکت نفت و گاز استات اویل نروژ است که در سال 98 و با روی کار آمدن وزیر نفت وقت، مسؤول قراردادهای نفتی ایران در لندن بود. قراردادهای کرسنت و استاتاویل که با رسوایی بینالمللی همراه شد و همچنان ادامه دارد، یکی از محصولات این مافیای ریشهدار است.
هم اکنون، رابطان و دلالان این گروه در شرکتهای نفتی منطقهای در دبی، عربستان و قطر هم مشغول به کار هستند که حضور فردی به نام «محمدي» در شرکت آرامکوی عربستان به عنوان مشاور ویژه و از مدیران منطقهای استاتاویل از جمله این افراد است. در شرکت آمریکایی مشهور و قدیمی هالیبرتون، بزرگترین شرکت دلال نفتی (وابسته به دیک چنی معاون جورج بوش) که در دبی و بیش از 70 کشور جهان فعالیت دارد هم یکی از نزدیکان خواجهپور و همکاران وی در گروه آتیه به نام «رامین لاکانی» مدیر منطقهای هالیبرتون در دبی است و با آتیه و شرکتهای اقماری آن در حوزه نفت و گاز کشور همکاری دارد. لاکانی سابقه همکاری با شرکت اگزون موبیل برادران راکفلر و شرکت نفت و گاز «شل» را نیز در کارنامه دارد زنجیره نفتی گروه آتیه و شرکتهای اقماری و پوششی آن متأسفانه در وزارت نفت و برخی دیگر از ادارات و نهادها هم ادامه دارد که خود گزارشی مفصل و مجزا میطلبد. اما به طور خلاصه باید گفت برنامه جدید وزارت نفت در نحوه تنظیم قراردادهای نفتی که در ماه جاری قرار بر رونمایی آن بود (و ابتدا برای رونمایی از آن در کنفرانسی در لندن برنامهریزی شده بود)، راه را برای پنهان ماندن فعالیتهای این گروه و عدم امکان بازرسی و نظارت هموار میکند.
این گروه شرکتهای موازی با نامهای دیگری نظیر ACG در دبی و ICG در فرانسه نیز در اختیار دارند و بطور کلی تمامی قراردادهای نفتی و سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در حوزه نفت و گاز، مستقیم یا غیرمستقیم از کانال گروه آتیه و شرکتهای اقماریاش عبور میکند.
«محمد منظرپور» دیگر همکار گروه آتیه بود. منظرپور پیشتر از سال 2002 وارد بیبیسی فارسی شد و سردبیر منطقهای این شبکه در آمریکا و سه سال هم در سرزمینهای اشغالی بود. با انتقادات شبکه «صدای آمریکا» از مجموعه لابی نایاک و تریتا پارسی، این لابی توانست با نفوذی که در کنگره دارد و ارسال گزارشهایی از علمکرد ضعیف این شبکه، ضمن قطع همکاری صدای آمریکا با برخی از کارشناسان ضدانقلاب (و هم زمان ضد نایاکی که این گروه را حامی حکومت ایران میخواندند)، سردبیر آن را نیز تغییر دهد و مهره مورد نظر خود یعنی محمد منظرپور را به سردبیری این پایگاه رسانهای در آمریکا برساند.
این پیوندها با حضور مدیران گروه آتیه در شرکتهای نفتی اروپایی و ورود این شرکتها با همراهی و همکاری نیروهایی در بدنه دولت و وزارت نفت وقت، به قراردادهای نفتی هم کشیده شد. به عنوان مثال «علی قزلباش» مدیر سابق گروه آتیه، مدیر شرکت نفت و گاز استات اویل نروژ است که در سال 98 و با روی کار آمدن وزیر نفت وقت، مسؤول قراردادهای نفتی ایران در لندن بود. قراردادهای کرسنت و استاتاویل که با رسوایی بینالمللی همراه شد و همچنان ادامه دارد، یکی از محصولات این مافیای ریشهدار است.
هم اکنون، رابطان و دلالان این گروه در شرکتهای نفتی منطقهای در دبی، عربستان و قطر هم مشغول به کار هستند که حضور فردی به نام «محمدي» در شرکت آرامکوی عربستان به عنوان مشاور ویژه و از مدیران منطقهای استاتاویل از جمله این افراد است. در شرکت آمریکایی مشهور و قدیمی هالیبرتون، بزرگترین شرکت دلال نفتی (وابسته به دیک چنی معاون جورج بوش) که در دبی و بیش از 70 کشور جهان فعالیت دارد هم یکی از نزدیکان خواجهپور و همکاران وی در گروه آتیه به نام «رامین لاکانی» مدیر منطقهای هالیبرتون در دبی است و با آتیه و شرکتهای اقماری آن در حوزه نفت و گاز کشور همکاری دارد. لاکانی سابقه همکاری با شرکت اگزون موبیل برادران راکفلر و شرکت نفت و گاز «شل» را نیز در کارنامه دارد زنجیره نفتی گروه آتیه و شرکتهای اقماری و پوششی آن متأسفانه در وزارت نفت و برخی دیگر از ادارات و نهادها هم ادامه دارد که خود گزارشی مفصل و مجزا میطلبد. اما به طور خلاصه باید گفت برنامه جدید وزارت نفت در نحوه تنظیم قراردادهای نفتی که در ماه جاری قرار بر رونمایی آن بود (و ابتدا برای رونمایی از آن در کنفرانسی در لندن برنامهریزی شده بود)، راه را برای پنهان ماندن فعالیتهای این گروه و عدم امکان بازرسی و نظارت هموار میکند.
این گروه شرکتهای موازی با نامهای دیگری نظیر ACG در دبی و ICG در فرانسه نیز در اختیار دارند و بطور کلی تمامی قراردادهای نفتی و سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در حوزه نفت و گاز، مستقیم یا غیرمستقیم از کانال گروه آتیه و شرکتهای اقماریاش عبور میکند.
«محمد منظرپور» دیگر همکار گروه آتیه بود. منظرپور پیشتر از سال 2002 وارد بیبیسی فارسی شد و سردبیر منطقهای این شبکه در آمریکا و سه سال هم در سرزمینهای اشغالی بود. با انتقادات شبکه «صدای آمریکا» از مجموعه لابی نایاک و تریتا پارسی، این لابی توانست با نفوذی که در کنگره دارد و ارسال گزارشهایی از علمکرد ضعیف این شبکه، ضمن قطع همکاری صدای آمریکا با برخی از کارشناسان ضدانقلاب (و هم زمان ضد نایاکی که این گروه را حامی حکومت ایران میخواندند)، سردبیر آن را نیز تغییر دهد و مهره مورد نظر خود یعنی محمد منظرپور را به سردبیری این پایگاه رسانهای در آمریکا برساند.
محمد منظرپور در قدس اشغالی - سردبیر فعلی صدای آمریکا
سیامک نمازی؛ نفوذی در لباس حامی منافع ایران
پسر ارشد باقر نمازی تقریبا بیشترین مسؤولیتها را در گروه آتیه و زنجیره گستردهای از روابط سیاسی-امنیتی و اقتصادی با نهادهای مختلف در آمریکا، اروپا و منطقه داشته است. درباره گروه آتیه به تفصیل گفته شد و نامهای دخیل در این گروه مافیایی هم کم و بیش ذکر شد. اما سیامک نمازی را باید شاهمهره این حلقه دانست. ما در اینجا و در این نوشتار محدود، به برخی از این حلقهها اشاره خواهیم کرد که اتصال آنها به هم تنها بخشی از عمق نفوذ و قدرت این گروه را آشکار میکند.
سیامک نمازی و محسن کدیور
سیامک نمازی پس بازگشت پدرش به ایران کار را با بیژن خواجهپور در گروه آتیه آغاز کرد و عضو هیئت مدیره این گروه بود تا اولین دیدارش با تریتا پارسی در سال 1996 و اولین کار مشترک با پارسی که در سال 1999 (1378 و در ایام فتنه 18 تیر آن سال) با ارائه طرحی مشترک در کنفرانسی در قبرس برای تأسیس سازمانی با هدف تأثیرگذاری بر سیاستهای ایران و آمریکا آغاز شد و به تشکیل «شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) NIAC» منجر شد. تریتا پارسی تا نزدیک به 10 سال و سال 88 گزارشهایی برای شرکت آتیه بهار تهیه میکرد.
سیامک نمازی در سال 74 با وزارت مسکن و شهرسازی وقت مشغول همکاری بود. چهار سال بعد در واشنگتن شرکتهایی به سبک گروه آتیه و در امتداد آن تأسیس کرد. شرکت «آذر انرژی» به مدیریت بیژن خواجهپور نیز یکی از این شرکتهاست.
درباره فعالیتهای نایاک، تریتا پارسی و سیامک نمازی گفتنی بسیار است و در مطالب بسیاری به آن پرداخته شده است. در اینجا تنها به برخی از مهمترین فعالیتها و ارتباطات نمازی اشاره گذرا خواهد شد.
سیامک نمازی
بیژن خواجهپور و همکارانش اتاقفکر ویلسون را به عنوان یکی از بازوهای سیاسی باند نمازی، در واشنگتن راهاندازی کردند
اقدامات براندازی و تغییر رژیم
شورای ملی ایرانیان آمریکا در ایام پس از انتخابات 88 یکی از پایگاههای عمده در برگزاری نشستها در حمایت از جریان اغتشاشگر و فتنهگر بود. جلسات این شورا با حضور تئوریسینهای براندازی و چهرههای ضدانقلاب برگزار میشد و خروجیهایی هم از طریق اندیشکدههای تحت امر این گروه، به عنوان تحلیل و آیندهپژوهی شرایط ایران پس از انتخابات منتشر میشد. به اعتقاد تریتا پارسی، مسیر تغییر در ایران، مسیر «دموکراتیک» و «نرم» است و جنگ فایدهای ندارد!
همزمان، همکاران گروه آتیه در خارج از کشور، توانستند به رسانههای ضدایرانی و ضدانقلاب نظیر رادیو فردا، صدای آمریکا و بیبیسی فارسی هم وارد شوند که در یک مورد در سطح سردبیر یکی از این رسانهها بود. همچنین گروه آتیه از طریق شورای ملی ایرانیان آمریکا با ایرانیان حاضر در شورای امنیت ملی کاخ سفید نظیر «سحر نوروز زاده» که به عنوان گزارشنویس نایاک و دستیار سیامک نمازی و «رضا مرعشی» از کارمندان نایاک نیز در ارتباط بودهاند که بدین ترتیب ارتباطات ارگانیک این گروه به جز کنگره، به دولت آمریکا نیز بسط پیدا کرد. سحر نوروز زاده هم اکنون مدیر بخش ایران شورای امنیت ملی کاخ سفید است.
تریتا پارسی و همکارش رضا مرعشی در کنار «آن کوری» خبرنگار آمریکایی
اعضای این گروه مافیایی - که نامی جز «مافیا» نمیتواند به خوبی گستردگی و عمق فعالیتها و نفوذ آنان را تشریح کند - در دوران مذاکرات هستهای هم همواره در حاشیه با تیم مذاکرهکننده ایران در رفت و آمد بودند؛ یا به عبارت صحیحتر میان تیم مذاکرهکننده ایرانی و آمریکایی در رفت و آمد بودند. «هومن مجد» خبرنگار کهنه کار مرد هزار چهره مذاکراتی و همکار قدیمی نایاک و گروه آتیه، در کنار تریتا پارسی همواره در راهروها و بیرون اتاق مذاکرات با برخی اعضای تیم ایرانی دیده میشدند. البته در یک مورد علنا هومن مجد به اقامتگاه وزیر خارجه کشورمان و بالکن معروف هتل رفت و با وی عکس یادگاری هم گرفت. البته این ارتباطات، تازه نیست به دوران حضور محمد جواد ظریف در سازمان ملل و آمریکا بازمیگردد.
تریتا پارسی در حال مصاحبه با رسانهها در ژنو، محل برگزاری مذاکرات هستهای
تریتا پارسی در حال مصاحبه با رسانهها در ژنو، محل برگزاری مذاکرات هستهای
تریتا پارسی و هومن مجد در وین محل برگزاری دور نهایی مذاکرات
تریتا پارسی
عکس هومن مجد از اقامتگاه خصوصی ظریف در وین
نفوذی نایاک و مافیای آتیه در مذاکرات
سیامک نمازی، گروه آتیه و دهها شرکت اقماری این گروه با حمایت سیاسی نهادهای مستقر در واشنگتن، همچنان در ایران و چندین کشور جهان به فعالیت همزمان خود ادامه میدهند: توصیه به تحریم و تشدید تحریمهای ایران، بهرهگیری از فرصت تحریمهای اقتصادی و کاسبی تحریم با نفوذ در صنایع حیاتی کشور از جمله نفت و گاز، دلالی سیاسی میان ایران و آمریکا برای باز کردن روزنههای نفوذ و بسترسازی اقدامات براندازانه و تغییر «نرم» با حمایت سیاسی از معارضان، تحریمها و فشارهای حقوق بشری و فعالیتهای فرهنگی در حوزه سبک زندگی و خانواده.
محمد باقر نمازی هم چند روز پیش هنگام ورود به کشور، بازداشت شد. حالا دو شاه مهره نفوذ آمریکا و انگلیس در ساختار کشور به دام افتادهاند و باید منتظر ماند و دید آمریکاییها چند میلیارد دلار برای آزادی آنها پیشنهاد میدهند.