کد خبر 105490
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۷

خانه سیمین دانشور و جلال آل‌احمد جدا از وقف، به ثبت میراث فرهنگی نیز رسیده است، اما سرنوشت کتاب‌های موجود در این خانه و دست‌نوشته‌های این دو نویسنده همچنان مشخص نیست.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، منزل سیمین دانشور و جلال آل احمد به همراه گنجینه ادبی موجود در آن تنها میراث برجای مانده از این دو نویسنده شهیر ایرانی است؛ خانه‌ای که تا همین هفته گذشته محل رفت و آمد بسیاری از مشاهیر ادبی و فرهنگی ایران بوده است.



به گفته وابستگان دانشور، این منزل در زمین وقفی که از سوی فردی به نام قربانعلی شفیعی وقف شده و بر اساس قوانین جاری زمان خود به اداره فرهنگ واگذار و از آنجا نیز به جلال‌ال‌احمد واگذار می‌شود، توسط شخص آل احمد ساخته شده است.

جلال‌آل احمد در یکی از نوشته‌های خود با عنوان «پیرمرد چشم ما بود» با اشاره به مجاورت این خانه با منزل نیما یوشیج در شمیران تهران می‌نویسد: «شاید در حدود سال 29 و 30 که یکی دوبار با زنم سراغشان رفتیم. همان نزدیکی‌های خانه آن‌ها تکه زمین وقفی از وزارت فرهنگ گرفته بودیم و خیال داشتیم لانه‌ای بسازیم. راستش اگر او در آن همسایگی نبود آن لانه ساخته نمی‌شد و ما خانه فعلی را نداشتیم. این رفت و آمد، بود و بود تا خانه ما ساخته شد و معاشرت همسایگانه پیش آمد. محل هنوز بیابان بود و خانه‌ها درست از سینه خاک در آمده بود و در چنان بیغوله‌ای آشنایی غنیمتی بود. آن‌هم با نیما.»

آل‌احمد ساخت این خانه را در سال 1332 به اتمام رسانده و در آن مستقر می‌شود، چنانچه خود وی در متن «پیرمرد چشم ما بود» می‌گوید: از این به بعد ـ یعنی از سال 1332 به بعد‌ ـ که همسایه او شده بودیم، پیرمرد را زیاد می‌دیدم. گاهی هر روز در خانه‌هامان یا در راه. او کیفی بزرگ به دست داشت و به خرید می‌رفت یا برمی‌گشت. سلام و علیکی می‌کردیم و احوال می‌پرسیدیم و من هیچ در این فکر نبودم که به زودی خواهد رسید که او نباشد و تو باشی و بخواهی بنشینی خاطراتی از او گرد بیاوری و بعد کشف بشود که خاطراتی از گذشته خودت گردآورده‌ای.

خانه آل احمد و دانشور در زمینی بالغ بر ۴۲۰ متر مربع ساخته شده و مساحت زیربنایی آن حدود ۳۲۰ متر مربع است. این بنا دو طبقه است که در طبقه همکف آن فضای نشیمن عمومی، آشپزخانه، سرویس بهداشتی و کتابخانه و فضاهای نشیمن خصوصی در طبقه فوقانی قرار دارد.

از همه میراث  آل‌احمد و دانشور آنچه در این خانه باقی مانده است، مجموعه‌ای از کتاب‌ها و سایل شخصی این دو نویسنده و نیز دست‌نوشته‌های آنهاست که میراث ادبی چندین دهه از ادبیات و فرهنگ ایران به شمار می‌رود. اما آنچه در این میان بیش از پیش خود را به رخ می‌کشاند، سرانجام و سرنوشت این منزل پس از فوت دانشور است.

بر اساس اطلاعات موجود این خانه که مالکیت آن پیش از فوت آل‌احمد به دانشور اگذار شده بوده است، در زمان حیات سیمین دانشور به سازمان میراث فرهنگی واگذار می‌شود و تمام ساختمان و عرصه و اعیانی آن نیز عکسبرداری و سازمان میراث فرهنگی به ثبت می‌رسد و گویا قرار بر این گذاشته می‌شود که این منزل پس از فوت دانشور از سوی این سازمان از وراث دانشور خریداری شده و پس از آن بنا بر خواست وی به «بنیاد فرهنگی نیما یوشیج ـ جلال آل‌احمد ـ سیمین دانشور» مبدل شود.

دانشور همچنین در نقل قول‌های به‌جا مانده از خود، خواستار باقی‌ماندن میراث مکتوب خود و همسرش در این خانه شده و با توجه به مجاورت این خانه به منزل نیما یوشیج و ثبت این منزل به عنوان اثر فرهنگی، خواستار تبدیل خانه نیما به مرکز تحقیقاتی وابسته به این بنیاد نیزمی‌شود.

از میان وارثان دانشور، شامل خسرو و ویکتوریا دانشور و لیلی ریاحی در حال حاضر تنها ویکتوریا دانشور و لیلی ریاحی در قید حیات به سر می‌برند و وراث دانشور به شمار می‌روند، اما آیا کتاب‌ها و میراث مکتوب دانشور نیز به عنوان میراث فرهنگی ثبت شده و یا به ورثه وی تعلق دارد؟

علی خلّاقی، همسر لیلی ریاحی در این زمینه به مهر می‌گوید: دانشور در زمان حیات خود در دست‌نوشته‌ای تمام کتاب‌های موجود در منزلش را به دلیل سابقه ادبی همسر من و نزدیکی او به دانشور به همسرم واگذار کرد، اما این نامه در اختیار ما نیست و در منزل خود وی و در میان دست‌نوشته‌ها و اسناد خود وی است.

وی تاکید می‌کند: این دست‌نوشته موجود است، ولی محضری نشده و همه بستگان دانشور از آن مطلع هستند. بنابراین قابل کتمان نیست.

اما ویکتوریا دانشور خواهر وی در این زمینه به مهر می‌گوید: که این موضوع پس از قرائت وصیت‌نامه سیمین دانشور مشخص و تعیین تکلیف خواهد شد. وصیت‌نامه‌ای که به گفته وی پس از مراسم خاکسپاری وی قرائت خواهد شد.

با این وجود همزمان با درگذشت دانشور، جمعی از اهالی قلم و نیز برخی از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار جلوگیری از هرگونه تغییری در این بنا و فهرست‌نگاری از میراث مکتوب موجود در این خانه شده‌اند تا به عنوان یک سند فرهنگی ملی بتوان آن را برای نسل‌های آینده نیز حفظ کرد.

حالا که سیمین دانشور در قطعه هنرمندان رخ در نقاب خاک کشیده است، باید دید خانواده وی چگونه از میراث مکتوب او و جلال‌ آل‌احمد پاسداری خواهند کرد.