گروه بینالملل مشرق- خلاصه گزارش: وقتی حرف از تلاش برای ایجاد یک انقلاب رنگی در ایران پس از انتخابات سال 1388 به میان میآید، برخی تصور میکنند که این صحبتها از توهم توطئه نشأت گرفته و حاصل طرز تفکری است که هر مشکلی را در کشور به یک دشمن خارجی نسبت میدهد. با این حال، اگر در ریشههای فتنه 88 و بسیاری از کجرویهای سیاسی دیگر در کشور تأمل کنیم، دست عناصر خارجی به شیوههای مختلف در آنها نمایان میشود.
سازمانهای «مردمنهاد» زیادی در آمریکا هستند که به ظاهر هدفی جز گسترش دموکراسی، مبارزه با تروریسم، و حمایت از مردم مظلوم در مقابل دولتهای ظالم ندارند. با این وجود، اینکه این سازمانها تا چه اندازه به حرفهایی که میزنند عمل میکنند، شاید از طریق نظرسنجیهایی که برگزار میکنند و گزارشهایی که مینویسند خیلی قابلتشخیص نباشد، بلکه باید از اهداف پشت پردهای خبر داشت که اغلب از زمان تأسیس در دل این سازمانها نهادینه شده است.
«ایران کودکآزاری را قانونی کرد.»
تیتر «آواز» درباره یکی از مصوبههای مجلس ایران
در دنیایی که مهمترین عامل در شکلدهی افکار عمومیِ مردم رسانه است، هر کس رسانه را کنترل کند، میتواند مردم را هم کنترل کند و آنها را فریب دهد. این دقیقاً همان کاری است که سازمانهای «بشردوست» و کمپینهای مردمنهاد بیشماری در دنیا برای انجام آن طراحی شدهاند. «آواز» تنها یکی از این سازمانهاست که به ادعای خودش «دهها میلیون نفر» را در سراسر دنیا فریفته است.
از جمله فعالیتهای «آواز»، دخالت این سازمان در امور داخلی ایران از طریق راهاندازی تومارهای مختلف به صورت آنلاین و تشویق مردم به امضای آنها برای فشار مستقیم به دولت ایران و یا تحت فشار گذاشتن سازمانهای بینالمللی با هدف انتقاد از دولت ایران است. اینگونه دخالتها از انتقاد به اجرای حکم اعدام در ایران گرفته تا اعتراض به قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و البته تقاضای رهایی معارضان و معاندان از زندان میشود.
«آواز» از قول مردم ایران از اعضای جنبش عدم تعهد و کشورهای عضو
سازمان ملل میخواهد، تا زمانی که سرکوب در ایران ادامه دارد،
هیچ دولتی را در این کشور به رسمیت نشناسند
گروه بینالملل مشرق- «آواز» یکی
از بزرگترین سازمانهای غیردولتی جهان است اما احتمالاً شما هم مانند مردم
آمریکا هرگز چیزی درباره آن نشنیدهاید. این سازمان[1] یک «سازمان اکتیویستی آنلاین»
عظیم است که ادعا میکند هدفش ترویج آزادی و دموکراسی در سراسر جهان با استفاده از
روشهای مختلف و در راستای آرمانهای گوناگون است. این گروه مدعی است که در 194 کشور دنیا، 42 میلیون عضو دارد؛ از جمله 42,157 عضو در ایران.
«آواز» در وبسایت رسمی خود مینویسد که مأموریتش از زمان تأسیس در سال 2007 میلادی، «سازماندهی شهروندان همه کشورها برای از بین بردن شکاف بین جهانی است که در آن زندگی میکنیم و جهانی که اکثر مردم در همه جا میخواهند در آن زندگی کنند.» و توضیح میدهد: «مدل سازماندهی اینترنتی ما این امکان را فراهم میکند تا هزاران فعالیت فردی، اگرچه کوچک، به سرعت تبدیل به یک نیروی جمعی قدرتمند شود[2].»
در ادامه توضیحات وبسایت «آواز» میخوانیم: «آواز به 15 زبان کمپین میکند؛ تیم اصلیاش در هر شش قاره حضور دارند؛ و هزاران داوطلب هم به آن کمک میکنند. ما اقدام به امضای طومار، تأمین بودجه برنامههای رسانهای و اقدامات مستقیم، ارسال ایمیل، برقراری تماس و لابیگری در دولتها، و سازماندهی تظاهرات و رویدادهای «آفلاین» میکنیم تا مطمئن شویم که دیدگاهها و ارزشهای مردم جهان، اساس تصمیماتی قرار میگیرد که روی همه ما تأثیر میگذارند.»
درباره استفاده از پهپادهای ایرانی یا روسی در سوریه - دانلود
اگرچه اهداف اعلام شده «آواز» ممکن است از نظر بسیاری از مخاطبان عجیب به نظر برسد، اما هر کس تعداد انقلابهای به اصطلاح «مردمی» در شرق اروپا و خاورمیانه را بداند، احتمالاً ادبیات وبسایت «آواز» برایش یادآور انقلابهای رنگی است که آتششان طی هفت سال گذشته جهان را سوزانده است.
واقعیت این است که «آواز»، خود بخشی از دستگاه انقلابهای رنگی است و ظاهراً برای تأسیس در سال 2007 از «بنیادهای جامعه باز[3]» «جورج سوروس» بودجه دریافت کرده است. «آواز» توسط دو نهاد «رس پابلیکا[4]» و «موو آن[5]» تأسیس شد[6]، دو سازمانی که تحت حمایت مالی سوروس[7] تلاش میکنند جناح چپ آمریکا را به حمایت از نظریهها و اقدامات بنیادهای جامعه باز متقاعد کنند.
«آواز» میگوید در ایران 42,157 عضو دارد
مدیران «آواز»
تعدادی از بنیانگذاران و اعضای هیأت مدیره «آواز» نیز ارتباط نزدیکی با بنیادهای جامعه باز سوروس دارند؛ به عنوان مثال، «الی پاریسر»، هم عضو هیأت مدیره بنیادهای جامعه باز[8] و عضو برنامههای «جامعه باز آمریکا»ست و هم عضو «موو آن». «پدرو آبراموفای» نیز مدیر منطقهای آمریکای لاتین و کارائیب در بنیادهای جامعه باز[9]، مدیر برنامههای آمریکای لاتین در بنیادهای جامعه باز، و مدیر کمپینهای «آواز» است. ارتباط میان برخی از بنیانگذاران «آواز» را میتوان به شکل خلاصه کرد:
«ریکن پاتل[10]»: مدیرعامل «رس پابلیکا» و رئیس/مدیرعامل «آواز»
«الی پاریسر[11]»: مدیرعامل «موو آن»، رئیس هیأت مدیره «آواز»، و عضو هیأت مشاوره «رس پابلیکا»
«تام پریلو[12]»: نماینده سابق ویرجینیا در کنگره آمریکا، از مؤسسان «رس پابلیکا»، و از شرکای قدیمی «ریکن پاتل» در امور اکتیویستی.
«بن برندزل[13]»: مدیر سابق «موو آن» در امور اکتیویستی، مدیر کمپینهای «رسانه نوین» و جمعآوری کمک در برنامه «سازماندهی برای آمریکا»ی باراک اوباما.
«الی پاریسر» از اعضای کلیدی «آواز»، «موو آن»، و «رس پابلیکا»ست
طبق معمول سازمانهای غیردولتی آمریکایی، «آواز» هم بهرغم لفاظیهای دائم درباره «حقوق بشر»، «آزادی» و «دموکراسی»، علناً از خشونت، جنگ و امپریالیسم پشتیبانی کرده است. سال 2011، «آواز» صدای خود را تا جایی که میتوانست بلند کرد[14] و از اتحادیه اروپا، ناتو، سازمان ملل و دیگر بازیگران خواست تا «سرکوب خشونتآمیز» غیرنظامیان در لیبی را متوقف کنند؛ که ترجمهاش این بود: اتحادیه اروپا، ناتو، سازمان ملل و دیگر بازیگران به داد جهادیهایی برسند که علیه دولت و مردم لیبی رها شدهاند تا «معمر القذافی» را در راستای منافع اعضای ناتو سرنگون کنند.
پروپاگاندای «آواز» علیه سوریه
«آواز» خیلی زود مسئله سوریه را هم در دستور کار قرار داد[15]. دولت بشار اسد، مورد بعدی در لیست اقدام ناتو برای از بین بردن دولتهایی بود که با غرب، سر سازگاری نداشتند. یک نمونه از مطالبی که «آواز» به طور منظم درباره سوریه منتشر میکرد، در زیر آمده است. این مطلب با هدف جلب حمایت مردمی برای برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه منتشر شده است:
«چهقدر الهامبخش! بیش از یک میلیون نفر در سراسر جهان به کمپینی پیوستهاند که خواهان حفاظت از غیرنظامیان سوریه است. نظرسنجی «آواز» نشان میدهد اکثر آمریکاییها از برقراری یک منطقه پرواز ممنوع هدفمند برای نجات جان مردم حمایت میکنند. اکنون کنگره آمریکا و سازمان ملل در حال بحث درباره این هستند که چگونه از غیرنظامیان سوری محافظت کنند؛ بیایید به فشارهایمان برای حفظ جان مردم ادامه دهیم!»
کمپین دفاع «آواز» از «محمدعلی طاهری»
رئیس فرقه انحرافی عرفان کیهانی
در ادامه این مطلب، تلاش «آواز» برای گام برداشتن در جهت منافع آمریکا و ناتو به وضوح نمایان میشود: «نیروی هوایی سوریه مدتی پیش بمبهای شیمیایی مبتنی بر گاز کلر را بر سر کودکان ریخت. بدنهای کوچک آنها روی برانکارهای بیمارستان تقلا میکرد تا نفس بکشد. پزشکان در حالی که جلوی اشکهایشان را میگرفتند کودکانی را نظاره میکردند که خفه میشدند و میمردند... اما امروز فرصتی به وجود آمده تا این کشتارها با بمبهای بشکهای را با برقراری منطقه پرواز ممنوع هدفمند، متوقف کنیم!»
کمپین حمایت «آواز» از حضور زنان در ورزشگاههای ایران
آنچه بدیهی است اینکه مطلب بالا با هدفی جز متقاعد کردن مردم به پشتیبانی از «منطقه پرواز ممنوع» در سوریه نوشته نشده است، اما آنچه همه مردم نمیدانند این است که برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه یعنی حمله نظامی مستقیم به این کشور بر اساس مدلی که لیبی را نابود کرد. این مطلب را نه کارشناسان ژئوپلتیک یا نظامی، بلکه ژنرالهای عالیرتبه آمریکا میگویند.
ژنرال «کارتر هام» بازنشسته ارتش آمریکا، در خصوص اهداف و پیامدهای برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه توضیح میدهد[16]: «ما باید در این مورد بیپرده صحبت کنیم. این کار اولاً مستلزم کشتن تعداد زیادی از مردم [سوریه] و از بین بردن دفاع هوایی سوریه و کسانی است که کنترل این سیستمها را به عهده دارند. سپس باید نیروی هوایی سوریه را از بین ببریم؛ ترجیحاً روی زمین، اما اگر لازم شد، در هوا. این عملیات یک اقدام خشونتآمیز است که منجر به تلفات زیاد [از میان سوریها] و افزایش خطر برای پرسنل خود ما میشود.» ژنرال «فیلیپ بریدلاو» هم همین توضیحات را تکرار میکند[17].
ادعای دیگر «آواز» که کاملاً دروغ است، استفاده نیروهای بشار اسد از سلاحهای شیمیایی در سوریه علیه غیرنظامیان است. ارتش سوریه به جز در رسانههای جریان اصلی و اذهان عمومی فریبخورده کشورهای غربی، هرگز محکوم به استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه مردم این کشور نشده است. بعکس، هرگونه حمله شیمیایی در سوریه[18]، دیر یا زود به تروریستهایی نسبت داده شده است[19] که تحت حمایت غرب علیه دولت سوریه میجنگند.
حملات شیمیایی در سوریه را تروریستهای تحت حمایت غرب انجام دادهاند
«آواز» علاوه بر تلاش برای روانه کردن «پناهندگان سوری» به سوی انگلیس[20]، «درخواستهای کمک[21]» مشکوکی را از حمص منتشر کرده است که نشاندهنده موضع مردم سوریه نیستند. اگرچه بسیاری از مردم سوریه به شدت از جنگی که نتیجه سیاستهای بیثباتکننده غربی است، خسته و وحشتزده هستند، اما بر خلاف آنچه «آواز» تلاش میکند نشان دهد، اکثریت قریب به اتفاق مردم سوریه[22] از دولت خود حمایت میکنند و از «وحشیهای تحت حمایت غرب» که با تجاوز به زنان و بریدن سر مردان سوری کار خود را در این کشور پیش میبرند، متنفر هستند.
«آواز» صرفاً در ابعاد تبلیغاتیِ جنگ علیه حاکمیت ملی و مردم کشورهایی دخیل نیست که مقابل سلطه انگلیس و آمریکا مقاومت میکنند، بلکه درگیری مستقیم و میدانی نیز در این کشورها، به ویژه در سوریه، دارد و تلاش میکند انقلاب رنگی را در قالب به اصطلاح «بهار عربی» و اشکال دیگر «اکتیویسم سوری» (بخوانید: تروریسم با بودجه و پشتیبانی غرب، شورای همکاری خلیج فارس، ناتو و اسرائیل) در این کشور ترویج کند.
نقش «آواز» در بیثباتی سوریه
«آواز» نه تنها ابزاری مفید برای پروپاگاندای آنلاین در حمایت از تروریستها و کودتاچیان انقلابهای رنگی در خاورمیانه (مانند سوریه) و غرب (مانند اوکراین) بود، بلکه اقدام به حمایتهای عملی و میدانی در زمینه تأمین تجهیزات و امکانات فنی، ارائه آموزشهای مرتبط با پروپاگاندا و فناوری، و حتی تهیه تجهیزات پزشکی نیز برای تروریستها میکرد. این نقش آنقدر برجسته بود که گاردین نیز طی مقالهای با عنوان «آواز به خاطر نقش محوری در جنبش اعتراضی سوریه زیر سؤال است» اینگونه مینویسد[23]:
«آواز پس از آنکه اولین نشانههای یک جنبش نوپای اعتراضی در سوریه را تشخیص داد، تیمی از سازماندهندگان را به لبنان فرستاد. سپس با فعالان سوری در داخل این کشور تماس برقرار کرد و میانجیهایی را استخدام نمود؛ به ویژه «وسام طریف» از رهبران برجسته طرفدار دموکراسی در سوریه که مرتباً توسط خبرنگاران و دیپلماتهای ارشد غربی با وی مشورت میشود.»
حمایت «وسام طریف» از «انقلاب» در سوریه و لبنان در صفحه فیسبوکش
گاردین ادامه میدهد: «دخالت آواز در بهار عربی سوریه، پای این گروه را بیشتر و بیشتر به جنگ داخلی در این کشور باز کرد، تا جایی که «آواز» تجهیزات ارتباطی از جمله تلفنهای ماهوارهای و امکانات اتصال به اینترنت موسوم به BGAN به ارزش صدها هزار دلار را در اختیار معترضانی قرار داد که این تجهیزات، راه ارتباطشان با دنیای خارج شد... با این حال، همانطور که درگیریهای قبلی در تونس و لیبی نشان داده بود، تجهیزات به تنهایی کافی نبود؛ معترضان باید نحوه استفاده از آنها را هم میدانستند. بنابراین «آواز» مربیان خود را به سوریه فرستاد تا چگونگی استفاده از گوشیهای هوشمند و همچنین نکات پایه درباره «خبرنگاری شهروندی» را به معترضان آموزش بدهند.»
نویسنده گاردین همچنین توضیح میدهد: «ارسال تجهیزات به مناطق درگیری در سوریه مستلزم باز کردن مسیرهای قاچاق در سراسر مرز این کشور و به درون کانونهای درگیری مانند حمص بود که مرحله بعدی دخالتهای آواز در سوریه را کلید زد. با باز شدن مسیرهای قاچاق، «آواز» توانست در کنار تجهیز معارضان سوری، مقداری کیسه خون، واکسن کزاز، تجهیزات تنفسی و دیگر لوازم پزشکی به ارزش دو میلیون دلار نیز به داخل سوریه منتقل کند. «آواز» همچنین 34 خبرنگار بینالمللی را نیز به شکل قاچاقی به مناطق بحرانی سوریه منتقل کرد.»
در نتیجه این فعالیتهای به ظاهر انساندوستانه بود که «آواز» توانست عضو باند «بشردوست»های خائن از جمله «پزشکان بدون مرز[24]»، «کلاهسفیدها[25]»، «دیدهبان حقوق بشر[26]»، و حتی «سازمان عفو بینالملل[27]» شود.
«کلاهسفیدها» یکی از گروههایی است که در بحران سوریه
و به بهانه کمکهای بشردوستانه دخالت میکند
هشتپای انقلابهای رنگی
«آواز» تنها یکی از پاهای هشتپای انقلابهای رنگی است که پول جورج سوروس، وزارت خارجه آمریکا و سیا از یک سو و بودجه دیگر کشورهای عضو ناتو از سوی دیگر، آن را زنده نگه داشته است. پایگاه اینترنتی این گروه صرفاً مکانی برای گردهمایی فریبخوردگان و سادهلوحانی است که به هر دلیلی از حکومت فعلی در یک کشور ناراضی هستند. سپس این سازمان از مردم فریبخورده سوءاستفاده میکند تا دولت هدف را سرنگون و نظامی را جایگزین آن کند که تقریباً همیشه بدتر از دولت سرنگونشده است.
سازمانهای غیردولتی بیشماری در سوریه و تقریباً تمام کشورهای دیگر دنیا هستند که هدف از تأسیسشان، پیگیری انقلاب رنگی بوده است. هر روز هم به تعداد این سازمانها افزوده میشود. بنابراین رسوا کردن تکتک این سازمانها به خودی خود ممکن نیست، بلکه باید روشی را درک کرد که انقلابهای رنگی و جنبشهای به ظاهر مردمی با استفاده از آنها ایجاد میشوند. تنها با درک ماهیت انقلابهای رنگی و سیاستهای بیثباتکننده غرب است که میتوان از بروز فجایعی مانند بحران سوریه در آینده جلوگیری کرد.
[3] Open Society Foundation
[4] Res Publica
[5] Moveon.org
[13] Organizing for America (OFA)
[27] The Empire’s War Against Burundi: War Propaganda in Preparation for an R2P "Humanitarian Intervention” Link