در ردیف صندلیهای جلو اما، خیلیها کف نمیزدند! آنها با این عمل انقلابی! ناخرسندی خود را از این رفتار استاد ابراز نمودند.
«نورالدین زرینکلک» در سال 1386نه به دلیل مسائل سیاسی، بلکه به دلیل رفتار غیر شرعی! در برخورد با دختری محجبه از دانشگاه اخراج شده بود. شاید بسیاری از سایتها، خبرگزاریها و روزنامهها بیتدبیری برگزارکنندکان جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ ثانیهای را در انتخاب آقای زرینکلک به عنوان داور دست مایه برای زیر سئوال بردن مدیریت حوزه هنری قرار دهند.
به احتمال زیاد مسئولان و برگزارکنندگان این جشنواره نیز این اتفاق را یک خطای مدیریتی تلقی کنند و آن را در مقابل کار بزرگی مانند برگزاری جشنواره 100 قابل اغماض بدانند. اما به اعتقاد نگارنده سوت وکف ممتد حضار در قبال صحبت استاد اخراجی در تالار اندیشه- آن هم در حضور رئیس محترم سازمان تبلیغات اسلامی جناب آقای دکتر خاموشی و آقای محسن مؤمنی رئیس حوزه هنری- باید بیش از هر اتفاقی در دیگر جشنواره مورد توجه قرار گیرد.
این اتفاق گواه آن است که متأسفانه جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ ثانیهای هم سو با راهبردهای حوزه هنری سازماندهی نشده است. همچنان که بسیاری از تولیدات سینمایی حوزه هنری بر اساس این راهبردها ساخته نشدهاند. شواهد و قراین متعددی مبین آن است که ظاهراً حوزه هنری در عرصه فعالیتهای مرتبط با سینما قرار نیست منطبق بر راهبردهای اصلی خود عمل نماید. در حکم انتصاب آقای محسن مومنی توسط رئیس محترم سازمان تبلیغات اسلامی آمده است:
« حوزه هنری میبایست همواره در راه تعالی و پیشرفت خود این فرمایش معمار بزرگ انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) را که فرمود «هنر دمیدن روح تعهد در کالبد انسانهاست» سرلوحه کار خود قرار دهد و راهبرد اصلی حوزه هنری را که در کلام مقام معظم رهبری (مدظله العالی) ترسیم شده است وجهه همت خود نماید که فرمودند:«حوزه هنری باید به عنوان یک پایگاه همیشه حزب اللهی بماند و در کار نفوذ ارزشها و معارف دینی در بدنه هنر از همه جلوتر باشد.».
همچنان که در این حکم دیده میشود، مدیریت حوزه هنری باید بر اساس دو راهبرد اصلی فعالیتهای خود را سازماندهی کند.
1) به کارگیری هنرمندانی که از روحیه حزب اللهی برخوردارند.
2) رویکرد موضوعی برنامهها باید براساس آموزههای دینی تنظیم شود.
بی تردید اگر مسئولان حوزه هنری این دو اصل را در برگزاری جشنواره خود مورد توجه قرار میدادند، هرگز با این اتفاق تأسف بار روبرو نمیشدند. اما سالهاست حوزه فرهنگی کشور از مدیرانی که مشی عملی آنها مغایر با گفتههای انقلابیشان! است، رنج میبرد.
نگارنده امیدی به اصلاح رفتار دوگانه برخی از این مدیران ندارد، اما دل به روزی خوش کرده است که جایی فعالیتهای فرهنگی آنها را با محک راهبردهای مصوب سازمانهای تحت مدیریتشان، مورد باز خواست قرار دهد.