مرد ایتالیایی شاید بازگردد اما برای زخم دهان باز کرده باشگاه استقلال مرهم جذابی نیست، آبی های پایتخت سوالاتی دارند که باید به آنها پاسخ داده شود.

سرویس ورزش مشرق - ماجرای مربی ایتالیایی و باشگاه استقلال به جایی رسیده که هر نویسنده، کارشناس یا خبرنگاری قبل از نوشتن از او باید خبرهای دقیقه آخر را با دقت مطالعه کند. با کمی اغراق باید گفت هر لحظه خبرهایی تایید و تکذیب می شود، هر لحظه ماجرای تازه ای در حد شایعه یا خبر بر سر زبان‌ها می‌افتد.

و هر لحظه بیش از پیش مطمئن می شویم هر دو طرف حرفه ای نیستند هر دو طرف با هواداران کاری ندارند و هر دو طرف دلشان برای استقلال نمی سوزد، در این فرصت نگارشی قصد نبش‌قبر اخبار استقلال را نداریم، هواداران استقلال از چند و چون ماجراهای استراماچونی کاملا باخبر هستند اما می‌خواهیم از یک ایمیل شامل مفاد ۱۱ گانه صحبت کنیم که تا لحظه نگارش این خبر حداقل ۳ بار تایید و سه بار تکذیب شده است.

بیشتر بخوانید:
 

پاسخ باشگاه استقلال به افشاگری استراماچونی: نمی‌شود از صداقت و هوادار حرف زد، اما در عمل از پول گفت!
 

آقای فتح الله زاده! مراقب باش فتحعلی شاه نشوی/ استراماچونی به دنبال «ترکمانچای نوین» در ایران!

این همه تایید و تکذیب از سوی منابع خبری معتبر و غیر معتبر در شأن رسانه‌های داخلی نیست. از طرفی در یک ماه گذشته رسانه‌های معاند و موج سوارانی که دستشان مقابل مردم ایران رو شده است بارها و بارها از این وضعیت آشفته ماهی گیری کرده و به بهانه فوتبال علیه فدراسیون، وزارت ورزش، دولت و حتی نظام جمهوری اسلامی قلم فرسایی کرده‌اند.

استراماچونی سرمربی تیم فوتبال استقلال در ایمیلی به باشگاه استقلال که البته از سوی این شخص تکذیب و از سوی دوست صمیمی و شاید مدیر برنامه‌هایش تلویحا تایید شده درخواست های جدیدی مطرح کرده از جمله این که خواهان دریافت ۴۷۰ هزار یورو به صورت یکجا شده است.

این سردرگمی خبری توهین بزرگی مستقیما علیه هواداران استقلال است. اکنون به راحتی نمی شود حکم داد که منبع خبرهای کذب دقیقاً کجاست و مدیران باشگاه استقلال به فرض صحت داشتن ادعاهای استراماچونی چه سودی از این همه شایعه پراکنی و ایجاد ابهام و سوال خواهند داشت؟

بیایید فرض کنیم ترکمنچای ۱۱ بندی استراماچونی دروغ است حتی فرض کنیم که بخش اعظمی از خبرها علیه او شایعه بوده است.

در این صورت باز هم یک سوال مهم بدون پاسخ باقی می ماند و آن اینکه آیا در شان فوتبال باشگاهی ایران است که اینگونه به دنبال یک مربی همیشه اخراج شده بدود و و در کمال بیگانه پرستی گوش به فرمان او باشد؟ طوری که کاملا فوتبال ایران را پدیده‌ای مبتلا به قحط الرجال فرض کرده و هیچ امیدی به مربیان وطنی ندارد و در خاص ترین شرایط اقتصادی کشور این گونه ارز ارزشمند دولتی را به جیب مربی ایتالیایی واریز می کند؟

اگر ایمیل ارسالی از سوی استراماچونی درست باشد، قرار است قرارداد دو ساله او به یک سال کاهش پیدا کند از طرفی قرار است کل مبلغ قرارداد را یکجا دریافت کند بلافاصله بعد از امضای نهایی قرارداد کل مبلغ را به شیوه ای مشابه و به شماره حساب آخرین پرداخت دریافت خواهد کرد، هزینه اجاره آپارتمان های سرمربی و دستیارانش تا خرداد ۱۳۹۹ به طور یکجا توسط باشگاه پرداخت خواهد شد، باید برای سرمربی و خانواده‌اش چهار بلیط رفت و برگشت بیزینس تا پایان قرارداد یعنی تا ۵ ماه دیگر تهیه شود، همچنین تا پایان قرارداد چهار بلیط اکونومی برای دستیاران خود می‌خواهد، پرداخت حقوق بازیکنان در موعد مقرر و تعهد برای پرداخت دستمزد دستمزد آنها در ادامه فصل یکی دیگر از شروط این مربی است.

کادر ایتالیایی در صورت سفر برای ترک تهران هیچ مشکلی نخواهند داشت باشگاه برای دریافت ویزای کار مربیان تعهد می دهد و همه مفاد و شرایط قرارداد کاری قبلی که اخیراً خاتمه یافته با مفاد و شرایط جدید تنظیم و تعدیل خواهد شد.

با کمی اغراق و چاشنی طنز به این امید که به هیچ فرد خارجی برنخورد آیا با مطالعه این بندها به یاد حق توحش آمریکایی‌ها قبل از انقلاب نمی افتید؟ این همه شرط و شروط برای یکی از بزرگترین باشگاه های آسیایی، برای یکی از بزرگترین کشورهای آسیایی واقعا توهین آمیز نیست؟

و البته فراموش نکنیم با پرداختن به این موارد توهین‌آمیز قصد دفاع از مدیران باشگاه استقلال را نداریم. خیلی واضح است که در این سوی میدان ایرادهای زیادی وجود داشته ، کم کاری های عجیبی شکل گرفته و هواداران کاملا حق دارند در خصوص صرف اشتباه بیت المال و توهین به تیم مورد علاقه خود کاملاً خشمگین باشند.