به گزارش مشرق، در آستانه چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران صفحه مجازی تاریخ ایران و جهان منتسب به دفتر حفظ و نشر حضرت آیت الله خامنهای با انتشار پستی جدید تحلیلهای رهبر معظم انقلاب را پیرامون شخصیت محمدرضا پهلوی منتشرکرد.
در متن کامل این پست آمده است:
«شهوترانِ فاسدِ روسیاه، گمراه، ضعیف، زبون، دستبسته و تسلیم.» اینها بعضی از اوصافی است که آیتالله خامنهای درباره محمدرضا #پهلوی به کار بردهاند. اوصافی که نشانگر عمق بیزاری ایشان از شخصیت شاهِ پهلوی است.
اما اگر بخواهیم عمیقتر بشویم، آیتالله خامنهای ریشههایی روانشناسانه برای پیدایش این اوصاف در شاه مخلوع قائلاند. به روایت ایشان، محمدرضا دچار یک احساس وابستگی مدام و اثیری بود. اگر #رضاخان، پس از مدتها قلدری، نظر بیگانگان را جلب کرد تا شاه ایران شود، محمدرضای جوان، بدون هیچگونه سابقهای، با تحقیرآمیزترین شکل ممکن به پادشاهی گماشته شد. از این رو به لحاظ روانی، گرایشی به جز وابستگی را «تصوّر نمیکرد.» ۷۵/۰۱/۲۸
وقتی که روزولت، چرچیل و استالین در ۱۳۲۲ش، بدون اجازهی حکومت ایران و «به میل خودشان به تهران آمدند... آنها به دیدن محمدرضا نرفتند، او به دیدن آنها رفت؛ وارد اتاق شد، برایش بلند نشدند، اعتنا نکردند!» ۹۱/۰۳/۱۴
بعد هم محمدرضا برای اینکه جانشین پدرش شود، از آنها اجازه گرفت: «تا چند روز نمیدانست که آیا پادشاه خواهد بود یا نه! کسی را به سفارت انگلیس فرستاد، آنها گفتند که بله، عیبی ندارد، پادشاه باشد، به شرطی که فلان کار را نکند و فلان کار را بکند!» ۷۷/۰۲/۰۲
چنین پادشاهی، چگونه میتواند خود را از زیر سایه سنگین این تحقیر و ضربهی روانی نجات دهد؟
محمدرضا که بهتدریج دیکتاتوری متکی به خارج خود را تحکیم کرد و از جوانی هم فاصله گرفت، بهتدریج از این همه حقارت و ضعف خسته شد: «این خاطراتی که عوامل رژیم نوشتهاند... نشان میدهد که در مواردی خود محمّدرضا و عوامل نزدیک به او از آمریکاییها عصبانی بودند بهخاطر تحقیری که میکردند، بهخاطر بیاعتناییای که میکردند.» ۹۵/۰۱/۰۱
اما آیا این عصبانیتها باعث شد که محمدرضا در برابر بیگانگان بایستد؟ پاسخْ منفی است. تحقیر و وابستگی، او را «ترسو» کرده بود:
«چارهای نداشتند و مجبور بودند از ترس اطاعت کنند؛ میترسیدند.» ۹۵/۰۱/۰۱ نهایتِ واکنش محمدرضا به دخالتهای آمریکا، «فحش و ناسزا» به آنها در «اتاقهای خصوصی» بود تا اینکه در ۲۲ بهمن ۵۷، شعارها علیه او و ارباب آمریکاییاش در فضای علنی کشور طنینانداز شد.
پناه بردن محمدرضا به آمریکا پس از فرار از کشور نشان داد که شخصیت وابسته و تحقیرشدهی او، همچنان زنده و پابرجا است؛ هرچند آمریکاییها او را با آوارگی و تحقیری مضاعف تا مرگ بدرقه کردند. »