کد خبر 1000090
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۰

یکی از معماران تحریم در دولت اوباما می‌گوید ایران توانست به تحریم‌های آمریکا پاسخ متقابل بدهد و درباره موفقیت راهبرد فشار حداکثری، تردید وجود دارد.

به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

«پیتر هارل» از مسئولین ارشد دایره مجازات کشورهای مخالف آمریکا در وزارت امور خارجه دوره اوباما و از معماران رژیم‌های تحریمی آمریکا بوده است. وظیفه او بررسی شکل تحریم‌های مورد استفاده علیه کشورهای مختلف بوده، اما امروز معتقد است که فلسفه تحریم‌ها در دولت ترامپ با دوره‌های پیشین کاملا متفاوت است.


به گزارش نامه‌نیوز، هارل در فارین‌پالیسی نوشت: تردیدی نیست که اصلی‌ترین سلاح دولت ترامپ برای حل مشکلات مختلف، تحریم‌های اقتصادی است. از چین و ایران گرفته تا سوریه و ونزوئلا و روسیه، این تحریم‌ها گسترده است و تجربه نشان داده که تحریم‌ها (و سایر ابزارهای اقتصادی تحمیلی) در کمپین «فشار حداکثری» ترامپ علیه مخالفان، عنصری محوری است.


او نه تنها تحریم‌ها را تهاجمی‌تر و کارسازتر از پیشینیان خود اجرا می‌کند، بلکه از روش‌های جدیدی نیز برای تیز کردن تیغ تحریم‌ها نیز استفاده می‌کند. بررسی دقیق استفاده از تحریم‌های دولت او حاکی از وجود سه روند کلان است؛ روندهایی که سؤالات مهمی را درباره آینده سازمان اقتصادی الزام‌ساز و تنبیهی آمریکا مطرح می‌سازد.


روند یا موج اول، سطح بی‌سابقه‌ای از «پرخاشگری اقتصادی» را شامل می‌شود. داده‌های گردآوری شده توسط موسسه حقوقی «گیبسون»، «دان» و «کروچر» نشان می‌دهد که ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۵۰۰ فرد، شرکت و نهاد را به لیست موارد تحریم وزارت خزانه‌داری آمریکا اضافه کرده است. این میزان ۵۰ درصد بیشتر از سال قبل از آن یعنی (۲۰۱۷) بوده است!


روند دوم ساختار تحریم‌سازی در دولت ترامپ، افزایش تمرکز او به سیگنال‌دهی سیاسی و فعالیت دیپلماتیک درباره اجرای تحریم‌های ایالات متحده است.


روند یا موج سوم، استفاده روزافزون دولت ترامپ از «اقدامات اقتصادی تحمیلی - مجازاتی» علیه کشورهای بزرگ به جای «تحریم» بوده است.


اما در نهایت برای هیئت حاکمه آمریکا، مهمترین دغدغه در مورد تحریم‌های ترامپ این است که آیا این تحریم‌های خصمانه و هجومی، برای پیشبرد منافع امنیت ملی ایالات متحده کارایی دارند یا خیر؟ این تردید هنوز هم وجود دارد.


مثلا استفاده از تحریم‌ها در صادرات نفت ایران تاثیر روشنی داشته است. اما آیا این تاثیر، نهایتا راهگشا خواهد بود؟ اکنون فروش بیش از ۲ میلیون بشکه‌ای ایران در زمان توافق هسته‌ای (برجام) بیش از ۹۵ درصد کاهش یافته ولی پروژه‌های صندوق بین‌المللی پول با اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۹ به نرخ ۶ درصد منعقد شد! از سوی دیگر، صادرات نفت ونزوئلا پس از تشدید تحریم‌ها در سال جاری ایالات متحده، -که بخشی از آن با کاهش خرید در چین محقق شده است- کاهش یافت اما هنوز مادورو بر سر جای خود باقی است.


استفاده هجومی ترامپ از تحریم‌ها، باعث افزایش عواقب ژئوپلیتیک و سیاسی علیه منافع آمریکا شده که خطرات جدیدی را برای اثربخشی آنها در طولانی‌مدت به ارمغان می‌آورد.


مهم‌تر از همه، ترامپ باید این را تشخیص دهد که وقتی اقدامات مربوط به تحریم کشورها را هدف قرار می‌دهد، مطالبات بیش از حد از کشورهای مورد تحریم، می‌تواند آنها را ترغیب کند تا علی‌رغم هزینه‌های اقتصادی شدید تحریم‌ها، از دادن امتیاز به آمریکا خودداری کنند.


به‌عنوان مثال، بسیار بعید است که ایران با ۱۲ خواست پمپئو موافقت کند و در ماه‌های اخیر با تشدید فشارها، به فشارهای ایالات متحده پاسخ داده است.


اکنون این سوال ایجاد می‌شود که چه ابزار دیگری در دسترس است؟ و چه زمانی موثر خواهد افتاد؟ این سوال هنوز باقی است که آیا ترامپ مجبور است مسیر خود را اصلاح کند؟

برچسب‌ها