سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
سر باز زدن چپها از پذیرش مسئولیت وضع موجود
درس یک فعال سیاسی عراقی به اصلاحطلبان
«حسین کاشفی»، فعال اصلاحطلب و از اعضای حزب اتحاد ملت در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است: اصلاحطلبان با توجه به پیشینهای که دارند و اگر در جاهایی هم از دولت حمایت کردند صادقانه گفتهاند که از دولت حمایت کردهایم و جایی هم که انتقاد وارد است انتقاد کردهاند؛ اما جایی هم مثل شناگری بوده که دست او را بسته و گفتهاند برو شنا بکن؛ نمیشود واقعیت را ندید.
او تصریح میکند: نباید آدرس اشتباه بدهیم و بگوییم مقصر مشکلات کشور اصلاحطلبان هستند، باید دید چقدر کوتاهی به جریان اصولگرا و چقدر آن به اصلاحطلبان میرسد.
کاشفی درباره انتخابات آتی نیز گفته است: اصلاح طلبان نمیگویند در انتخابات شرکت نمیکنند اما وقتی نیروی نیرویی ندارند، چه کار کنند؟ [1]
*ستاد جریان چپ باید به مردم توضیح بدهد که در کدامین یک از شناگریهای خود دست بسته بوده است؟!
آنها "روحانی و برجام و مذاکره" را میخواستند و به هر سه نیز رسیدند...
اما اکنون به جای اینکه به مردم توضیح بدهند چرا هیچ عایدی از این آرزوها نداشتهاند و به جای اینکه از ساحت ملت و نظام اسلامی «عذرخواهی» کنند؛ مشغول مقصّرتراشی شدهاند.
جالب است که ستاد جریان خاص برای این آرزوهای خود حتی از خطوط قرمز نظام هم عبور کرد اما با سماحت رهبر معظم انقلاب مواجه شد.
ولی همانطور که شاهدیم باز هم نمکدان میشکند و اعلام میکند که ما مقصر نیستیم، ما دست بسته بودیم و غیره.
اصلاحطلبان در قضایای پیش گفته مشغول زیر سؤال بردن یکی از بدیهیترین اصول دموکراسی یعنی «پذیرش مسئولیت» هستند و رفتار آنها در عدم قبول وضع موجود و عذرخواهی نکردن از مردم؛ میرود تا به یکی از عبرتهای تلخ سیاست در تاریخ جهان بدل شود.
در این زمینه و از باب تذکر، میتوان به این بخش از صحبتهای "قیس خزعلی" دبیر کل جنبش عصائب عراق اشاره کرد که در یکی از مصاحبههای خود تأکید دارد که ما (عصائب) یکسال در دولت عراق مسئولیت داشتهایم و بابت این زمان مسئول هستیم.[2]
در اشاره به بخش انتخاباتی اظهار کاشفی باید بیان کرد که اصلاحطلبان مثل هر جریان سیاسی دیگری باید به جای اصرار بر «تحریم خاموش» انتخابات و شرط گذاری برای نظام در بحث صلاحیتها؛ نامزدهایی را به شورای نگهبان معرفی کنند که ظن تأیید صلاحیت آنها وجود دارد.
اینکه یک جریان سیاسی تعدادی از رجال پیر، زندانرفته، مسئلهدار و فاقد برخورداری از بدیهیات قانونی را در لیست خود بگذارد و اعلام کند که ما جز اینها کاندیدایی نداریم؛ یک رفتار دون شأن است که در نظامات دیگر دنیا به مثابه خیانت و پنجه کشیدن به صورت قانون تلقی خواهد شد.
گفتنیست، اصلاحطلبان در کنار زمزمه تحریم خاموش انتخابات، بر این نکته نیز تأکید دارند که انتخابات مجلس میتواند زمینه شورش خیابانی را برای آنها فراهم کند.[3]
***
تقلید ناقص اصلاحطلبان از مدل انتخاباتی قالیباف!
خبرآنلاین گزارش داد: شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در یکی از جلسات اخیر خود با ادعای اینکه انتخاب نامزدهای این جریان خاص سیاسی به بدنه اجتماعی اصلاحات واگذار شده طرحی موسوم به «سامانه سرا» را تصویب کرد که بر اساس آن "اعضای احزاب اصلاحطلب و همه فعالان سیاسی و مدنی اصلاحطلب" با عضویت در یک سامانه رایسنجی میتوانند در گزینش نامزدهای اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس شرکت کنند.[4]
در همین زمینه غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران اما از این مصوبه انتقاد کرده و در یک یادداشت نوشته است: چه کسی حق دارد بدنه اجتماعی اصلاحات را انتخاب کند؟ آنان باید ما را انتخاب کنند یا ما آنان را؟
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، او تصریح میکند: آن چه انتخابات را معنادار میکند و به مردم رغبت رای دادن میبخشد، نتیجه رای دادن است و نه مناسک آن. شکلگرایی و مناسکگرایی سیاسی چه برای حکومت چه برای اصلاحات بیراهه است. به فکر کارآمدی اصلاحات باشیم.[5]
*بدنه و ستاد جریان چپ باید توجه داشته باشند که اگر محمدباقر قالیباف پیش از آنان اقدام به اجرای چنین طرحی میکند؛ اولا از تخصیص زدن و ویژه نامیدن بدنه اجتماعی خود، پرهیز کرده و فراخوان عمومی اعلام کرده است و ثانیا قالیباف یک کارنامه جهادی و خدمتگذارانهی قابل اعتنا دارد که نامزدهای معرفی شده از سوی مردم و جوانان بایستی در قالب همین روش مدیریتی از سوی مردم ارزیابی شده باشند.[6]
به دیگر سخن اینکه اصلاحطلبان با مصوبه سامانه سرا، اولا گویا همچنان از حضور مردم عادی در منصههای تصمیمگیری خود اِبا دارند و ثانیا و از همه مهمتر اینکه آنها با کدامین کارنامه و کارآمدی به این روشهای جدید انتخاباتی میاندیشند؟!
آیا حرف و انتقاد کرباسچی صحیح به نظر نمیرسد که تأکید دارد مشکل اصلاحطلبان کارآمدی است نه مناسکگرایی سیاسی؟!
طرح سرا البته در حالی است که ستاد اصلاحات مشغول پیریزی «تحریم خاموش انتخابات»[7] و زمزمه برای برگزاری تظاهرات و اعتراض ظالمانه در انتخابات است فلذا به نظر میرسد با یک شوی انتخاباتی مواجه هستیم که در پشت آن طراحیهای دیگری وجود دارد.
***
آخرین نصایح فرماندهان «فتنه آینده» به هواداران نظام
«سعید حجاریان»، از تئوریسینهای اصلاحات و از دستاندرکاران فتنه 88 به تازگی طی یادداشتی در یک وبگاه اصلاحطلب که با عنوان «سلطنت؛ بر قلوب یا ابدان؟» منتشر کرد به تشریح فرایند سرنگونی پهلوی دوم پرداخت و در خطوط پایانی یادداشت خود نوشت:
«غرض از آنکه شاه، به سمت مدرنیزاسیون آمرانه و برخی تغییرات صوری پیش میرفت اما درکی از ماهیت دولت قراردادی نداشت و فقط در آخرین روزها از سر ناچاری اعلام کرد، "حاضر است سلطنت کند نه حکومت" و این نشان میدهد، رویه پهلوی سرنوشتی جز سرنگونی نداشت. این یادداشت را نگاشتم تا بدانیم به تعبیر نصرالله منشی، "هر که سخن ناصحان نشنود بدو آن رسد که به باخه رسید."»[+]
*مالیخولیای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران چندیست که در میان تئوریسینهای اصلاحطلبان شیوع بیشتری یافته است.
حجاریان که طی ماههای اخیر در کتب تاریخی به دنبال تمام حکومتهای برافتاده تاریخ میگردد تا شرایط آنها را با جمهوری اسلامی "اینهمانی" کند؛ چندی قبل نیز شرایط کشور را با شرایط شوروی قبل از فروپاشی مقایسه کرده بود![8]
او در زمان دیگری هم با یک اینهمانی دیگر میان ایران اسلامی و دوران طاغوت؛ دیالوگ مرحوم بازرگان درباره رژیم شاه را خطاب به جمهوری اسلامی تکرار کرده و گفته بود «ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما صحبت میکنیم.»[9]
تحلیلگران معتقدند امیدواری حجاریان به احتمال وقوع «فتنه اقتصادی» است و او به بازگشت پر قدرت موجهای اغتشاشات دیماه 96 چشم دوخته است.
حجاریان و دوستان او همچنین در حالی ژست «نصیحتگری» گرفتهاند که طی 10 سال گذشته و در فرایندی که کمتر کسی متوجه آن بوده است؛ با فعالیتهایی مثل کتمان دستاوردهای اقتصادی کشور، سیاهنمایی از وضع موجود، بزرگنمایی از مشکلات کشور و دادن مدام آدرس خیابان به مردم؛ مشغول ایجاد بسترهای فتنه اقتصادی بودهاند.
بستری که البته پیش لرزه آن نیز در اغتشاشات دیماه 96 رخ داد و جالب آنکه مثل اعتراضات فرانسه نه تنها شاهد حمل پرچم کشور از سوی معترضان نبودیم بلکه پرچمسوزی را مشاهده کردیم.
معترضانی که بعدا در آمار وزارت کشور اعلام شد که 60 درصد آنها دارای شغل بودهاند و 70 درصد شعارهایشان نیز شعارهای غیر اقتصادی بوده است.
دقت شود که تمام امید و ابتنای ستاد جریان سیاسی خاص برای به راه انداختن اغتشاش و تظاهرات خیابانی در ایران، بر «بزرگنمایی از مشکلات اقتصادی» و عدم بیان مثبتات کشور قرار دارد.
در کنار صحبتهای حجاریان، علیرضا علویتبار نیز تاکنون در برخی تریبونها از ضرورت برگزاری تظاهرات میلیونی علیه نظام اسلامی سخن گفته است.[10]
(باخه در نوشته حجاریان به معنی بازنده است)
***
1_ https://www.ghatreh.com/news/nn49387765
4_ khabaronline.ir/news/1317240
5_ www.irna.ir/news/83541445/
6_ http://fna.ir/da8ns0