«روزي روزگاري ايران» از معدود آثار BBC است که شايد به خاطر نوع مخاطبش در بسياري از صحنه‌ها حقايق را به تصوير کشيده؛ روايت بي‌بي‌سي از پيوند کربلا و انقلاب اسلامي روايتي ديدني است.

گروه فرهنگي مشرق - مستند «روزي روزگاري ايران» اگر چه در سال 85 ساخته شده ولي هيچ وقت تازگي خودش را از دست نمي دهد. و آن هم به موضوعش برمي‎‌گردد چرا که حکايت گروهي را به تصوير کشيده که با نظرات و سلائق گوناگون، در قالب يک کاروان عازم کربلا مي شوند و بي هيچ خطري برمي‌گردند.
«کِوين سيم» کارگردان انگليسي اين مستند، نريشن ابتدايي فيلمش را با اين اعتقاد ايرانيان آغاز مي کند که در سال 680 ميلادي در کربلا و در بيابان هاي عراق، حسين، نوه حضرت محمد(ص) در کنار خانواده اش کشته شد و امروز بسياري از ايرانيان معتقدند است يزيد جديد در جهان وجود دارد و نام او جورج بوش است.
«روزي روزگاري ايران» که با نام «زيارت کربلا» در آمريکا معروف است اگر چه محصول بي بي سي است اما سعي کرده تا واقعيت هاي زندگي ايرانيان را در مواجهه با يک اعتقاد مذهبي به خوبي به تصوير درآورد. اين مستند از يک فضاي سياسي که آميخته با فرهنگ عاشورا و سخنان دکتر احمدي نژاد است،بيننده را به قلب خانواده اي مي برد که پايبندي چنداني به مباني اسلام ندارند و فرزندشان تصميم گرفته تا به کربلا برود. مادر به اندازه خود و نامزدش در حد و توان خودش با اين سفر مخالفت مي‌کنند ولي بي نتيجه است چون کامران که بعدها مي فهميم عاشق شهادت است، آنقدر به امام حسين عليه السلام و شهيدان کربلا دل داده که به هيچ عنوان از خطرهاي احتمالي نمي ترسد و با تمام وجود آماده رفتن مي شود.
دوربين «کِوين سيم» بسيار هوشمندانه در ميانه راه به منزل يک پيرمرد اصفهاني هم سري ميزند. همانجا که زورخانه اي بنا شده و پيرمرد مرشدي است که از اين راه عشقش به راه است و خرجي اش تامين مي شود. افراد ديگري هم در کاروان زيارتي هستند که انگار کارگردان از پردازش زندگي آنها در مي ماند و فقط مي تواند لايه هايي سطحي را از حالات و روحيات آنها به تصوير بکشد.
پيرمرد اصفهاني و جوان تهراني نماد دو نسل جدا از همند که تقريبا حال و روزشان در زيارت کربلا شباهت هاي زيادي دارد. هر دو عاشقانه و بي تکلف زيارت مي کنند اما کامران که از نسل جديد است از حرم حضرت ابالفضل العباس عليه السلام تا حرم حضرت امام حسين عليه السلام را سينه خيز طي مي کند. شايد «کِوين سيم» با زيرکي مي خواهد به اين نکته اشاره کند که نبايد گول برخي ظواهر را خورد. جواني که در چنين خانواده اي پرورش يافته، در خانه شان سگ نگهداري مي کنند و مادر و همسرش به حجاب و اعتقادات ديني پايبندي خاصي ندارند، انقدر دلداده امام خود است که در ميان جمع و در انظار عمومي خود را به زمين مي اندازد و سينه خيز مي رود. کاري که ممکن است به خاطر عزيزترين افراد زندگي مثل پدر يا مادرش هم انجام ندهد. او از همه زائرين در کاروان هم عاشق تر به شهادت است يا حداقل در فيلم اينگونه القا مي شود.
در کاروان يک روحاني هم هست که روابطش بسيار عادي است. در مهران نماز صبحش قضا مي شود و در هنگامي که کامران در حال سينه خيز رفتن است، به سخنراني مي پردازد و در گوشه اي از عافيت است و در لحظات روحاني هم بازخورد خاصي در چهره او نمايان نيست. اين چهره از روحاني اگر چه کامل نيست اما گوشه اي آميخته به واقعيت است که نبايد به سادگي از کنار آن گذشت. بخشي از اين کم لطفي به روحانيت به خاطر دشمني تفکر سازندگان اين مستند با تفکر روحانيت است اما همه اش اين نيست. بخش ديگري هم دارد که مربوط مي شود به عدم اطلاع کافي از زندگي و مناسبات فردي روحانيان.
در اين جمع کوچک معلم ديگري هم هست که با پوشش معمولي ظاهر مي شود ولي کم کم چادري مي شود. او که نقاشي مي کشد، ارتباط معنوي خوبي با فضاي کربلا پيدا مي کند و همچنين معلم ديگر که با فرزند و همسرش آمده به خوبي در هر زمينه اي نقشش را ايفا مي کند. اين معلم هم نماينده چهره هاي حزب اللهي است که در هر موقعيتي از انجام وظيفه فروگذار نمي کنند و تکليفشان بر هر چيزي مقدم است.
«کِوين سيم» حتي از چهره هاي قديمي و شبه سرمايه دار هم يک نفر را در قاب دوربينش جا داده. همان حاج آقايي که لاغر و ترکه اي اما خود دار و درونگراست. کمتر صحبت مي کند و وقتي چيزي مي گويد هم با جملات عرفاني و ثقيل همراه است. «روزي روزگاري ايران» با ظرافت نشان مي دهد که اين نسل نيز نقش چنداني در ايران امروز ندارد. او نيز تاثير چنداني در روند اوضاع ندارد و هر چه هست در دست جواناني است که مثل کامران جانشان را هم به پاي اعتقاداتشان فدا مي کنند.
اوج احساسي مستند اما زيارت کربلا نيست. بلکه زماني است که کاروان در يک مسجد قديمي اطراق مي کنند تا استراحتي بکنند و در همين اثنا گروهي از جوانان تعزيه خوان مي آيند و تصويري از کربلا و عاشورا را به نمايش مي گذارند. کات هنرمندانه صحنه هاي تعزيه و نواي ترومپت با صحن هاي ورزش باستاني در زورخانه مرد اصفهاني لحظاتي را خلق مي کند که همه اش آکنده اس تاز يک حس کاملا شرقي که معلوم نيست برداشت مخاطب اروپايي يا آمريکايي از آن چه باشد. «روزي روزگاري ايران» در جا هاي ديگر هم آکنده است از نواي موسيقي سنتي ايران و موسيقي شرقي که حس و حال کار را براي مخاطب ايراني بالا مي برد و احتمال زياد اين حس را براي غير او نيز به همراه دارد.
«کِوين سيم» در سکانس هاي مختلفي به سراغ جنگ تحميلي عراق بر عليه ايران مي رود. صحنه اي منتخب از مجموعه روايت فتح را نشان مي دهد و به کمک نريشن يا گفتگو با حاج صادق آهنگران، اين واقعيت را رو در روي مخاطب مي گذارد که جوانان نسل پيش نيز با همين عشق به امام حسين بوده که رفتند و ايستادگي کردند و تعدادي از آنها هم به شهادت رسيدند. او حتي با پرداختي ظريف به راهپيمايي ها و مبارزات زمان انقلاب، اشاره کرده و به پيروزي انقلاب که حاصل همين تفکر است هم مي پردازد.
ساخته يک ساعته «کِوين سيم» اگر چه حرف هاي زيادي در خود نهفته دارد اما يادداشت آن را مي شود با اين نکته مهم به پايان برد که «روزي روزگاري ايران» چون براي مخاطب اروپايي و آمريکايي ساخته شده ار دروغ و تحريف به دور است چرا که مي خواهد دشمن را به آنها بشناساند و شايسته است که چنين آثاري با برخي ملاحظات به دست مخاطب ايراني هم برسد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • اسلامی ۲۳:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۷
    0 0
    سلام بر حسین (ع) - شما را به خدا شیعیان به این انگلیسی های حرامزاده هرگز سرسوزنی اعتماد نکنید !!! به جایی پا نمی نهند مگر به قصد جاسوسی و ارزیابی و بعداً توطئه و فتنه مذهبی و خرابکاری !! ببینید چقدر انگلیس شبکه شیعی در ماهواره درست کرده است ! اینها نقشه دارند اول رخنه می کنند سپس استحاله ! این شبکه اهریمنی بی بی سی هم که با بودجه اینتلیجنس سرویس اداره می شود حامی جنایات اسرائیل و دشمن اسلام ناب و شیعه و جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان و عراق و سوریه بشار اسد است ! و حامی تروریست ها و وهابی ها و بهائی ها و سلفی ها و صهیونیست ها ! و حامی رژیم انگلیسی نامشروع آل خلیفه در بحرین مظلوم ! که تازگی هم نماینده رهبر شیعیان آیت الله سیستانی را از بحرین اخراج کرده اند و ...همه می دانیم آل خلیفه پلید بدون حمایت انگلیس خبیث حتی آب هم نمی خورد و پس از هر شیعه کشی در منامه ملکه الیزابت فرشی قرمز جلوی پای آل خلیفه پهن می کند !

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس