به گزارش مشرق، روز پنج شنبه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی حمله ارتش ترکیه به شمال سوریه و کردهای این کشور را محکوم کرد. از زمان آغاز بحران سوریه اردوغان ادعاهای واهی مختلفی را علیه سوریه ارائه کرده است و در برخی از آنها مدعی بخش هایی از خاک سوریه شد. در تمامی این مدت صهیونیست ها همواره این مدعیات را تأیید کردند اما حال شاهد آنیم که همین صهیونیست ها عملیات ارتش ترکیه در شمال سوریه علیه کردهای سوری را محکوم می کنند. سؤال اینجا است که چه رخ داده که صهیونیست ها از موضع حمایت از مخالفان دولت سوریه، به حملات ارتش ترکیه به شمال سوریه اعتراض کرده آن را محکوم می کنند و مقامات درجه اول این رژیم اعلام می کنند هر کمکی که بتوانند، به کردهای سوریه ارائه خواهند کرد؟
بیشتر بخوانید:
وضعیت کردهای سوریه در دوره بحران سوریه
کردهای سوریه از ابتدای بحران وارد معارضه نشدند اما به مرور تلاش کردند ماهی خود را از آب گل آلود بحران سوریه بگیرند. تلاش کردها در میان بحران، نزدیک شدن به استقلال بود. وضعیتی که به هیچ وجه نمی توانستند در دوره ثبات از آن سخن بگویند.
در این دوره با استقلال طلبی ضمنی کردها، در حالی که بخشی از سوریه در اختیار داعش، بخشی در اختیار معارضه مسلح و بخشی هم در اختیار دولت سوریه بود عملاً سوریه به 4 بخش تقسیم شده بود و آمریکایی ها به خواسته خود برای ایجاد خاورمیانه جدید رسیده بودند. این خواسته برای صهیونیست هایی که به دنبال ایجاد خاورمیانه ای متشکل از دولت های قومی و اقلیتی و کوچک بودند نیز مطلوب بود.
مخالفت ترکیه با استقلال کردهای سوریه
در میان تمامی این تغییرات ترکیه با وجود آنکه حامی معارضان بود اما به دلیل آنکه با کردهای ترکیه و استقلال طلبی آنها مبارزه می کرد با استقلال آنها حتی به صورت ایالتی در حدی که نزدیک به وضعیت کردهای عراق شود و آنها یک اقلیم خودمختار شوند مخالف بود. ترکیه می داند که اگر کردهای سوریه بتوانند حداقلی از استقلال طلبی را کسب کنند آنگاه در مرحله بعد این ترکیه است که با این موج مواجه خواهد شد. این نکته در اینجا نباید از نگاه مغفول ماند که کردهای سوریه ماهیت سوری ندارند و چند دهه قبل با فشاری که ترک ها به آنها آورده اند به خاک سوریه پناه برده اند. در این شرایط ترکیه با وجود آنکه پایگاه های انتقال داعش و آموزش معارضه سوری را در کشور خود مستقر کرده بود اما با کردهای سوریه و هرگونه قدرت گرفتن آنها مخالف بود. به ویژه که ترکیه از روابط کردهای سوریه با کردها ترکیه نیز ناخرسند بود. چرا که می دانست بسیاری از ناآرامی های مناطق کردنشین ترکیه از طریق کردهای سوری مدیریت می شد و آنها در مناطق کردنشین سوریه خود را مخفی کرده بودند.
حذف معارضه و داعش
با حمایت هایی که جبهه مقاومت از دولت سوریه انجام داد به مرور نظام سوریه توانست داعش و گروههای تروریستی را از میدان به در کند و بر تمامی مناطقی که این دو گروه حاکمیت یافته بودند، حاکمیت یابد. در این وضعیت تمام مخالفان مسلح به ادلب منتقل شدند و ادلب به محل تجمع این گروه تبدیل شد که جمعی از اضداد را در خود داشت. در این وضعیت عملاً تنها کردهای سوریه بودند که می توانستند با پیش بردن پروژه استقلال طلبی، تجزیه سوریه را رقم بزنند.
بازگشت آمریکا برای کمک به تجزیه سوریه
هنگامی که معارضه به ادلب محدود شد و قدرتی برای استقلال و تجزیه سوریه نداشت، آمریکا که خروج خود را از سوریه اعلام کرده بود تلاش کرد با ایجاد پایگاه های لجستیک، حمایت از کردهای سوریه را بر عهده گیرد. آمریکا از سال 2018 با ایجاد بیش از 20 پایگاه نظامی لجستیک که صرفا برای کمک لجستیک و بهره برداری اطلاعاتی به وجود آمده بود با کمک چند کشور اروپایی چون فرانسه و انگلستان کار تقویت و کمک به کردهای سوریه را دوباره آغاز کرد.
تعارض منافع ترکیه و رژیم صهیونیستی در سوریه
منافع ترکیه و رژیم صهیونیستی در سوریه از زمان آغاز بحران در یک جهت قرار داشت و دست کم با هم تعارضی نداشت. چرا که هر دو بر سر سقوط بشار اسد با هم توافق داشتند. اما آغاز کمک های آمریکا به کردهای سوریه و تلاش برای استقلال آنها که در راستای تجزیه عملی سوریه بود، برای صهیونیست ها به شدت مطلوب و برای ترک ها نامطلوب بود. ترک ها خواستار تجزیه سوریه بودند اما خواستار این نبودند که کردهای سوریه نیز مستقل شوند. این همان جایگاهی بود که منافع ترکیه و رژیم صهیونیستی را در تعارض قرار داد.
خروج آمریکا ضربه ای بر آخرین امیدها رژیم صهیونیستی
تعارض منافع ترکیه و رژیم صهیونیستی تا زمانی که آمریکایی ها در سوریه حضور داشتند عملاً و در میدان به نفع صهیونیست ها رقم می خورد. اما خروج آمریکا از منطقه شمال سوریه تمامی محاسبات صهیونیست ها را به هم زد. تنها کسانی که صهیونیست ها می توانستند روی هم پیمانی و حمایت آنها حساب باز کنند، کردها بودند. صهیونیست ها از دهه های قبل با کردهای منطقه، روابط دامنه داری داشته و دارند. مثلا خانواده بارزانی از چند نسل قبل با موساد روابط تنگاتنگ داشته اند و صهیونیست ها در جریان هم پرسی کردهای عراق نقش مستقیمی ایفا کردند. در سوریه نیز آنها کمک های قابل توجهی به پ.ک.ک و پ.ی.د کرده اند. با خروج آمریکایی ها و حملات ترکیه، عملاً آنچه در حال از بین رفتن است همین جریان های شبه تروریست هستند که ترکیه نیز می خواهد پایگاه های آنها را در وهله نخست از بین ببرد. در این شرایط آنچه برای صهیونیست ها جبران نشدنی است همین گروه هایی هستند که می توانستند برای صهیونیست ها هم پیمان محسوب شوند.
نابودی تنها ابزار مقابله با مقاومت
علاوه بر همه آنچه در فوق به آن اشاره شد باید این را افزود که صهیونیست در حال حاضر تنها کردها را برای مقابله با مقاومت در سوریه در اختیار داشتند و با از بین رفتن قدرت کردها آنها تقریبا در سوریه به طور کامل خلع سلاح می شوند و باید به حملات گه گاه خود دلخوش کنند که آن هم دیگر با قدرت یابی نظام سوریه و خط و نشان هایی که روسیه به آنها نشان داده است یک ابزار نیم بند محسوب می شود.
جمع بندی
رژیم صهیونیستی در جریان بحران سوریه اهداف مختلفی را در سوریه مورد نظر داشت که این اهداف با تعریف مقابله با مقاومت هدف قرار می گرفتند. در آن شرایط منافع ترکیه و رژیم صهیونیستی به دلیل مقابله با نظام سوریه در یک راستا قرار داشت. اما با تغییر میدان در سوریه و قدرت گرفتن نظام سوریه، ترک ها اولویت خود را از مقابله با نظام به مقابله با قدرت گرفتن و استقلال طلبی کردها تغییر دادند. اما کردها تنها گروهی هستند که صهیونیست ها امیدوار بودند بتوانند با آنها هم پیمان شوند و سوریه و دیگر کشورهای کردنشین را با کمک آنها تجزیه کنند. حال با حملات ترکیه که در راستای مقابله با استقلال طلبی کردها و عدم تجزیه سوریه رقم می خورد منافع صهیونیست ها به دلیل ضربه خوردن کردها در خطر قرار گرفته است. به همین دلیل آنها به شدت از کردها حمایت می کنند و اعلام کرده اند هرگونه کمکی که بتوانند به آنها ارائه خواهند کرد.
اما این کردها هستند که باید از رها شدن توسط آمریکایی ها درس گیرند. کردها در زمانی که نظام معارضه را در ادلب محدود می کرد به سمت آمریکایی ها و ترک ها رفتند و نظام سوریه را رها کردند تا دم از استقلال بزنند اما حالا آمریکا آنها را رها کرده اند و به تیغ ترک هایی سپرده اند که به خون آنها تشنه اند. حال این باید درس عبرتی برای آنها باشد که فریب حمایت های صهیونیست ها را نخورند.