به گزارش مشرق، «هادی محمدی» طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
اقدامات پرشدت امریکا در سه ماه گذشته در عراق و منطقه، با وجودی که خسارتهای قابل توجهی بر کشور و ملتهای منطقه تحمیل کرده، در نقطه اوج خود به اقدام تروریستی فرماندهان اصلی مبارزه با داعش و نابودی آن منتهی شد که شهادت سردار فرماندهی نیروی قدس و جانشین فرماندهی حشدالشعبی عراق (ابومهدی مهندس) را در پی داشت. این گستاخی و نقض حاکمیت ملی عراق و تروریسم دولتی از سوی امریکا، اولین آثار خود را در آگاهسازی و بصیرت مردم عراق و ایران و منطقه به جا گذاشت. شهادت این فرماندهان، چنان اثری بر آحاد جامعه ایرانی و سپس عراق داشت که همه آنچه تا آن روز برای امریکا پتانسیلسازی کرده بودند، در واکنشهای گوناگون ویران شد. جامعه شیعیان عراق که اولین هدف اصلی امریکا در کل عراق محسوب میشد و بر واگرایی و آشوب و نابود کردن مؤلفههای قدرت شیعه در عراق متمرکز شده بود، به خودآگاهی ملموس بین گروههای مقاومت از ماهیت سیاستهای امریکا و همگرایی برای واکنش رسید.
بیشتر بخوانید:
«نقشه راه» ائتلاف الصدر برای صیانت از حاکمیت عراق
خروج بریتیش پترولیوم از میدان نفتی کرکوک عراق
اوج واکنش اولیه در عراق با سیل جمعیت بیسابقه در طول دهها سال با فراخوان رهبران مقاومت به تظاهرات ثوره العشرین الثانیه در روز جمعه تجلی پیدا کرد که به لحاظ مفهومی یادآور قیام ۱۹۲۰ شیعیان عراق و مراجع عراق در مقابل اشغالگران انگلیسی بود و مردم عراق به خوبی آن را درک میکنند. در حالی که مبانی قانونی در پارلمان و سپس اقدامات اجرایی و رایزنی از سوی نخستوزیر عراق و حضور قیامگونه و رفراندوم اخراج توسط مردم این کشور در حال اجراست و یک اراده قدرتمند را برای رهایی از شرارت و اشغالگری و غارت و ویرانی امریکا در عراق نشان میدهد، مقامات امریکایی و ترامپ، تا به حال تقابل غیرطبیعی و خط و نشان را از خود بروز میدهند.
امریکا که اساساً از هیچ کشور اشغالی خارج نشده، عراق را نیز به دلیل مزیتهای ژئوپلتیک و خیرات و ثروتهای عظیم نفتی و اقتصادی، قصد از دست دادن ندارد و لذا با صراحت و خارج از هرگونه قاعده توافقی، از عزم خود برای باقیماندن در این کشور سخن گفته است. ترامپ و دیگر مقامات امریکایی با چماق سرگردنهنشینی و مصادره اموال عراق در بانکهای امریکایی یا الزام به پرداخت هزینههای ساخت سفارت و پایگاههای نظامی امریکا از سوی دولت عراق یا به کارگیری سیاست تحریم و مجازات اقتصادی، اجباری بودن حضور خود را در عراق اعلام میکنند.
در واقع امریکا که در ماهیت سیاستهای جهانی و مناسبات با کشورها، تنها به شرایط و سازوکارهای تضمینکننده غارت این کشورها و تسلط بر همه مؤلفههای منافع ملی آنها فکر میکند، علناً و خارج از هرگونه رفتار متعادل، چیزی به نام حق حاکمیت و رعایت حقوق دولتها و ملتها را به رسمیت نمیشناسد. تظاهرات عظیم جمعه در عراق، که پشتوانه قدرتمند سیاستمداران عراقی است، به اقدامات حکومتی و پارلمانی برای اخراج امریکا سرعت بخشیده، ولی مقامات امریکایی که خشم و حضور باشکوه مردم عراق را مشاهده کردهاند، در لابیهای پنهان با شبکههای نفوذ خود در ساختارها یا گروههای سیاسی و به ویژه کردها و سنیها به دنبال اختلال در روند اخراج نظامیان تروریست امریکایی و یا تقلیل این اراده به عناوین پوششی و فرعی هستند.
واقعیت این است که با افتادن پرده از جنایات و سیاستها و اقدامات و اهداف امریکایی در عراق و آگاهی گسترده مردم این کشور و به موازات آن مطالبهگری مبارزه با فساد و ناکارآمدی در ساختارهای رسمی، همه سرمایههای اجتماعی ساخته شده در ۲۰ سال گذشته در عراق و شبکههای نفوذ و شرکتهای امنیتی و اقتصادی خود را نیز در خطر میبینند و به همین دلیل، چنگ و دندان برای باقیماندن نشان میدهند.
یک نکته اساسی در سیاستهای امریکایی و موضوع اراده اخراج امریکا از عراق که در این کشور گسترده شده، این است که هرگونه فشار یا اقدامات ضدبشری و تحریم علیه مردم و دولت عراق، منجر به همبستگی بیشتر و پیوند عمیقتر عراق و ملتهای منطقه خواهد شد و بر خسارتهای راهبردی امریکا خواهد افزود؛ لذا رها کردن سیاست اصرار امریکا برای باقیماندن در عراق که خسارتهای مالی، حیثیتی، ژئوپلتیک، تلفات انسانی از نظامیان تروریست امریکا و شکست جدیدی برای آنها ثبت میکند، بهترین و کمهزینهترین گزینه در مقابل ترامپ و کاخ سفید است.
جوهر و ماهیت نظام استکباری و استعماری امریکا و غرب را ملتهای منطقه، هر یک جداگانه لمس کرده و چشیدهاند و از تمامی ملتهای منطقه که به مرز خودآگاهی و بصیرت نزدیک شده یا نظامهای سیاسی سرکوبگر ندارند، سیلیهای جداگانهای بر امریکا خواهند نواخت که چهره امریکا در قرن بیستویکم و جایگاه آن را در نظم جهانی خواهد ساخت.