سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ثبت جرم "خیانت به مردم و دموکراسی" در پرونده اصلاحطلبان
مشاور خاتمی: حجت بر اصلاحات تمام شده، نباید عملاً در انتخابات شرکت کنیم!
عبدا... ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه آرمان ملی در اشاره به فرایند تأیید صلاحیتها و انتخابات پیش رو گفته است: نکتهای که حائز اهمیت است این است که پس از حوادث آبانماه کار برای اینکه مردم را به سمت صندوقهای رای سوق دهیم بسیار سخت شده است بنابراین این کاری که در حق اصلاحطلبان صورت گرفت و غالب آنها رد صلاحیت شدند، با وجود اینکه یک عمل غیرمنطقی و غیرقانونی و خلاف عرف جامعه و کشور است، اما معتقدم این عمل نهایت لطفی بود که میتوانست در حق اصلاحطلبان انجام دهد. این امر به شرطی کاملا تحقق مییابد که شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان از آن بهترین بهره را ببرد و در شهرهای بزرگ و مراکز استانها لیست ندهد و از این فرصت بهترین بهره را برای بازسازی جبهه اصلاحات ببرد. این فرصت باید غنیمت شمرده شود و تمامی اصلاحطلبان از آن برای پیوند دوباره با جامعه و مردم بهره گیرند. اصلاحات باید در این زمان ایجاد شده شکاف بین خود و مردم را از بین ببرد و با رویکردی مناسب به حیات سیاسی خود ادامه دهد.
او همچنین تصریح میکند:
"با توجه به اینکه فاصله میان مردم و مسئولان زیاد شده؛ نمیتوان به راحتی مردم را به رأی دادن ترغیب کرد زیرا مردم در آبانماه مشاهده کردند که مجلس به نهادی تبدیل شده است که جایگاه خود را از دست داده است، بنابراین حجت بر اصلاحات تمام شده است و نباید در مراکزی که نیروی باکیفیت تایید صلاحیت نشده عملا در انتخابات شرکت کنیم! "[۱]
*ناصری پیش از این و قبل از آغاز فرایند بررسی صلاحیتها نیز حضور سیاسی و تکلیف مدار اصلاحطلبان در انتخابات را "پفیوزی" نامیده و تأکید کرده بود که ما نباید تنور انتخابات را برای جریان مقابل گرم کنیم. [۲]
اظهارات آقای ناصری، عبرتی تاریخی برای نسلهای آینده است تا ببینند که پرچم ایران و اسلام در بین چه دشمنیهایی در اهتزاز ماند و فرایند مردمسالاری ایرانیان با چه کینهتوزیهایی حفظ شد.
روشن است ناصری احساس وظیفه کرده است تا برای پروژه شوم "تحریم خاموش انتخابات" و پیشبرد منویات معلم سیاسی خود یعنی سعید حجاریان؛ کاری انجام دهد. اما ناصری نمیداند که افکار عمومی در این اندیشه هستند که اصلاحطلبان چرا از چهرههای تأیید شده خود که جوانتر یا بدون سوء سابقه هستند حمایت نمیکنند و چرا اساسا قصد دارند برای بیصلاحیتی چند عنصر پیر و مسئلهدار خود؛ انتخابات را با تئوری "شرکت میکنیم ولی لیست نمیدهیم"! ذبح کنند!؟
بماند که به نظر میرسد اصلاحطلبان پس از فتنه ۸۸ و پس از اثبات ناکارآمدی گفتمانی خود در دولت اعتدال و مجلس و شورای شهر؛ با تحریم خاموش انتخابات؛ عملا تیر خلاص را به مغز خود شلیک خواهند کرد. ضمن اینکه واکنش نظام اسلامی به رفتار دشمنانه تحریم خاموش انتخابات نیز هنوز روشن نیست...
گفتنیست، آذر منصوری، دیگر فعال اصلاحطلب نیز به تازگی و در تأیید راهبرد "تحریم خاموش انتخابات" به ایلنا گفته است: تکلیف اصلاحطلبان در این زمینه روشن است و بر اساس راهبردی که روی آن به توافق رسیدند چناچه کاندیدایی برای معرفی داشته باشند قاعدتا معرفی میکنند و لیست خواهند داد اما اگر این امکان برای ما فراهم نباشد تکلیف از ما ساقط میشود؛ البته این نه به معنی تحریم انتخابات و نه به معنی عدم شرکت است، این قاعده رقابت انتخاباتی و به میدان آمدن یک جریان سیاسی است. ما نمیتوانیم بدون کاندیداهای خودمان در انتخابات شرکت کنیم. [۳]
***
"شاید اعتراضات آبان با شدت بیشتر تکرار شود"
میردامادی: اثر شهادت سردار سلیمانی از بین رفت!
محسن میردامادی، از فعالان ستادی اصلاحطلب در بخشی از مصاحبه با شماره اخیر نشریه صدا(ارگان حزب کارگزاران) گفته است:
ریشهها و عوامل این اعتراضات، از آبانماه تا حالا برطرف نشده است. ماجرای شهادت سردار سلیمانی میتوانست یک آثار کوتاه مدتی داشته باشد چون یک همدلی فوقالعاده و غیر منتظرهای، یعنی بیش از حد انتظار در جامعه به وجود آورد و میتوانست تا یک مدت نه چندان طولانیای مسائل آبانماه را تحتالشعاع قرار بدهد و بپوشاند. ولی ماجرای هواپیما که پیش آمد، متأسفانه تمام آن آثار مثبت را از بین برد و حتی مقداری به عقبتر از زمانی که آقای سلیمانی شهید شد هم برگشتیم!
او میافزاید: این مسئله، به دلیل آن زمینه نارضایتی است که در جامعه کاملا وجود دارد و به همین دلیل، جامعه مستعد این است که اگر جرقهای باز زده شود، باز هم موج اعتراضی راه بیافتد. ولی تفاوت مسئله فعلی با مسئله آبانماه در این است که چون جرقه آبانماه از نوع اقتصادی بود، اعتراض بیشتر در اقشار پایینتر اقتصادی فراگیر شد، اقشاری که مشکل جدی معیشتی دارند و خیلی زیاد هم هستند. ولی نوع اتفاقاتی که الآن افتاده به گونهای است که بیشتر حوزه اقشار متوسط را تحت تأثیر خود قرار میدهد، پس محدودتر است. ولی نارضایتی وجود دارد و اگر راه حل اساسی برای آن پیدا نشود و به مشکل به شکل بنیادین پرداخته نشود، فضا مستعد این است که باز بهطور غیر قابل پیشبینی اتفاقی بیافتد و آن اعتراضات با شدتی کمتر یا بیشتر باز تکرار شود.
*تحلیل میردامادی از بابت پاک شدن اثر خون حاج قاسم با واقعیت تطابق ندارد زیرا اثر خون شهید بشرطها و شروطها هرگز قابل لاپوشانی نیست و اگر کسانی باشند که رهرو راه شهید باشند؛ یقینا شاهد تداوم برکات این خون مقدس خواهیم بود.
همچنین باید بابت حادثه اصابت غیر عمد هواپیمای اوکراینی به «فرماندهان فتنه اقتصادی» تبریک بگوییم که بهانه تازهای برای دادن آدرس خیابان به مردم یافتهاند!
و این نکته هم برای مخاطبان بدیهیست که اگر حادثه اصابت غیر عمد هواپیما نبود؛ قطعا حادثه کرمان بعنوان عامل نارضایتی مردم علم میشد و اگر حادثه کرمان نبود، حوادث دیگر...
به این معنی که آقایان کمر بستهاند تا سر نظام اسلامی را بالای نیزه ببینند و برای نیل به این هدف شوم؛ از هیچ گزارهای که موجد و مؤید خیابان باشد رویگردان نیستند!
قبل از میردامادی، چهرههایی مثل سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، هاشم آقاجری و یک نفر دیگر از رجال ستادی اصلاحات نیز تأکید کردهاند که حوادث آبان تکرار خواهد شد. [۴]
نکته حائز اهمیت این است که هیچیک از این افراد ولو یک کلمه هم در مذمت "خیابان" و غیر عقلانی بودن اعتراض خیابانی در حکومتی که صندوق رأی دارد، نگفتهاند و علاقه آنها به امر "سیاست خیابانی" مشهود است.
به این تعبیر که اگرچه شأن یک رجل سیاسی این است که دائما نسبت به حکومت و مردم خویش "امنیتبخشی" کند و محافظ جامعه در قبال التهابات باشد؛ اما این گزینه بدیهی هرگز در قیام و قعود افراد ذکر شده به چشم نمیآید و به جای آن هرچه هست؛ تماماً تأکید بر خیابان و عدم بیان راه حلهاست.
لازم به توضیح است که بخش عمده معضلات و مشکلات فعلی نیز که سبب فشار عصبی برای برخی از افراد جامعه شده نیز دستپخت همین افراد است...
چه از آنرو که ناکارآمدان دولت، مجلس و شورای شهر، ارمغان همین افراد برای مردم هستند و چه از آن رو که بسیاری از مشکلات کشور به هیچ وجه در حد و اندازه اعتراض خیابانی نیست و اگر کارخانه بزرگنمایی این افراد و القائات دروغی مثل شیوع فقر و گرسنگی و بیکاری و خطر جنگ نبود؛ میشد به این مشکلات نگاه واقعیتری داشت.
بخش ملموس مشکلات مردم مثل "گرانی" که الحق و الانصاف باعث دردسرهای فراوانی شده است نیز اولا به سادگی و حتی طی مدت چند روز (در برخی اجناس!) قابل رفع است، ثانیا علت تعلل دولت اصلاحطلبان در رفع این مشکل و حتی اصرار بر گرانتر شدن کالاها بر ما مشخص نیست و ثالثا مردم عزیز ایران باید بدانند که راه حل همین مشکل نیز از رأی خوب در صندوق رأی میگذرد زیرا مشکل فعلی نیز از صندوق رأی بیرون آمده است.
افکار عمومی ایران در زمینه مشکل بزرگ گرانی بایستی حتما در جریان اصرار اصلاحطلبان بر تمسخر امر "نظارت بر بازار" نیز باشند. گزینهای که احتمالات مطروحه پیرامون "فتنه اقتصادی" و تعمدات پیدا و پنهان پیرامون آنرا مشخصتر میسازد.
***
"ملت باید غیور باشد و کالای غیر داخلی مصرف نکند"
۲ سفارش اقتصادی آیتالله جوادیآملی به مردم و مسئولان
آیتالله جوادیآملی مفسّر برجسته قرآن کریم به تازگی در دیدار با اعضای مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه های علمیه، طی سخنانی پیرامون اقتصاد کشور گفته است: اقتصاد کشور یک درمان اورژانسی علمی لازم دارد و یک درمان بلند مدت؛ آن داروی فوری علمی برای بیماری اقتصاد کشور این است که به سرعت جلوی قاچاق کالا گرفته شود در این زمینه ما وظیفه داریم مردم را غیور تربیت کنیم. امروز یک غیرت ملی و دین لازم است، ملت باید غیور باشد و کالای غیر داخلی مصرف نکند.
او تصریح میکند: اما آن درمان بلندمدت و اصلی اقتصاد این است که مسئولین اقتصادی باور کنند کشور با «ربا» پیش نمیرود، این صریح قرآن است که ربا جنگ با خداست.
به گزارش خبرگزاری رسا، آیتالله جوادیآملی همچنین میگوید: مورد دیگر این است که اقتصاد یک هوش دقیق میخواهد، بسیاری از ثروت این کشور به جای رفتن در بخش تولید و اشتغال زایی تبدیل به گل و سنگ شده و حاصل آن همین ساختمان های مجلل و خالی از سرنشین است که سوداگران در انتظار گران شدن آنها هستند تا آنها را بفروشند. در حالی که باید مسئولین مردم را راهنمایی می کردند که نقدینگی و سرمایه خود را در ساخت کارخانهها و ایجاد اشتغال مولد سرمایه گذاری کنند، این وظیفه مسئولین اقتصادی کشور است که پول و ثروت جامعه را به مسیر درستی هدایت کنند آنگاه خواهید دید که بسیاری از معضلات اجتماعی مانند بالارفتن سن ازدواج، طلاق و اعتیاد، به راحتی قابل حل شدن خواهد بود. [۵]
*برای شرح بیشتر اشاره حضرتآیتالله جوادیآملی به سنگ و گل شدن ثروت کشور و لزوم هدایت مردم؛ بایستی بیان کرد که منظور ایشان "هدایت نقدینگی" است.
مقولهای که سالهاست مورد تأکید کارشناسان کشور قرار دارد اما عملا از سوی مقامات دولتی شاهد کنش خاصی در این مسئله نیستیم!
فلذاست که میبینیم نقدینگی موجود در جامعه که عدد بسیار بزرگی هم هست و متوجه هر بخشی شود؛ شاهد بحران در آن بخش خواهیم شد؛ اغلب در مسیر سود جمعی قرار نمیگیرد و بیشتر انتفاعات شخصی را موجب میشود.
مقام معظم رهبری پیش از این و در یکی از بیانات خود درباره بحث نقدینگی؛ خطاب به مسئولان فرمودهاند:
"اگر چنانچه ما میتوانستیم با هنرِ هدایت این نقدینگی به کارهای سازنده و مفید، کشور را پیش میبردیم، این نقدینگی نعمت بزرگی بود؛ الان یک بلای بزرگی است؛ واقعاً یک چیز خیلی خطرناکی است... این رقم نقدینگی خیلی رقم فوقالعادهای است؛ هم رقمش خیلی بالا است، هم رشدش زیاد است؛ ۱۵۰۰ هزار میلیارد یک چیز افسانهای است... به نظر من مسئلهی بانکها و بخصوص تکیهی روی مسئلهی نقدینگی احتیاج دارد به یک کارگروه دانا، حسّاس، پُرکار، خطرپذیر و شجاع؛ دولت یک کارگروهی تشکیل بدهد. یک کارگروه قویّ فعّالِ شبوروزکار، معیّن بشوند فقط برای اینکه فکر کنند ببینند با مسئلهی بانکها و با مسئلهی نقدینگی چهجوری بایستی برخورد کنند. "[۶]
در همین حال لازم به اشاره است که برخی محافل تحلیلی معتقدند؛ نقدینگی موجود در جامعه جز با ابزار قوانین مالیاتی سمت و سوی درست نمییابد و این تحلیل برخی از رجال که معتقدند بایستی نقدینگی را تشویق به سرمایهگذاری کرد؛ امری نیست که با تبلیغات و فرهنگسازی و غیره، بالتمامه محقق شود. بلکه بایستی با تجربه عقلانی بشر یعنی "قانونگذاری مالیاتی"؛ کشور را از خطر سقوط بهمن نقدینگی نجات داد.
***
۱_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/۲۸۱۰۸۱
۳_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-۸۶۱۲۵۸
۵_ rasanews.ir/۰۰۲fVs
۶_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۴۰۱۵۳