کد خبر 102090
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۴

مرکز سیاست دوحزبی با ارائه گزارشهای بی اساس در مورد ایران و جعل واقعیات، بر طبل جنگ جهانی سوم می کوبد.

به گزارش خبرنگار رسانه های آلترناتیو مشرق، سایت آنتی وار در گزارشی با عنوان "حمایت مرکز سیاست دوحزبی از جنگ جهانی سوم" به قلم فیلیپ جیرالدی، آورده است که مرکز سیاست دوحزبی با ارائه گزارشهای بی اساس در مورد ایران و جعل واقعیات، بر طبل جنگ جهانی سوم می کوبد.

نویسنده این گزارش می افزاید: مرکز سیاست دوحزبی یک اندیشکده حامی اسرائیل است که در واشنگتن فعالیت می کند. توصیه های این اندیشکده گاه و بیگاه شنیده می شود و اخیرا نیز در وال استریت ژورنال دیدیم که از تحویل هواپیمای تانکر به اسرائیل حمایت کرده تا جنگنده های این رژیم بتوانند تا فراز ایران پرواز کرده و تاسیسات اتمی این کشور را بمباران نموده و سالم بازگردند. پروژه امنیت ملی مرکز سیاست دوحزبی توسط چارلز راب، سناتور و فرماندار پیشین از ویرجینیا مدیریت می شود. راب اینطور استدلال می کند که یک حمله اسرائیلی ویران کننده علیه ایران می تواند عاملی بازدارنده در مقابل رفتارهای نامناسب ایران باشد، وی همچنین این استدلال خود را ناشی از اتفاق نظر مبتنی بر واقعیات می داند.

این گزارش می افزاید: اما شاید جالبتر از خود مرکز، واکنشی است که به مطلب آن در وال استریت ژورنال نشان داده شد. اگر به نظرات خوانندگان این نوشته نگاهی بیندازیم، مشاهده می کنیم که عموم این نظرات نسبت به ایده جنگی جدید به خاطر اسرائیل بسیار منفی هستند. بد نیست اینگونه فکر کنیم که آمریکاییها حتی خوانندگان وال استریت ژورنال نسبت به این موضوع حساسیت نشان می دهند. اگرچه ممکن است که این واکنشها و حساسیتها دیگر دیر باشد.

مرکز سیاست دوحزبی مدعی است که دوحزبی است زیرا از هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات عضو دارد، اما این به معنای این نیست که این ادعا درست باشد. بیش از سه سال پیش، این مرکز کارگروه ویژه ای در مورد تهدید ایران ایجاد نمود که این گروه گزارشی با عنوان "مقابله با چالش: سیاست آمریکا در قبال پیشرفت هسته ای ایران" منتشر کرد. این گزارش نتیجه می گرفت که ایران حقی برای غنی سازی اورانیوم برای هرگونه مصرفی ندارد و پیش بینی نمود که تهران به اندازه ای اورانیوم غنی شده دارد که می تواند در عرض یک سال بمب بسازد. همچنین این گزارش از مذاکره با ایران قبل از حمله، به منظور دادن فرصت برای صرفنظر از تمامی مسائل کلیدی حمایت نمود و از رئیس جمهور تازه انتخاب شده، باراک اوباما خواست تا نیروهای لازم برای حمله را فراهم آورد. این کارگروه ویژه توصیه نمود که ارتش آمریکا باید بعد از بمباران ایران، هوشیار و آماده در منطقه بماند تا نسبت به هرگونه تلاش انتقامی از سوی تهران واکنش نشان دهد.

جرالدی می نویسد: حالا بعد از مدت مدیدی پس از این گزارش، ایران نه بمب هسته ای و نه سوخت با غنای بالا در اختیار دارد، همچنین هیچ مدرک مستدلی که نشان دهد ایران برنامه ای برای تولید بمب دارد وجود ندارد، همه اینها به معنای جنگی پیشدستانه با موضوع سلاحهای کشتار جمعی خیالی است که یادآور نیرنگی است که منجر به حمله به عراق شد. و خواستار حمله آمریکا به ایران شدن نیز ساخته و پرداخته همان کارگروه وِیژه مرکز سیاست دوحزبی است.

این کارگروه، شامل؛ دنیس راس یعنی کسی که وزارت خارجه آمریکا را "وکیلی برای اسرائیل" توصیف کرد؛ استیو رادمیکر، همسر دانیل پلتکا از موسسه امریکن اینترپرایز؛ مایکل رابین از امریکن اینترپرایز؛ کنت وینشتاین از موسسه هودسون؛ و کنت کتزمن از سرویس تحقیقات کنگره؛ است.

رابین به همراه مدیر پروژه، مایکل ماکووسکی، برادر دیوید ماکووسکی عضو ارشد موسسه سیاست خاورنزديك واشنگتن اندیشکده حامی اسرائیل که توسط کمیته امور عمومی آمریکا اسرائیل تاسیس شد است. هیچ یک از افراد عضو کارگروه ویژه، کارشناس مستقلی نبود که بخواهد یا بتواند نگرانیهای ایران یا دیدگاه آن را مطرح نماید. در واقع، جدا از رابین، هیچ یک از اعضای کارگروه ویژه، اصلا چیزی درباره ایران غیر از اینکه ایران جزء محور شرارت بود، نمی دانستند.

مرکز سیاست دوحزبی، تحلیل بی اساس خود درباره پیشرفتهای ایران را در گزارشی که یک سال بعد منتشر کرد ادامه داد. گزارش سپتامبر 2010 پروژه امنیت ملی با نام "ارزیابی تهدیدات تروریستی"، استدلال نمود که خطر فزاینده علیه آمریکا از رادیکالیزه شدن مسلمانان آمریکایی که ادعا شده بود شماری از آنها به گروه های تندرو در خارج پیوسته اند - نشئت می گیرد.

این گزارش و نتایج آن در رسانه های اصلی آمریکا همچون واشنگتن پست، رادیو ملی و آسوشیتدپرس به گستردگی پخش شد. اما این هشدارها به نظر خیلی زود اعلام شده بود. از 2010 تاکنون، توطئه های تروریستی داخلی کاهش چشمگیری داشته است. در واقع روزنامه کریستین ساینس مانیتور چند هفته پیش گزارش داد که "در چند سال گذشته، رشد تروریست داخلی کاهش یافته، سازماندهی آن کمتر شده و از درجه مرگباری آن نیز کاسته شده است." در تمام طول سال 2011، تنها 20 مورد تروریستی داخلی که منجر به دستگیری شده وجود داشته است و از 14 هزار قتلی که در آمریکا در این سال به وقوع پیوسته، هیچ یک با فعالیتهای تروریستی ارتباطی نداشته است.

                                                                             



تلاشهای فعلی تیم مرکز سیاست دوحزبی روی ایران شامل کاری طولانی تر با عنوان "مقابله با چالش: توقف زمان" است که این مرکز این گزارش را "چهارمین گزارش درباره مهمترین چالش فوری امنیت ملی آمریکا: پیشرفت روزافزون ایران به سوی قابلیت سلاحهای هسته ای" توصیف می کند.

راب و گروه مصمم وی به نظر نمی دانند که حداقل 50 کشور شامل عربستان سعودی، مصر، برزیل، آرژانتین و ترکیه دارای قابلیت تولید سلاحهای هسته ای هستند. همچنین آنها به نظر تمایلی به توضیح اینکه چرا ایران از کره شمالی مسلح به سلاح هسته ای یا روابط رو به زوال آمریکا با چین و روسیه، خطر بیشتری است ندارند. از دیگر کارشناسانی که در نگارش این گزارش شرکت داشتند می توان از اریک ادلمن و مورتیمر زاکرمن نام برد. در بین اینها حتی یک کارشناس امور ایران وجود ندارد. اینطور باید تصور کرد که نئوکان معروف، مایکل ماکووسکی در واقع این گزارش را نوشته است.

این گزارش در ادامه تاکید می کند: مرکز سیاست دوحزبی دارای دفاتر مجللی در خیابان آی در واشنگتن با شمار زیادی کارمند و تعدادی چهره های سرشناس در تحریریه آن است. شاید گستاخی باشد اگر بخواهیم بپرسیم که پول و بودجه این مرکز از کجا تامین می شود. واقعیت این است که گروه هایی همچون این مرکز زیان جبران ناپذیری به مردم ایالات متحده وارد می کنند چراکه آنها خودشان را بعنوان بی طرف و بدون هیچ گرایش سیاسی خاصی معرفی می کنند درحالی که اینگونه نیست. بی طرفی ادعایی آنها خیال و فریبی بیش نیست، زیرا همین مراکز هستند که برای سالها خواستار اقدام نظامی علیه ایران بوده، تهدیدهای غیرواقعی را عنوان نموده و حتی در مورد وضعیت برنامه هسته ای نظر می دهند که وجود خارجی ندارد. ناکامی آنها برای همراه کردن هر کسی که چیزی درباره ایران می داند و تصمیم آنها برای کنار گذاشتن هر کسی که با جنگی جدید مخالفت کرده یا اینگونه فکر نکند که همه مسلمانان خائن هستند، همه اینها هرآنچه را که ما باید بدانیم را به ما می گویند. این برای وضعیت آمریکا مایه تاسف است که جنگ طلبان نادان و حرافی نظیر مرکز سیاست دوحزبی، پول، حمایت سیاسی و پوشش رسانه ای دریافت می کنند ولی گروه هایی که خواهان بازگشت سلامت و تعادل به سیاست خارجی آمریکا هستند مجبورند برای تامین کمترین هزینه های خود تحت فشار باشند.