عملکرد عوامل نفوذ در حوزه سیاستگذاری جمعیت، یکی از مصادیق برنامه‌های چندلایه و پیچیده‌ی نظام سلطه برای زدن آسیب‌های غیرقابل جبران به پیکره جامعه ایرانی است که نامه وزیر بهداشت، تایید دیرهنگام آن بود.

سرویس سیاست مشرق- رهبر معظم انقلاب، به سنت معمول هر ساله، در آستانه سالروز فتح لانه جاسوسی (12 آبان 98)، در با جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان دیدار کردند. آن‌چه که در این مقال قصد پرداختن به آن است، طلیعه سخنان معظم‌له بود که موجد یکی از مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین مسایل مبتلا به جامعه امروز ایران است.

رهبر انقلاب در شروع بیانات خود فرمودند:

"...وجود انبوه جوانان -میلیون‌ها جوان- در کشوری که این همه ظرفیّت کار و تلاش دارد، یک نعمت بزرگی است. من همین جا تنبّه بدهم این مطلبی را که بارها و بارها تکرار کرده‌ام؛ سیاستی وجود دارد که این نعمت را از ملّت ایران سلب کند؛ نعمت وجود جوانان انبوه و فراوان را. نتیجه‌ی این مسئله‌ی تحدید نسل، ده سال دیگر، پانزده سال دیگر این خواهد بود که شما دیگر کشور را متراکم از نسل جوان مشاهده نخواهید کرد؛ و اینکه بنده این همه تکرار میکنم، تأکید میکنم، هشدار میدهم، به خاطر این است. بعضی از خطرات و اقدامات خطرناک هست که اثر آن بعد از ده سال، بیست سال ظاهر خواهد شد، آن وقتی که دیگر کاری هم نمی‌شود کرد. البتّه مسئولین محترم به بنده قول داده‌اند که با جدّیّت این مسئله را دنبال کنند، مشکلات را برطرف کنند، که ان‌شاءالله همین کار را هم باید بکنند و خواهند کرد؛ [ما هم] تعقیب میکنیم موضوع را. "[1]

این دغدغه‌ی مکرّر و دیرپای معظم‌له، در چند سال اخیر، به ویژه بعد از سخنرانی معروف ایشان در مهرماه سال 91 که سیاست «تنظیم خانواده» را نادرست خواندند[2] ، به تناوب در سخنرانی‌ها و بیانات عمومی و خصوصی از سوی ایشان مورد تاکید قرار گرفته است.

برای نمونه، در 13 فروردین سال جاری، در دیدار رهبر معظم انقلاب با مسوولان، از قول سعید نمکی، وزیر بهداشت، نقل شد که معظم‌له، وزیر را بعد از جلسه صدا زدند و به طور خاص درباره مساله پیر شدن جمعیت ایران و نقشی که وزارت بهداشت می تواند در جلوگیری از آن ایفاء کند، تذکر دادند. در پایان همین تذکرات، نمکی قول داد که وزارت بهداشت در همین موضوع، پروژه‌ای ویژه را تهیه و خدمت رهبری ارایه کند. [3]

پیرو همین دغدغه‌های ویژه رهبر انقلاب درباره مساله استراتژیک جمعیت و پیر شدن کشور، وزیر بهداشت در نامه‌ای به محضر ایشان (تاریخ 20 مهر 98)، کمی دیرهنگام ولی بالاخره بر اشتباه بودن فرمول‌ها و شاخص‌های محاسبه نرخ رشد جمعیت درنهادهای مسوول و در نهایت غلط بودن برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها بر مبنای این ارزیابی‌های غلط، صحه گذاشت که خود، تایید دغدغه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود. نمکی در بخشی از این نامه نوشت:

"  مستحضرید مهمترین مولفه ارزشیابی جمعیت، میزان باروری کل (TFR) است که در سال 1395 این شاخص را 2.01 اعلام نمودند، سپس با رایزنی‌هایی که انجام دادند این عدد به 2.1 ارتقا یافت. تحلیل علمی این رقم یعنی آنکه مسئولین نظام نباید بدین حد نگران باشند و ما به بالاتر از سطح جایگزینی رسیده‌ایم. اولین گام اینجانب و همکارانم تشکیک نسبت به این ارقام بود که می‌تواند حاصل یک اشتباه محاسباتی و یا خدای ناکرده محصول یک غرض ورزی  مبتنی بر نیات غیر منطبق با مصالح ملی باشد.

همزمان در تحقیقی بین المللی که مشاور عالی اینجانب جناب آقای دکتر اکبری که امروز از طرف وزیر، نماینده تام الاختیار در موضوع جمعیت هستند نیز در این پژوهش همکاری داشتند؛ نرخ باروری کل به  میزان 1.7 به دست آمد که بسیار کمتر از سطح جانشینی بود. حاصل این تحقیق برای مقابله با مقالات نادرست قبلی در یکی از معتبرترین مجلات علمی جهان (Lancet) چاپ و منتشر شد.

در راستای اغنای (اقناع) علمی کارشناسان این عرصه در کشور، بحث‌های فراوانی صورت گرفت تا متفقا عدد 1.84 مورد توافق همگان قرار گرفت که باز هم بسیار کمتر از سطح جانشینی و موید صحت نگرانی عالمانه حضرتعالی است. "[4]

حقیقت آن است که درباره این خیانت و جنایت توامان در حق ملت ایران در حوزه جمعیت، مدت‌هاست که دلسوزان کشور، از کارشناسان متعهد و وطن‌دوست حوزه جمعیت تا شخص رهبر معظم انقلاب، هشدار می دهند، اما باز ورود مستقیم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به موضوع موجب شد که بالاخره از طرف مسوولان مستقیم دولتی تحرکی سر بزند و موضعی نشان داده شود.

برای مثال، در اوایل همین مهرماه گذشته، در واکنش به اعلام گزارش دفتر جمعیت سازمان ملل در مورد نرخ باروری ایران در سال 2019، شبکه کانون‌های تفکر ایران (ایتان)، در نامه‌ای به محمدباقر نوبخت، معاون رییس جمهور و رییس سازمان برنامه، با آمار و استدلال علمی، آمار اعلام شده از سوی سازمان ملل را نادرست خواند. در بخشی از گزارش این کانون می خوانیم:

" در حالی دفتر جمعیت سازمان ملل در گزارش سال 2017 نرخ باروری ایران در بازه 2010 تا 2015 و 2015 تا 2020 را 1.7 و 1.87 فرزند به‌ازای هر زن اعلام کرده که در گزارش سال 2019 خود این نرخ‌ها را به 1.91 و 2.15 تغییر داده است!

این ارقام حتی با گزارش سازمان جهانی دیگر همچون بانک جهانی که نرخ باروری ایران در سال 2017 و 2020 را 1.64 و 1.54 فرزند اعلام کرده است، تفاوت فاحشی دارد. "[5]

اما مقاله‌ی حسین مروتی، کارشناس امور جمعیتی که سال‌هاست مساله بحران جمعیت را به صورت تخصصی دنبال می کند، در واکنش به نامه وزیر بهداشت به رهبری، حائز نکات مهمی درباره نقش «نفوذ» در دستکاری آمار و ارایه اطلاعات غلط به مجموعه‌های سیاست‌گذاری بود. مروتی ابتدا به نقش یکی از معاونان سابق وزارت بهداشت در سیاست‌گذاری‌های غلط در حوزه جمعیت نوشت:

" به عنوان نمونه دکتر سیاری -معاون سابق وزارت بهداشت- در آذرماه 1393 و در یک همایش، گفته بود که کشور در وضعیت «عروسی جمعیتی» است ولی ما مشغول عزاداری شده‌ایم! نهایتا هم مدعی شده بود که اطلاعات پیش بینی سازمان ملل از جمعیت ایران به صورت ناقص به مقام معظم رهبری منتقل شده است.

نهایتا هم بر پایه همین اکاذیب و اشتباهات گفته بود: ارائه خدمات بهداشتی و اجرای برنامه تنظیم خانواده، موجب کاهش جمعیت کشور نبوده است وخدمات باروری سالم باید برای گروه‌های مختلف سنی تداوم یابد! "

او سپس به نام دو نفری اشاره کرد که در چند سال اخیر، محور مطالعات جمعیتی و منبع اصلی دادن اطلاعات نادرست به مسوولان مربوط بوده‌اند:

" آیا دکتر نمکی نمی داند چه کسانی آمارهای جمعیتی را دستکاری کرده اند؟ عدم اطلاع ایشان بسیار بعید است؛ چرا که با اندکی جستجو می شود فهمید که محاسبه نرخ باروری در دو سرشماری اخیر بر عهده «دکتر محمد جلال عباسی شوازی» استاد جمعیت شناسی دانشگاه تهران، بوده است. اگر هم محاسبه نرخ باروری بر اساس داده های «مطالعه شاخص های سلامت و تغییرات جمعیتی» (DHS)  صورت گرفته باشد، پای دکتر میمنت حسینی چاوشی ؛ پژوهشگر جمعیت دانشگاه ملی استرالیا، در میان است. "

مروتی سپس برخی ویژگی‌های مشترک این دو چهره را یادآور می شود که حسینی چاوشی و عباسی شوازی ویژگی های مشترک زیادی دارند از جمله این که هر دو تحصیل‌کرده استرالیا هستند، هر دو در مقاطعی مورد حمایت یک تراست انگلیسی بوده اند، هر دو ارتباطات وثیقی با صندوق جمعیت سازمان ملل دارند و هر دو اکنون به دلیل اتهامات امنیتی تحت محاکمه و بر اساس شواهد و قرائن موجود، ممنوع الخروج هستند[6] .

میمنت حسینی چاووشی
محمدجلال عباسی شوازی

گفتنی است که میمنت حسینی چاووشی، فرد دارای تابعیت استرالیا و پژوهشگر دانشگاه ملبورن، به لطف مسوولان مربوطه به تمامی جزییات و آمارها و نقشه‌های جمعیتی کشور دسترسی داشت. این فرد در آذرماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. اتهام او نفوذ در حوزه سیاست‌گذاری جمعیتی کشور و ارایه آمار غلط و دستکاری‌شده حتی به سطوح بالای نظام عنوان شد. در همان مقطع، عباسی شوازی، همکار چاووشی هم توسط دستگاه اطلاعاتی احضار و تحت بازجویی قرار گرفت. [7]

لازم به ذکر است که بلافاصله بعد از بازداشت او و احضار و بازجوی همکارش، حسام‌الدین آشنا، مشاور رسانه ای روحانی، در توئیتی کنایی خطاب به تشکیلات اطلاعاتی نوشت:

" اجازه بدهند افتخار امنیتی کردن جمعیت‌شناسی به دیگران برسد، برای شما همان حوزه محیط زیست فعلاً کافی است. "

آشنا و تقدیر از عباسی شوازی

این در حالی است که حجت‌الاسلام پژمان‌فر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، در همان مقطع انتشار خبر دستگیری تیم نفوذ در حوزه سیاستگذاری جمعیتی، توضیحاتی قابل تامل ارائه داد که پرده از عمق این خیانت برمی داشت:

" در مقطعی قرار بود سیاست‌های جمعیتی اعمال شود و بتواند نرخ جمعیتی را در روندی متعادل قرار دهد تا جامعه مسیر طبیعی خود را طی کند، اما با توجه به اینکه بخشی از موضوع تهاجم به کشور موضوعات جمعیتی است و کاهش جمعیت یک جنگ تمام عیار برای دشمن است؛ دشمن برای آن برنامه‌ریزی و برای کاهش آن کار منسجمی را اجرا می‌کند؛ امروز وضعیت‌مان به‌گونه‌ای شده است که نرخ جایگزینی به عدد ۱/۶ تا ۱/۷ هم رسیده است. "

این نماینده مجلس افزود:

" متأسفانه برخی از افراد نفوذی برای مسئولان ما با یک مدل دیگری که در حقیقت دستکاری کردن در مدل اصلی کنترل جمعیت بوده، آمارها را به صورتی نمایش دادند تا نرخ جایگزینی بالای ۲ درصد نشان داده شود. این موضوع در واقع بی‌خیالی و بی‌تفاوتی را در بین مسئولان ما تشدید کرد و بعضا با همین سیاست که ما باید سیاست‌های کنترل جمعیتی را ادامه دهیم، وزارت بهداشت و درمان مسیر غلط خود را ادامه داد که گزارش‌هایی در خصوص این روند غلط وزارت بهداشت داشتیم. "[8]

حال که با نامه وزیر بهداشت، رسما دغدغه‌ی رهبر معظم انقلاب درباره‌ی آمارسازی‌های غلط و بر مبنای آن، سیاست‌گذاری‌های اشتباه در حوزه جمعیت تایید شد، شاید لازم باشد بار دیگر به بخشی از بیانات ایشان، درباره نوع خاصی از نفوذ که مسوولان را هدف گرفته، رجوع کنیم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان(20 اسفند 94) فرمودند:

" یکی از آماج های این نفوذ مسئولانند؛ آماج دوّم مردمند. مسئولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظه‌ی هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود. آن‌وقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و اراده‌ی مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد. وقتی محاسبه‌ی این حقیر عوض شد، تصمیمی را میگیرم که او میخواهد؛ من همان کاری را که او میخواهد مفت و مجّانی انجام میدهم؛ گاهی بدون اینکه خودم بدانم -یعنی اغلب بدون اینکه خودم بدانم- این کار را انجام میدهم. [بنابراین] سعی میکنند محاسبات مسئولین را عوض کنند. پس آماج اوّل مسئولینند. "[9]

[1] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43896

[2] https://www.entekhab.ir/fa/news/79784

[3] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/01/14/1980265/

[4] https://www.farsnews.com/news/13980814000545

[5] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/07/07/2107307

[6] https://www.farsnews.com/news/13980814000545

[7] https://www.mashreghnews.ir/news/915506

[8]  https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/09/08/1887294

[9] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=32587

برچسب‌ها