کد خبر 100723
تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۰

فیلسوفان و اندیشمندان بین‌المللی معتقدند که همگرایی اتحادیه اروپایی و هویت اروپایی ماهیت سیاسی دارد و احتمال اضمحلال اتحادیه اروپا در نتیجه کارکرد‌های نادرست این اتحادیه در آینده چندان دور از ذهن نیست.

کرامر: همگرایی هویتی اروپا ماهیتی سیاسی دارد/عدم همگرایی سیاسی اتحادیه در آینده

به گزارش مشرق ، دکتر متیو کرامر استاد فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق دانشگاه کمبریج و مدیر برنامه فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق در این دانشگاه در خصوص چالشهای هویتی اتحادیه اروپا و اینکه آیا هویتهای منطقه ای چالشی برای هویتهای ملی در این اتحادیه خواهد بود به مهر گفت: هویت اروپایی و احساس تعلق به اروپا در همه جای قاره اروپا به یکسان نیست. به عبارت دیگر در برخی کشورهای اروپایی این احساس تعلق ضعیف است. برای نمونه در انگلستان که من در آن زندگی می‌کنم احساس تعلق به اروپا و هویت اروپایی ضعیف است.

مؤلف "نظریه حقوق، نظریه سیاسی و شالوده شکنی" یادآور شد: از سوی دیگر همه کشورهای اروپایی شرکای تجاری بزرگ انگلستان به شمار می‌روند. انگلستان البته مراودات فرهنگی با کشورهای اروپایی دارد و توریستهای زیادی نیز از کشورهای اروپایی از این کشور بازدید می‌کنند.
 
وی تصریح کرد: ولی آنچه در مجموع در مورد انگلستان می‌توان گفت این است که احساس و تعلق هویتی آنها بیشتر با آمریکای شمالی است تا اروپا. به عبارت دیگر تعلق هویتی آنها فراآتلانتیکی است تا اروپایی.
 
مؤلف "محل تلاقی اخلاق و حقوق" تأکید کرد: زبان نیز یکی از عوامل این همگرایی به شمار می‌رود. اما برای نمونه در کشور اسکاتلند، هویت اروپایی و احساس تعلق به اروپا قوی است. در این کشور همچنین نوعی احساس ضدانگلیسی وجود دارد.
 
وی در ادامه افزود: از سوی دیگر نوعی احساس منفی نسبت به هویت اروپایی در جاهای مختلف اروپا وجود دارد. کشورهای کوچکی چون هلند و بلژیک به تعهدات اروپایی خود پایبندی زیادی دارند و احساس تعلق بسیاری به هویت اروپایی خود دارند.
 
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی از دلایل این موضوع این است که آنها از فرانسه و آلمان هراس دارند. به عبارت دیگر تعلق به اتحادیه اروپا می‌تواند آنها را از خطر کشورهای بزرگتر در امان دارد.
 
وی با اشاره به اینکه اروپا دارای دستاورهای فرهنگی زیادی نیز بوده است، گفت: همچنین آنها دارای دستاوردهای سیاسی نیز بوده‌اند. باید توجه داشت که مشکلات اقتصادی اخیر باعث نخواهد شد که آنها دستاوردهای فرهنگی خود را فراموش کنند. اما باید توجه داشت که اروپا در آینده به سمت هیچ نوع همگرایی سیاسی پیش نخواهد رفت.

بارتالامه: همگرایی اقتصادی در اتحادیه اروپا منتج به همگرایی هویتی نمی‌شود

دکتر کریج بارتالامه استاد دانشگاه ری دیمر کانادا نیز در این خصوص گفت: برای بحث در مورد تأثیرات نهادها و ساختارهای منطقه‌ای بر هویت ملی مایل هستم در ابتدا به چالشهای جهانی شدن بر هویتهای ملی اشاره‌ای داشته باشم.

وی تصریح کرد: در جهانی شدن شاهد این هستیم که نهادها و سازمانها می‌توانند دارایی خود را به سهولت به جاهای مختلف منتقل کنند. بر این اساس شهروندان و حکومتها کنترل کمتری بر کشورهای خود در این شرایط دارند.
 
بارتالامه تأکید کرد: همین شرایط را برای اتحادیه اروپا شاهد هستیم. اتحادیه نیز بر اعضای خود دارای نفوذ و کنترل است. این کنترل گاهی خارج از کنترل کشورهای عضو است. اخیراً من در سوئد بودم و در آنجا شاهد بودم که ضوابط و مقررات مربوط به کشاورزی که حدود 100 سال است در این کشور دارای قدمت است به وسیله ضوابط اعمالی از سوی اتحادیه اروپا تغییر خواهد کرد.
 
استاد دانشگاه ری دیمر کانادا تصریح کرد: تصور نمی‌کنم که هویت افراد صرفاً وابسته و متکی بر ملاحظات اقتصادی باشد. به این معنا که همگرایی اقتصادی منتج به همگرایی هویتی و فرهنگی نخواهد شد. هویت بخشی از فرهنگ است. اما فرهنگ دارای ابعاد و اجزای مهم دیگر نیز است.
 
وی یادآور شد: ترس و هراس این است که به نام رشد اقتصادی و نوع و شیوه‌ای خاص از رشد اقتصادی بخشهای مهم هویت مردم از بین برود. از سوی دیگر در حالی که اتحادیه اروپا نهادی اقتصادی بوده اما مشاهده اوضاع بد اقتصادی به طرز مسخره آمیزی این موضوع را زیر سؤال برده است و معلوم نیست اتحادیه برای چه به وجود آمده است!

سیم: شکست اتحادیه اروپا به معنای شکست نظام مالی جهانی است

دکتر استوارت سیم استاد دانشگاه نورث آمبریا در نیوکاسل انگلستان نیز تصریح کرد: به نظر می‌رسد که هویت اروپایی طی سالهای گذشته توانسته فراتر از هویت ملی کشورهای اروپایی رود.
 
وی افزود: اتحادیه اروپا توانسته این هویت اروپایی را در سالهای گذشته مورد تقویت قرار دهد. در واقع در بستر کلی اتحادیه اروپایی هویتهای ملی نیز حضور دارند. یکی از دلایل علاقه کشورها برای پیوستن به اتحادیه اروپا همین از بین نرفتن هویتهای ملی است.
 
وی یادآور شد: در واقع پیوستن به اتحادیه اروپا سبب شده تا کشورهایی که وارد این اتحادیه می شوند هنجارها و ضوابطی را بپذیرند و برای یکدیگر تهدیدی به وجود نیاورند. در واقع اتحادیه به سبب ایجاد وابستگی متقابل و ارائه هنجارها و ضوابطی باعث می شود تا کشورها اروپایی به مانند گذشته با یکدیگر وارد جنگ و درگیری نشوند.
 
سیم در ادامه تأکید کرد: پیوستن کشورها به اتحادیه اروپا باعث می‌شود تا این کشورها از نیات و اهداف یکدیگر مطلع و آگاه باشند. ولی در اتحادیه اروپا شاهد هماهنگی کامل نیستیم و برای نمونه انگلستان در این اتحادیه ساز خود را می زند و در اتحادیه نقش اصلی را ایفا نمی کند.
 
مؤلف "دیکشنری لیوتار" تصریح کرد: بحران اخیر مالی در اتحادیه توسط بانکها به وجود آمده است. در واقع این بحرانی است که غرب در سالهای پیش با آن مواجه شده است. سیاستمداران انگلیسی معتقد هستند که این بحران نشان می دهد که عدم پیوستن به پول واحد اروپایی از سوی ما سیاست درستی بوده است.
 
وی در ادامه افزود: اگر انگستان به پول اروپایی نپیوندد این اتحادیه روز به روز ضعیف تر می شود و حتی ممکن است منسوخ و مضمحل شود. باید توجه داشت که اتحادیه اروپا بازار مصرفی برای کشورهای عضو این اتحادیه است.
 
استاد دانشگاه نورث آمبریای انگلستان در پایان تأکید کرد: باید توجه داشت که اضمحلال و شکست اتحادیه اروپا به معنای شکست صرف این اتحادیه نخواهد بود بلکه به معنای افراط و ضعف کارکردی نظام مالی جهانی است.

وود: "نگاه ابزاری به انسان" دنیای امروز را تهدید می‌کند

دکتر آلن وود عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا و استاد فلسفه دانشگاه استنفورد نیز تأکید کرد: باید توجه داشت که در حال حاضر هویتهای ملی معنای گذشته خود را از دست داده و هویتهای جهانی آنرا به چالش کشیده است.
 
مؤلف "اندیشه اخلاقی هگل" در ادامه تأکید کرد: باید توجه داشت که افراط در توجه و تأکید بر هویتهای ملی خطرناک است. این افراط می‌تواند حالت تهاجمی به خود بگیرد و گاهی باعث تهاجم و تسلط بر دیگران شود.
 
این کانت شناس برجسته معاصر تصریح کرد: هر گاه رویکردی به انسان به عنوان "موجودی خردمند" که اهل محاسبه سود و زیان است بنگرد و انتخابهای خود را بر اساس محاسبه سود و زیان انجام دهد در این صورت باید به آن رویکرد با دیده تردید نگریست.
 
وی یادآور شد: اگر فرهنگ و هویتی به معنای این باشد که خود را برتر از دیگران بداند و اگر هویت ناشی از آن به این معنا باشد که آن هویت برتر از دیگران است در این صورت باید به آن هویت با دیده شک و تردید نگریست.
 
وود تأکید کرد: اگر چنین هویت فرهنگی مایه افتخار باشد و دیگران و سایر فرهنگها را خوار و خفیف بشمارد، داشتن چنین هویتی مایه شرمندگی و خجالت است.
 
استاد فلسفه دانشگاه استنفورد در پایان یادآور شد: چنین فرهنگها و هویتهایی نگاهشان به انسانها ابزاری بوده و از انسانها برای اهداف شرم آور خود بهره خواهند برد.