تقي دژاکام که سالهاست وبلاگ مي نويسد و در روزنامه کيهان مشغول روزنامه نگاري است، در جديدترين مطلب وبلاگ خود "آب و آتش" به ماجراي به هم ريختن کنسرت حسام الدين سراج در کرمانشاه پرداخته است.
دژاکام که از اين کار بسيار ناخرسند است، در مطلب خود ضمن اشاره به سوابق حسام الدين سراج، درباره حرکت عاملين به هم ريختن اين کنسرت افشاگريهايي کرده است.
در بخشي از مطلب اين وبلاگ آمده است:

1- يکي از شبهاي ماه مبارک رمضان چند سال پيش بود و من شبها را به مجلس حاج آقا مجتبي تهراني مي رفتم . عادت بچه ها اين است که آخر جلسه سر کوچه شهيد ملکي مي ايستند و ديداري تازه مي کنند و بعضي هايشان هم که ماشين دارند کساني مثل مرا که بيشتر وقتها بي وسيله بودم مي رسانند و ... آن شب ، آقا مرتضي گفت : تقي ! ما پس فردا دو سه روزه داريم مي ريم پابوس آقا امام رضا "ع" و چون با ماشين خودمان مي رويم اگر نوار خوبي داري که گوش کنيم فردا شب برايم بياور .

فردا شب دو نوار "وداع 1 " و "وداع 2 " از آثار سيد حسام الدين سراج را برايش آوردم و توضيح دادم که سيد در اين دو نوار ، اشعار عمان ساماني درباره واقعه عاشورا را خوانده و بخصوص بخش تکاندهنده اش درباره وداع امام حسين "ع" از حضرت زينب "س" است ، اما خود من آن تصنيف سوزناک ِ "غريبه" ي اين نوار را دوست دارم که ظاهراً شاعر ، حضرت مسلم را خطاب قرار داده و مظلوميت او را توصيف مي کند : چقدر آشنا مي نمايي غريبه ...

چند شب بعد ، وقتي باز هم آقا مرتضي را سر کوچه ديدم گفت : چه کار کردي با ما ! حدس زدم چه مي خواهد بگويد اما پرسيدم چطور مگه ؟ گفت : با اين دو تا نواري که دادي ، از تهران تا مشهد و از مشهد تا تهران ، من و خانمم مثل روضه هاي حاج آقا مجتبي گريه کرديم . او بارها و بارها بابت معرفي و پيشنهاد اين نوار تشکر کرده و در حقيقت ابراز سپاسي از سيد حسام الدين سراج ِ عزيز .

همان آقا مرتضي به من گفت : بعضي از علما مي گويند به آقاي سراج "خواننده" نگوييد ؛ "مداح" بگوييد . و من يادم مي آمد از شبهاي دهه 60 حاج آقا مجتبي که سيد ، مشتري دائمي جلسات حاجي بود و دهه 70 که بارها او را به همراه مجيد مجيدي و محسن نفر و سيد مرتضي آويني و محسن چيني فروشان و مجيد قادري و برخي از هنرمندان قصه نويس و نقاش و معمار و ... در محضر يکي از علما مي ديدم .

حسام الدين سراج در عرصه موسيقي مذهبي ، معنوي و نيز موسيقي ملي و انقلابي قطعا ً يکي از سابقون و جلوداران است . بي اغراق مجموعه "نازنين يار" او يکي از بهترين و فاخرترين آثاري است که در عرض ارادتي موسيقايي و البته حرفه اي به ساحت مقدس امام زمان "ع" ساخته و توليد شده است . همچنين اثر " ياد يار" او از قويترين آثار موسيقايي کشورمان در باره امام خميني است که پس از درگذشت امام ساخته و تنظيم شده است . در زمينه جنگ و شهيدان و ... هم مجموعه نوارهاي " نينوا" ي او هم اولي ترين کار و هم تقريبا ً علمي ترين موسيقي ايران در اين زمينه است .

مجموعه اي از اين توانمنديها و سوابق والاي سراج اعم از تعهد و تخصص و اخلاص و دينداري و ولايتمداري و ... از او چهره اول موسيقي سالم کشورمان ساخته است .

2- سخت است که با اينهمه ، ببيني و بشنوي که موجودي به نام "صادق اشک تلخ" که نام مقدس "انصار حزب الله " را به غلط ، بر بيرق بي بصيرتي و بي شعوري خود نهاده است ، به همراه کساني که به دنبال خود راه انداخته است مانع اجراي موسيقي سنتي سيد حسام الدين سراج در کرمانشاه شده است ؛ کنسرتي که به دعوت يک انجمن خيريه دانشجويي قرار بود به مدت سه شب به مناسبت بعثت نبي اکرم "ص" برگزار شود و عوايد آن به دانشجويان يتيم اختصاص يابد . اشک تلخ صريحا ضمن به عهده گرفتن مسئوليت به هم زدن اين برنامه و جلوگيري از اجراي اين برنامه ، علت آن را در نامه اي به استاندار کرمانشاه " تشکيل مجالس رسمي بي بند و باري " ناميده است ! و بدتر از آن ، اين اقدام غير قانوني و غير شرعي و ضد اخلاقي خود را در حالي که با صد من سريشم هم قابل چسباندن نيست بر اساس بند ميم وصيتنامه سياسي - الهي امام قلمداد کرده است .

اين در حالي است که بر اساس اعلام خبرنگار کيهان ، دو سه هفته پيش کنسرت موسيقي پاپ آقاي احسان خواجه اميري بدون هيچ گونه مانع و محدوديتي از سوي "انصار حزب الله کرمانشاه" در همين شهر در نهايت آرامش و امنيت برگزار شد و به هيچ عنوان از سوي اين جماعت به "مجلس رسمي بي بند و باري " متهم نشد . البته آقاي خواجه اميري از هنرمندان خوب کشورمان محسوب مي شود اما حداقل اين همه سوابق انقلابي و ديني و مذهبي و نشست در محضر علما و مراجع را در کارنامه خود ندارد و شگفت آور است که سراج به چيزي متهم مي شود که تمام کارهاي او در جهت فرهنگسازي براي اصلاح آن است !

متن کامل و ادامه يادداشت دژاکام را در وبلاگ "آب و آتش" ببينيد