به گزارش مشرق، با توجه به تحریمهای ظالمانه و یکجانبه آمریکا و محدودیتهای فروش نفت، صادرات غیرنفتی ایران به مهمترین رکن اقتصادی کشور تبدیل شده لذا با توجه به اهمیت این مقوله باید به صورت خاص صادرات غیرنفتی مورد حمایت مسئولان کشوری قرار گیرد و با تسهیل تجارت و از بین بردن موانع و بروکراسیهای داخلی فضا را برای صادر کنندگان کشورمان هموار کنیم.
سال 98 با توجه به فراز و فرودهای شدید اقتصادی در سال 97 برای تجارت کشور سالی بسیار سخت پیشبین میشد و انتظار میرفت تجارت ایران دستخوش ناملایمات بسیاری قرار گیرد؛ اما علیرغم این وضعیت خوشبختانه با تلاش صادرکنندگان واقعی کشور تجارت ایران در سال گذشته از وضعیت نسبی خوبی برخوردار شد به طوری که صادرات غیرنفتی ما در 11 ماهه اول سال 98 به 38 میلیارد دلار رسید و بر این اساس پیشبینیهایی مبنی بر توقف صادرات در این سال نقش بر آب شد.
بیشتر بخوانید:
حجم صادرات کالا در اسفند سه برابر واردات شد
در خصوص وضعیت تجارت ایران در سال گذشته و همچنین تجارت ایران در سال 99 گفتوگویی با محمد لاهوتی رئیس کنفدراسیون صادرات ایران انجام شده که در ادامه میخوانید.
تجارت خارجی ایران در سال 98 را چگونه ارزیابی میکنید؟
لاهوتی: با توجه به مشکلاتی که در حوزه تجارت خارجی ایران با توجه به خروج آمریکا از برجام و پیرو آن بروز نوسانات شدید ارزی در سال 97 ایجاد شد، در اواخر سال 97 بسیاری از فعالان اقتصادی و صاحب نظران معتقد بودند که سال 98 سال بسیار سختی برای تجارت ایران خواهد بود و حتی برخی توقف و کاهش شدید صادرات را پیشبینی میکردند.
اما خوشبختانه با تمهیدات انجام شده و تلاش جهاد گونه صادرکنندگان، علیرغم وجود مشکلات و نابسامانیهای تجاری و تحریمهای یکجانبه آمریکا تجارت خارجی کشور در سال 98 از وضعیت نسبتا قابل قبولی برخوردار شد.
بررسی تجارت خارجی کشور در 11 ماهه اول سال 98 رشد 17.5 درصدی صادرات به لحاظ وزنی را نشان میدهد که این بیانگر بزرگتر شدن اقتصاد ما در اقتصاد جهانی و افزایش بیشتر تولید و به نوعی مدیریت بهتر منابع است.
* بازگشت 70 درصد ارز حاصل از صادرات در سال گذشته
در سال 98، بالغ بر 70 درصد ارز حاصل از صادرات در قالب روشهای مورد تائید بانک مرکزی به چرخه اقتصادی کشور بازگشت به طوری که میتوان گفت کل کالاهای مورد نیاز کشور به غیر از کالاهای اساسی از محل ارز حاصل از صادرات غیرنفتی تامین شده است.
ضمن اینکه حجم تجارت ما در بخش واردات مدیریت شد و کالاهایی وارد کشور شد که بیشتر در خدمت تولید بود، بنابراین میتوان گفت که در حوزه تجارت خارجی اتفاقاتی در کشور رقم خورد که کمتر کسی آن را پیشبینی میکرد.
در سال 98 کشورمان به لحاظ اقتصادی در شرایط بسیار سختی پس از وضع تحریمهای جدید قرار گرفت و اتفاقات بسیار ناگواری از جمله ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی اتفاق افتاد که بسیاری پس از وقوع این حادثه تصور میکردند قیمت ارز چند برابر افزایش یابد و اقتصاد ایران دگرگون شود.
اما خوشبختانه با مدیریت دولتمردان و تلاش صادر کنندگان تیر دشمن به سنگ خورد و صادرات مثبت شد.
اگرچه با شیوع ویروس کرونا در کشور از یک ماه پیش صادرات ما تحت تاثیر قرار گرفته و بسیاری از مرزها بسته شده است اما به هر حال این اتفاقات جهانی است و فقط مختص ایران نیست وبسیاری از کشورها اقتصادشان از این موضوع متاثر و دچار آسیب شده است.
* تاثیر شیوع ویروس کرونا بر اقتصادهای بزرگ جهان
گفتنی است حتی اقتصاد کشوری مانند چین با عنوان یک اقتصاد قوی و بزرگ در جهان در پی شیوع ویروس کرونا میلیاردها دلار متحمل ضرر و زیان شده است و صنعت گردشگری در برخی از کشورها از جمله ایتالیا به دلیل شیوع ویروس کرونا زمینگیر شده است.
در مجموع معتقدم که با توجه به روند صادرات غیرنفتی در سال 98 صادرات کشورمان از مرز 40 میلیارد دلار از نظر ارزشی خواهد گذشت که البته اگر از لحاظ ارزشی نسبت به سال گذشته علیرغم رشد 17.5 درصدی صادرات وزنی ممکن است شاهد کاهش صادرات باشیم که این کاهش به علت تعدیل پایههای صادراتی است و از سال آینده رشد وزنی صادرات در ارزش صادرات تاثیر خود را نشان خواهد داد.
برای سال 99 وضعیت صادرات را چگونه پیشبینی میکنید. آیا ما در سال آینده با توجه به فشارهای تحریم و مسائل مختلف از جمله شیوع ویروس کرونا که مشخص نیست تا چه زمانی رفع شود شاهد رشد صادرات خواهیم بود؟
لاهوتی: روند رو به رشدی برای صادرات در سال 99 پیشبینی میشود اما تا زمانی که بحران کرونا در کشور حاکم است تاثیر آن بر اقتصاد و صادرات اجتناب ناپذیر است. بنابراین همانطور که این ویروس سلامت جامعه را مورد تهدید قرار میدهد اقتصاد را هم تهدید میکند اما به محض اینکه این ویروس ریشهکن شود روند صادرات ما مانند سال 97 افزایشی خواهد شد.
عوامل مؤثر بر روند افزایش صادرات چه بوده است؟ همانطور که بیان شد صادرات در 11 ماهه اول سال 98 رشد 18 درصدی به لحاظ وزنی داشته آیا سیاست گذاریهای دولت منجر به رشد صادرات شده یا عوامل دیگر در این خصوص تاثیرگذار بوده است؟
لاهوتی: قطعا نمیتوان گفت که اتفاقات مثبت تجاری کشور در سال 98 تنها حاصل تلاش فعالان اقتصادی بوده است و دولت هیچ کاری انجام نداده است.
اینکه تاثیرات اقدامات دولت را در افزایش صادرات به حساب نیاوریم و به آن توجه نکنیم منصفانه نیست. زیرا اگر بسترها، زیرساختها و شرایط لازم برای صادرات فراهم نمیشد، قطعا فعالان اقتصادی هم نمیتوانستند و قادر نبودند در آرامش به روند تجارت خود ادامه دهند.
* شکلگیری کمیته ارزی موجب درک متقابل بخش خصوصی و دولتی شد
صادر کنندگان و فعالان اقتصادی نقدهای جدی به دولت در خصوص تصمیمات اقتصادی و بخشنامههای متعدد صادراتی در سال 97 داشتهاند اما با شکل گیری کمیته ارزی در اتاق بازرگانی ایران و حضور دستگاههای مختلفی مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، وزارت صنعت معدن و تجارت، سازمان توسعه تجارت ایران، وزارت جهاد کشاورزی و ... در این کمیته دولت و فعالان اقتصادی به یک درک متقابل از یکدیگر رسیدند و شرایط تقریبا تعاملی برای طرفین (بخش دولتی و بخش خصوصی) رقم خورد.
* حل مشکلات صادراتی با تعامل بخشهای خصوصی و دولت
بنابراین بانک مرکزی به عنوان متولی اصلی و کسی که به نوعی تمام نقدها متوجهش بود، با گوش دادن به بخش خصوصی و عمل کردن و همراهی با این بخش شرایط فعالیت هر چه بهتر صادر کنندگان را فراهم کرد و در مقابل صادر کنندگان با بازگرداندن ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی با روشهای مورد تائید بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران این اطمینان را به بانک مرکزی دادند که اگر به پیشنهادات بخش خصوصی دقیق توجه شود، مشکلات راحتتر و سریعتر حل خواهد شد.
گفتنی است؛ این رابطه دو طرفه بین دولت و بخش خصوصی به این صورت بود که هم بانک مرکزی نظرات خود را بر اساس پیشنهادات بخش خصوصی تعدیل کرد و هم صادر کنندگان با درک شرایط تلاش مضاعف کردند تا ارز حاصل از صادرات را به چرخه اقتصاد بازگردانند و این خروجی مثبت ناشی از تعامل سازنده بین دو بخش مذکور بود.
من اعتقاد دارم که اگر گوش شنوایی در دولت برای شنیدن و عمل کردن به پیشنهادات بخش خصوصی وجود نداشت و پیشنهادات فعالان اقتصادی جدی گرفته نمیشد و مورد توجه دولت واقع نمیشد، قطعا بخش خصوصی هم در شرایط سخت اقتصادی قادر نبود این میزان ارز حاصل از صادرات را به چرخه اقتصادی کشور بازگرداند.
روشهای تسویه ارزی و بازگشت ارز حاصل از صادرات مورد تائید صادرکنندگان بود با توجه به اینکه در ابتدا مسائل زیادی از سوی صادرکنندگان مطرح میشد آیا در نهایت روشهای بانک مرکزی مورد تائید صادر کنندگان واقع شد؟
لاهوتی: علیرغم اینکه بانک مرکزی دستورالعمل و روشهای ترکیب بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور را مشخص کرده بود اما هیچ گاه در مورد این روشها سخت گیری نکرد و فقط هدف بازگشت حاصل از ارز صادرات بود و مقوله بازگشت ارز برای بانک مرکزی مهم بود.
اما تنها موضوعی که محل چالش صادر کنندگان باقی مانده است و مباحث زیادی در خصوص آن بین بخش خصوصی و دولت وجود دارد موضوع استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادرات است که در قانون بودجه استرداد آن منوط به رفع تعهد ارزی صادر کنندگان شده است و بر این اساس سازمان امور مالیاتی کشور و بانک مرکزی نمیتواند خارج از قانون در خصوص استرداد مالیات بر ارزش افزوده عمل کند. به طوری که این مسئله باعث شده که منابع هنگفت ریالی واحدهای تولیدی تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده بلوکه شود.
* بلوکه شدن 3 هزار میلیارد تومان از منابع واحدهای تولیدی
منوط شدن استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادرات، پیشنهاد غیر کارشناسی بود که در سال 98 در مجلس به تصویب رسید و متاسفانه در بودجه سال جاری یعنی سال 99 هم مجدد تکرار شده است و بر این اساس در حال حاضر 3 هزار میلیارد تومان از منابع واحدهای تولیدی پیرو این قانون بلوکه شده است.
در توسعه تجارت ایران در سالهای اخیر توسعه تجارت با 15 کشور همسایه وهمچنین کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا تاکید شده در خصوص تجارت با این کشورها چگونه عمل کردهایم؟ آیا به اهداف مورد نظر در تجارت با این کشورها دست یافتهایم و میتوان به عنوان شریک تجاری روی این کشورها حساب کرد؟
لاهوتی: موضوع تجارت با کشورهای همسایه نیاز به تحلیل دارد زیرا برخی از این کشورها علیرغم اینکه سالها شریک تجاری ایران بوده اما امروز به دلیل مسائل مختلف سیاسی تا حدودی تجارت خود را با ما کاهش دادهاند.
همچنین در مورد کشورهای همسایه حاشیه خلیج فارس، به غیر از عمان و قطر بقیه کشورها در تجارت با ایران تقریبا متاثر از مسائل سیاسی هستند و خیلی به دنبال گسترش روابط تجاری با ما نیستند. حتی در روزهای اخیر و شیوع ویروس کرونا در کشور برخی از کشورهای همسایه ما از جمله ترکمنستان و ... مرزهای خود را بر روی ایران بستند و اجازه تردد کامیونهای ترانزیت را هم ندادند.
بنابراین در مورد 15 کشور همسایه فقط بحث اقتصادی مطرح نیست و باید مسائل سیاسی را هم برای توسعه تجارت گسترش داد.
*افزایش 60 درصدی صادرات به اوراسیا
در بخش تجارت با اوراسیا بعد از انعقاد موافقتنامه تجارت ترجیحی صادرات به کشورهای اوراسیا رشد 50 تا 60 درصدی داشته است اما از آنجا که پیش از این رشد تجاری حجم تجارت ما با این کشورها عدد بزرگی نبود رشد صادرات به این کشورها هم چندان ملموس نشد.
گفتنی است بیان این مسائل بدین معنا نیست که نتایج مثبتی از روابط تجاری با کشورهای همسایه یا کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا حاصل نشده بلکه اتفاقا نتایج مثبت بوده و پیشبینی میشود حجم تجارت ما در سال 99 گسترش خواهد یافت و قطعا اعداد صادراتی ما به کشورهای آینده در سال جاری بزرگتر هم خواهد شد.
*هند سطح صادرات ایران را تقلیل داده است
در مورد دو کشور هند و چین باید گفت که چینیها تجارتشان را با ایران علیرغم شرایط مختلف همچنان ادامه دادهاند اما هند یک مقدار دستخوش مسائل مختلف شده است و سطح صادرات ما را تقلیل داده است. در مجموع باید گفت که برای توسعه روابط تجاری با کشورهای همسایه و کشورهای اوراسیا علاوه بر افزایش سطح روابط اقتصادی یک مقدار هم باید روابط سیاسی را محکمتر و گستردهتر کرد تا به نتیجه مورد نظر در مباحث اقتصادی دست یابیم.
آیا مشوقهای صادراتی سال 98 محقق شد؟ سرانجام آن به کجا رسید؟
لاهوتی: بودجه مشوقهای صادرات تا پایان سال 98 تعمیم داده نشد البته در صورت تعمیم هم عدد قابل توجهی نیست.
گفتنی است صادر کنندگانی که مدارک خود را ارائه داده بودند ممکن است در سال 99 یک بخش از این مشوقها را دریافت کنند اما در مجموع باید گفت مشوقهای صادراتی در زمان خودش و به صورت هدفمند مؤثر است. در غیر این صورت مشوقهای صادراتی جز اتلاف منابع چیز دیگری نخواهد بود.