مدعیان لزوم تصویب FATF باید توضیح بدهند که مردم و کشور چگونه می‌توانند عقلانیت خود را کنار گذاشته و دوباره به جماعت برجامیان و کسانی که پس از 6 سال گفتند مذاکره با آمریکا دیوانگیست؛ اعتماد کنند؟!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

در پشت پرده دستاوردهای نظامی و دفاعی ایران چه خبر است؟!

«محسن امین‌زاده»، از مقامات وزارت خارجه دولت اصلاحات و از دست‌اندارکاران فتنه 88 به تازگی طی مقاله‌ای در شماره جدید نشریه مشق فردا به اشاره به ایران اسلامی نوشته است:

«انتظار پایداری اقتدار نظامی و امنیتی بدون کسب اقتدار اقتصادی، انتظار بیهوده‌ای است.»

او در ادامه نوشته خود همچنین با تأکید بر اینکه مطلوب‌ترین مناسبات اقتصادی ایران هنگامی محقق می‌شود که تحریم‌ها متوقف شود، در اشاره‌ای دیگر به معنای پیش‌گفته تصریح می‌کند: اقتدار سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران بدون اقتدار اقتصادی به شدت آسیب‌پذیر است.

امین‌زاده در یادداشت خود این ادعا را نیز مطرح می‌کند که تحقق مذاکره سازنده میان ایران و آمریکا و رفع تحریم‌ها منوط به «موافقت رهبری» است!

*در اشاره به اظهارات امین‌زاده بیان دو نکته ضروریست:

یکم: در بحث ارتباط "اقتدار نظامی و ثبات آن" با اقتدار اقتصادی نباید حرف غلط زد و حقیقت را به مسلخ برد!

زیرا همه استراتژیست‌های دنیا اذعان دارند و اعتراف می‌کنند که اقتدار نظامی به شرط واقعی بودن و پس دادن امتحان؛ یقینا برآمده از اقتدار اقتصادی است.

ضمن اینکه تداوم 40 ساله پیشرفت‌های نظامی ایران نیز سمبلی از پایداری اقتدار اقتصادی است.

 نظام جمهوری اسلامی ایران مثل هر حکومت دیگری به دلیل عملکرد دولت با برخی مشکلات در اقتصاد خود مواجه است اما آیا این به معنی نبود اقتدار در اقتصاد ایران است؟

اقتصادی که توانسته اثر تحریم‌های آمریکا را به کمتر از 30 درصد برساند، ارزان‌ترین نان و سوخت و مالیات جهان را به شهروندان خود عرضه کند، امید به زندگی را در میان مردم افزایش دهد، از کاهش صادرات نفت دچار بحران نشود و موجب افزایش 50 درصدی ورود گردشگری به ایران شود آیا یک اقتصاد مقتدر نیست؟!

از طرفی آیا واقعا اگر اقتصاد ایران از اقتدار لازم و پایداری اقتدار برخوردار نبود، می‌توانست در عرصه‌های جنگ‌های نیابتی با آمریکا و همپیمانان او در کشورهای منطقه پیروز باشد، از متحدان خود نیز حمایت‌های لازم سیاسی، نظام و اقتصادی را داشته باشد و تمام این موفقیت‌ها را نیز در طول 40 سال گذشته تداوم دهد؟!

این حقیقتی است که محسن امین‌زاده و امثال او که تلاش می‌کنند بر روی اشکالات اقتصادی پدید آمده از سوی دولت موج‌سواری کنند؛ سعی در انکار آن دارند و نه تنها آنرا انکار می‌کنند بلکه در مسیر قلب حقیقت و جعل واقعیات نیز قرار دارند.

جالب است که قبل از امین‌زاده، سعید حجاریان طی یادداشتی به حقیقت مذکور اذعان کرده و گفته بود: «پشتوانه عملیات نظامی اقتصاد است. زیرا نمی توان به لحاظ نظامی پیش رفت و در توسعه اقتصادی متوقف ماند یا پس رفت.»[1]

و حال این آقایان هستند که باید پاسخ بدهند پیشرفت و اقتدار نظامی ایران و ایضاً پایداری و آسیب‌ناپذیری آن چگونه با اقتصاد سیاهی که اینان تصویر می‌کنند ممکن بوده است؟!

دوم: مکرر در مکرر بیان شده است که یکی از مشکلات بزرگ جبهه اصلاحات، نداشتن مطالعه است!

امین‌زاده در حالی اصرار دارد که مناسبات مطلوب اقتصادی در گرو رفع تحریم است که مثلا در کتاب "نگاهی به تاریخ جهان" نوشته جواهر لعل نهرو نخوانده است که تحریم اولا کشنده نیست و ثانیا سبب پیشرفت‌های شگرفی مثلا در کشور ایرلند (در ابتدای سده 1900) شده است. زیرا اقتصاد تحریم شده "درونزا و مقاوم" می شود.

اشاره اصلاح‌طلبان به سمت رهبری و اینکه ایشان بایستی اجازه مذاکره با آمریکا را صادر کنند نیز درآمدی دارد که البته چپ‌ها هرگز به این درآمد و مقدمه اشاره نمی‌کنند!

و آن اینکه مگر ایران در طول 40 سال گذشته در چند مقطع با آمریکا مذاکره نکرده و آیا در بارزترین این منصه‌ها یعنی برجام؛ دستاوردی جز بدعهدی آمریکا وجود داشته است؟! آیا رهبری می‌تواند اجازه وسعت یافتن خطر بدعهدی آمریکا علیه ملت ایران را بدهد؟

این سؤالات و تأملات که حقایق مهمی درون آنها نهفته است؛ به روشنی نشان می‌دهد که هدف یک جریان داخلی از اصرار بر مذاکره بر آمریکا رفع مشکلات اقتصادی نیست زیرا اولا ایران با بحران خاصی مواجه نیست و ثانیا به اثبات تجربه، کلید حل مشکلات نیز در جیب آمریکا نیست!

پس چه چیزی می‌تواند در مطمح نظر اصلاح‌طلبان در باب این اصرار وجود داشته باشد؟

ما قضاوت در این باره را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم...

گفتنیست، مقام معظم رهبری، روز یکشنبه گذشته در دیدار با جمعی از دانشجویان و دانش‌آموزان در همین رابطه فرمودند: برخی که مذاکره با امریکا را حلّال مشکلات می‌دانند، صددرصد اشتباه می کنند و هیچ نتیجه ای از گفتگو با امریکایی ها حاصل نخواهد شد، چرا که آنها یقیناً و قطعاً هیچ امتیازی نخواهند داد.

معظم‌له تصریح کردند: اگر به مذاکره می رفتیم، امریکایی های متوقع پای موشکها را به میان می کشیدند و مثلاً می گفتند باید موشکهای ایران حداکثر ۱۵۰ کیلومتر بُرد داشته باشد که اگر مسئولان ما این را می پذیرفتند، پدر کشور در می‌آمد و اگر نمی پذیرفتند همین آش و همین کاسه تکرار می شد.
به گزارش ایسنا، حضرت آیت الله خامنه‌ای تجربه هایی نظیر مذاکرات بی نتیجه کوبا و کره شمالی با امریکا را درس آموز خواندند و گفتند: مسئولان امریکا و کره شمالی متقابلاً قربان صدقه یکدیگر هم رفتند اما در نهایت امریکایی‌ها براساس روال خود در مذاکرات، یک ذره از تحریم ها کم نکردند و هیچ امتیازی ندادند.[+]

***

کرنش را به جای دیپلماسی عزتمندانه انتخاب نکنید

التماس برجامیان برای اعتماد کشور به FATF!

«غلامرضا انصاری»، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه در اظهاراتی که اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، پیرامون FATF گفته است:

«یکی از هشدارهایی که وزارت خارجه در جلسات مختلف داده است، بحث FATF است. مانند این است که شما از من سوال کنید نظر شما در مورد سفرکردن چیست؟ من می‌گویم سفرکردن کار بسیار خوبی است، ولی مخالف گرفتن پاسپورت هستم. کسی که می‌خواهد از مرزهای کشور خود خارج شود، یک شرط مورد توافق بین‌المللی، داشتن پاسپورت است. امروز FATF یعنی داشتن پاسپورت. اگر سیستم بانکی ایران می‌خواهد با سیستم بانکی جهان اعم از کوچک یا بزرگ آن هر نوع ارتباطی را برقرار کند، شرط آن FATF است...امروز FATF و مقررات آن شرط حضور سیستم بانکی ما در بیرون از مرزهاست. خواه این بانک در افغانستان، سوریه و چین باشد یا در اروپا. متاسفانه به این مفهوم توجه نشده است.»

او تصریح می‌کند: FATF ابزار شما برای خارج‌شدن از مرزهای شما در سیستم بانکی است. اگر ما نتوانیم به سلامت از این وضعیت عبور کنیم، سیستم بانکی کشور به‌طور کامل فلج خواهد شد. یعنی شما حتی امکان حضور در کشورهای دوست و همسایه را در حوزه بانکی نخواهید داشت.

انصاری همچنین در این رابطه می‌گوید: ما ننشسته‌ایم که ببینیم آنها (آمریکا) به چه چیزی اصرار می‌کنند، بعد بگوییم نمی‌خواهیم. یا مورد دیگری هم آنها بگویند نمی‌خواهند انجام بشود و ما بگوییم ما می‌خواهیم این کار انجام شود. ما باید به سرنوشت و قوانین خودمان نگاه کنیم. مشاهده کنید که اکنون در FATF چند کشور عضوند. همه جهان عضوند. حتی یک یا دو کشور باقی‌مانده هم برای عضویت التماس می‌کنند.[2]

*آقای انصاری چیزی را از مردم و کارشناسان دلسوز کشور می‌خواهد که خود آقایان در وزارت خارجه حاضر به انجام آن نیستند!

چگونه است که آقایان مدام می‌گویند ترامپ نشان داد قابل اعتماد نیست و مذاکره با آمریکا دیوانگیست اما از مردم و کارشناسان انتظار دارند که به وعده فریب‌خوردگان برجام در قبال FATF دل خوش کنند؟!

آقای انصاری آیا می‌داند که همین قبیل دیدگاه‌ها در وزارت خارجه بود که برجام را به کشور تحمیل کرد و اکنون نیز حاضر به پذیرش مسئولیت برجام نیست؟!

آیا عقل می‌پذیرد که همین افراد، امروز برجامی دیگر را در قالبی دیگر به کشور تحمیل کنند و در صبح فردا و هنگام بروز خسارت‌های دو صد چندان؛ از پذیرش مسئولیت بگریزند؟

از طرفی مگر بانک‌های ایرانی با برجام آقای روحانی توانستند امورات تحریمی خود را حل کنند که اکنون باید به وعده تصویب FATF امیدوار باشند؟!

حتما بایستی این بخش از تاریخ برجام را به آقایان یادآوری کرد که محمدجواد ظریف در یک سفر خارجی صراحتا تأکید کرد که بانک‌های ما در پسابرجام نتوانسته‌اند حتی یک حساب هم در بانک‌های کشور انگلیس باز کنند![3]

جدای از این حقیقت محض، معاون وزیر خارجه گویا در جریان واقعیت‌های جهان پیرامون هم نیست...

و آن اینکه جهان پیرامون صفر و صدی نیست و کشورها هریک نیازهایی به یکدیگر دارند که بعضا یا اغلب حیاتی است و FATF باشد یا نباشد اما آنها مجبور به رفع این نیازها هستند.

این نکته بدیهیست که اگر اروپا نتواند گاز خود را از روسیه تأمین کند باید دست به دامان ایران شود و یا همینطور هندوستان و چین مجبور به تأمین سوخت فسیلی خود هستند. سوختی که اگر روزی از جانب آمریکا قطع شود؛ حتما بایستی توسط ایران تأمین شود.

(مثل ماجرایی که درباره احتیاجات غذایی قطر پس از تحریم‌های عربستان افتاد)

جان کلام آنکه این هنر دیپلماسی آقایان است که بتواند ادعای اجبار FATF را با اجبار دیپلماسی به عقب برانند و نقب‌ها و مفرّهای جدیدی برای کشور باز کنند.

و البته تمام استدلال‌های پیش‌گفته با فرض صحت ادعاهای معاون اقتصادی وزیر خارجه درباره FATF است.

زیرا کارشناسان مدقّ کشور اشارات دیگری درباره FATF و خطرات و هیمنه پوشالی آن دارند...

***

یک پرسش سیاسی که باعث بخشش گناه می‌شود...

شفقنا گزارش داد: آیت‌الله جوادی آملی، از مراجع عظام تقلید و مفسّر برجسته قرآن کریم، طی سخنانی در سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیر علیه السلام گفت:

«بعضی از گناهان‌اند که کفاره مشخصی دارند، اما بعضی از گناهان هستند که هیچ چیزی کفاره آن نیست مگر یک اصل و آن اصل این است که "إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لَا یکَفِّرُهَا صَلَاهٌ وَ لَا صَوْمٌ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا یکَفِّرُهَا قَالَ الْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَه"، فرمود هر گناهی را که با نماز و روزه حل نمی‌کنند، بعضی از گناهان هستند که کفاره آنها فقط به فکر مردم بودن است؛ کوشش و تلاش، فکر و فهم، که من چگونه این مشکل مملکت را حل کنم، با اینکه همه چیز در این مملکت هست چه کنم که عده‌ای ندزدند؟ چه کنم که عده‌ای اختلاس نکنند؟ راه را چگونه بر غارتگران ببندم؟ چقدر این کلام مبارک است.»[4]

*این حدیث زیبا و تفسیر شیوای استاد جوادی آملی بر آن البته بایستی در کنار توجه به این حقیقت مهم باشد که فساد از آنجا که امری نفسانی است؛ در حکومت امام معصوم هم وجود داشت و حتی در منصوبان شماره یک برخی ائمه اطهار(س) نیز شاهد وقوع فساد بوده‌ایم.

فلذا اگرچه یک حکومت اسلامی موظف به انسداد بسترهای فساد و مبارزه با آن است اما ملاک قضاوت کارنامه یک حکومت در بحث فساد نه وقوع فساد که عزم و نحوه برخورد با فساد و مفسدین است.

در این باره باید دانست که گزاره «فساد زیاد» نیز یک گزاره غلط است و تنها زمانی می‌توان مدعی شیوع فساد در یک کشور بود که دادگاه‌های مبارزه با مفاسد از سوی حاکمیت تعطیل شوند!

گفتنیست، نهادهای بین‌المللی که در امر رتبه بندی کشورها بر اساس فساد فعالیت دارند نیز صراحتا تأکید می‌کنند که آمارهای آنها «شاخص ادراک فساد» است نه میزان فساد زیرا فساد مثل دروغ و سایر گناهان نفسانی، قابل اندازه‌گیری نیست.

***

1_ mshrgh.ir/1004313

2_ https://etemadonline.com/content/356933

3_ mshrgh.ir/783669

4_ https://fa.shafaqna.com/news/833876/

برچسب‌ها