کد خبر 1037182
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۳:۱۵

کارشناسان معتقدند برای استفاده کودکان از فضای مجازی آموزش‌های و محدودیت‌های لازم وجود ندارد و در زمینه تولیدات با محتوای مناسب برای این قشر به شدت ضعف داریم.

به گزارش مشرق، نشست فضای مجازی و تأثیرات آن روی کودکان با حضور حمیده زرآبادی نماینده مجلس شورای اسلامی و دکتر محمد داوری کارشناس علوم تربیتی، فضای مجازی و آسیب‌های اجتماعی کودکان و مدرس آموزش خانواده و مهارت‌های زندگی در خبرگزاری مهر برگزار شد و در این نشست در خصوص چگونگی استفاده از فضای مجازی توسط کودکان، آموزش والدین و نظارت والدین، مواردی مطرح و راه حل‌هایی ارائه شد که در ادامه گزارش به آن اشاره می‌شود.

حمیده زرآبادی نماینده مجلس شورای اسلامی در این نشست عنوان کرد که در خصوص موضوع فضای مجازی بحثی که وجود دارد این است که ما یک سری رفتارها و ناهنجاری‌ها در دنیای واقعی داریم که این ناهنجاری‌ها و رفتارهای خارج از عرف در فضای مجازی با درصد بیشتر و بی پرواتر انجام می‌شود و دلیل آن این است که شما در فضای مجازی قادر هستید هویت خود را که شامل جنسیت، سن، کشور و ملیت و … مخفی کنید، نهایتاً آن ناهنجاری و آسیبی که ایجاد می‌شود بیشتر از فضای واقعی است.

همچنین در فضای واقعی یکی از اقشار آسیب پذیر، کودکان هستند و همیشه از آسیب پذیری کودکان در فضای واقعی مراقبت می‌کنیم و تلاش داریم که کودکان کمتر دچار آسیب شوند. چرا که اگر کودکی دچار آسیب شود، چند نسل بعد را هم درگیر می‌کند. برعکس اگر در بزرگسال آسیبی شکل بگیرد، در فرزند او تأثیر چندانی نخواهد داشت. اما کودک بعدها نسلی را تربیت می‌کند و قطعاً این آسیب در نسل آینده تأثیر گذار خواهد بود و بعد نسل‌ها به ترتیب آسیب پذیر می‌شوند.

وی به گزارشی در خصوص «استفاده نوجوان در فضای مجازی» (در سن ۱۸ سال و یا افراد زیر ۱۸ سال)، اشاره کرد و درباره این گزارش توضیح داد که تقریباً ۱۹ میلیون فرد زیر ۱۸ سال در کشور داریم که ۸ میلیون از این افراد روزانه ۶ ساعت در فضای مجازی کار می‌کنند و این مدت زمان استفاده از فضای مجازی، زنگ خطر است که همه آسیب‌های فضای واقعی در فضای مجازی با شدت بیشتر و انواع بیشتری در حال رخ دادن است. در فضای واقعی نمی‌توان همزمان هم خشونت، کلاه برداری و هم ترویج رفتارهای پرخطر داشته باشی اما در فضای مجازی می‌توانی همزمان چند آسیب را به چند نفر منتقل کنی و باید سیاست گذاری در حوزه استفاده صحیح از فضای مجازی انجام شود.

وی افزود: چیزی که به ذهن می‌رسد این است که قانونگذاری انجام شود. شاید حوزه نظارت بر حوزه قانونگذاری ارجح تر باشد و ما یک سری قوانینی را داریم که می‌توانیم با استفاده از همان قوانین، نظارت را بیشتر کنیم و کارهایی انجام دهیم که جلوگیری شود تا اینکه صرفاً قانون گذاری انجام شود. جاهایی که خیلی خلاء دارد باید قانون گذاری شود و روش سریع‌تر این است که نظارت‌ها را قوی و روش‌هایی استفاده کنیم که این آسیب‌ها کمتر شود. اینکه نظارت چطور انجام شود تا بتوانیم این آسیب‌ها را کنترل کنیم، به دو شاخه تقسیم می‌شود. یک شاخه به خانواده بر می‌گردد. بحث تهدیدهای فضای مجازی در آموزش استفاده از فضای مجازی در بزرگسالان به خوبی انجام نمی‌شود. شاید این جمله را شنیده باشید که «بچه من بیشتر از من در فضای مجازی می‌تواند کار انجام دهد». این خود نوعی آسیب است. این یعنی شما چیزی را نمی‌دانید و در اختیار فرزند خود می‌گذارید و بعد می‌گوئید که بچه من خیلی باهوش است و می‌تواند از آن استفاده کند. در حالی که هزار و یک آسیب تهدید زا در این فضای مجازی وجود دارد و شما از آن مطلع نباشید.

در حوزه تولید محتوای حوزه کودک و نوجوان ضعف داریم

این نماینده مجلس در خصوص بحث تولید محتوا گفت: متأسفانه ما بحث تولید محتوای مناسب حوزه نوجوان در فضای واقعی و مجازی نداریم. زمانی که یک کودک یا نوجوان وارد فضای مجازی می‌شود و شروع به کار می‌کند، نمی‌تواند به راحتی محتوای مناسب خود را انتخاب کند و ناگزیر برای صرف وقت به جاهایی که محتوای متناسب با سن خود را ندارد، می‌رود و دچار آسیب می‌شود. در تولید محتوا خیلی ضعف داریم و این ضعف در حوزه واقعی هم هست. زمانی که به مدرسه ابتدایی می‌رفتم خیلی سینما می‌رفتیم. فیلم گلنار، گل پامچال، سفر جادویی، پاتال، گربه‌های آوازه خوان و…. یک سری محتواهای کودکانه خوب را در قالب کودکانه به ما یاد می‌دادند. فیلم گربه‌های آواز خوان، فیلمی سراسر شادی بود و بعد یک سری مفاهیم مثل بدذاتی و بدشانسی و رفتار بد با بچه‌ها، گول زدن بچه‌ها و…. را به بچه‌ها یاد می‌داد. الان می‌گوئیم ممکن است در فضای مجازی یا واقعی، کسی یا بزرگسالی به شما نزدیک شود و از شما سو استفاده کند. باید این موضوع به بچه آموزش داده شود و محتوا داشته باشد مثل فیلم دزد عروسک‌ها و….

محتوای تولیدات امروز برای کودکان بیشتر ترویج خشونت می‌کند

وی ادامه داد: شاید امکانات سینمایی به اندازه امروز نبود اما امروزه ضعف محتوا داریم. برنامه‌های کودک در زمان ما محتوا داشت، حنا سخت کوشی را نشان می‌داد، مهاجران، دکتر ارنست زندگی اجتماعی را به ما آموزش داد در صورتی که در حال حاضر آنچه در محتوا به کودکان آموزش داده می‌شود، بیشتر جنگجویانه است یعنی از یک زمانی به بعد دیگر فکر نکردیم که هرچه از بیرون آمد، خشونت را نشان می‌دهد. گاهی کودکان به تبعیت از برنامه‌هایی که می‌بینند، جیغ می‌زنند، حرکت‌هایی که در فیلم‌ها وجود دارد را از خود نشان می‌دهند، این مرجع می‌شود و در فضای مجازی گیم آن را درست می‌کند، در فضای مجازی پخش می‌کنند، چون برای کودک جذاب است، لباس، اسباب بازی آن را هم برای کودک درست می‌کنند، یعنی خشونت را کاملاً یاد می‌دهند. قهرمانان تولیدات می‌توانند در داخل کشور هم نباشد. حنا یک شخصیتی بود که در داخل کشور ما نبود اما وقتی نگاه می‌کردم دوست داشتم که کار کنم، مهربان باشم و در شخصیت من نقش داشت. وقتی می‌خواستم چیزی را انتخاب کنم، حتماً به این الگو توجه می‌کردم. بنابراین بحث محتوا خیلی مهم است.

زرآبادی با اشاره به اینکه بحث بعدی آموزش بزرگسالان است که بر کودکان نظارت داشته باشند در مورد محدودیت دسترسی کودکان اظهار داشت: متأسفانه بحث محدودیت دسترسی برای کودکان نداریم. مثلاً مادر برای اینکه بخواهد برای ساعتی کودک خود را سرگرم کند، گوشی خود را که با آن وارد اینترنت می‌شود را به کودک می‌دهد که این اشتباه است. من باید یک دسترسی محدود برای کودک یا نوجوان داشته باشم. یا ما از ابتدا آن را منع می‌کنیم. مثلاً نکته جالب این است که در مدارس، تکالیف و خیلی از چیزها را در صفحات مجازی می‌گذارند از طرفی می‌گویند بچه نباید صفحه‌ای در اینترنت داشته باشد، اگر قرار است دانش آموز تکالیف را ببیند، باید به این صفحات سر بزند و این کار را انجام دهد و اینها محدود نیست و با عنوانی که تکالیفش را ببیند می‌تواند به جاهای دیگر نیز سرک بکشد. مشکل دیگر این است که خیلی از پدر و مادرها به خاطر عدم آگاهی، به جای اینکه بازی‌ها را خریداری کنند، آن را دانلود می‌کنند. ما یا بازی‌ها را خریداری می‌کنیم یا به صورت رایگان استفاده می‌کنیم. اگر به صورت رایگان استفاده کنیم، درآمد آن بازی از طریق تبلیغاتی است که وسط بازی می‌آید اما بازی که خریداری شده، حق تبلیغات ندارد، حال به خاطر اینکه مبلغ اولیه را پرداخت نکنیم آن را دانلود می‌کنیم.

ضرورت محدودیت دسترسی کودکان به اطلاعات فضای مجازی

وی ادامه داد: به عنوان پدر و مادر که وارد تلگرام می‌شویم فیلترشکن روشن است، برای صرفه جویی در هزینه، بازی‌ای که رایگان است را دانلود می‌کند. بچه زمانی که بازی می‌کند صفحه‌ای باز می‌شود که ممکن است مطلب و عکس نامناسب باشد و من هم به دنبال اینکه در حال بازی است، ناخودآگاه و به دلیل عدم آگاهی عضو می‌شود که منجر به آسیب می‌شود و مورد خشونت‌ها و آزار و اذیت‌های روحی قرار می‌گیرد. من به عنوان یک بزرگسال به یک سری مفاهیم و موضوعات را می دانم اما یک کودک و نوجوان در مورد یک سری مسائل آگاهی ندارد و برداشت آن حتماً چیز دیگری خواهد بود. ممکن است دچار استرس، ترس، رفتارهای ناهنجار مثل پرخاشگری شود و ریشه آن این است که نمی‌تواند آن را بازگو کند چون آگاهی‌ای به او داده نشده، بنابراین تحلیلی ندارد.

این نماینده مجلس به اهمیت و تأثیر گذاری موضوع نظارت و قانونگذاری اشاره کرد و افزود: موضوع نظارت در یک سمت به والدین بر می‌گردد که آگاهی داشته باشند و نظارت کنند و بخش دیگر به تولید محتوا مربوط می‌شود که در این زمینه به شدت ضعف داریم و بحث بعد محدودیت دسترسی کودکان و نوجوانان، است که باید تعریف شود و در بخش آموزش هم به مدارس و هم به پدر و مادرها باید آموزش داده شود که با رشد سنی فرزند، دسترسی کودکان نیز افزایش پیدا کند. تجربه جهانی نشان می‌دهد که در کشورهای پیشرفته هم سطح دسترسی برای کودکان تعریف می‌کنند. اما در کشور ما اینگونه نیست.

بلوغ زودرس کودکان و بحران وضعیت آنها

وی پاسخ به این سوال که آیا ادامه وضعیت موجود و روند فعلی در چند سال آینده بحران ساز خواهد بود گفت: چند سال دیگر خیر و این بحران همین الان هم شروع شده و ما الان در دانش آموزان، بلوغ زودرس داریم چرا برای ما این اتفاق نمی‌افتاد ما که خیلی تغییری نکرده‌ایم و به علت شرایط تغذیه، آب و هوایی و … است اینها خیلی تغییر نکرده و تنها چیزی که تغییر کرده این موضوع است و نکته بعدی این است که از نظر فیزیکی بچه‌ها مشکل دارند. هم دچار چاقی هستند و هم یک سری رفتارهایی که نیازمند حوصله و تأمل است را نمی‌توانند انجام دهند و خلاقیت هم ندارند. درست است کار با کامپیوتر را به خوبی انجام می‌دهند و سرعت عمل زیادی در کامپیوتر دارند، اما اینکه خودشان بخواهند برای یک مشکل راهکار پیدا کنند، برایشان سخت است. چون در یک مسیر خاص حرکت می‌کنند، یک مسیر مشخص را تکرار می‌کنند و کاری نمی‌کنند.

زرآبادی ادامه داد: زمانی که ما در کودکی بازی می‌کردیم، همیشه با هم بازی می‌کردیم بعد وقتی شما با هم سن و سال خود بازی می‌کنی اتفاقی می‌افتد که قبلاً برنامه ریزی نشده است. در نرم افزار اتفاقی که از قبل برنامه ریزی نشده، خیلی سخت است. برای ما وقتی این اتفاق می‌افتاد ما مجبور بودیم فکر کنیم و راهکار ارائه بدهیم. بازی‌های ما حرکتی بود و کمتر دچار اضافه وزن می‌شدیم.

قانون داریم، نظارت باید بیشتر شود

وی در پاسخ به این سوال که فکر نمی‌کنید اگر قانونی وضع شود شاید بتوان جلوی آن را گرفت؟ قانونی که یک سازمان یا وزارتخانه مسئول شود که در این زمینه تولید محتوا کند یا محدودیت‌هایی را ایجاد کند. گفت: برای تولید محتوای کودک و نوجوان قانون، مرجع و نهادی که باید این کار را انجام دهد را داریم و در حوزه دسترسی باید مرجع داشته باشیم که داریم که باید وظایف مشخص داشته باشد، داریم. من از اینکه به سمت قانون برویم، مخالف هستم چون یک حجم زیادی از قوانین داریم که خود این قوانین باعث می‌شود خیلی از کارها انجام نشود. از زمانی که در جایگاه قانونگذاری هستم، می گویم تا جایی که می‌توانیم قانون نگذاریم. با قانون‌هایی که داریم، نظارت را بیشتر کنیم. در حال حاضر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بحث تولید محتوا باید این کار را انجام دهد یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌تواند در بحث تولید محتوا کار کند، مثلاً کتاب و سینمای ما قانون می‌خواهد که این کار را انجام دهد؟ ما باید موضوع را برای جامعه تبیین کنیم که در واقع خانواده‌ها نسبت به این موضوعات بی تفاوت نباشند. اینکه وقتی کودک را به سینما می‌برند، هر فیلمی که بود فقط به سینما ببرم و با خودم می برم حال مناسب بود یا نبود کنار خودم نگاه می‌کند، درست نیست. وقتی از سر کار برمی گردم و خسته هستم، گوشی را به کودک می‌دهم و اجازه بازی به او می‌دهم. با چه قانونی می‌توان مجبور کرد این کار صورت نگیرد؟

این نماینده مجلس گفت: اقبال نسبت به کارهایی که راحت تر است، بیشتر است. من با تولید کنندگان تولید محتوا در موضوعات مختلف صحبت کردم. ما از نظر توانمندی که این کار را انجام بدهند، مشکل نداریم یعنی می‌توانند مطالب محتوایی خیلی خوبی را ارائه بدهند. مشکل این است می‌گویند اگر بخواهم این کار را در داخل کشور تولید کنم و هزینه‌ها را پرداخت کنم، برای من یک رقم تمام شده دارد که این را از من نمی خرند چون جایگزین آنکه نرم افزارهای موجود است، وجود دارد. می‌توانیم از نظر قانونی برای نرم افزار یا بازی‌ای که خارج از کشور تولید شده و تولید محتوای داخلی ندارد، مالیات بگذاریم اما باز هم خیلی بازدارنده نبوده ولی می‌توان روی تعرفه کار کرد و به صورت حمایتی از تولید کنندگان داخل خودمان روی محتواهای مناسب کار کنیم. یا حداقل اگر از محتوای کشورهای دیگر استفاده می‌کنیم با پایش این کار صورت بگیرد و هر محتوایی را وارد جامعه نکنیم و نگذاریم اتفاق بیفتد. روی بحث قانونگذاری بیشتر در حوزه تعرفه گذاری و تنظیم کردن تمام شدن هزینه برای فردی که می‌خواهد تولید داشته باشد، توجیه اقتصادی داشته باشد که این کار را انجام دهد.

آسیب‌های اجتماعی متأثر از فضای مجازی در کمین کودکان

محمد داوری که دکترای علوم تربیتی دارد و کارشناس فضای مجازی کودکان و مدرس آموزش خانواده و مهارت‌های زندگی است نیز در این نشست اظهار داشت: وقتی در مورد موضوع فکر کردم و یک مروری داشتم فکر کردم که سرفصل موضوع ریشه در یک دغدغه دارد که آن تربیتی است به خصوص اینکه مربوط به کودک است. بعد مرتبط به دغدغه تربیتی با یک نوع زیست مجازی است. یعنی اگر زیست کودکان را به دو بخش زیست مجازی و حقیقی تقسیم کنیم الان دغدغه‌های زیست مجازی کودکان است. البته در خصوص اینکه کدام نوع زندگی حقیقی است و کدام مجازی، بحث است، روان شناسان می‌گویند زندگی در آن طرف حقیقی است و در حقیقت ما خودمان را سانسور می‌کنیم. در این طرف خود را سانسور می‌کنیم و خودمان نیستیم و تصویری که می‌خواهیم دیگران از ما داشته باشند، نیستیم. موضوعیت بحث آسیب‌های اجتماعی متأثر از فضای مجازی است. نمی گویم آسیب‌های اجتماعی فضای مجازی. در ادبیات کارشناسی هم باید دقیق‌تر شویم و باید از اینجا شروع کنیم. یعنی باید یک تولید گفتمان مبتنی بر رویکردهای حرفه‌ای و فنی با نگاه تعلیم و تربیت داشته باشیم تا مخاطب ما که مادر یا پدر است و در مورد فرزند خود نگرانی‌های مرتبط و متأثر از فضای مجازی دارد بداند چه کار کند.

وی افزود: این تیتر و مقدمه قضیه و داستان است و در همین راستا اگر بگوییم زیست مجازی و زیست حقیقی و آسیب‌های اجتماعی، درصد زیادی از آسیب‌های اجتماعی مشترک هستند. وقتی از آسیب‌های اجتماعی حرف می زنیم به یک بعد مهم تربیتی که تربیت اجتماعی است، توجه می‌کنیم. ما می‌خواهیم بگوییم متأثر از فضای مجازی در تربیت اجتماعی کودکان خللی به وجود می‌آید و یا ناهنجاری‌هایی در رشد اجتماعی کودکان به وجود می‌آید. آیا ما در فضای واقعی این ناهنجاری‌های اجتماعی را نداریم؟ و باید به مبارزه و محدود کردن و قانون گذاشتن و تعیین ساختار برای استفاده از فضای مجازی برویم؟ نکته دیگر اینکه وقتی آسیب‌های اجتماعی در خصوص فضای مجازی و ارتباط آن با کودک را مطرح می‌کنیم در خصوص حوزه آسیب‌های اجتماعی و کودک باید به یک بعدی از شخصیت اشاره کنیم که با سایر ابعاد تربیتی در هم تنیده است. تربیت اخلاقی، تربیت عاطفی را در کنار تربیت اجتماعی و تربیت شناختی داریم که متأثر از فضای مجازی در هم تنیده و در ابعاد دیگر تربیت، تأثیرات بسیار مثبتی فضای مجازی داشته است مثلاً در تربیت شناختی.

وی ادامه داد: در تربیت شناختی می‌گوئیم کودک و نوجوان در فرآیند تربیتی نسبت به چند مقوله اصلی چهار (خ) وجود دارد که در تربیت شناختی به پرسش‌های خود در بدو تولد پاسخ می‌دهد، خود، خلق، خلقت و خدا که این چهار «خ» فلسفه زندگی کودک را از بدو تولد شکل می‌دهد و در مواجهه با فضای حقیقی و مجازی، پرسش‌هایی ایجاد می‌شود و یا به پرسش‌های ایجاد شده او پاسخ داده می‌شود. اگر ابعاد تربیتی را همه جانبه ببینیم و در دوگانه فرصت و تهدید بودن فضای مجازی، کفه فرصت می چربد. ما حتی اگر بخواهیم آسیب‌ها را کم کنیم، با نگاه فرصت سعی می‌کنیم ساختار و قوانین و راهکاری بگذاریم که از کفه فرصت فضای مجازی استفاده کنیم که الان این نگاه وجود ندارد و نگرش غلط در فضای مجازی مخصوصاً در خانواده‌ها خصوصاً خانواده‌هایی که آگاهی کمتری دارند، وجود دارد. در این ابعاد تربیتی، مصادیق بسیار زیادی در سه مقطع و ۱۴ میلیون دانش آموز در همه مقاطع و در مدارس، دبیران و عوامل مدرسه با آن مواجه هستند. هفته گذشته ناظم دو نفر را به عنوان مشاوره نزد من آورد. اینها موبایل داشتند و از آن استفاده کردند. مصادیق فراوانی وجود دارد از کسانی که کفه تهدید را سنگین‌تر می‌بینند.

فضای مجازی نیاز به مدیریت دارد

وی ادامه داد: فکر می‌کنم اگر بین فرصت‌ها و تهدیدها، مقایسه کنیم، کفه فرصت‌ها سنگین‌تر باشد. اینکه چه کنیم، به نظرم عنوان مدیریت بسیار مهم‌تر است مثل هر چیزی که نیاز به مدیریت دارد فضای مجازی هم نیاز به مدیریت دارد تا فرصت‌هایش نادیده گرفته نشود. اینکه آسیب‌های اجتماعی در کدام فضا بیشتر است؟ تحقیقی ندیده‌ام که تأیید کند آسیب‌های فضای مجازی بیشتر از فضای حقیقی است و هنوز جای سوال دارد. البته من تفاوت زیادی در آن نمیبینم شاید آسیب‌های فضای حقیقی بیشتر از فضای مجازی باشد. آسیب‌های فضای حقیقی مثل روابط پدر و مادر و تأثیر آن بر کودک، روابط پدر و مادر با کودک، روابط کودک با همسالان در مدرسه و مهمانی و….

زرآبادی نماینده مجلس نیز اظهار داشت: کمتر خانواده و پدر و مادری دست کودک خود را می‌گیرند و به فضایی می‌برند که مواد مخدر مصرف می‌شود که بچه بصری این موضوع را ببیند. هیچ پدر و مادری در واقعیت این کار را انجام نمی‌دهد اما به راحتی گوشی خود را به کودک می‌دهد تا از آن استفاده کند که به نظرم اشتباه است.

وی گفت: زمانی که فرزند به یک سطحی رسیده شاید بهتر باشد که آخرین سطح یک مسئله را به او نشان داد، چون ابتدای آن را رفته اما من در مورد کودکی صحبت می‌کنم که ذهن خالی دارد، گوشی به دستش می‌دهم. در بحث فرصت و تهدید با فرصت موافقم ولی در حال حاضر اجرای آن در کشور ما تهدید است.

داوری عنوان کرد: زمانی که ما در مورد فرصت‌های یک موضوع صحبت می‌کنیم تبصره‌ای گذاشته می‌شود که جامعه ما هنوز آمادگی آن را ندارد، مثلاً اقتصاد آزاد، دموکراسی و … این سیکل باطلی است.

وقتی تکنولوژی وارد کشور می‌شود باید با آموزش همراه باشد

زر آبادی افزود: تکنولوژی در هر جایی که باشد قبل از آن، آموزش و آماده سازی بستر استفاده از آن را دارد. وقتی یک تکنولوژی را وارد کشور می‌کنیم. حتی با فرض اینکه آموزش‌ها همزمان بوده و یا چندین سال از این تکنولوژی گذشته است و همه دسترسی دارند ما هنوز آموزش مناسب نداریم. من در مورد بحث آموزش خیلی تأکید دارم. چون کلاً در کشور ما (آنچه در بودجه مجلس دیده می‌شود) بحث آموزش کم است و به آموزش بهایی داده نمی‌شود. باید هر کاری که می‌خواهیم انجام می‌دهیم، از قبل آموزش دیده باشیم که در غیر این صورت نمی‌توان انتظار داشت که رفتاری مناسب داشته باشم. رفتاری که در فضای مجازی یا سایر موارد می‌بینیم، موارد موفق هم وجود دارد که بچه‌های آنها در فضای مجازی فعالیت می‌کنند و موفق تر هستند. اتفاقاً نسبت به همسالان خود با فضای واقعی هم بیشتر آشنا هستند. تحلیل بیشتری دارند، فکر بازتری دارند، با مشکل روبرو می‌شوند، بهتر برخورد می‌کنند و این نشان می‌دهد که فرد مورد نظر آموزش دیده است. سیستماتیک این اتفاق نمی‌افتد به همین علت گزاره تبصره در همه جا صادق است. وقتی می گویم می‌خواهم این کار را انجام دهم با جامعه ۸۰ میلیونی، فرهنگ کشور ما در یک طرف خیابان با طرف دیگر خیابان، متفاوت است. نمی‌توان برای این جامعه یک تکنولوژی آورد و خواست تا با سعی و خطا آن را اجرا کنند و باید آموزش داده شود.

داوری با اشاره به اینکه در بحث آسیب‌های اجتماعی ما سه ضلعی والد، کودک و مربی داریم گفت: هرآنچه که برای کودک جذاب باشد به سمت آن می‌رود بنابراین کودک در اینجا متهم نیست و مسئولیت بر عهده کودک نیست و بر عهده والدین و مربیان می‌باشد. اینکه والدین و مربیان در درجه اول باید چه کنند تردیدی نیست که باید آموزش ببینند. اما اگر بگوییم برای مواجهه با آسیب‌های اجتماعی فضای مجازی در حوزه کودک چه کنیم؟ سه دسته عوامل برای والدین و مربیان و کودکان داریم. یکی عوامل باوراننده است، یعنی والدین و مربیان چه باورهایی نسبت به فضای مجازی و محتوای فضای مجازی برای کودک دارند، یک سری از والدین همیشه منفی باف هستند و همه چیز را برای کودک نادرست می‌دانند و اول باید با این باور غلط مبارزه کرد.

وی ادامه داد: یک سری کاملاً رها شده است که می‌گوید که نیازهای طبیعی کودک هرچه اقتضا کند، درست است. در بحث مربیان هم این چنین باورها وجود دارد. یکی هم موارد انگیزشی است که آیا اگر انگیزه و انگیزش کودکان برای استفاده از فضای مجازی زیاد است، راه این نیست که ما انگیزه و انگیزش آنان را برای استفاده از فضای واقعی افزایش دهیم تا کمیتی که مورد انتقاد است، کاهش پیدا کند. این نقد درست است. اگر کودکی در ۲۴ ساعت شبانه روز، ۸ ساعت از فضای مجازی استفاده کند حتی فضای مدیریت شده متناسب با سن و محتوای مورد تأیید، باز هم زیاد است. یعنی وارد فضای مجازی بودن اشتباه است. باید کودک در فضای واقعی آن بازی مجازی را تجربه کند. حتی خشم و خشونت که جز عواطف است باید در فضای واقعی تجربه شود. به این دلیل انگیزش‌های لازم را برای مابه ازا فعالیت‌های جذاب فضای مجازی برای کودک در فضای واقعی ایجاد کنیم و بعد عوامل بازدارنده است.

نقش مهم سه گانه محتوا، قانون و مهارت

داوری گفت: یعنی عوامل بازدارنده چه به عنوان یک والد برای منع کردن کودک، قفل کردن، محدودیت برنامه‌ها، دادن برنامه، زمان بندی در استفاده از فضای مجازی، مدیریت کمی و کیفی. این عوامل بازدارنده زمانی معنا پیدا می‌کند که با منطق کودک سازگار باشد وگرنه اثرات منفی دارد. علاوه بر سه گانه والدین، مربیان و کودک، یک سه گانه محتوا، قانون و مهارت داریم. چه چیزی کودکان، والدین و مربیان را به سمت استفاده از محتوای مفید می‌برد؟ آیا قانون است یا مهارت؟ آموزش مهارت استفاده از این فضا را به دست بیاورد. در یک سه گانه دیگر بحث روش‌ها، نگرش‌ها، فرهنگ این مسئله مطرح است که در بحث نگرش‌ها، روش‌ها و فرهنگ داریم و فرهنگ استفاده مورد توجه قرار گیرد. در ساختار و قانون و مجازات هم در تمام عوامل حداقل در بیشتر موارد، می‌بینیم برای هر چیزی ساختار گذاشته شده و قوانینی تعیین شده و مجازاتی برای آن پیش بینی شده است. این سه گانه نتوانسته خیلی کارآمد باشد. به این علت که عوامل پیش زمینه‌ای فرهنگی، نگرشی، روشی و مهارتی را ندیده‌ایم. مثال آن راهنمایی و رانندگی است. این همه قانون، این همه مجازات، این همه ساختار توانسته است فرهنگ رانندگی را افزایش دهد؟ خیر. و در موارد دیگر. بنابراین احساس می‌کنم با این چارچوب می‌توانیم برای مخاطبان پیام‌های جدی تری داشته باشیم.

این کارشناس علوم تربیتی در پاسخ به این سوال که از لحاظ محتوایی چه کاری باید انجام شود و چطور باید مواظب بود که کودکان دچار آسیب نشوند؟ عنوان کرد: با توجه به تجربه کشورهایی که از تکنولوژی برای رده بندی سنی، تفکیک سنی و جنسی استفاده کرده‌اند، کار فنی باید انجام شود و کار سختی نیست. از منابع غیر معتبر استفاده نکنند، تولید محتوایی که هویت ندارد مورد تأیید نیست. ما وقتی از آسیب‌های اجتماعی حرف می زنیم یک حوزه بین رشته‌ای است یعنی حوزه‌ای بین روان شناسی به خصوص روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی است. محتوا و برندهایی که ناظر تربیتی دارند، کارشناس تعلیم و تربیت با توجه به رده سنی آن را تأیید می‌کند، استفاده کنند. در کشور ما متأسفانه چنین ساختاری وجود ندارد و حتی جایگاهی نداریم که بگویند مثلاً به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مراجعه کنید و از اینها بپرسید که آیا اینها مورد تأیید شما هست یا خیر. یکی از مسائلی که می‌تواند در بحث قانونی و وظایف و مأموریت‌های سازمانی تعریف بشود این است که نهادهای مرتبط این کار را انجام دهند و به مردم بگویند چه برندها با چه شاخص‌هایی می‌توانند مفید باشند. حتی وزارت ارشاد اجازه تولید به هیچ تولیدی ندهد مگر آنکه کارشناس تعلیم و تربیت آن را تأیید کرده باشد.

در نظام رسمی ما کودکان برای زیست فردی و جمعی توانمند نمی‌شوند

وی بیان کرد: زمانی بحث بود که صدا و سیما هم باید این کار را انجام دهد. مثلاً می‌بینیم یکی از علما به عنوان کارشناس فرهنگی در یک مجموعه کار می‌کند اما کارشناس تعلیم و تربیت نداریم که بگوییم فرد روان شناسی تعلیم و تربیت خوانده و فلسفه تعلیم و تربیت خوانده است. در حال حاضر فلسفه تعلیم و تربیت داریم که فلسفه برای کودک است. کارهای خوبی در این زمینه داریم اما حتی صدای اینها شنیده نمی‌شود. مثلاً؟ که پژوهشکده علوم انسانی روی آن کار می‌کند، یکی از ضعف‌های بزرگی که کودکان ما توانمند نیستند تا یک خود مدیریتی داشته باشند، همین مبانی آموزشی و محتواهای آموزشی است که در نظام رسمی ما وجود دارد. در نظام رسمی ما کودکان برای زیست فردی و جمعی توانمند نمی‌شوند. با توجه به اینکه یکی از ابعاد زیست، زیست فضای مجازی است که در آن توانمند نمی‌شوند و آموزش نمی‌بینند.

زر آبادی نماینده مجلس در مورد آموزش والدین و اینکه کدام نهاد باید این کار را انجام دهد گفت: در قضیه بزرگسالان متفاوت است. ما نباید دنبال این باشیم که چه ارگان و نهادی بزرگسالان را پیدا کند و به آنها آموزش بدهد. این وظیفه خود بزرگسال است که آموزش‌ها را پیدا و کسب کند. باید بستر آن آماده شود. باید کلاس‌هایی وجود داشته باشد که خوشبختانه هم وجود دارد (مثلاً کلاس‌های روان شناسی حتی در فضای مجازی تبلیغات دارند که چطور با کودکانتان برخورد کنید، چطور فضای مجازی را برای کودکانتان مدیریت کنید که البته منوط به این است که تأییدیه و مجوز است) از آموزش‌ها استفاده کنند. ضمن اینکه ما از یک بزرگسال انتظار داریم که در مورد ابعاد مختلف یک موضوع که قرار است با آن برخورد کند را مطالعه کند، چه کاری باید انجام دهد. متأسفانه ما معمولاً حاضر نیستیم هزینه اولیه را پرداخت کنیم و کارهای ارزان‌تر انجام می‌دهیم. مثلاً اگر کلاس با کیفیتی در زمینه آموزش وجود داشته باشد با یک استادی که بسیار با تجربه است و تجربه را به بهایی به دست آورده و قرار است آن را در کلاس به دیگران منتقل کند را رد می‌کنم اما ۱۰۰-۲۰۰ تومان ارزان‌تر می‌دهم اما ممکن است راهنمایی اشتباهی صورت گیرد و مسیر اشتباهی بروم.

والدین هزینه آموزش استفاده از فضای مجازی را پرداخت کنند

وی ادامه داد: من این مسئله در رفتار اجتماعی بسیاری از آدم‌ها دیده‌ام که این کار را انجام می‌دهند. یعنی هزینه اولیه را کم می‌کنند و به نوعی زیرکی خود می‌دانند که مثلاً به کلاسی با هزینه ارزان‌تر اما با همان موضوع رفتم. در صورتی که به نظرم اولاً شاخص‌هایی که در گستره تولیدات در کشورمان، مجوز می‌دهند، باید بحث‌های امنیتی و ایدئولوژیک بازنگری و تخصصی شود. در هر کاری که انجام می‌دهیم باید شاخص‌هایمان تخصصی باشد. نکته دیگر اینکه افراد باید به این باور برسند که اگر هزینه‌ای را پرداخت می‌کنند، بتوانند فرزند خود را طوری تربیت کنند که حتی در فضای مجازی یک فرد خود ساخته باشد و مهارت‌های زیادی کسب کند. حتی بسیاری از دشمنان در همین فضای مجازی قدرتمند شده‌اند.

وی گفت: فضای مجازی و چند ساعتی را که فرزند از آن استفاده می‌کند را در نظر بگیرید، اگر بخواهید همان مفاهیم را به او یاد بدهید باید بسیار هزینه کنید، کلاس ببرید، زمان بگذارید. این به مدیریت و آگاهی شما مربوط می‌شود. اگر این آگاهی را داشته باشید که اپلیکیشن، بازی و برنامه‌ای که برای فرزند نصب می‌کنید، توانایی‌های فرزند را افزایش دهد و بهتر است که والدین نیز هزینه کرده و این توانایی را کسب کنند و کنار کودک باشند. اشکالی که وجود دارد این است که وقتی فرزند در فضای مجازی است، والدین کنار فرزند نیستند یا اینکه وقتی در کنارشان هستند صبر و تحمل اشتباهات کودک را ندارند و توضیح می‌دهند و گاهاً اعصاب کودک ناراحت‌تر است. بزرگسال باید شاخص و مطالعه داشته باشد و برای این دغدغه هزینه کند به کلاس برود و… و. بزرگ کردن یک فرزند با شرایط کنونی و با رعایت استانداردها کار سختی است. آموزشی که خانواده‌ها باید برای خودشان در نظر بگیرند را نادیده می‌گیرند و در خصوص آن هزینه نمی‌کنند. سال بعد وقتی کودک گمراه شد و در مثلاً مسیر اعتیاد افتاد، چقدر باید هزینه کرد؟ یک تفکر اخلاقی اشتباه در ذهن کودک برود، چطور می‌توان آن را از ذهن کودک پاک کرد.

فضای مجازی ذهن افراد را تغییر می‌دهد

زرآبادی بیان کرد: فضای مجازی و حقیقی از نظر هویتی جایگاه برعکس دارد. ما در فضای حقیقی، نقاب بیشتری از نظر هویتی داریم. اما از نظر عملکرد روانی روی ذهن افراد، فضای مجازی می‌تواند ذهن افراد را تغییر دهد در حالی که در فضای حقیقی این شیب کند است. در فضای حقیقی ما باید در یک مکانی باشیم، در یک محل و با یک فرد واقعی برخورد داشته باشیم که آن فرد بتواند روان ما را تغییر دهد. اما در فضای مجازی آن روان خیلی تغییر می‌کند. اگر هویت شکل گرفته باشید مثلاً من حدود ۴۰ سال سن و با یک هویت شکل گرفته، سعی می‌کنم خودم را در جامعه کنترل کنم، زمانی که به فضای مجازی می‌روم ممکن است در آنجا خود واقعی ام را نشان دهم اما در مورد کودکی که هویت اش شکل نگرفته، وقتی وارد فضای مجازی می‌شود با شدت بیشتری تغییرات را نشان می‌دهد. ممکن است در فضای مجازی یک شکل و در فضای حقیقی شکل دیگری بشود. شاید به این علت است که می‌گویند آسیب در فضای مجازی تأثیر بیشتری دارد از نظر شتاب اثرگذاری است. چیزهایی که در فضای مجازی در این سن دیدم تا به حال در فضای حقیقی ندیدم.

داوری کارشناس فضای مجازی نیز ادامه داد: دغدغه و فرهنگ سازی نشده که والدین بروند و از آموزش و مهارتهای استفاده مناسب از فضای مجازی بهره من شوند هزینه پیشگیری نداریم و بعد که مشکلی ایجاد شد هزینه درمان می‌کنیم.

وی گفت: اولیا می‌گویند چرا بچه‌ها اینقدر به فضای مجازی علاقه مند هستند می گویم چون برایشان جذابیت دارد. شما جذابیت رابطه با یک شخصی که در فضای مجازی می‌بینید را با یک شخص که در فضای حقیقی در اطراف خودتان است را مقایسه کنید. اگر شما جذاب باشید با شما بازی می‌کنند و وقت می‌گذارند اما متأسفانه شما برای کودکان جذاب نیستید. خانواده‌ها در حال حاضر برای تست‌های کنکور و دانشگاه زیاد هزینه می‌کنند، حتی طلا می‌فروشند و هزینه برای کلاس کنکور می‌کنند. چون احساس نیاز کرده که مسیر توسعه و تعالی فرزند در این است. که در فضای مجازی این نیاز هنوز احساس نشده است.

خانواده ضعیف وارد فضای مجازی نمی‌شوند

زرآبادی نیز گفت: خانواده‌ای که خیلی ضعیف باشد وارد فضای مجازی نمی‌شود چون هزینه بر است. قیمت پایین گوشی اسمارت بالاتر از سه میلیون است. هزینه ماهیانه اینترنت بالاست و طبقه اجتماعی خیلی ضعیف هزینه آن را تقبل نمی‌کند. آسیب‌های حوزه فضای مجازی مربوط به طبقه متوسط به بالاست چون هزینه بر است. آسیب‌های اقتصادی بیشتر مربوط به قشر ضعیف است که منجر به بیکاری، ترک تحصیلی، کودک کار و … می‌شود. قشر ضعیف بیشتر در فضای واقعی آسیب می‌بینند چون فضای مجازی هزینه بر است. ممکن است گوشی داشته باشند اما اولاً سرعت کار گوشی پایین است، کیفیت ندارد و… به نظرم با توجه به هزینه‌هایی که دارد، شاید کودک قشر متوسط به بالا بتواند در چندین ساعت خاص در فضای مجازی باشد. در اقشار پایین، سلامت روان حقیقی آسیب زا است که توصیه می‌شود روان شناسی برای خانواده‌های ضعیف بگذارند.

وی ادامه داد: با توجه به فشار اقتصادی در خانواده‌های کم درآمد امنیت غذایی کودکان در خطر است، کسی که امنیت غذایی نداشته باشد اصلاً نمی‌تواند فکر کند. یک سری کودک دارید که شاید گرسنه نباشند اما لزوماً مواد غذایی که مناسب برای رشد و فکر است به آنها نمی‌رسد. وقتی در مجلس با مرکز پژوهش‌های مجلس صحبت می‌کردم که راهکاری داشته باشیم که کودک امنیت غذایی داشته باشد. امنیت غذایی اقشار ضعیف جامعه از هر چیز دیگری اهمیت بیشتری دارد چون اینها تبدیل به افرادی می‌شوند که قادر به تفکر نیستند و آسیب‌های زیادی به بار می‌آورند. (بنده در ماه مبارک رمضان در فاصله بین سحر تا افطار مابین جلسه دوم تا سوم، نمی‌توانم خوب فکر کنم) چه انتظاری داریم که یک بچه در طول هفته ۲ تا ۳ شب چیزی نخورده و صبح به مدرسه بیاید و درس یاد بگیرد. مهمترین مسئله در قشر پایین، امنیت غذایی است که در روان شناسی به این مسائل، عوامل بهداشتی گفته می‌شود.

ایجاد کانونی برای آموزش والدین در مدارس تحولی بزرگ ایجاد می‌کند

داوری در ادامه این بحث تاکید کرد: در روان شناسی عوامل انگیزشی و عوامل بهداشتی مهم است. عوامل بهداشتی این است که فرد به صفر می‌رسد، وقتی فقر غذایی و بیماری دارد به صفر نرسیده و حال انگیزش ایجاد کنیم که فعالیتی را انجام بدهد! بعضی نیازمند توجه به این عوامل هستند. در خصوص مسائل نهادی و ساختاری، آموزش و پرورش یکی از مخاطبان ما است. ۱۴ میلیون دانش آموز یعنی ۲۸ میلیون پدر و مادر مخاطب آموزش و پرورش هستند که در ۱۱۰ هزار مدرسه رفت و آمد دارند. اگر هر مدرسه یک کانون برای آموزش والدین باشد، تحول ایجاد می‌شود. نهادی در داخل آموزش و پرورش به نام نهاد انجمن اولیا و مربیان وجود دارد که هم از نظر ساختاری و هم نظر بودجه و اختیارات تضعیف شده است و این نهاد در جایگاه واقعی خود قرار ندارد و مورد حمایت جدی نیست و دیگری صدا و سیماست.

وی بیان کرد: تضمین می‌کنم که اگر صدا و سیما وقت دو ساعته به این گروه بدهد و میزگردی در خصوص آسیب‌ها، فضای مجازی و مباحث مشاوره‌ای برای والدین و… بگذاریم، از برنامه ۹۰ پرطرفدارتر است یعنی نیاز جامعه به این مباحث وجود دارد اما جایی هنوز نتوانسته خوراکی ایجاد کند که آن را جذب کند. حتی گفتگوی ضبط شده در شبکه‌های مختلف پخش می‌شد، مخاطب زیادی پیدا می‌کرد و در سامانه خود ارزیابی کنند. بحث دیگر مشکلات بودجه‌ای و اقتصادی است. علیرغم اینکه مسئولان ارشد در خصوص آسیب‌های اجتماعی چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی تأکید کردند ولی بودجه مناسبی برای آن در نظر گرفته نشد. مثلاً برای ما دوره تربیت مدرس آسیب‌های اجتماعی گذاشتند که حدود ۵۰ نفر بودیم که دوره دیدیم و قرار بود هر کدام در هر استان مدرس تربیت کنیم و آنها به مدارس بروند. دو سال متوقف شد و بودجه نیست تا ما به استان‌ها برویم تا این دوره را به مدرسین آموزش بدهیم و این طرح کشوری ایجاد شود و یا مدرس آموزش خانواده در کل تهران، تعداد کمی متخصص و دوره دیده داریم و این تعداد کافی برای این حجم از مخاطب کافی نیست. بعداز پایان جلساتی که می‌گذاریم به زور از دست سوالات اولیا فرار می‌کنیم پس نیاز است ولی تشدید نشده و احساس نیاز در آنها تحریک نشده و اگر مقداری بیشتر شود هزینه هم می‌کنند که نیازمند حرکت جدی است.

برچسب‌ها