سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تکرار نوستالژی رحم اجارهای...
اعتدال یک «بچه سیاسی» است و تکلیفش با خودش مشخص نیست
محمدرضا تاجیک، از فعالان اصلاحطلب و مشاور رئیس دولت اصلاحات به تازگی در بخشی از مصاحبه تفصیلی خود با روزنامه آرمان امروز در تبیین چیستی گفتمان اعتدال تأکید کرده است:
«اعتدال که ما در آستانه انتخابات ۹۲ تجربه کردیم، ریشه تاریخی ندارد و در یک فضایی عدهای با منش و مشربهای مختلف، نیمهاش راست و نیمهاش چپ، نیمهاش آن و نیمهاش این. به گود سیاست وارد شدند چرا که میخواستند در میانه این دو جریان باشند، بنابراین اسم خود را اعتدال گذاشتند و به نظر من اعتدال هرگز در قامت یک گفتمان نیست و در ادامه هم معتقدم نه به عنوان یک نماینده جریان اصلی اصلاحطلبی و حتی معتقدم خود نیز جریان اصلاحی نیست چرا که پس از گذشت چهار سال هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست و تصویری درست از آن ارائه نشده است تا بتوان فهمید چه صورت و سیرت و مفصلبندیای دارد؟»
او همچنین گفته است: آن چیزی که امروز به نام جریان اعتدال در جامعه سیاسی ما شکل گرفته نتیجه یک مصاف گفتمانی است که هر یک به نامی در پی کسب قدرت است و در چنین شرایطی اعتدال هم به نام گفتمان خود شکل گرفت که خود را غسل تعمید داده و نام اعتدال به خود گرفته است. اینها بدین معنی نیست که بهصورت توصیفگرایانه خوشه توصیف اعتدالی وجود داشته باشد، بلکه این گفتمان جدید با غسل تعمید سیاسی شکل جدیدی به خود میگیرد و اسم این بچه سیاسی گذاشته میشود اعتدال و آن را هم باید از جریان فکری اعتدال که ریشه طولانی در تاریخ دارد جدا دانست.[۱]
*تاجیک از منتقدان گفتمان اعتدال محسوب میشود و هماو بود که چندی قبل و در پیشاانتخابات نیز به بیتأثیری برجام روحانی برای مردم و عدم ارتباط موفق اصلاحات و اعتدالیون با مردم اشاره کرده بود.
صحبتهای تاجیک در نقد رادیکال گفتمان اعتدال در چارچوب متدی تحلیل میشود که پیش از این نیز اعتدال را «رحم اجارهای اصلاحطلبان» و یک «مستأجر» نامیده بود.
به این معنی که اصلاحطلبان هرگز حاضر به رسمیت دادن به گفتمان رئیسجمهور روحانی نیستند و اساساً و همانطور که در صحبتهای تاجیک هم هویداست، آقای روحانی را فاقد گفتمان و صرفاً یک پله میدانند.
و از همین رو بود که نه تنها در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ حاضر به تشکیل ستاد رسمی برای روحانی نشدند، بلکه بارها اعلام کردند که روحانی کاندیدای رسمی ما نیست.
اکنون نیز که رئیسجمهور روحانی وارد دوره پایانی خود شده و اصلاحطلبان نیز برای انتخابات سال ۱۴۰۰ قصد حضوری پررنگ و همراه با کاندیدای اختصاصی خود را دارند؛ به نظر میرسد که خط ممیز اصلاحطلبان و روحانی هر روز پررنگتر شود و انتقادات تندتری را از جانب ستادیهای جریان خاص نسبت به رئیسجمهور روحانی شاهد باشیم.
***
رکب اصلاحطلبان به مردم؛
عبدی:منتقدان درست میگفتند، کابینه روحانی ضعیف است!
عباس عبدی، از فعالان اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد گفته است:
«فارغ از وعدههایی که آقای روحانی داده است یا وعدههایی که میتوانست بدهد، به طور قطع این کابینه باید تغییر کند. تردیدی در آن نیست. برخی از انتقاداتی که به آقای روحانی در زمان انتخابات می شد، انتقادات درستی بودند. البته دلیلی نداشت ما در آن زمان آن انتقادات را برجسته کنیم. برای اینکه طرف مقابل آقای روحانی خیلی بی محابا و بی منطق حمله می کرد. به قول معروف دوغ و دوشاب، حق و باطل را قاطی کرده بود. آن زمان نمی توانستید اینها را از هم جدا کرده و حرف بزنید. کوچک ترین تاییدی از انتقادات آنها باعث می شد که علیه آقای روحانی مستمسک قرار دهند. حالا که انتخابات تمام شده باید گفت که کابینه آقای روحانی نسبت به انتظارات موجود ضعیف بوده است.»[۲]
*میتوان این سؤال را از آقای عبدی پرسید که چرا برای یک کابینه ضعیف تبلیغ رأی کردید و حقیقت آنرا در قبل از برگزاری انتخابات برای مردم بازگو نکردید؟!
و باز هم چرا با فعالیتهای خود اجازه ندادید یک هوای تازه در فضای اجرائیات کشور دمیده شود و کسانی لایقتر از کابینه فعلی امورات کشور را به دست بگیرند؟!
از پاسخ آشکار این سؤالات که بگذریم! متأسفانه جریان سیاسی خاص اثبات کرده است که از گفتن «دروغ» به مردم هیچ واهمهای ندارد و از آن توبه هم نمیکند.
کما اینکه چهرههای همین جریان در تمام طول سال ۹۱، از مرحوم هاشمی تبلیغ تلویحی کردند اما در لفظ بیان میکردند که ایشان هرگز کاندیدای انتخابات نخواهد بود! بعدها و بدون حتی یک خط بیانیه رسمی، اعلام کردند که حامی اصلی آقای روحانی در انتخابات ۹۲ بودهاند، در قضیه القای تقلّب در سال ۸۸ هنوز هم حاضر به عذرخواهی و توبه علنی نیستند، در ماجرای دروغ هزاران بورسیه غیر قانونی نیز حاضر نیستند از سخنان غیر واقع خود در مقابل مردم پرده بردارند و غیره.
به نظر میرسد این خصلت دروغگویی و عدم رعایت تقوای جمعی که نمیگذارد روند پیشرفت کشور، سرعتی بیشتر پیدا کند، دامان جریان اصلاحات را بگیرد و آنها را به قهقرایی بیش از این مبتلا کند.
***
آزادارمکی: جمهوری اسلامی شرایط زندگی را سخت کرده است!
تقی آزادارمکی، از جامعه شناسان اصلاحطلب، به تازگی در یک مناظره اظهار کرده است:
(مردم) امروز هزینه زندگی را می دانند چون جمهوری اسلامی شرایط زندگی را به میزانی سخت کرده که هزینه ها همه جا دارد خودش را نشان می دهد. یک بچه که به دنیا می آید، یک مهدکودک، تحصیل، ازدواج، طلاق و مرگ، هزینه بسیار بسیار سنگین و هنگفتی را بر دوش مردم می گذارد. این جامعه چون هزینه زندگی را می شناسد نمی تواند رادیکال شود چون اگر رادیکال شود همین زندگی فعلی خود را از دست می دهد ولی انتظارات مهمی دارد که آن انتظارات بازی رادیکال سیاسی را دائم بیشتر می کند و هیجان بیشتر تولید میکند.
به گزارش خبرآنلاین، او همچنین در اظهاراتی عجیب گفته است: اگر همین طور پیش برویم، بی اعتنا به نیازها و مشکلات اجتماعی باشیم و این دوگانه سیاسی بتواند همدیگر را تخریب کند، ما نارضایتیهای شهری در پیش خواهیم داشت. کما اینکه اصولگرایی شروع به تخریب گروه پیروز کرده است تا با آن کنار بیاید. دائم کنایه می زند. اگر همین طور ادامه پیدا کند، قدرت مدیریت و برخورد با مسائل کاهش پیدا خواهد کرد و درگیریهای درون شهری و حاشیه شهری خواهیم داشت.[۳]
*این از مظلومیت جمهوری اسلامی ایران است که یک جامعه شناس اصلاحطلب که سابقه صحبتهایی در معارضه با سیاستهای نظام را نیز دارد، در فضایی کاملاً امن و بدون اینکه از چیزهایی مثل خفقان و یا منفجر شدن بترسد! از این حرف میزند که جمهوری اسلامی ایران زندگی را برای مردمش سخت کرده است.
این اظهارات در حالی است که جمهوری اسلامی ایران توانسته است امنیت مردم بعنوان نخستین لازمه زیستی را در جایی حتی فراتر از مرزها و توسط جوانانی که دوستان آقای ارمکی آنها را تندرو، خشونتطلب و متحجر میدانند تأمین کند و در زمینه شاخصهای اقتصادی نیز تا آن اندازه پیشرفت کند که نه تنها تحریمها اثر ملموسی بر آن ندارند بلکه روندهای عمومی اقتصاد کشور نیز رو به بهبود است.
رفاه شهری، شاخصهای بهداشتی، آموزش و پرورش رایگان، پرداخت یارانه و مستمری بیکاری نیز موفقیتهای دیگری بوده است که نظام جمهوری اسلامی ایران طی ۳۸ سال گذشته، توانسته به آنها دست یابد بگونهای که نشریه اکونومیست گزارش میدهد ایران اسلامی در مقام پنجم امید به زندگی در جهان قرار دارد.[۴]
اظهارات آقای ارمکی همچنین این سؤال پارادوکسیکال را به هر ذهنی متبادر میکند که منورالفکرهای اصلاحطلب چگونه با کراوات، با ریشهای نیمه تراشیده و با آستینهای گلدوزی شده اما نه تنها حاضر به رفتن از ایران و زندگی در جایی امنتر! نیستند بلکه در اینجا و آنجا و در سایهسار امکانات نظام اسلامی از این میگویند که نظام هزینه زندگی را بالا برده است، آمریکا با یک بمب ما را از بین میبرد، مردم ایران خشن و حسودند و غیره؟!
اظهارات ارمکی در زمینه بروز درگیریهای شهری نیز بصورت ناخواسته در چارچوب تِز چندین ساله اصلاحطلبان مبنی بر تقلّا برای ایجاد «فتنه اقتصادی» و آشوب به بهانه مقولات اقتصادی ارزیابی میشود.
خاصه آنکه ارمکی گفتههای مطوّلی در تقدیس اغتشاشات سال ۸۸ و ایجاد دوقطبی فقیر و غنی نیز دارد.
تحلیلگران از این میگویند که جریان خاص معتقد است جامعه ایران مستعد آغشتگی به رخدادهای چند سال قبل کشور اوکراین است و لذا به هر بهانهای بایستی به بروز این مسئله دامن زد.
بر همین اساس نیز مشاهده میشود اصلاحطلبان به هر بهانهای، از اعتراض به تخلفات انتخاباتی دولت گرفته تا مقولات اقتصادی و فساد و غیره بلافاصله از چیزی به نام «درگیری شهری» سخن میگویند.
گفتنیست، آزادارمکی چند سال قبل نیز طی اظهاراتی گفته بود:
فقرا چون میخواهند به آمال و آرزوهای طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت میکنند _ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد.
او در مقطعی دیگر نیز درباره جامعه ایرانی اظهار کرد: جامعه ایران، نه خوش اخلاق و نه بی اخلاق بلکه جامعه بداخلاقی است که این بداخلاقی را می توان در تنوع محصولات فرهنگی و حتی علمی مشاهده کرد...
***
1_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/186959
2_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3566317
3_ http://www.khabaronline.ir/detail/669585/Politics/parties
4_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940606000584