کد خبر 672360
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۵

شوک شکست سهمگین تروریست‌ها در حلب شرقی و آثار روانی و امنیتی آن برای مرحله پس از حلب، بخش قابل توجهی از تروریست‌ها و حامیان پروژه تروریسم تکفیری در سوریه را مجبور کرده تا این بار بدون پیش‌شرط آماده‌ مذاکره سیاسی در آستانه باشند.

به گزارش مشرق،‌ هادی محمدی تحلیلگر بین الملل نوشت: در مذاکرات سه‌جانبه مسکو بین روسیه، ایران و ترکیه دو سطح تحلیل وجود دارد:

اول اینکه هر یک از سه بازیگر مهم در بحران سوریه، ملاحظات "فرا سوریه" را در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مدنظر قرار داده و از طریق نوع نقش‌آفرینی در بحران سوریه و توافق مسکو، به دنبال تحکیم پتانسیل‌های خود در خارج پرونده سوریه است.
 
روسیه در چارچوب راهبردهای سیاست خارجی و امنیتی خود،‌سه مقوله؛‌"ارتقاء جایگاه خود در نظام بین‌المللی به عنوان یک ابرقدرت"،‌ "مدیریت رفتار آمریکا و موازنه‌سازی در قبال تهدیدات آن"، ظرفیت‌سازی برای گسترش و احیای حضور و نفوذ ژئوپلتیکی در غرب آسیا و دیگر نقاط و پرونده‌های بحرانی جهانی است.

ترکیه برای ترمیم اوضاع امنیت داخلی و اقتصاد ملی و بازتعریف ظرفیت‌های خود برای تعامل با غرب و آمریکا و خروج از رویکردهای جمع جبری صفر در سوریه و ارتقاء نقش منطقه‌ای، نقش‌آفرینی می‌کند. هر دو بازیگر یاد شده صرفا از دیپلماسی تک بعدی سیاسی و یا نظامی بهره نمی‌گیرند و کلیه ابزارهای دیپلماسی آشکار و پنهان و دیگر ظرفیت‌های خود را بکار گرفته‌اند.
 
این شاخص کارکردی از سوی دیپلماسی رسمی ایران و دیگر بازوهای اقتصادی و بازرگانی و اطلاعاتی به طور کامل مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و هماهنگ با دیپلماسی امنیتی و نظامی به پیش نمی‌رود که ناشی از رسوب دیدگاه‌های ناهماهنگ،‌ آرزوهای آنسوی اقیانوس‌ها و استانداردهای جناحی است. به همین دلیل دیپلماسی امنیتی و نظامی مسئولیت‌های بیشتری را عهده‌دار شده است.

دوم اینکه سه بازیگر در یک طرح روشن که بیانیه آن منتشر شد، تقسیم نقش و بازیگری کرده‌اند و برای یک پروسه جدید در بحران سوریه وارد میدان شده‌اند.  شاید برخی پارامترها و متغیرهای مرتبط با تروریست‌ها و یا رویکرد بازیگران حامی آنها که از بحران سوریه و توافق اخیر بی‌بهره مانده‌اند،‌در تخریب و تلاش برای کاستن سطح دستاوردهای این پروسه دست به کار شوند و اثرگذاری کنند که در این صورت، پروسه جدید را باید "مرحله‌ای" و دارای یک عمر قابل پیش‌بینی ارزیابی کرد.

شرایط میدانی و شوک شکست سهمگین تروریست‌ها در حلب شرقی و آثار روانی و امنیتی آن برای مرحله پس از حلب، بخش قابل توجهی از تروریست‌ها و یا حامیان پروژه تروریسم تکفیری در سوریه را مجبور کرده تا این بار بدون پیش‌شرط آماده‌ مذاکره سیاسی در آستانه باشند.

ترک‌ها که پیش‌ قسط رشوه‌های مالی و سیاسی را قبلا از قطر و عربستان دریافت کرده، برای آماده کردن تروریست‌ها در مسئله آتش‌بس، گاهی مواضع خارج از نرم و توافقات اتخاذ می‌کند تا از قطر و عربستان منزوی شده در این پروسه دلجویی کند و شانس دریافت قسط های مالی رشوه‌های بعدی را از دست ندهد.

نکته مهم این است که ترکیه باید به تعهدات مرتبط با جداسازی تروریست‌ها و ضرورت مبارزه با تروریسم،‌ چه با داعش و چه با النصره و گروه‌های هم‌پیمان آن پایبند باشد. این یعنی اگر مبارزه با داعش را در شمال حلب برای کسب یک کارت سرزمینی در اولویت قرار داده ولی نمی‌تواند نسبت به قطع مسیرهای پشتیبانی از النصره و بیشتر هم‌پیمانان آن در استان ادلب بی‌تفاوت باشد.

این یک مطالبه جدی از سوی روسیه و ایران خواهد بود و نمی‌تواند این تعهد را منافقانه به اجرا بگذارد. اجرای سیاست یک بام و دو هوا، ترکیه را رسواتر از قبل خواهد کرد و بی‌اعتمادی به اجرای تعهدات حاکمیت ترکیه را افزایش می‌دهد. ترکیه نمی‌تواند در شمال حلب به بهانه مبارزه با داعش به اشغال اراضی بپردازد ولی در شمال عراق برای نجات دسته‌جات داعشی در موصل و یا سنجار وارد عمل شود و یا فضای آموزش دانشکده‌های نظامی و امنیتی و رسانه های حکومتی و مواضع رسمی مقامات ترک، مروج اندیشه‌ و تفکر تکفیری، وهابی و داعشی و القاعده و تروریستی باشد.

زمانی نقش ترکیه در سوریه سازنده خواهد بود و با عنوان مبارزه با تروریسم تکفیری همسان خواهد بود که به تعهدات مسکو عمل نموده و حضور نظامی غیر قانونی و مشکوک خود را با اجازه دولت قانونی سوریه، مشروع نماید.

طرح آتش‌بس که از نیمه شب پنج‌شنبه و آغاز روز جمعه اجرایی می‌شود، توسط مقامات امنیتی و نظامی ترکیه در مذاکره با تروریست‌ها آشنا، با سختی به نتیجه رسید. چرا که توجیه تروریست‌ها، جداسازی آنها و تأکید بر ضرورت مشارکت آنها در مبارزه با داعش و النصره و بقیه هم‌پیمانان آنها کار دشواری است که بر خلاف سیاست حمایتی گذشته باید به نتیجه برسد.

کاملا روشن است که اصلی‌ترین ظرفیت گروه‌های تروریستی در داعش و النصره و هم‌پیمانان آن است و عده و عده آنها در بهترین شرایط به یک سوم توان رزمی تروریست‌های یاد شده می‌رسد. یعنی هم تروریست‌های اصلی و هم حامیان خارجی آنها از تلاش ترکیه و رویکرد جدید آن ناراضی شده و فشار خواهند آورد. وقتی اردوغان در مواضع رسمی از نقش ارتباطی و حمایتی آمریکا و اروپا از تروریسم تکفیری سخن می‌گوید و شاید وارد افشاگری هم بشود.
 
روشن است که فشارهای پنهان آنها، این مواضع را تولید کرده است. اگر ترکیه در اجرای تعهدات خود برای مبارزه با تروریسم نفاق سیاسی و عملی نداشته باشد، می‌توان انتظار داشت که قطر و عربستان هم نسبت به مقامات ترکیه مسئله‌دار شوند، که آثار راهبردی به جای نمی‌گذارد. به قول وزیر دفاع روسیه، تحویل سلاح‌های پیشرفته به تروریست‌های النصره، یک اقدام خطرناک و تهدیدکننده است ولی مجوز جدیدی است تا تروریست‌ها با شدت بیشتری سرکوب شوند.

حاصل طرح آتش‌بس، چه اینکه یک پروسه طولانی و یا یک پروسه مرحله‌ای باشد، این است که مبارزه با تروریسم با هزینه کمتر و با سرعت بیشتری به پیش می‌رود و در درون تیم حمایت‌گر از تروریست‌های تکفیری، واگرایی را تشدید می‌کند.

حاصل و تجربه همکاری‌های یکساله اخیر و از این پس، نشان خواهد داد که ظرفیت قابلیت اعتماد در همکاری با آنها در چه سطحی قرار می‌گیرد. فریادهای انگلیسی و ناله‌های آمریکایی، شاخص مهمی در تعاملات عمیق و جدی و قابل اعتماد و دوجانبه با ایران و یا همکاری‌های منطقه‌ای و جهانی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس