سرویس جهان مشرق - پس از خروج آمریکا از برجام، امید دولت ایران به اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی بود تا بلکه بتوانند توافق هستهای را نجات بدهند. امضاکنندگان اروپایی برجام هم در ابتدا از واشینگتن انتقاد کردند، بر حفظ توافق هستهای تأکید نمودند، و متعهد شدند تا به شرط پایبندی تهران به محدودیتهای وضعشده در برجام، آنها هم منافع اقتصادی وعده دادهشده به ایران در توافق را تأمین و تضمین کنند. امروز، وضعیت خیلی متفاوت است، اما نه برای آمریکایی که همچنان از تصمیم خود مبنی بر خروج از برجام دفاع میکند، یا برای دولت حسن روحانی که متأسفانه همچنان امیدوار است اروپاییها به داد برجام برسند، بلکه برای اروپاییها که عملاً از توافق هستهای دلسرد شدهاند و به نظر میرسد به شیوههای مختلف دارند تلاش میکنند ایران را به سمت خروج از این توافق هل بدهند.
از خروج آمریکا تا ورود «اینستکس»؛ چه بلایی سر برجام آمد
داستان از این قرار بود: ماهها معطل کردن برای راهاندازی سازوکار ضدتحریمی موسوم به «ابزار ویژه مالی» نتیجهای برای اروپاییها نداشت و دولت روحانی ولکن ماجرا نبود. از طرف دیگر، آبروی اروپاییها به خطر افتاده بود و سه عدد از مهمترین کشورهای این قاره یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان، به همراه نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، متهم به بیعرضگی و وابستگی به آمریکا شده بودند، بنابراین باید قدمی در اینباره برداشته میشد [۱] . اخیراً ابزار ویژه مالی مدنظر اروپا با نام اختصاری «اینستکس» ( INSTEX، مخفف عبارت IN strument in S upport of T rade EX changes [۲] یا «ابزار حمایت از تبادلات تجاری») نیز بالأخره رونمایی شد [۳] ، اما این سازوکار که در فارسی تحت عنوان «سا زوکار / سا مانه ح مایت ا ز ت بادلات تجاری» (گاهاً به اختصار، «ساحات» [۴] ) از آن یاد شده است، با آنچه که طرف ایرانی امیدوار بود از آب دربیاید، فاصلهای نجومی دارد. در مورد فرصتسوزیهایی که در روند تهیه این سازوکار مالی انجام شد و تأثیر این ندانمکاریها در تعیین سرنوشت برجام، ذکر چند نکته در قالب یک روزشمار، ضروری به نظر میرسد:
◄ با توجه به اینکه ترامپ وعده خروج از توافق هستهای را از تبلیغات انتخاباتیاش در بوق و کرنا کرده بود، پیشبینی این اتفاق و آمادگی و برنامهریزی برای جبران کردن خسارتهای احتمالی به ایران باید به محض قطعی شدن ریاستجمهوری ترامپ و ماهها قبل از آنی انجام میشد که امضای رئیسجمهور آمریکا پای دستور خروج از توافق هستهای بنشیند. به عبارت دیگر، علاوه بر اروپاییها، ظاهراً دولت روحانی هم همچنان با امید (اگر نگوییم اعتماد) به دولت ترامپ، تصور میکرد دولت جدید در واشینگتن که بارها در حرف، توافق با ایران را پاره کرده بود، توانایی یا تمایل پاره کردن برجام در عمل را نخواهد داشت. برجام که گاردش را پایین گرفته بود، مُشت اول را همینجا و از خود اعضای توافق به خاطر ناتوانی آنها در پیشبینی آینده نزدیک خورد.
◄ ترامپ پس از نشستن روی کرسی ریاستجمهوری در آمریکا در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ (۱ بهمنماه ۱۳۹۵) نیز بارها برجام را با ادبیاتی اغراقآمیز «بدترین توافق تاریخ [۵] » توصیف کرده بود و هر باری که با اجبار و بیمیلی، پایبندی ایران به تعهدات خود در این توافق را به کنگره گزارش میکرد، قبل و بعدش برجام را به باد انتقاد میگرفت [۶] و تهدید میکرد که یک روز کشورش را از این توافق خارج خواهد کرد. چنانکه خواهیم دید، روند خروج آمریکا از برجام از ماه اکتبر ۲۰۱۷ (مهرماه ۱۳۹۶) رسماً آغاز شد؛ بنابراین منطق حکم میکرد طرفهای دیگر برجام طی این مدت ۹ ماهه (بهمنماه ۱۳۹۵ تا مهرماه ۱۳۹۶) فکری برای نجات توافق دلبندشان بکنند، اما باز هم چنین نشد. به عبارتی، اعضای برجام نه تنها گارد توافق را بالا نیاوردند، بلکه خودشان یک مشت دیگر هم حواله موافقتنامه بینوایی کردند که ماهها برای رسیدن به آن وقت صرف کرده بودند.
◄ رئیسجمهور آمریکا همچنان اصرار داشت به اعضای دیگر برجام پاس گل بدهد، اما هیچکس نبود که از این پاسها استفاده کند. ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷ (۲۱ مهرماه ۱۳۹۶)، هفت ماه پیش از خروج رسمی از برجام، ترامپ از تأیید پایبندی ایران به برجام خودداری کرد [۷] و با انداختن توپ در زمین کنگره، بالأخره عملاً روند خروج از توافق هستهای را کلید زد. از یک طرف، آمریکاییها بهانه میآوردند که ما خواهان مذاکره مجدد و توافق بهتر هستیم و از طرف دیگر، سایر اعضای برجام میگفتند ما حاضر نیستیم یک نقطه از متن توافق را جابهجا کنیم. در حالی که حسن روحانی میگفت «هیچ رئیسجمهوری نمیتواند به تنهایی یک سند بینالمللی و تحت حمایت سازمان ملل را پاره کند [۸] » و اروپاییها همصدا با روحانی از برجام «حمایت» میکردند، ۷ ماه زمان مثل برق گذشت و هیچکس به فکر «بعد از خروج آمریکا» نیفتاد. مشتها یکی پس از دیگری نثار برجام میشد و سیب و گلابی پای چشمهای توافق سبز میکرد.
◄ ترامپ که به نظر میرسید به هر قیمتی میخواهد به اعضای دیگر برجام بفهماند خروجش از این توافق قطعی است، طی ۷ ماه منتهی به خروج آمریکا از برجام (مهرماه ۱۳۹۶ تا اردیبهشتماه ۱۳۹۷)، تغییرات مهمی در کابینهاش انجام داد که تقریباً همه کارشناسان بینالمللی و داخلی متفقالقول بودند با هدف تشدید سیاستهای ضدایرانی صورت گرفتهاند. رفتن «رکس تیلرسون» (از حامیان توافق هستهای با ایران) از وزارت خارجه و نشستن «مایک پمپئو» (از تندروترین مخالفان برجام) به جای او روی صندلی ریاست این وزارتخانه (جزئیات بیشتر)، و همچنین جایگزینی «هربرت ریموند مکمستر» (که مواضع میانهروتری در قبال تهران داشت) با «جان بولتون» (که صراحتاً از تغییر رژیم در ایران حمایت میکند) به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ (جزئیات بیشتر)، گامهای علنی دولت ترامپ در مسیر خروج از برجام بود، اما نه ظریف و نه وزرای خارجه کشورهای اروپایی، هیچکدام هنوز باور نداشتند که توافق هستهای دارد بیآمریکا میشود. اینجا دیگر برجام عملاً به کیسهبوکس اعضایش تبدیل شده بود.
در همینباره بخوانید:
›› خروج ترامپ از برجام گامی در جهت تغییر حکومت ایران است
›› تیلرسون بعد از اخراجش نفس راحتی میکشد / «پمپئو» متحد ترامپ در خروج از برجام است
›› بولتون یک نومحافظهکار جنگطلب است که اعتقادی به قوانین بینالمللی ندارد
◄ ۸ می ۲۰۱۸ (۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۷)، ترامپ در میان تشویقها و بیانیههای حمایتی سعودی و صهیونیستی، با امضای یک «یادداشت ریاستجمهوری» (نوعی فرمان اجرایی) رسماً دستور پایان عضویت آمریکا در برجام و آغاز روند بازگشت تحریمهای ضدایرانی را صادر کرد [۹] و جالب آنکه در سخنرانی خود به همین مناسبت، از مشورت با اعضای اروپایی برجام پیش از اتخاذ تصمیمش نیز خبر داد [۱۰] که نشان میداد دستکم اروپاییها قطعاً در جریان این اقدام آمریکا بودهاند. با این وجود، ترامپ به عنوان آخرین پاس گل، فوراً تحریمها را برنگرداند، بلکه اعلام کرد برای آنکه دولتها و کمپانیهای بینالمللی فرصت داشته باشند خود را برای تبعیت از تحریمها آماده کنند، این تحریمها را در دو نوبت به فاصله ۹۰ و ۱۸۰ روز از خروج از برجام اِعمال خواهد کرد. این آخرین پاس گل به اعضای برجام، اولین لگد ترامپ به توافق هستهای هم بود و لازم به یادآوری است که تا اینجا هیچ علامتی وجود نداشت که نشان دهد اعضای دیگر توافق هستهای خود را برای آینده برجام بدون آمریکا آماده کردهاند.
◄ موعد اِعمال مجدد تحریمهای آمریکا نیز به سرعت فرارسید. ۶ آگوست ۲۰۱۸ (۱۵ مردادماه ۱۳۹۷) موج اول تحریمها (تحریم دلار، طلا، فلزات گرانبها، نرمافزار، خودرو، هواپیما و…) و ۴ نوامبر ۲۰۱۸ (۱۳ آبانماه ۱۳۹۷) موج دوم تحریمها (تحریم نفت، تبادلات بانکی، حملونقل، کشتیرانی و…) علیه ایران اِعمال شد [۱۱] . عجیب اینکه در همین ۶ ماه آزگار هم اروپاییها «تقریباً» هیچ کاری برای دفاع از برجام انجام ندادند. تقریباً، به این خاطر که حضرات اروپایی در تمام طول این مدت، گاه و بیگاه از اظهار یأس (از اقدام آمریکا) و امید (به حفظ برجام) دریغ نکردند و البته ناگفته نماند ۶ ژوئن ۲۰۱۸ (۱۶ خردادماه ۱۳۹۷) نیز خبر دادند که «مقررات انسداد» سال ۱۹۹۶ میلادی (جزئیات بیشتر) را برای مقابله با تحریمهای جدید آمریکا بروزرسانی و اجرایی کردهاند. این در حالی است که هنوز مشخص نیست تأثیر این مقررات در عمل چه بوده یا چه خواهد بود. به جز این موارد، و قولوقرارهایی درباره ابزار ویژه مالی موسوم به اینستکس که در ادامه درباره آن توضیح داده خواهد شد، کار خاص دیگری از سوی دولت روحانی و طرفهای اروپایی صورت نگرفت و فرصتسوزیها برای حفظ برجام ادامه پیدا کرد. به عبارت دیگر، پس از گذشت یک سال و نُه ماه از عمر دولت جدید آمریکا و گذشت شش ماه از زدن ترامپ زیر میز مذاکره، تمام چیزی که از برجام برای ایران باقی مانده بود، وعدههای اروپا بود.
◄ صحبت از راهاندازی «سازوکاری برای انجام تبادلات تجاری و بانکی میان ایران و اروپا بهرغم تحریمهای آمریکا» به ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ برمیگردد. ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۸ (۲ مهرماه ۱۳۹۷)، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، و «فدریکا موگرینی» نماینده ارشد امور خارجی و سیاست امنیتی اتحادیه اروپا، پس از نشستی میان این دو با وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان، طی بیانیهای مشترک برای اولین بار اعلام کردند که قرار است یک ابزار ویژه مالی به همین منظور راهاندازی شود [۱۲] . با این وجود، کاراکتر «اینستکس» تازه در تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۱۹ (پنجشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۷) یعنی سه ماه پس از بازگشت تمام و کمال تحریمهای آمریکا و فرارِ دست از پا درازترِ کمپانیهای بزرگ اروپایی (مانند ایرباس و توتال) از ایران، و بیش از چهار ماه بعد از بیانیه ظریف و موگرینی بود که وارد داستان بلند ماجراهای پسابرجام شد. اما باز هم کاش ماجرا فقط همین بود.
◄ همزمان با رونمایی [۱۳] پرآبوتاب از اینستکس، باجگیری اروپاییها نیز آغاز شد. علاوه بر فدریکا موگرینی [۱۴] ، وزرای خارجه سه کشور اروپایی عضو برجام، یعنی «جرمی هانت» وزیر خارجه انگلیس، «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه، و «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان، طی بیانیهای مشترک اقدام به اخاذی از ایران کردند [۱۵] . در بخشی از این بیانیه پس از اشاره به تبعیت سازوکار اینستکس از تحریمهای مورد تأیید اتحادیه اروپا و سازمان ملل، با ادبیاتی تحقیرآمیز و تحکمآمیز آمده است: «سه کشور اروپایی از ایران «انتظار دارند» که «بهسرعت» تمامی بندهای برنامه اقدام این کشور در زمینه [عمل به دستورات] «کارگروه اقدام مالی» [موسوم به FATF] را اجرایی نماید.»
در همینباره بخوانید:
›› استراتژی «ضدتروریسم» آمریکا و بلایی که ترامپ با FATF بر سر برجام میآورد
›› پیوستن به «کارگروه اقدام مالی» میخ آخر بر تابوت برجام است
اینستکس: نابهنگام، ناقص، ناکارآمد و ناامیدکننده
«سامانه حمایت از تبادلات تجاری» از همان ابتدا که فقط یک «ابزار ویژه مالی» بود تا امروز که اینستکس نام گرفته، چیزی جز آبروریزی و خفت و خواری و برای طرفهای اروپایی برجام و متأسفانه برای دولت روحانی به دنبال نداشته است. پیش از آنکه اینستکس شکل بگیرد، انتشار اخباری مبنی بر اینکه برخی کشورهای اروپایی مانند اتریش [۱۶] از پذیرش مسئولیت میزبانی این ابزار ویژه مالی شانه خالی کردهاند، موجب بیآبرویی خود اروپاییها شد [۱۷] و نشان داد هم کشورهای اروپایی از سرپیچی از آمریکا وحشت دارند [۱۸] و هم کمپانیهای بزرگ اروپایی از تحریمهای ضدایرانی واشینگتن میترسند [۱۹] . بخشی از تعویق پیش آمده در روند راهاندازی ابزار ویژه مالی مدنظر اروپا نیز به خاطر همین ترس کشورهای اروپایی از تهدیدهای آمریکا بود، اما این مسئله نهایتاً با پا پیش گذاشتن خود سه کشور اروپایی عضو برجام برای میزبانی از این سازوکار ختم به خیر شد. با این وجود، از یک طرف اینکه چرا از همان ابتدا، این سه کشور برجامدوست داوطلب نجات توافق هستهای نشدند در جای خود قابلبررسی است، و از طرف دیگر، اینکه مدیریت ابزار ویژه مالی توسط این سه کشور چه خطراتی میتواند داشته باشد، در گزارشی مجزا توسط مشرق مفصلاً بررسی شده است (جزئیات بیشتر). آنچه در ادامه این گزارش بررسی میکنیم، نهایت موقعیتنشناسی و گستاخی اروپاییها مقابل جمهوری اسلامی در ازای ارائه سازوکاری است که نقاط ضعفش بیشمار و نقاط قوتش انگشتشمارند.
در همینباره بخوانید:
برخی از مهمترین نقاط ضعف اینستکس در اینجا لازم به یادآوری هستند:
◄ این سازوکار «نابهنگام» است و پس از ماهها تأخیر ایجاد شده است، اما کشورهای اروپایی در بیانیه خود بدون آنکه به خاطر تعلل و بیعرضگی اروپا از ایران عذرخواهی کنند، ایجاد اینستکس را یک «گام اولیه مهم» و در راستای «تعهد مصمم و اقدامات مداوم» خود برای حفظ برجام میدانند، در حالی که اروپاییها تا این لحظه ذرهای از وظایف خود در برجام را نیز انجام ندادهاند.
◄ اینستکس در حال حاضر «ناقص» است و از نظر فنی هنوز قادر به انجام هیچ کاری نیست. چنانکه در بیانیه وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان نیز تصریح شده، باید نهادی مشابه در ایران تأسیس شود تا حلقه آخر در زنجیره لازم برای کارکرد اینستکس باشد. توضیح، اینکه اینستکس در حقیقت یک نهاد یا کمپانی با یک هدف و دستورکار مشخص (انجام تراکنش با ایران) است و برای آنکه امکان برقراری تبادلات مالی میان این کمپانی و ایران برقرار شود، باید کمپانی متناظری در ایران به همین منظور ایجاد گردد.
◄ سامانه حمایت از تبادلات تجاری همچنین «ناکارآمد» نیز هست. باید در نظر داشت که مقررات انسداد اتحادیه اروپا، خردادماه سال جاری، با هدف حمایت حقوقی از کمپانیهای اروپایی در صورت افتادن آنها در دام تحریمهای آمریکا بروزرسانی و اجرا شد، اما اروپاییها با وضع این مقررات نشان دادند توانایی ارزیابی عملکرد کمپانیهای خودشان را ندارند. آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که کمپانیهای اروپایی اصلاً حتی ریسک ماندن در ایران را هم نکردند، چه برسد به اینکه بخواهند تحریمهای آمریکا را نقض کنند و بعد، از این مقررات استفاده نمایند. هیچ دلیلی وجود ندارد که این کمپانیهای بزرگ، اکنون بخواهند به اینستکس اعتماد کنند و با استفاده از این مکانیسم، خطر مواجهه با تحریمهای آمریکا را به جان بخرند [۲۰] .
◄ ابزار ویژه مالی اروپا «ناامیدکننده» هم هست. این ابزار که قرار است تراکنشهایش از دید نهادهای قدرتمند و تیزبین مسئول نظارت بر گردش دلار و تحریمهای اقتصادی در آمریکا، از جمله «دفتر کنترل داراییهای خارجی» در وزارت خزانهداری این کشور (جزئیات بیشتر) مخفی بماند، کارش را با شفافیتی مثالزدنی آغاز کرده است. مدیرعامل اینستکس یک آلمانی به نام «پِر فیشر» (از مدیران سابق بانک بزرگ «کومرتسبانک»)، رئیس هیأت نظارت آن «سایمون مکدونالد» (دیپلمات معاون وزارت خارجه انگلیس)، و اعضای این هیأت نیز «میگوئل برگر» (مدیرکل اداره روابط اقتصادی و توسعه پایدار وزارت خارجه آلمان) و «موریس گوردو مونتین» (سفیر سابق و دیپلمات وزارت خارجه فرانسه) هستند. البته تحریم این اشخاص قطعاً از قبل پیشبینی شده است، اما آنچه ناامیدکننده است این است که شواهد نشان میدهد منطق اروپاییها برای ایجاد اینستکس بیش از آنکه بر استحکام و نفوذناپذیری فنی این مکانیسم استوار باشد، بر مفهوم «اشتراک ریسک» پایهگذاری شده است [۲۱] . به طور خلاصه، کشورهای اروپایی امیدوارند با تقسیم و اشتراک ریسک مواجه شدن با تحریمهای واشینگتن کاری کنند که رئیسجمهور آمریکا تصمیم نگیرد با وضع تحریم علیه هر سه این کشورها، با همه آنها یکجا درگیر شود. نتیجه این امیدواری در آینده مشخص خواهد شد، اما بعید نیست ترامپی که یکشبه با چین جنگ اقتصادی به راه انداخت، همزمان با انگلیس، فرانسه و آلمان هم دربیفتد، به خصوص که تهدیدهای آمریکا علیه کمپانیهایی که از اینستکس استفاده کنند نیز به قوت خود باقی است [۲۲] .
در همینباره بخوانید:
›› اتاق جنگ آمریکا علیه ایران کجاست و در رأس آنچه کسانی هستند؟
اینستکس نقاط ضعف دیگری هم دارد. مثلاً در بیانیه سه کشور اروپایی درباره راهاندازی این مکانیسم، به «رویکرد گامبهگام» این سازوکار اشاره شده است. به عبارت دیگر، قرار است در فاز اول، برخی تراکنشها از طریق اینستکس ممکن شود و در گامهای بعدی، حوزه فعالیتهای این کمپانی گسترش پیدا کند. این شیوه ممکن است برای رعایت جنبههای دقت و احتیاط مفید باشد، اما صحبت از فاز اول و دوم در اجرای اینستکس زمانی میتوانست قابلقبول باشد که این ابزار ویژه مالی همزمان با شروع اِعمال تحریمهای آمریکا آغاز به کار میکرد، نه الآن که از یک طرف همه تحریمها برگشته و روزبه روز هم به آنها افزوده میشود، و از طرف دیگر، تهران با مکانیسمی مواجه شده است که راهاندازیش دیر شده، نقاط ضعف و قوتش معلوم نیست [۲۳] ، کارآمدیاش در هالهای از ابهام است [۲۴] ، و دولت روحانی برای استفاده از همین مکانیسم نصفهونیمه هم مجبور است زیر بار منت و شرط و شروط اروپاییها برود. به علاوه، اگر برای استفاده از اینستکس، ایران باید اطلاعات مالی و اقتصادی خود را برای کارگروه اقدام مالی شفافسازی کند، چه تضمینی وجود دارد که آمریکاییها به این اطلاعات دسترسی و فرصت تحریم مجدد تهران و حتی دیگر استفادهکنندگان از اینستکس را پیدا نکنند؟
آقای ظریف! دلتان را به اینستکس و اونستکس اروپا خوش نکنید
اروپاییها خودشان هم تکلیف خودشان را نمیدانند. به عنوان مثال، لودریان، وزیر خارجه فرانسه، تأسیس اینستکس را «یک اقدام سیاسی» و «ژستی [اقدامی] در حمایت از کمپانیهای اروپایی» توصیف میکند [۲۵] . اکنون وظیفه کیست که از رئیس دستگاه دیپلماسی فرانسه بپرسد از نظر ایشان منافع اقتصادی ایران دقیقاً اولویت چندم در راهاندازی اینستکس است؟ با این حال، خبرهای خوبی هم درباره اینستکس به گوش میرسد که امیدواریم صحت داشته باشند. مثلاً در فهرست کالاهایی که گفته میشود در فاز اول عملیاتیسازی اینستکس امکان صادرات آنها به ایران به وجود خواهد آمد، مواردی مانند مواد اولیه دارویی، داروهای بیماریهای خاص، تجهیزات پزشکی و جراحی و دستگاههای رادیوتراپی و پرتودرمانی موردنیاز برای مقابله با سرطان دیده میشود [۲۶] که اگر انتقال آنها توسط اینستکس تسهیل شود، میتوان گفت اروپاییها بالأخره در راستای تعهداتشان در برجام، گام مهمی برداشتهاند. اگرچه گفته میشود اینستکس دستکم در فاز اول برای کالاهای تحریمنشده مانند دارو و غذا و موارد بشردوستانه مورداستفاده قرار خواهد گرفت، اما شواهد نشان میدهد کمپانیهای بینالمللی از ترس تحریمهای آمریکا اقدام به فروش این موارد به ایران نیز نمیکنند. به عبارت دیگر، ایران در حال حاضر در تأمین همین اقلامی که آمریکا روی کاغذ ادعا میکند آنها را تحریم نکرده نیز مشکلاتی دارد که امید میرود اینستکس بتواند این مشکلات را مرتفع کند [۲۷] . اما تا اینجا شاید بتوان همین مورد را تنها نقطه قوت اینستکس تلقی کرد.
روی هم رفته اگر اعضای اروپایی برجام که تا خرخره به ایران بدهکارند، بعد از این همه اهمال و تعلل بخواهند برای عملیاتی کردن اینستکس شرط و شروط بگذارند و یا یک لحظه به خودشان اجازه بدهند در جایگاه طلبکار بایستند، چنانکه حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در لندن نیز بهدرستی اشاره کرده است [۲۸] ، دولت حسن روحانی باید بدون درنگ پیشنهاد اروپاییها را رد کند و «اقدام مقتضی در خصوص کل فرآیند» را اتخاذ نماید. اروپاییها ثابت کردهاند چه با اینستکس و چه با اونستکس، عُرضه دفاع از برجام و عمل به تعهداتشان در قبال ایران بدون اجازه مستأجران کاخ سفید را ندارند. دستگاه دیپلماسی دولت آقای روحانی و به ویژه آقای ظریف، رئیس این دستگاه، اگر نمیخواهد از خاطره بدعهدی آمریکاییها درس بگیرد، میتواند سابقه اروپاییها را مدنظر قرار دهد. لازم به یادآوری مجدد است که اروپاییها یک بار با طرح موضوع مقررات انسداد، عملاً صورت مسئله ارتباط کمپانیهای اروپایی با ایران را پاک کردهاند. کمپانیهای بزرگ و مهم اروپا هم در گذشته نشان دادهاند اهمیتی برای قوانین اتحادیه اروپا نمیدهند و شواهد نشان میدهد احتمالاً در آینده هم ارزشی برای مکانیسم اینستکس قائل نخواهند شد. به نظر نمیرسد لزومی داشته باشد وقت و منابع کشور بیش از این به امید اروپاییها معطل بماند و هدر برود. اقتصاد ایران قطعاً به چیزی «بسیار بسیار بیشتر» از اینستکس نیاز دارد [۲۹] .
در همینباره بخوانید:
›› آیا اروپاییها روی دیوار ایران یادگاری مینویسند؟ / ترامپ به حکم کدام قانون از برجام خارج میشود؟
دولت ایران به نوبه خود پس از خروج آمریکا از برجام و اِعمال مجدد تحریمها، اقدامات قابلتقدیری نیز انجام داده است که شکایت موفقیتآمیز از آمریکا در دیوان بینالمللی لاهه و محکومیت واشینگتن به نقض «عهدنامه مودت، روابط اقتصادی و حقوق کنسولی» با ایران (جزئیات بیشتر) از جمله این اقدامات محسوب میشود (هرچند آمریکا پس از حکم دیوان، این عهدنامه را هم پاره کرد و شکایت ایران صرفاً از نظر اِعمال فشار سیاسی و دیپلماتیک اهمیت داشت). با این وجود، این تلاشها یا اصالتاً با هدف نجات برجام نبوده و یا موفق به انجام این کار نشدهاند. برجام هر قدر هم که توافق قویای بود، بالأخره با مشت و لگد خوردن از دوست و دشمن، زمین خورد و اکنون نای بلند شدن ندارد. از طرفی، عصای اینستکس که قرار بود زیر بغلهای برجام را بگیرد، تبدیل به ماری شده که میخواهد توافق هستهای را ببلعد (جزئیات بیشتر). ممکن است ماندن در توافق هستهای یا ترک آن به یک اندازه برای دولت روحانی سود و زیاد داشته باشد (یا حتی چنانکه ظاهراً مقامات دولت معتقدند، ماندن در توافق به نفع کشور باشد)، اما حتی اگر راهی هم برای حفظ برجام باقی مانده باشد، این راه قطعاً از اروپا نمیگذرد.
در همینباره بخوانید:
[۷] Iran nuclear deal: Trump decertifies Obama-era agreement and accuses Tehran of spreading 'death and chaos' Link
[۱۴] Statement by High Representative/Vice-President Federica Mogherini on the creation of INSTEX… Link
[۲۶] بعیدینژاد: ایران درصورت طرح هرگونه شرطی از سوی اروپاییها، اصل کانال مالی را نخواهد پذیرفت لینک
[۲۸] منبع شماره ۲۵