به گزارش مشرق، حسن روحانی رییس جمهور محترم کشورمان در جمع مسئولین استان کرمان با اشاره به وضعیت دشوار فروش نفت کشور در زمان فعلی نسبت به دورانهای گذشته، توقف تولید نفت کشور را غیرممکن دانسته قطع وابستگی کشور به درآمدهای نفتی را سخنی غیرکارشناسی خواندند که افراد ناآشنا به وضعیت بودجه کشور بهزبان میآورند، بدین منظور ذکر نکاتی چند در این رابطه ضروری بهنظر میرسد:
بیشتر بخوانید:
1 ــ باید به این نکته توجه نمود که هیچکس تا کنون با استفاده از منابع نفتی و یا بهقول رییس جمهور محترم حتی منابع معدنی و... مخالف نبوده تا در چاهها و معادن را بسته نگه داریم که برای آیندگان بماند؛ بلکه حرف کسانی که با تولید و فروش بیرویه منابع هیدروکربوری مخالف هستند در نحوه استفاده از این منابع است.
باید توجه داشت که تمامی این منابع سرمایههای کشور و مردم هستند که باید از طریق بهرهبرداری از آن برای کشور درآمدزایی کرد نه آنکه مستقیماً خود این سرمایهها را به فروش و به مصرف رساند. مغالطه رییس جمهور آنجایی است که فروش نفت خام را با بهرهبرداری از زمینهای کشاورزی مقایسه میکنند حال آنکه اگر بخواهیم مقایسه درستی انجام بدهیم فروش نفت خام معادل فروش زمین کشاورزی است یعنی بهجای آنکه در زمین کشاورزی کشتوکار صورت بگیرد و از این محل نیازهای کشور برطرف گردد ما در حال حاضر خود زمین را یعنی سرمایه کشور را به فروش رسانده و خرج نیازهای روزمره کشور کردهایم.
2 ــ دولت جمهوری اسلامی ایران بهنمایندگی از مردم، سرمایههای کشور را در اختیار گرفته است تا با بهرهبرداری (نه فروش) از این سرمایهها رشد اقتصادی و توسعه ایجاد نماید و حق فروش این سرمایهها را ندارد، این بدان معنی است که دولت حق دارد این سرمایهها را از شکلی به شکل دیگر دربیاورد، یعنی از طریق درآمدهای نفتی صنایع بزرگ در کشور را برای اشتغالزایی و درآمدزایی توسعه دهد و یا حداقل در صنایع مهم داخلی و یا خارجی سرمایه گذاری کند و حق خرج آن در هزینههای دولت را ندارد، کاری که اکنون در دولتهای جمهوری اسلامی به رویه عادی تبدیل شده است که بخش مهمی از بودجه عمومی کشور از طریق فروش نفت و سایر سرمایههای کشور تأمین میگردد.
3 ــ بستن درب چاههای نفت کنایه از متوقف نمودن فروش و هزینهکرد این سرمایهها در نیازهای روزمره دولت است و بدان معنی است که دولت میبایست ضمن متوقف نمودن این امر تلاش کند تا هزینههای خود در بودجه عمومی را از طرق دیگر کسب کند، بدین منظور صندوق توسعه ملی با همین هدف ایجاد شده است تا بهمرور از این طریق فروش و هزینهکرد سرمایههای نفتی کشور متوقف شود، ازاینرو از بدو ایجاد این صندوق بخشی از درآمدهای نفتی کشور به این صندوق اختصاص مییابد و مطابق قانون سالانه این سهم افزایش خواهد یافت تا بهطور کلی سهم درآمدهای نفتی در بودجه عمومی به صفر برسد. این فرآیند تا به امروز اجرا شده است تا در سال 97 سهم صندوق توسعه ملی از درآمدهای نفتی 32درصد باشد اما متأسفانه عملکرد ضعیف دولت در این بخش موجب گردید تا این سهم در سال 98 به 20 درصد کاهش یابد و افتخار دولت فروش بیشتر نفت و سرمایههای کشور در دوران پسابرجام باشد.
4 ــ هرکس که کمی با شیوه بودجهریزی در اقتصادهای مهم جهان آشنا است میداند که دولتها تلاش میکنند ضمن رونق بخشیدن به کسبوکارها از محل دریافت مالیاتها بودجه کشور را تأمین کنند؛ اما رییس جمهور محترم بهجای پاسخگویی در رابطه با عملکرد خود پیرامون رونق کسبوکارها و جلوگیری از فرار مالیاتی و معافیتهای مالیاتی و شفافسازی اقتصاد، متأسفانه تیغ انتقاد را رو به کسانی گرفته است که از این هدررفت منابع شکایت میکنند.
5 ــ حرف اساسی در این باره آن است که بر اساس نظر اقتصاددانان بزرگ جهان، ورود بیقاعده و بیش از حد درآمدهای نفتی به اقتصاد کشور موجب ایجاد بیماری هلندی در اقتصاد کشور میگردد، بیماریای که کشور ما در حال حاضر با آن مواجه است، بهطوری که در دورههای وفور درآمدهای نفتی نیز تورم کشور بهشدت بالا رفته و پس از طی این دورهها، کشور با رکود مواجه شده است، حال آنکه کشورهای هوشمند همچون نروژ مانع از ورود مستقیم درآمدهای نفتی به اقتصاد میشوند و بهجای آن درآمدهای نفتی را به سرمایه گذاری در صنایع مهم داخل و یا خارج از کشور اختصاص میدهند، حتی کشوری همچون عراق نیز که با مشکلاتی همچون جنگ و مشکلات داخلی و سیاسی مواجه است توجه ویژهای به این موضوع نموده و بخش مهمی از درآمدهای نفتی را به توسعه زیرساختهای کشورش اختصاص داده است. اما دولت محترم بهجای پاسخگویی در رابطه با نحوه هزینهکرد این درآمدها در کشور از کم بودن سهم آن در درآمدهای کشور انتقاد میکند.
6 ــ دشمنان جمهوری اسلامی نیز با درک وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی این موضوع را ابزار فشاری برای فشار به ملت ایران قرار دادهاند، بهگونهای که هر چند سال یکبار راه فروش نفت ایران را باز میکنند تا وابستگی دولتها به درآمدهای نفتی قطع نگردد سپس بعد از مدتی گشایش و افزایش سهم نفت در بودجه کشور مجدداً با محدود کردن فروش نفت ایران بهدنبال امتیاز گرفتن از ایران پای میز مذاکره هستند، در مقابل اما بهجای آنکه دولتها تلاش کنند این تهدید را به یک فرصت تبدیل کرده و سهم نفت را در بودجه کاهش دهند به افزایش فروش نفت در دوران گشایش افتخار میکنند.
متأسفانه دولتهای جمهوری اسلامی همانطور که رهبر فرزانه انقلاب فرمودند همانند فرزند ناخلفی هستند که سرمایههای پدر ثروتمند خود را به فروش میرسانند و خرج میکنند. امید است تا دولتمردان با درک درست از مشکلات اساسی کشور و اتخاذ تدبیر صحیح دراینباره گامی مهم در راستای رفع مشکلات کشور بردارند.