به گزارش گروه خواندنی های مشرق، بيشتر افراد در طول زندگى خود به نوعى در معرض افسردگى قرار دارند. برخى اين احساس را براى مدت طولانى تر، به تناوب و با تأثيرات بيشتر و عميق ترى تجربه مى كنند و بعضى نيز در كوتاه مدت به آن دچار مى شوند.
امروزه به علت شيوع بالاى افسردگى در جوامع در حال توسعه از آن به عنوان «سرماخوردگى روانى» ياد مى شود. ناتوانى از لذت بردن، احساس بى ارزشى و گناه، كناره گيرى از مردم، خستگى و تحريك پذيرى، بلاتكليفى، مشكلات تمركز، كم خوابى يا پرخوابى از علايم شايع افسردگى است.
* آيا زنان مشكلات روانى بيشترى دارند؟
اگرچه معمولاً آمار ابتلا به بسيارى از مشكلات و اختلالات روانى در زنان و مردان يكسان است اما مطالعات نشان مى دهد كه اين توازن در مبتلايان به دو نوع از شايع ترين مشكلات روانى برقرار نيست، اين دو نوع عبارتند از اختلالات اضطرابى و افسردگى كه در زنان دو برابر مردان است.
افسردگى به عنوان يكى از شايع ترين اختلالات خلقى و روانى در مردان حدود ۱۵ درصد و در زنان ۲۵ درصد است، از همين رو همواره مورد توجه متخصصان بهداشت روان بوده است.
مردان مجرد، نوجوانان و زنان فقير بيشتر در معرض افسردگى قرار دارند. در حقیقت افسردگی اختلال در سلامت روانى است كه در عادی ترين حالت خود، احساس دلتنگى، گرفتگى و بدخلقى را به همراه دارد و غالباً براى مدت زمان كوتاهى ادامه مى يابد و موجب كم تحركى در زندگى روزانه مى شود.
عوامل متعددى نظير وراثت، شخصيت فرد و محيط در بروز افسردگى دخالت دارند، اما امكان بروز افسردگى در افرادى كه سابقه ابتلا به اين بيمارى را در خانواده خود دارند، بسيار زياد است.
در خصوص روش هاى درمانى رايج افسردگى باید گفت: در موارد خفيف يا واكنشى افسردگى نيازى به تجويز دارو نيست و روان درمانى، افزايش ارتباطات اجتماعى و حمايت اجتماعى كافى است. اعتقادات مذهبى و تشكيل خانواده نيز تا حد زيادى در بهبود اين بيمارى مؤثر خواهد بود. در نوع شديد آن نيز درمان هاى دارويى بسيار مؤثر و كم عارضه اى وجود دارد که البته تشخيص بيمارى، انتخاب نوع دارو و مدت درمان آن در صلاحیت پزشك معالج است. داروهاى ضدافسردگى، اعتيادآور نيست و عوارض چندانى نيز ندارند.
* ناآگاهى زنان از ويژگى هاى روانى خود، درمان را طولانى مى كند
برخى صاحبنظران معتقدند ارائه آمارهايى از اين دست به نوعى در افزايش تعداد مبتلايان به افسردگى مؤثر است، اما عده اى نيز بر این باورند که اگر در اين اعداد و ارقام به طور چشمگيرى اغراق شده باشد، مى تواند در خوشبينانه ترين حالت، به عده زيادى از زنان جامعه كمك كند. زيرا بخش مهمى از گرفتارى ها و مشكلات زنان در عصر حاضر ناشى از ناآگاهى و غفلت آنان درباره مسائل مختلف حوزه زنان است.
در حقيقت بيشتر زنان به ويژه در كشورهاى در حال توسعه از روحيه، حالات و ويژگى هاى جسمى و روانى خود اطلاع درستى ندارند و در نتيجه نمى توانند در مواقع ضرورى تصميم بجا و موضعى خردمندانه بگيرند و این خود عاملی است در طولانى تر شدن دوره درمان. مشكل مهم تر آن است كه درباره آنچه آگاهند نيز غفلت دارند و اين غفلت براى آنان خطرساز است.
بررسى ها در سراسر دنيا نشان مى دهد كه زنان براى ابتلا به افسردگى مستعدترند و اين موضوع با مسائل شغلى، ارتباطات اجتماعى، مسئوليت پذيرى، دغدغه مالى و حمايت هاى روانى و اجتماعى ارتباط معنادارى دارد.
زنان به علت حساسيت هاى بالا، زودرنج بودن و حالت هاى عاطفى شديد بيشتر در معرض احساسات و هيجانات منفى قرار مى گيرند و در مواجهه با مشكلات و ناكامى ها نيز زودتر تسليم شكست مى شوند. البته اين مسئله بيشتر در حد يك فرضيه است زيرا هنوز آمار مدون و مشخصى از ميزان مبتلايان به افسردگى در كشور وجود ندارد.
اغلب مردم پذيراى نتایج تحقيقات ميدانى نيستند و درباره مسائل شخصى به ويژه بيمارى هاى روانى خود سكوت مى كنند اما با توجه به تجربه هاى مشاوره اى و پايان نامه هاى دانشجويى مشخص شده است كه بيمارى هايى كه زنان در كشور به آن مبتلا مى شوند متفاوت از مردان است به طورى كه بعد از ايست قلبى، افسردگى مهمترين بيمارى ای است كه زنان به آن دچار مى شوند، همان طور كه ظهور برخى بيمارى ها همچون سكته مغزى نيز در مردان شايع تر است.
افسردگى پس از زايمان، افسردگى دوران قاعدگى و افسردگى يائسگى سه نوع شايع اختلالات روانى در زنان است كه با طبيعت و ارگانيسم آنان عجين شده است و بعد از گذشت مدت زمان معينى رفع مى شود.
زنان و دختران جوان معمولاً يك تا چهار روز پيش از دوره قاعدگى، عصبى، افسرده، پرخاشگر، زودرنج، حساس و بدخلق مى شوند و با كوچك ترين حالت هيجانى از كوره درمى روند.
بسيارى از زنان در دوران باردارى يا پس از آن به افسردگى مبتلا مى شوند. تحقيقات نشان می دهد افسردگى پس از زايمان در ميان زنان بسيار شايع است و نزديك به يك سوم زنان باردار، درجاتى از افسردگى را تجربه مى كنند. البته اين نوع افسردگى طبيعى است و در بيشتر زنان ديده مى شود اما تشخيص و درمان آن بسيار مهم است زيرا احتمال دارد موجب جدايى مادر از طفل شود.
اين نوع افسردگى گاه از همان روزهاى نخست تولد نوزاد و گاهى نيز يك تا سه ماه بعد از تولد نوزاد شروع مى شود و با نشانه هايى همچون حساس شدن، زودرنجى، اشك ريختن و غمگين شدن همراه است.
تغييرات هورمونى در دوران باردارى كه ناراحتى هاى جسمى نظير تهوع را به وجود مى آورند، سابقه افسردگى پيش از دوران باردارى و سابقه اين بيمارى در اعضاى خانواده، ضعف جسمانى شديد، اضطراب و نگرانى از سلامت نوزاد، آزمايش هاى دوره باردارى و حتى نوع زايمان در بروز اين نوع افسردگى مؤثر است.
افسردگى دوران يائسگى نيز در ميان زنان بسيار شايع است و اين مسئله درآنان ناتوانى هاى زيادى ايجاد مى كند، بنابراين ضرورى است بيمار از طريق مشاوره و درمان دارويى در موارد ويژه، از پيشرفت آن جلوگيرى كند.
بسيارى از افسردگى ها به ويژه در دوران باردارى به خاطر بى توجهى و ناآگاهى اطرافيان ايجاد مى شود حال آن كه حمايت هاى عاطفى و روانى همسران پس از زايمان مى تواند تا حد زيادى از اضطراب و نگرانى زنان بكاهد.
* ميانسال ها بيشتر افسرده مى شوند
تحقيقات نشان مى دهد افراد در سن ۴۴ سالگى در اوج خطر ابتلا به افسردگى قرار مى گيرند. براساس اطلاعاتى كه از ميان دو ميليون نفر در هشتاد كشور جهان به دست آمده، مشخص شده است افراد در ميانسالى بيش از هر دوره ديگر از زندگى خود با خطر افسردگى روبه رو هستند. البته اگر افراد پس از پشت سر گذاشتن ميانسالى و رسيدن به سن پيرى، از سلامت جسمى به طور نسبى برخوردار باشند، بار ديگر روحيه اى شاد و رضايتمند خواهند داشت.
همچنين اين تحقيق نشان مى دهد خطر افسردگى در جوانان و سالمندان كمتر از بقيه گروه هاى سنى است و زنان و مردان در دهه چهل زندگى به يك ميزان مستعد ابتلا به افسردگى هستند.
بررسى های گذشته نشان می داد احتمال ابتلا به افسردگى تقريباً در سراسر عمر فرد يكسان است اما آخرين تحقيقات ثابت كرده است كه افسردگى در ميانسالى بيش از هر دوره ديگر رخ مى دهد.
پروفسور «اندرو آزوالد» معتقد است: افسردگى به سراغ همه مى آيد. مرد و زن، غنى و فقير، مجرد و متأهل و آن هايى كه بچه دارند و ندارند اما هنوز علت اين كه چرا ميانسالى دوره مستعد افسردگى براى مردان و زنان است، روشن نيست.
اغلب افراد با رسيدن به سن پنجاه سالگى از چنگال خطر افسردگى رهايى مى يابند و وقتى به سن هفتادسالگى مى رسند در صورتى كه سلامت كافى داشته باشند، همچون يك جوان سالم بيست ساله احساس شادمانى مى كنند.
شايد درك اين موضوع كه زنان و مردان به يك ميزان مستعد ابتلا به افسردگى در دهه چهل زندگى خود هستند، قوت قلبى براى زنان ميانسال باشد.
*شكننده ها، جعبه جادويى را كنار بگذارند
اگر هر فيلمى را مى بينيد و سريع در قعر آن فرو مى رويد و تا مدت ها خود را جاى آن هنرپيشه بخت برگشته قرار مى دهيد و به خاطر از دست دادن پدر، جفاكارى مادر شوهر و ورشكستگى خانواده او غصه مى خوريد، بهتر است از همين امروز ديدن جعبه جادويى را براى هميشه كنار بگذاريد.
هرچند روان شناسان تأكيد مى كنند زنانى كه از نظر روحى، ضعيف و شكننده ترند و به سرعت تحت تأثير احساسات و هيجانات منفى قرار مى گيرند، از خواندن مطالب جنايى، ناراحت كننده و به ويژه صفحات حوادث روزنامه ها خوددارى كنند اما با اين وجود بخش اعظم مخاطبان جدی و هميشگى اين صفحات زنان هستند. اين موضوع نشان مى دهد كه على رغم توصيه هاى مكرر روانشناسان، بيشتر زنان نسبت به سلامت روحى و روانى خود بى تفاوت و يا شايد كم توجه اند.
امروزه به علت شيوع بالاى افسردگى در جوامع در حال توسعه، از افسردگی به عنوان «سرماخوردگى روانى» ياد مى شود. ناتوانى از لذت بردن، احساس بى ارزشى و گناه، كناره گيرى از مردم، خستگى و تحريك پذيرى، بلاتكليفى، مشكلات تمركز، كم خوابى يا پرخوابى از علايم شايع افسردگى است.