کد خبر 1031672
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۰

شاکری تاکید دارد که اظهارات مقامات غربی حکایت از این دارد که درصدد هستند روی حادثه هواپیمای اوکراین یک پرونده لاکربی سوار کنند.

به گزارش مشرق، با وقوع حادثه اندوهبار پرواز ۷۵۲ هواپیمای بوئینگ اوکراینی، ابعاد جنگ با آمریکا سمت و سوی دیگری یافته است. حالا پس از گذشت چند روز روشن‌تر از پیش شده که ایالات متحده نه‌تنها از جنگ تمام‌عیار با جمهوری اسلامی ایران کنار نکشیده است، که میدان این جنگ را تغییر داده و اهداف خود را در میان خون‌های مسافران پرواز بوئینگ اوکراینی جست‌وجو می‌کند. ناگفته پیداست که اعتراضات ناشی از رنجش از این حادثه نیز بستری بسیار مناسب برای این اغراض فراهم خواهد آورد؛ اغراضی که فشار و تحریم بیش از پیش برای ملت ایران را نیز در پیش خواهد داشت. اگرچه همین امروز و بررسی‌های صورت‌گرفته درخصوص حادثه هواپیمای مسافربری اوکراین اثبات می‌کنند که آنچه به وقوع پیوسته، با آنچه در ۲۱ دسامبر ۱۹۸۸ هواپیمای خطوط مسافرتی پان‌امریکن بر فراز دهکده لاکربی اسکاتلند روی داده، قابل‌مقایسه نیست، ولی اظهارات مقامات غربی و تلاش‌شان برای دامن زدن به ماجرا، از همان ساعات اولیه نشان از پرونده‌سازی مشابه بعدی دارد که بر آن ماجرا مترتب شد؛ اتفاقی که به قول مجید شاکری، تحلیلگر مسائل اقتصادی، هنوز هم ادعاهای صورت‌گرفته مبنی‌بر دست داشتن لیبی در بمب‌گذاری در آن هواپیمای مسافربری در هاله‌ای از ابهام است، ولی فارغ از اینکه در آن حادثه تروریستی چه اتفاقی رخ داده بود و بی‌آنکه طرفیت لیبی موضوعیتی داشته باشد، آمریکا به بهانه لاکربی، ساختار جدید تحریمی به راه انداخت و یک ادبیات جدید تحریمی ابداع کرد.

بیشتر بخوانید:

ارسال پرونده هواپیمای اوکراینی به سازمان قضایی نیروهای مسلح

زمان رمزگشایی جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی

چند نکته درباره ماجرای شلیک به هواپیمای اوکراینی

درخواست اوکراین از ایران درباره جعبه سیاه هواپیما

شاکری تاکید دارد که اظهارات مقامات غربی اعم از آمریکا و انگلستان و... حکایت از این دارد که درصدد هستند روی حادثه هواپیمای اوکراین یک پرونده لاکربی سوار کنند، چراکه در لاکربی نیز بحثی پیرامون مسائل فنی و ابعاد آن حادثه صورت نمی‌گرفت و تنها دو کلیدواژه پرتکرار مبنای آن نظام تحریمی جدید و سنگین شد: «مسئولیت‌پذیری» و «نیاز به تحقیقات مستقل بین‌المللی»! بر همین اساس شاکری معتقد است فرقی ندارد که ابعاد بررسی‌ها چه باشد و در صداقت مساله شکی نباشد، فقط کافی است ایران را در سراشیبی همین دو کلیدواژه قرار دهند. کمااینکه در گذشته و در پرونده هسته‌ای نیز ما با چنین تجربه‌ای مواجه بودیم و اگرچه صادقانه برنامه هسته‌ای خود را در معرض بررسی‌ها قرار دادیم، ولی سال‌هاست که به همین بهانه با تحریم‌ها و بهانه‌تراشی‌های طرف غربی دست و پنجه نرم می‌کنیم. این کارشناس مسائل اقتصادی در همین راستا به چرخش مشهود مواضع حتی اوکراینی‌ها و از سوی دیگر استقبال غیرقابل انکار طرف آمریکایی از اعتراضات در ایران اشاره دارد؛ اعتراضاتی که گستره تعداد و جغرافیای آدم‌های شرکت‌کننده در آن بسیار محدود بوده و حتی با اعتراضات آبان‌ماه نیز قابل‌مقایسه نیست، ولی به‌سرعت مورد حمایت ایالات متحده قرار می‌گیرد، تا آنجا که رئیس‌جمهور آمریکا به فارسی توئیت می‌کند و به عبارتی ایالات متحده از تمامی شبکه‌های خود برای دمیدن در این اعتراضات بهره می‌گیرد. به تعبیر شاکری، برای طرف غربی در حال حاضر تفاوتی ندارد که یک نفر معترض باشد یا صد نفر یا هزار نفر؛ مهم این است که کمپین اعتراض علیه حاکمیت ایران را زنده نگه دارد و ایران را آشفته نشان دهد تا محملی برای بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها فراهم‌ آید؛ تحریم‌هایی متفاوت و بی‌سابقه که در صورت وقوع تا مدت‌ها مردم را درگیر خواهد کرد. شاکری تاکید دارد تنها راهی که برای مقابله با این توطئه و تحریم‌ها می‌شناسم، به معنای واقعی کلمه وحدت و فرستادن پالس یکسان از کل مجموعه حاکمیت اعم از دولت، سپاه، مجلس و همه جا و همه نهادها و افراد در این زمینه به طرف خارجی است تا طرف خارجی بداند خللی در روایت وجود ندارد که بتواند روی آن خلل سوار شود.آنچه در ادامه می‌آید، مشروح گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مجید شاکری، پژوهشگر و کارشناس مسائل اقتصادی است.

اگر موافق هستید بحث را از تفاوت‌های فاحش حادثه اندوهبار پرواز ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین با ماجرای لاکربی آغاز کنیم و اینکه چرا با وجود این تفاوت‌های آشکار و غیرقابل قیاس بودن، آمریکا در تلاش است از این حادثه پرونده لاکربی دیگری بسازد.

لاکربی یک پرونده بمب‌گذاری در هواپیمایی پان‌امریکن است که روی اسکاتلند رخ داده است. بعد از آن آمریکایی‌ها معتقد بودند افراد سرویس اطلاعاتی لیبی این کار را انجام دادند و لیبی‌ها ابتدا نپذیرفتند و روند طولانی‌ای طی شد. در این فرآیند آمریکایی‌ها نه‌تنها لیبی را تحریم، بلکه به آنجا حمله هوایی کردند و حتی در آن حمله دختر قذافی هم کشته شد و صدمات بسیاری به قذافی زدند. این پرونده حادثه بوئینگ۷۳۷ اوکراین هیچ‌وقت نمی‌تواند همانند لاکربی باشد، چون به وضوح می‌دانیم که این حادثه قطعا از جانب ایران عمدی نبوده است. این حادثه از جانب ایران نه‌تنها عمدی نبوده و به‌جای اینکه مسئولیت موضوع پذیرفته نشود، به‌صورت مسئولانه‌ای ظرف ۷۲ساعت بیانیه داده شده و مسئول موضوع، خود را مقصر دانسته است. تا آنجا که سردار حاجی‌زاده خود به‌شخصه صحبت کردند و تمام مسئولیت کار را پذیرفتند، بنابر این به هیچ وجه نمی‌شود این حادثه با اقدامی تروریستی همچون لاکربی همسان خوانده شود و برای ما عواقبی داشته باشد. واقعیت این است که حتی درباره پرونده لاکربی هم هنوز نمی‌دانیم آن ادعاهای صورت‌گرفته تا چه حد صحت دارد و آیا مامور سرویس امنیتی لیبی بودند که در داخل هواپیمای پان‌امریکن بمب را گذاشتند و اینکه حتی چطور منفجر شده؛ هنوز سوالات فنی وجود دارد. مهم آن تکیه‌کلام‌هایی است که طرف آمریکایی در پرونده لاکربی بر آن سوار شد که روایت دقیق و فنی موضوع هم نبود، بلکه دو تاکید بود: یک اینکه عدم مسئولیت‌پذیری در این موضوع بوده و دوم اینکه نیاز به تحقیقات مستقل بین‌المللی در این زمینه وجود دارد! این تاکیدات کاملا خارج از این است که اساسا این پرونده چه بوده یا نبوده است. از این رو امروز هم نباید ما نگاه کنیم که ابعاد پرونده روشن است و این پرونده مشکلی را برای ما نمی‌تواند به وجود ‌آورد. روی آن چیزهایی که ما محکمات پرونده می‌دانیم، مشکلی ایجاد نمی‌کند، اما روی هر جای خالی که در روایت وجود دارد، می‌تواند مشکل ایجاد شود.

منظور از این مشکل چیست؟ در واقع منظور شما از مشکل این است که محملی برای بهانه‌تراشی طرف مقابل ایجاد کند؟

بله، این مشکل می‌تواند از این جهت باشد که طرف خارجی مدعی شود ما هنوز مسئولیت‌پذیری کافی را ندیده‌ایم یا از این حیث باشد که بگوید ما خواستار تحقیقات مستقل بین‌المللی در این زمینه هستیم. آن زمان ما خیلی راحت نمی‌توانیم بگوییم آماده تحقیقات مستقل بین‌المللی هستیم. نه به این دلیل که پرونده ابهامی دارد یا قصدی برای پنهان‌کاری داریم، از این جهت که موضوع به سیستم پدافندی ما بازمی‌گردد و بدیهی است که نمی‌توانیم اعتماد کنیم که تحقیقات از سیستم پدافندی ما اساسا برای این موضوع است یا برای موضوع دیگری. پس فارغ از اینکه در واقعیت چه اتفاقی افتاده است، به عبارتی شما حتی اگر یک طیف را در نظر بگیرید که در یک سر آن آمریکا کاملا مقصر این حادثه باشد و یک طرف دیگر حتی به فرض اینکه ثابت شود این حادثه در اثر یک سانحه داخل هواپیما بوده است؛ فارغ از اینکه کدام‌یک از روایات درست است، آنها سعی می‌کنند روایت خود را روی این موضوع سوار کنند.

غیر از مساله فنی چه چیزی اهمیت دارد؟

مهم این است که دو کلیدواژه یعنی نیازمندی به تحقیقات مستقل بین‌المللی و لزوم مسئولیت‌پذیری کامل را بتوانند با هم فعال کنند. شما شاهد بودید که دوشنبه‌شب انگلیسی‌ها بیانیه‌ای صادر کردند و در این بیانیه اشاره کردند با توجه به جو موجود به‌دنبال این هستیم که شبیه قانون ماگنیتسکی آمریکا یک قانون با همکاری آمریکا و کانادا بنویسیم و از آن استفاده کنیم تا براساس این واقعه، یک ساختار تحریمی جدید را بسازیم که در صورتی که از برجام بخواهیم خارج شویم، ساختار تحریمی بعدی آن را به‌صورت به‌روزشده دارا باشیم.

یعنی بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه که روز گذشته نیز زمزمه‌هایی درخصوص آن انجام شد؟

بله، به عبارتی شما یک پرونده‌ای از این موضوع خواهید دید که دائما به خاطر اینکه به ادعای آنها به اندازه کافی مسئولانه رفتار نکردید و به خاطر اینکه اجازه تحقیقات مستقل بین‌المللی را ندادید، دائما در جایگاه متهمی خواهید بود که مرتب باید دفاع کنید که من کاری نکرده‌ام! چقدر این موضوع به پرونده هسته‌ای ما شباهت دارد؛ اینکه ایران دائما به‌دنبال این بود که بگوید کل این پرونده همین است و خود را اثبات می‌کرد و دوباره سوالات جدیدی مطرح می‌شد. به لحاظ تحریمی حداقل این موضوع وجود دارد که پرونده لاکربی فارغ از اینکه چه اتفاقی در آن رخ داده بود، یک ساختار جدید تحریمی بود؛ یعنی مساله تنها با لیبی طرف بودن نیست، بلکه ادبیات جدید تحریمی بود و کاملا آمریکایی‌ها دارند به این سمت می‌روند که روی حادثه هواپیمایی اوکراین، یک پرونده لاکربی سوار کنند.

حتی تاکیدات لحظه اولی مقامات آمریکایی ازجمله ترامپ نیز بر گزاره غیرتعمدی بودن این حادثه تاکید داشت. با این وصف چطور این احتمال وجود دارد که جوسازی‌های بین‌المللی را بر متهم کردن ایران نسبت به این حادثه تغییر دهند؟

باید اظهارنظرهای مقامات اوکراینی را که کشوری به‌مراتب بی‌اهمیت‌تر در این پرونده است، به شما یادآوری کنم. اوکراین در روز اول در سایت سفارت خود بیانیه گذاشت و گفت علت این سقوط، سانحه بوده است. امروز نه‌تنها آن بیانیه را حذف کرده که در گفت‌وگو با نیویورک‌تایمز مدعی شده است که اگر ترس ایرانی‌ها از لغو شدن پروازهای بین‌المللی نبود، ایرانی‌ها به ما اصلا ویزا نمی‌دادند! این چرخش مشهود اوکراینی‌ها تنها چهار روز طول کشیده است. از این رو باید کاملا منتظر چرخش مسیر آمریکایی‌ها باشید و علاوه‌بر آن کانادایی‌ها و انگلیسی‌ها نیز اینچنین رفتار می‌کنند. تا آنجا که همین حالا دو کلیدواژه «مسئولیت‌پذیری» و به‌خصوص «نیاز به تحقیقات مستقل بین‌المللی» در مصاحبه آقای بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس وجود دارد. روز دوشنبه به‌صراحت این مساله را گفته و از این رو مشهود است که یک پرونده لاکربی‌سازی برای ایران درحال انجام است.

چطور چنین ادعایی در سطح بین‌المللی امکان پیشبرد دارد؟

این موضوع دو سوخت مهم دارد که یکی سوخت افکار عمومی خارجی و یکی سوخت افکار عمومی داخلی است. سوخت افکار عمومی خارجی این موضوع، همین زنده نگه داشتن پرونده و دمیدن در آن به‌لحاظ افکار عمومی است، که شکل مشهود آن را نخست‌وزیر کانادا در قالب همدردی با کشته‌شدگان به‌صورت رسانه‌ای توام با یک گستره رسانه‌ای و شوآف بالا انجام می‌دهد. این به این معنی نیست که همدردی با خانواده‌های کشته‌شدگان کار اشتباهی است. حتی به نظر من با وجود اینکه ما در کانادا سفارت نداریم، باید از آنجاکه اینها تعلقی به خانواده‌های ایرانی دارند، سعی کنیم راهی برای همدردی با آنها پیدا کنیم.


یک بخش دیگر این موضوع بخش داخلی است. این بخش داخلی دو قسمت دارد؛ یکی خوراکی است که بابت این موضوع برای بخش خارجی ایجاد می‌شود. شما ببینید که درحال حاضر با وجود اینکه گستره تعداد و جغرافیای آدم‌های شرکت‌کننده در اعتراضات چند روز گذشته واقعا قابل‌مقایسه با اعتراضات آبان‌ماه یا دی‌ماه سال ۹۶ نیست؛ اما به‌سرعت طرف آمریکایی نه‌تنها پشت این موضوع آمده، بلکه از لحظه اول حمایت کرده است و توئیت فارسی هم می‌زند. فرقی هم برای او ندارد در تهران یک نفر معترض بیرون بیاید یا صدنفر بیرون بیایند یا هزار نفر. مهم این است که این کمپین زنده بماند تا مسیر حقوقی در آن سو ادامه یابد. از طرف دیگر با توجه به اشاره‌ای که شده مبنی‌بر اینکه ساختار ماگنیتسکی در روابط کانادا، آمریکا و انگلیس با ایران انجام دهیم و این ساختار مبتنی‌بر پشتیبانی سوت‌زن‌های داخلی است، حالا این سوت علیه چه چیزی باشد و منظور از فساد و حقوق بشر چیست، اهمیتی ندارد و تفسیر آن در اختیار سیاستگذار آمریکایی است. مهم این است که از این استفاده شود و این سوت‌زن باید داخلی باشد. پس باید حداقلی از پذیرش و دوقطبی‌سازی را در داخل بکنید تا سوت‌زنی در داخل بدون نگرانی از تبعات اجتماعی سوت زدن برای طرف آمریکایی این کار را در داخل انجام دهد، به‌صورتی که نگران تبعات اجتماعی نباشد. به همین خاطر آمریکا نیازمند این است که به‌شدت بر دوقطبی بعد از هواپیماها بدمد؛ فارغ از اینکه یک نفر اعتراض می‌کند یا صد نفر یا هزار نفر.

در شرایط فعلی کشور، با توجه به اینکه در حال حاضر هم ایران تحت سنگین‌ترین تحریم‌های آمریکاست، آیا آنها قادر خواهند بود که تحریم‌های جدیدی را بر ما حمل کنند؟

بله، می‌توانند. با وجود اینکه سوخت تحریم‌ها در ایران تمام شده و من هم با این مساله هم‌عقیده هستم، اما می‌خواهم این جمله را تکمیل کنم که سوخت تحریم‌های پایدار در ایران تمام شده است. یعنی تحریم‌های دیگری وجود دارند که آمریکایی‌ها می‌توانند اعمال کنند؛ اما اینها تحریم‌هایی هستند که اولا هزینه اعمال آن برای آمریکایی‌ها بالاست و دوم اینکه پایداری این اعمال محل شک است، یعنی معلوم نیست در بلندمدت گزش این تحریم‌ها باقی بماند. به عبارتی چون یک بار می‌توانند این را اعمال کنند، باید خیلی فکر کنند.  آمریکایی‌ها واقعا در این مسیر نیاز به اعتراضات داخلی دارند. یکی از علل اینکه کل شبکه‌شان را پشت این موضوع آوردند؛ حتی شخص رئیس‌جمهور آمریکا توئیت فارسی می‌زند، همین است، مع‌الاسف فردا روز که ایران تحریم شود، همان کسانی که امروز در اعتراضات بودند حاکمیت را مقصر خواهند دانست! باید توجه داشت که خیلی تهدید بزرگی است.


به فرض پیش آمدن چنین بحرانی در کوتاه‌مدت قادر به برون‌رفت از آن خواهیم بود؟ به نظر شما راه مقابله و درگیر نشدن با این بحران جدید چیست؟


تصور می‌کنم اگر دست فرمان را تغییر ندهیم مدت طولانی درگیر خواهیم بود. تنها راهی که برای مقابله با آن می‌شناسم به معنای واقعی کلمه وحدت و فرستادن پالس یکسان از کل مجموعه حاکمیت اعم از دولت، سپاه، مجلس و همه‌جا و همه نهادها و افراد در این زمینه به طرف خارجی است تا طرف خارجی بداند خللی در روایت وجود ندارد که بتواند روی آن خلل سوار شود. مع‌الاسف صحبت‌های امروز رئیس‌جمهور به ما نشان داد احتمالا این امید ما خیلی قوی نخواهد بود.

در بحث تحریم‌ها همیشه گفته می‌شد که تحریم‌ها بازه زمانی دارند و در صورت مقاومت، با توجه به تاریخ انقضای تحریم‌ها، تحریم خود به‌خود بی‌اثر خواهد شد. با توجه به حجم سنگین تحریم‌ها چطور این موضوع می‌تواند نوع جدیدی از تحریم را علیه ایران وضع کند؟

اینها تحریم‌هایی هستند که از قضا طی زمان بی‌اثر می‌شوند و در زمان کوتاه‌تری هم بی‌اثر می‌شوند. از طرف دیگر برعکس اعمال تحریم‌های قبلی که برای آمریکایی‌ها سود مستقیم اقتصادی داشت که این سود هم سود ناشی از جرائم بود و هم سود ناشی از جایگزینی نفت خود با نفت ایران بود، این تحریم جدیدی که عرض می‌کنم برای آمریکایی‌ها سود اقتصادی ندارد اما برای طرف ایرانی به‌شدت گزنده است. پس آمریکایی‌ها روزی اعمال می‌کنند که بدانند در ایران دو قطبی آنقدر شدید است که ایران به لحاظ حکمرانی اساسا توان واکنش نشان دادن به این تحریم‌ها را ندارد. این توان واکنش هم توان پاسخ آفندی به این تحریم‌هاست و هم توان در تغییر حکمرانی در آن نقاطی است که تحریم‌های جدید آنها را می‌گزند.

به لحاظ سرمایه اجتماعی منظورتان است؟

بله، به لحاظ سرمایه اجتماعی و به لحاظ خاص حکمرانی و مسائل دیگر مدنظر است. آمریکایی‌ها خیلی روی این پرونده حساب کردند که ما را به آن نقطه تحریم‌های جدید برسانند.

شبهه‌ای که ممکن است در مقابل این استدلال انجام شود این است که حتی مسئولان پدافند ما هم اعلام کردند این یک خطای انسانی بوده و اگرچه ابهامات وجود دارد ولی حداقل در عیان تا امروز، اقدام از پیش طراحی شده آمریکا در این زمینه مشهود نیست.

 آنها اصلا نمی‌گویند روایت شما درست یا غلط است. آنها چیز دیگری می‌گویند و می‌گویند روایت شما این است؟ باشد. مگر نمی‌گویید که روایت ما درست است درباره آن تحقیقات مستقل بین‌المللی کنید! دوم اینکه می‌گویند شما می‌گویید من مسئول هستم؟ رئیس‌جمهور شما می‌گوید کسان دیگری هم مسئول هستند! آنها چه کسانی هستند؟! و بعد مدعی می‌شوند مسئولیت‌پذیری کامل از خود نشان ندادید. کسان دیگر را به ما نشان دهید. این دو کلیدواژه‌ای که بیان کردم؛ «مسئولیت‌پذیری» و «نیاز به تحقیقات مستقل بین‌المللی» پرونده لاکربی و تحریم‌های آن روی این دو کلید واژه سوار شده است. اساسا کل پرونده‌ای که لیبی را به فرآیند بسیار سخت تحریمی برد که بعدها لیبیایی‌ها در قالب آن مذاکرات صلح خود را انجام دادند و از طریق سیف‌الاسلام قذافی، ایتالیا، فرانسه و آمریکا در زمان خانم رایس انجام دادند کلا برای حل تبعات همین پرونده بود. لاکربی برای لیبی چیزی به اندازه پرونده هسته‌ای برای ایران بود.

فارغ از تروریستی خوانده شدن لاکربی، این تفاوت مهم نیست که در پرونده لاکربی لیبی با اتباع آمریکایی طرف بود؟

خیر، خود سانحه مساله است؛ سانحه‌ای که او از شما بخواهد گزارشگری و تحقیق مستقل بین‌المللی انجام شود و شما مسئولیت‌پذیری کامل داشته باشید. در واقع به لحاظ حقوقی شما را در این دو نقطه گیر بیندازد. از طرف دیگر شما چون به موضوع پدافندتان برمی‌گردد نمی‌توانید اجازه بدهید یک هیات مشترک کانادایی و انگلیسی پدافند شما را بازرسی کنند. آن وقت آنها می‌گویند چرا نمی‌توانید پس مدعی می‌شوند روایت شما اشکالی دارد! دقیقا در پرونده هسته‌ای هم با چنین مساله‌ای مواجه شدیم. روایتی در پرونده هسته‌ای ارائه دادیم این بود که گفتیم این آلودگی انجام شده مربوط به منشا بوده و منشا آن از پاکستان است. خودمان هم گفتیم، روایت درستی هم بود. او می‌گوید اگر روایت راست است اجازه دهید من راستی‌آزمایی کنم! او می‌گوید این روایت درست است پس علت این موضوع چه بود؟ مگر در پرونده هسته‌ای که تحریم شدیم و بدترین تحریم‌ها بر ما اعمال شده مقصر بودیم؟ الان نیز همین است. مگر در پرونده هسته‌ای تا آخر نگفتیم تقصیر نداریم و ما هرگز نمی‌خواستیم کار خلاف NPT را انجام دهیم و بمب اتمی بسازیم. منشأ آن پاکستان بود و این روایت درستی از دید خودمان بود. الان هم این روایت درست است و خودمان هستیم که موضع گرفتیم و مسئولیت پذیرفتیم. پس مشکل چیست؟! بیش از هر چیز باید از انحراف این روایت و رفتن به سمت دو تا کلیدواژه بسیار خطرناک «ارزیابی مستقل بین‌المللی» و «عدم مسئولیت‌پذیری مسئولان» جلوگیری کنیم. برای جلوگیری از اینکه به سمت این دو کلیدواژه برویم مهم‌ترین نیاز ارسال محکم این پالس از تمام بخش‌های حاکمیت ایران اعم از دولت به طرف بیرونی است که ما علاقه‌مند نیستیم این پرونده به یک لاکربی دیگر تبدیل شود.

با این وصف در چنین شرایطی چرا آقای رئیس‌جمهور چنین صحبت‌هایی را مطرح کردند؟

واقعا نمی‌دانم. این سوال من هم هست!

با توجه به ابعاد پرونده و طرف‌های ذی‌نفع، به لحاظ بین‌المللی آنها حق ورود و دخالت را دارند؟

حتی تصمیم ندارند موضوع را بین‌المللی کنند. وقتی می‌گویند ما سازواره‌ای می‌سازیم که کانادا، آمریکا و انگلیس در آن هستند، یعنی حتی تصمیم ندارند این را به شورای امنیت ببرند و می‌خواهند تحریم‌های جدید را اعمال کنند و کم‌کم گسترش دهند.

این امکان برای آنها فراهم است؟ یعنی می‌توانند در این مثلث (آمریکا، انگلیس و کانادا) بدون تصویب شورای امنیت تحریم‌هایی را بر ما اعمال کنند؟

بله، قبلا این تجربه را داشتند. تحریم‌هایی که در حال حاضر اعمال شده مگر تحریم شورای امنیت است؟ نه ولی تحریم‌های بسیار گسترده‌ای را اعمال کردند و همه هم دارند رعایت می‌کنند.

* روزنامه فرهیختگان