به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در تحلیلی به تجاوز نظامی اخیر آمریکا به مواضع حشد شعبی و پیامدهای آن پرداخته است که به این شرح است:
مقامات ارشد آمریکایی شامگاه یکشنبه هشتم دی اعلام کردند که به سه هدف در پایگاه‌های گردان‌های حزب الله عراق که زیر مجموعه حشد شعبی عراق هستند و دو پایگاه دیگر در شرق فرات حمله هوایی کرده‌اند. این اقدام آمریکا که توسط وزیر خارجه، وزیر دفاع و مقامات نظامی آنها به عنوان تلافی حملات موشکی به پایگاه نیروهای آمریکا در « k1 » در جنوب موصل توجیه شد، بر خلاف دیگر اقدامات آنها علیه حشد شعبی در عراق است که به شکل پنهانی و غیرعلنی انجام شد و آنچه تاکنون به شکل مخفیانه و به کرات صورت گرفته بود را علنی کردند. در این حمله نظامی و نقض آشکار حاکمیت و استقلال عراق که علیه نیروهای مسلح قانونی عراق انجام شد، 28 نفر شهید و 51 نفر زخمی به جای ماندند.
بیشتر بخوانید:
این اقدام تروریستی از ابعاد مختلفی قابل توجه است که بدان می‌پردازیم: این اقدام علیه مهمترین واحد نظامی باتجربه عراقی که نقش مهمی در نابودی داعش داشته و هم اکنون در نزدیک مرز سوریه و در اطراف شهر القائم مانع اصلی در جابجایی و انتقال داعش در سوریه به عراق توسط آمریکاست، صورت گرفته است محل استقرار گروه‌های حزب‌الله در مسیری استراتژی ارتباطی پیوند جغرافیایی مرز البوکمال قرار دارد که مسیر ارتباطی چندین کشور تا لبنان را تشکیل داده و از دغدغه‌های رژیم صهیونیستی است یعنی آمریکا به جز شکست در پروژه تروریستی داعش که امید فراوانی برای یک کودتای منطقه‌ای بدان داشت و حشد شعبی و گردان‌های حزب الله عراق، عامل اصلی آن شکست بودند، اکنون نیز به عنصر راهبردی پیوند جغرافیایی مقاومت تبدیل شده است که انگیزه کافی برای انتقام آمریکا علیه آنها را فراهم می‌کرد، البته اگر حوادث سه ماه اخیر در عراق که برنامه آشوب سازی آمریکا را که با هدف سیطره کامل بر امور عراق ساماندهی شده بود، به ارزیابی آمریکا از عوامل شکست خود بیفزاییم، آمریکایی‌ها، مثلث مرجعیت عالی عراق، رهبران مقاومت و حشد شعبی و عشایر غیور این کشور را عامل بی نتیجه ماندن شورش و آشوب‌های اخیر می‌دانند.
در واقع باید به این مسئله حیاتی در برنامه‌های آمریکایی نیز توجه شود که لایه اول طرح‌های آمریکایی برای سیطره بر عراق با هوشمندی رهبران عراقی و مردم و مرجعیت به نحوی مدیریت و مهار شده که حاصل برنامه ریزی شده برای آمریکا نشان نمی‌دهد، لذا آمریکا برای آغاز لایه دوم طرح خود که تجزیه عراق و فعال کردن نسل جدید داعش و گروه‌های مسلح آموزش دیده در غرب استان الانبار و استان نینواست، باید با بهانه‌ای این فاز از برنامه خود را آغاز می‌کرد.
مقامات آمریکایی اینگونه فکر می‌کردند که حملات مکرر به مراکز حشد شعبی در کنار رخدادهای آشوب و حمله به مراکز حشد و احزاب شیعه در استان‌عراق، چون واکنشی نداشته با حمله به پایگاه‌های گردان‌های حزب الله چند هدف را محقق می‌کنند. ضمن این که انتقام شکست پروژه داعش و شکست و ناکامی در پروژه آشوب‌های اخیر را می‌گیرند، با ایجاد رعب و وحشت از یک حمله سنگین نظامی، مقدمه فعال شدن داعش در دوسوی مرز با سوریه و عراق و تجزیه عراق فراهم می‌شود و پیوند جغرافیایی ایران تا لبنان قطع خواهد شد همانگونه که ذکر شد، اغلب این پروژه‌ها برای بی‌ثبات کردن و تجزیه عراق و یا قطع پیوند جغرافیایی با سوریه و لبنان در اولویت‌های رژیم صهیونیستی بوده و بر اساس گزارش‌های موجود و قرائنی که بلافاصله پس از حمله نظامی به گردان‌های حزب الله در عراق، وزیر خارجه، وزیر دفاع و نظامیان آمریکایی به دیدار ترامپ می‌روند، ولی هیچگونه واکنش رسانه‌ای از سوی ترامپ دیده نمی‌شود.
ناظران امنیتی معتقدند که این دام عملیاتی با هدایت تل آویو برای وارد کردن آمریکا به مرحله‌ای جدید از درگیری در منطقه صورت گرفته است. این ناظران معتقدند که ترامپ به دلیل بن بست‌های فراوانی که در سیاست خارجی داشته به دنبال تغییر وزیر خارجه و جایگزین کردن افراد دیگری با شخص رفتارهای دیپلماتیک بوده تا مذاکره با ایران را به نتیجه برساند ولی این رویکرد به زیان جریان‌های افراطی و وابسته به رژیم صهیونیستی و نتانیاهو بود، لذا مقامات ارشد آمریکایی را بدون در نظر گرفتن پیامدهای این حمله نظامی وارد یک بحران جدید کردند. این مقامات آمریکایی هرگز فکر نمی‌کردند که حمله شدید نظامی به گردان‌های حزب الله به واکنش گسترده مردمی و حکومتی که طی مراسم تشییع به موج جدید ضد آمریکایی و تنفر از حضور و وجود آمریکا در عراق منجر شده و همگرایی و همبستگی در بین گروه‌های عراقی به ویژه شیعه را افزایش داده و فضای جدید اعتراضی بر پروژه آشوب و بحران مصنوعی مدیریت شده توسط آمریکا سایه اندازد.
مقامات عراقی و گروه‌های مختلف ضمن محکوم کردن حمله نظامی آمریکا، آن را نقض حاکمیت و استقلال خود دانسته و از حشد شعبی حمایت کامل به عمل آورده و طبق تصمیمات شورای امنیت ملی عراق، اقدامات مختلف سیاسی و دیپلماتیک برای تحجیم (مهار) رفتاری و حضور آمریکا در عراق پیش بینی شده است. مرجعیت عالی عراق نیز با شهید خواندن تلفات این حمله وحشیانه، واکنش به آمریکا را از طریق دستگاه‌های مسئول مجاز دانستند و لذا در بخشی از تصمیمات امنیتی عراق، حشد شعبی تا زمانی که اقدامات حکومتی به نتیجه برسد، اجرای حق قانونی و مشروع خود در مجازات نیروهای آمریکایی را متوقف می‌کنند. گروه‌های اصلی شیعه در پارلمان عراق نیز مصمم هستند که به پیمان امنیتی آمریکا در عراق پایان داده و در صورت هرگونه مانع برای تحقق این هدف، فعال کردن مقاومت مسلحانه و ضد آمریکایی را در دستور کار قرار دهند. منابع نزدیک به حشد شعبی عراق اعلام کرده‌اند که از هم اکنون تمام پایگاه‌های آمریکایی در محاصره و اشراف کامل اطلاعاتی و عملیاتی قرار خواهند گرفت.
در واکنش مردمی و اعتراضی به حمله وحشیانه آمریکا و اشغال بخش‌هایی از سفارت آمریکا در منطقه سبز(الخضراء) بغداد، سفیر و تعدادی از پرسنل سفارت متواری شده و ترامپ و دیگر مقامات آمریکایی، حفاظت از سفارت و دیپلمات‌های خود را خواستار شده و با تحریک جریان‌ها و شخصیت‌های وابسته به آمریکا در عراق، برای ممانعت از فشار بیشتر به حضور آمریکایی در این کشور خواستار واکنش شدند. هوشیار زیباری از مقامات کُرد همچون بقیه مقامات اقلیم کردستان که تاکنون واکنشی به حمله نظامی به گردان‌های حزب الله عراق نشان نداده‌اند، اشغال و حمله به سفارت آمریکا را شرم آور خواندند!! برخی از احزاب سنی شناخته شده که وابستگی آنها به آمریکا روشن است نیز در امتحان روح وطن پرستی قرار گرفته‌اند و تاکنون موضع روشنی اتخاذ نکرده‌اند.
آنچه بدیهی است این که خطای محاسباتی کاخ سفید و مقامات آمریکایی نه تنها برنامه آشوب‌سازی آنها را در عراق تحت تاثیر قرار داده است بلکه یک بن بست راهبردی جدید را در مقابل خود به وجود آورده‌اند، زیرا با ورود به یک نقش علنی و وحشیانه در حمله به حشد شعبی، مجوز مشروع واکنش‌های غیرقابل محاسبه را علیه خود داده‌اند. این رخداد نظامی، پیامدهای گسترده‌ای در تحولات عراق، اوضاع آمریکا در منطقه، شرایط متحدان آمریکا در منطقه و روندهای مرتبط با سوریه، یمن و لبنان به جای خواهد گذاشت که سرآغاز آن از عراق خواهد بود.