سرویس جهان مشرق - خروج فاجعهبار آمریکا از افغانستان پیشاپیش «بدترین لحظهی ریاستجمهوری بایدن» توصیف شده است[۱]؛ لحظهای که با انفجار در فرودگاه کابل و کشته شدن دستکم ۱۳ نیروی نظامی آمریکایی و مجروح شدن دستکم ۱۸ نیروی دیگر این کشور، پیچیدهتر هم شد[۲]. بعد از بیست سال جنگ، حدود ۲/۲۶ تریلیون دلار هزینه (که انتظار میرود بعد از سال ۲۰۴۸ تازه به اوج خود، و تا سال ۲۰۵۰ به حدود ۶/۵ تریلیون دلار، برسد[۳])، دستکم ۲۳۰۰ کشته (طبق برخی منابع تا حدود ۶۳۰۰ کشته[۴])، و حدود ۲۰,۰۰۰ مجروح، اکنون که طالبان دوباره بر افغانستان مسلط شده، کهنهسربازان آمریکایی که در این کشور جنگیدهاند میپرسند: «آیا همهی فداکاریهایمان هدر رفت؟ [۵]» همان سؤالی که خانوادههای قربانیان انگلیسی جنگ در افغانستان نیز میپرسند[۶]. بهخصوص اکنون که «لئون پانتا» و «چاک هیگل» وزرای دفاع سابق آمریکا (به ترتیب بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ و ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵) خودشان صراحتاً اعتراف میکنند آمریکا برای ماندن در افغانستان «دلیل اختراع میکرد[۷].»
با این حال، فقط آمریکاییها نیستند که از سقوط آمریکا در افغانستان آسیب میبینند. اتفاقاً چهبسا آمریکاییها کمترین صدمه را از این اتفاق میبینند؛ کافی است وضعیت سیاستمداران و سربازان آمریکایی را با دوستان و متحدان سابقشان در افغانستان مقایسه کنید؛ افغانهایی که در طول این بیست سال با آمریکاییها همکاری کردند و اکنون منتظر مرگی هستند که احتمالاً برایشان از ترسی که این روزها گریبانگیرشان شده، راحتتر است. در ادامهی گزارش حاضر جزئیاتی دربارهی همکاران سابق آمریکا در افغانستان و سرنوشت تلخ آنها ارائه شده است.
یکی از سربازان آمریکایی در فرودگاه بینالمللی «حامد کرزی» کابل، اسلحهاش را به سوی یک مرد افغان نشانه رفته است؛ خبرها حاکی از آن است که در جریان تخلیهی آمریکاییها و متحدانشان از این فرودگاه، نیروهای نظامی آمریکایی تعدادی از افغانها را به ضرب گلوله کشتهاند؛ شواهد نشان میدهد افرادی که طی چند روز گذشته در فرودگاه کابل حاضر بودند، متحدان بومیای بودند که طی بیست سال گذشته به آمریکاییها در افغانستان خدمت کرده بودند (+)
در همینباره بخوانید:
›› سرنوشت کارگزاران آمریکا در کابل؛ «مریم سما» نماینده ضدایرانی پارلمان افغانستان فرار کرد
مخاطبان محترم لطفاً در نظر داشته باشید گزارش زیر حاوی تصاویر دلخراش است.
همکاران آمریکا؛ افغانهایی که آرزویشان «فرار» است
ارتش افغانستان که آمریکاییها ۸۳ میلیارد دلار خرج آموزش و تجهیزش کرده بودند، در عرض حدود یک هفته، کشور را دودستی تقدیم طالبان کرد[۸]. اکنون سؤالی که پیش میآید این است که سرنوشت افغانهای همکار آمریکا در افغانستان چه میشود. در رأس این افغانها اشرف غنی، رئیسجمهور سابق افغانستان، بود که چنانکه مشرق در گزارشی مفصلاً توضیح داد [از اینجا بخوانید]، از کشورش فرار کرد و گفته میشود در حال حاضر در امارات است و امید دارد به آمریکا برود[۹]. اگرچه «غنی» اکنون به سرقت از خزانهی افغانستان متهم شده و سفارت کشورش در تاجیکستان از اینترپل درخواست کرده او را به اتهام اختلاس دستگیر کند[۱۰]، اما باز هم رئیسجمهور سابق افغانستان باید خودش را خوششانسترین همکار آمریکا در این کشور بداند.
مردم روز شنبه، ۱۴ آگوست ۲۰۲۱، یک روز قبل از سقوط کامل دولت افغانستان و فرار «اشرف غنی» رئیسجمهور وقت از کشور، از مقابل تصویر او در فرودگاه بینالمللی «حامد کرزی» در «کابل» عبور میکنند (+)
در همینباره بخوانید:
به عنوان نمونه، مترجمهایی که طی دو دههی گذشته با آمریکا همکاری کردهاند، اکنون خود را در معرض انتقامجویی طالبان میبینند. با وجود هشدارهای[۱۱] قبلی[۱۲] دربارهی اینکه نباید بعد از خروج از افغانستان، دوستان بومی آمریکا در این کشور را به حال خود رها کرد، و بهرغم وعدههای بایدن دربارهی اینکه چنین اتفاقی رخ نخواهد داد، بحران فعلی در کابل[۱۳] و اتفاقات باورنکردنی و هولناکِ فرودگاه بینالمللی «حامد کرزی» در این شهر که تصاویر آن طی روزهای گذشته در رسانههای مختلف پخش شدهاند، نشان میدهد آمریکاییها نه ارادهی نجات متحدان افغانشان را دارند و نه توان انجام این کار را.
دولت بایدن بارها[۱۴] و به طور خاص با نزدیک شدن به ضربالاجل عقبنشینی از افغانستان، وعده داده بود[۱۵] افغانهایی را که طی طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا با نیروهای آمریکایی همکاری کردهاند، نجات خواهد داد. شخص بایدن کمتر از یک ماه قبل از فاجعهی فرودگاه کابل، صراحتاً گفت «آنهایی که به ما کمک کردند رها نخواهند شد[۱۶].» اما آیا واقعیت همین است؟ آیا مترجمهای افغان که در تمام دو دههی گذشته، ابزاری برای ارتش آمریکا بودند تا در دوردستترین نقاط افغانستان ارادهی خود را پیاده کند، اکنون که در معرض خطر قتل توسط طالبان هستند، امیدی به زنده ماندن دارند؟
مترجمان افغان که بعضاً سالها در خدمت آمریکاییها بودهاند، اکنون با تسلط طالبان بر افغانستان و فرار دستپاچهی آمریکاییها خود را در معرض مرگ حتمی میبینند (+)
ویزای ویژهی مهاجرت؛ رؤیا یا کابوس؟
اصلیترین مسیر برای انتقال افغانهای متحد با واشینگتن از افغانستان به آمریکا برنامهای به نام «ویزای ویژهی مهاجرت[۱۷]» است که سال ۲۰۰۹ به موجب تصویب «لایحهی حفاظت از متحدان افغان» در کنگرهی آمریکا، راهاندازی شد. طبق این قانون، افغانهایی که توسطِ، یا به نیابت از، دولت آمریکا یا «نیروی بینالمللی کمک به امنیت» موسوم به «ایساف» (یا جانشینهای این نیرو) برای کمک به نیروهای آمریکایی استخدام شدهاند و دستکم یک سال سابقهی خدمت به این نیروها به عنوان مترجم، راننده، یا به اشکال دیگر را دارند، و البته سابقه یا احتمال مواجهه با یک تهدید جدی در نتیجهی کمک به آمریکاییها را دارند، واجد شرایط دریافت ویزای ویژهی مهاجرت به آمریکا محسوب میشوند و میتوانند به آمریکا مهاجرت کنند. همهی اینها به نظر عالی میآید، اما یک مشکل «کوچک» در این میان وجود دارد: تعداد این ویزاها ناچیز و فرآیند دریافت آنها بیاندازه طولانی است.
یکی از مترجمان افغان که با لشکر ۱۰۱ هوابرد آمریکا همکاری میکند، نشانی از ترکیب پرچمهای افغانستان (بالا) و آمریکا را دریافت و روی بازویش نصب کرده است؛ افغانهایی که بسیاری از آنها سالها در خدمت ارتش آمریکا بودهاند، اکنون در صف دریافت ویزای ویژهی مهاجرت به آمریکا معطل هستند و پیشبینی میشود شمار زیادی از آنها در همین صف بمانند تا یا زمان مهاجرتشان فرا برسد یا زمان مرگشان (+)
هیأت سردبیری خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ اواخر ماه آوریل سال جاری (اوایل اردیبهشتماه ۱۴۰۰)، ماهها قبل از تسریع فرآیند خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و، مهمتر از آن، ماهها قبل از تسلط کامل طالبان بر افغانستان، هشدار داده بود آمریکا برای تخلیهی افغانهای در معرض خطر از افغانستان، پیشاپیش با کمبود ۶۰۰۰ ویزا مواجه است، و این کمبود، هرچه به ضربالاجل خروج آمریکاییها از افغانستان نزدیکتر بشویم، با افزایش شمار متقاضیان، بیشتر تشدید خواهد شد[۱۸]. حدود یک ماه قبل، مجوز صدور ۸۰۰۰ ویزای جدید صادر شد تا تعداد این مجوزها مجموعاً به ۳۴,۵۰۰ عدد از ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴ تا الآن برسد. با این حال، مشکلات در فرآیند نجات متحدان آمریکا در افغانستان هنوز به قوت خود باقی است.
همانطور که بلومبرگ پیشبینی کرده بود، هرچه به موعد خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان نزدیکتر شدیم، افغانهایی که در طول جنگ به آمریکاییها خدمت کرده بودند، عاجزانهتر التماس کردند که واشینگتن پیش از پایان جنگ افغانستان آنها را نجات بدهد. کاخ سفید در همین راستا «عملیات پناه دادن به متحدان» را آغاز کرد، اما این عملیات با آنچه که متحدان بومی آمریکا در افغانستان انتظار داشتند، فاصلهی زیادی داشت. روزنامهی آمریکایی «یواساِیتودی» همزمان با اعلام خبر صدور مجوز ۸۰۰۰ ویزای جدید برای خروج افغانها، در گزارشی نوشت: «پیشبینی میشود تقریباً ۲۵۰۰ افغان (حدود ۷۰۰ متقاضی ویزا به علاوهی اعضای درجهی یک خانوادههایشان) طی هفتههای آینده از افغانستان خارج شوند[۱۹].»
گروهبان «آیزک تِیت» (چپ) و سرجوخه «آلکساندر آلکساندروف» (دوم از چپ) اعضای سپاه تفنگداران دریایی آمریکا ماه دسامبر سال ۲۰۰۹ از طریق یک مترجم افغان (راست) با یکی از بومیان این کشور در ولایت هلمند افغانستان مصاحبه میکنند (+)
اولین مشکل در فرآیند نجات متحدان افغانِ آمریکا همینجا مشخص میشود: تلاش آمریکاییها برای خروج ۷۰۰ متقاضی ویزای ویژهی مهاجرت از افغانستان در حالی است که آمارها نشان میدهد بیش از ۱۸,۰۰۰ افغان همین الآن در صف دریافت این ویزاها و متقاضی فرار از کشورشان هستند. این یعنی حدود ۴ درصد از افغانهای متقاضی فرار از کشورشان میتوانند امید داشته باشند که نجات پیدا کنند. در عین حال، آمارهای دیگر، از وخامت بیشترِ اوضاع حکایت دارند. مثلاً برخی گزارشها نشان میدهد ۲۶۳,۰۰۰ غیرنظامی افغان طی جنگ افغانستان با آمریکاییها همکاری کردهاند و دهها هزار نفر از آنها واجد شرایط دریافت ویزای ویژهی مهاجرت هستند، اما همهی آنها هنوز وارد فرآیند ثبتنام برای دریافت این ویزاها نشدهاند. با این حال، از سال ۲۰۱۴ به این سو، تنها ۱۶,۰۰۰ ویزای ویژهی مهاجرت برای افغانها صادر شده است[۲۰].
«پرزیدنت بایدن! پشتتان را به ما نکنید. پیامدها [ی این کار] مانند ویتنام خواهد بود» (چپ)؛ در کنار کاریکاتوری که یکی از مترجمهای افغان را نشان میدهد که در آستانهی کشته شدن است و فریاد میزند «کمک»، اما آمریکاییها که در حال سوار شدن به هلیکوپتر برای فرار هستند، اینگونه جوابش را میدهند: «نه؛ ما راحتیم. ممنون!»؛ شماری از مترجمان افغان که با آمریکاییها همکاری کردهاند، با برگزاری یک تجمع خواستار نجات خود و خانوادههایشان توسط ارتش آمریکا هستند (+)
فارغ از اینکه کدام اعداد و ارقام دقیقتر هستند، واقعیت بدیهی این است که هزاران، و بلکه دهها هزار، شهروند افغان که در طول جنگ به آمریکاییها خدمت کردند، اکنون از وعدههای آمریکا برای نجات دادنشان از دست طالبان به طور کامل قطع امید کردهاند. (همین قطع امید، تا اندازهی زیادی عامل وقوع فاجعهی فرودگاه کابل شد؛ که در ادامهی گزارش بیشتر دربارهی آن توضیح داده خواهد شد.) اما مشکل، صرفاً تعداد اندک ویزاهایی که صادر میشوند، نیست.
مترجمهای بومیای که به ارتش آمریکا در افغانستان خدمت میکردند، اکنون با عقبنشینی شتابزدهی آمریکاییها در معرض خطر مرگ قرار گرفتهاند؛ در عین حال، دولت آمریکا برای اعطای ویزای ویژهی مهاجرت به این متحدان سابقش به طور متوسط آنها را سه سال معطل میکند، فرصتی که احتمال زیادی دارد نیروهای طالبان در آن دستشان به این مترجمها برسد (+)
صفی طولانیتر از عمر متحدان آمریکا
بسیاری از رسانههای آمریکایی خاطرنشان کردهاند که علاوه بر ظرفیت محدود صدور ویزا برای افغانهایی که در جنگ افغانستان با آمریکا همکاری کردهاند، صفی که این دوستان آمریکا باید برای دریافت ویزای ویژهی مهاجرت در آن بایستند، در بسیاری از موارد، از عمرشان طولانیتر است. متحدان آمریکا که اکنون به دنبال فرار از کشورشان هستند، به طور متوسط، سه سال در صف انتظار میمانند تا درخواستشان تأیید شود[۲۱]؛ و تخمینها حاکی از آن است که صدها نفر از این افراد پیش از اینکه به ابتدای صف برسند، به دست طالبان کشته میشوند[۲۲]. در حالی که تا پیش از این بحران کرونا و سیاستهای ضدمهاجرتی دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، موانع پیش روی افغانها برای دریافت ویزای ویژهی مهاجرت بود، اکنون باید بحران خروج واشینگتن از افغانستان را نیز به دلایل تأخیر در فرآیند صدور این ویزاها اضافه کرد.
یکی از نیروهای سپاه تفنگداران دریایی آمریکا (جلوی تصویر، چپ) در حین مأموریت جستوجو به دنبال تسلیحات در ولایت «کنر» در افغانستان، از طریق یک مترجم افغان (راست) با بزرگان یک روستا صحبت میکند؛ بسیاری از مأموریتهای ارتش آمریکا در افغانستان قطعاً بدون حضور مترجم بومی تحققپذیر نبودند (+)
مرور سرنوشت همکاران افغانِ آمریکا در افغانستان کمک میکند دلیل هشدارها به واشینگتن برای خارج کردن این افراد[۲۳] و همچنین دلیل وحشت این متحدان آمریکا از ماندن در کشور خودشان[۲۴] روشنتر شود. رسانههای مختلفی سرنوشت این افراد را روایت کردهاند. به عنوان نمونه، مجلهی آمریکایی اسمیتسونیان اواخر سال ۲۰۱۶ طی گزارشی تحت عنوان «سرنوشت غمانگیز مترجمهای افغانی که آمریکا رهایشان کرد[۲۵]» توضیح داد که چگونه بعد از کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان در سال ۲۰۱۴، «سخیداد افغان» مترجمی که از سال ۲۰۰۹ (در سن ۱۹ سالگی) همکاری با آمریکاییها را آغاز کرده بود، پیامهای تهدیدآمیز روی گوشیاش دریافت کرد. «افغان» ماه مارس سال ۲۰۱۵ برای بررسی یک پیشنهاد کاری در زمینهی مترجمی به نقطهای در ولایت هلمند رفت. اما چند روز بعد، یکی از برادرانش تصاویر او را در فیسبوک دید: سخیداد را شکنجه کرده بودند، کشته بودند، و کنار خیابان رها کرده بودند. نامهای با پرچم طالبان در جیب شلوار سخیداد بود که در آن هشدار داده شده بود، برادرانش هم که با نیروهای ائتلاف آمریکایی در افغانستان همکاری کردهاند، به همین بلا دچار خواهند شد.
تصویری از «سخیداد افغان» مترجم سابق ارتش آمریکا که گفته میشود به دست طالبان شکنجه و کشته شده است (+)
نکته اینجاست که سخیداد، پس از آنکه تهدید به مرگ شد، درخواست دریافت مجوز ویژهی مهاجرت از آمریکاییها دریافت کرده بود، اما بعد از سه سال ماندن در صف دریافت این ویزا، بالأخره کشته شد. آمار سال ۲۰۱۴ «پروژهی کمکرسانی به پناهجویان بینالمللی» که یک سازمان غیرانتفاعی در نیویورک آمریکاست، نشان میداد به طور متوسط هر ۳۶ ساعت، یک مترجم افغان به جرم همکاری با نیروهای اشغالگر در افغانستان، کشته میشود. لازم به ذکر است که یکی از شروط دریافت ویزای ویژهی مهاجرت، اثبات وجود تهدید علیه متقاضی است. اگرچه پس از کشته شدن سخیداد، مقامات افغان به این نتیجه رسیدند که پیامهای تهدید علیه او واقعی بودهاند، اما در بسیاری از موارد، پیامهای مشابه صرفاً «حقهای برای دریافت ویزا» تلقی میشوند. مجلهی اسمیتسونیان در همینباره مینویسد: «ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، در مصاحبهی اخیر خود با اسمیتسونیان گفت طالبان معمولاً نامهی [یا پیام] هشدار برای کسی نمیفرستد، اما این را هم گفت که مترجمها [ی همکار آمریکا] «خائن به کشور» هستند.»
یکی از نیروهای آمریکایی (چپ) پیش از آغاز مأموریت در ولایت «لغمان»، با مترجم یگان صحبت میکند؛ بسیاری از مترجمان افغان، بخشی از یگانهای آمریکایی شده بودند و اکنون میترسند طالبان به عنوان «خائن» از آنها انتقام بگیرد (+)
سگهای آمریکایی باارزشتر از همکاران افغان؟
آنچه تا اینجا گفته شد، نشان داد آمریکاییها ارادهی کافی برای نجات افغانهایی را ندارند که با همکاری با اشغالگرانِ کشورشان، جان خود و خانوادههایشان را به خطر انداختهاند. این در حالی است که تحولات روزهای گذشته، نشان میدهد دولت آمریکا حتی اگر ارادهی کمک به متحدانش را هم داشته باشد، توان این کار را ندارد. همزمان با نزدیکتر شدن به روزهای پایانی منتهی به ضربالاجل دولت آمریکا برای خروج از افغانستان، سرعت انتقال افراد (چه آمریکایی و چه افغان) از فرودگاه کابل افزایش یافت، اما نتیجهی این شتابزدگی و بیبرنامگی، همان فاجعههایی بود که در فرودگاه کابل اتفاق افتاد. همین تجمع و دستپاچگی مردمی که به دنبال فرار از کشور خودشان بودند، بهترین فرصت را در اختیار تروریستها قرار داد تا با بمبگذاری در فرودگاه کابل، دستکم ۹۰ شهروند افغان را قتلعام کنند.
تصویر دلخراشی از قربانیان بمبگذاری در فرودگاه کابل؛ این شهروندان افغان (که طبق شواهد موجود، اکثرشان متحدان سابق آمریکا در افغانستان هستند) در نتیجهی انفجار بمب، کشته یا زخمی شدهاند و در کانال عبور فاضلاب گرفتار شدهاند (+)
اما شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که چرا فرودگاه بینالمللی کابل همزمان با عزیمت هواپیماهای آمریکایی شاهد صحنههایی از استیصال افغانها بود که حقیقتاً باور آنها دشوار یا چهبسا غیرممکن است. چرا با وجود اینکه ولایتهای افغانستان یکی پس از دیگری، و عموماً بدون مقاومت، تسلیمِ طالبان میشدند، عدهای در پایتخت باید آنقدر برای فرار از کشور درمانده باشند[۲۶] که از هواپیماهای در حال شتابگیریِ آمریکایی آویزان شوند و بعد از پرواز این هواپیماها، از آسمان سقوط کنند؟ و چرا این همه شهروند افغان باید روزها در فرودگاه این شهر تجمع کنند تا به تصور خودشان از دست طالبان در امان باشند، اما اینبار گرفتار داعش شوند و جان خود را از دست بدهند؟
اعضای طالبان پس از تصرف کابل و سقوط افغانستان، در کاخ ریاستجمهوری و پشت میز کار «اشرف غنی» رئیسجمهور متواری این کشور قرار گرفتهاند (+)
در همینباره بخوانید:
›› خروج «ترامپیِ» بایدن و فرار آمریکا از بازی تاجوتخت افغانستان
اگرچه شاید نتوان آمار صددرصد دقیقی از افراد حاضر در فرودگاه کابل به دست آورد، اما شواهد نشان میدهد اغلب این افراد، همان افغانهایی هستند که طی بیست سال جنگ در کشورشان، به شکلهای مختلف با آمریکاییها همکاری کردهاند؛ و اکنون میترسند اگر دست طالبان به آنها برسد، به جرم خیانت و همکاری با دشمن، کشته شوند. با وجود تأکیدهای (باورپذیر یا باورناپذیر) مکرر طالبان بر اینکه بعد از تسلط بر افغانستان، افرادی را که با آمریکاییها همکاری کردهاند، «عفو» خواهد کرد، متحدان افغانِ آمریکا آنقدر مرگ خود را حتمی میبینند که به امیدِ احتمال ناچیزِ زنده ماندن با آویزان شدن از هواپیماهای آمریکایی، دست به چنین اقدام عجیبی میزنند.
با توجه به سرنوشت احتمالی همکاران افغانِ آمریکا (که پیشتر نمونهای از آن توضیح داده شد) شاید وحشت متحدان بومی واشینگتن در افغانستان[۲۷] قابلدرک باشد، اما آنچه قابلدرک نیست، بیتفاوتی مشهود دولت آمریکا به افغانهایی است که جان خود را برای آمریکا به خطر انداختند و اکنون با رفتن آمریکاییها مرگ خود را حتمی میبینند. با توجه به اینکه حدود ۱۹۰۰۰ درخواست ویزای ویژهی مهاجرت همچنان بدون پاسخ باقی است[۲۸] (و اگر این رقم را با تعداد اعضای خانوادههای این متقاضیان جمع کنید، شمار حیرتانگیزی از افراد میشود که چهبسا در آستانهی مرگ باشند)، چنانکه قابلپیشبینی بود، با وخامت اوضاع در فرودگاه کابل، «جان کربی» سخنگوی وزارت دفاع آمریکا صراحتاً اعلام کرد خارج کردن آمریکاییها[۲۹] و خانوادههایشان از افغانستان بالاترین اولویت را برای پنتاگون دارد؛ اما تأسفبرانگیز است که بدانید تعریفِ «آمریکایی» ظاهراً فقط منحصر به آدمهای آمریکایی نیست: چنانکه تصاویر خبری نشان میدهند، ظاهراً خارج کردن سگهای آمریکایی از افغانستان نیز نسبت به نجاتِ افغانهای همکار با آمریکا اولویت بالاتری دارد.
تصاویر مختلفی از انتقال سگهای نظامی آمریکایی از فرودگاه کابل در شبکههای اجتماعی منتشر شده که انتقادات زیادی را برانگیخته است. در این تصاویر به نظر میآید سگهای آمریکایی، به اعتقاد برخی «طبق رویهی استاندارد[۳۰]»، به عنوان پرسنل نظامی محسوب شده و در پروازهای خروجی از افغانستان حتی صندلیهای اختصاصی دریافت کردهاند. این در حالی است که تصاویر انتقال همکاران افغانِ آمریکا در هواپیماهای باربری، آنها را تپیده در شکم این هواپیماها نشان میدهد. البته مسئله صرفاً منحصر به ارتش آمریکا نیست، بلکه گروه «نجات حیوانات کوچک کابل» که مدیر و بنیانگذارش یک آمریکایی است نیز در بحبوحهی تلاش مردم برای فرار از افغانستان، به دنبال اجارهی یک هواپیما برای نجات ۱۲۰ سگ و ۱۰۰ گربه از کابل بود[۳۱].
خروج حدود ۶۴۰ متحد افغان آمریکا از افغانستان سوار بر یک فروند هواپیمای ترابری «سی-۱۷ گلوبمستر ۳» متعلق به نیروی هوایی آمریکا (چپ)، در مقایسه با تصاویر منتسب به خروج سگهای نظامی آمریکا از فرودگاه کابل (+)
شماری از نیروهای گروه «نجات حیوانات کوچک کابل» در حال سرهم کردن قفسهای مخصوص برای حمل سگها و گربهها با هواپیما از فرودگاه کابل به نقطهای امن (+)
به هر حال، واکنشها در شبکههای اجتماعی به اولویت دادن نجات حیوانات و سگها نسبت به همکاران و متحدان افغانِ ارتش آمریکا، متفاوت و بلکه کاملاً دوقطبی بوده است: عدهای استدلال میآورند که سگها (بر خلاف متحدان افغان آمریکا) «داوطلبانه» به افغانستان نرفتهاند و بنابراین نجات آنها نباید کسی را ناراحت کند. اما عدهی دیگری میگویند اولویت دادن سگهای نظامی آمریکایی نسبت به همکاران انسانی آمریکاییها نشان میدهد «به نفعتان است از همکاری با نیروهای اشغالگر آمریکایی خودداری کنید؛ مگر اینکه سگ باشید[۳۲].»
[۱۷] Special Immigrant Visas for Afghans - Who Were Employed by/on Behalf of the U.S. Government Link
[۱۹] First group of Afghan interpreters who served with US troops are on their way to a new life in the US Link
[۲۲] منبع شمارهی ۱۸