به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
هانتر دروارت در آسیا تایمز نوشت: منطق اقتصادی رایج در چند دهه اخیر، علت اصلی بیثباتی وسیع در زندگی آمریکاییها است. افتضاح «بسته نجات از کرونا» نشان میدهد در آمریکا، تجارت همه چیز است. نتیجه عدم توافق نمایندگان کنگره درباره لایحه ۳ تریلیون دلاری آمریکا در ۲۳ مارس، جنجال در کنگره بود. در حالی که نمایندگان منتخب باید نگران اکثریت آمریکاییهایی باشند که باید با بیثباتی مالی دست و پنجه نرم کنند، سیاست آمریکایی بدون ثروتمندان و قدرتمندانی که از این بحران پولی به جیب بزنند، معنایی ندارد.
بیشتر بخوانید:
جدایی کالیفرنیا؛ مرحله نخست فروپاشی ایالات متحده
فیلم/ ترامپ اقتصاد را به جان مردم ترجیح میدهد!
آمریکا در پسا کرونا
بنبست کنونی در پی مرحله دوم لایحه کرونا بهوجود آمده است که در آن زمان پیشبینی میشد ۵۰ میلیارد دلار به بخشهای اقتصادی آسیبدیده از این بحران کمک شود. اما اکنون فهمیدهاند که اعداد و ارقام آنها بسیار اندک است.
کسب و کارها و شرکتهای کوچک بدون نقدینگی ناچار به اخراج کارمندان خود خواهند شد و ثروتمندترین اقتصاد جهان بیش از پیش به سوی فروپاشی میرود. منطق اقتصادی متداول این چند دهه علت اصلی این حد از بیثباتی در زندگی آمریکاییها است.
مشکل اصلی این است که اعداد و ارقامی که درباره کمکهای اقتصادی مطرح میشود، در مقایسه با واقعیت بسیار احمقانه به نظر میرسند. چندین دهه سیاستهای اقتصادی بازار آزاد، شرکتها را موتورهای اصلی زندگی دیده و نقش دولت را به کنار ایستادن تقلیل داده است. واقعیتی که کارگران طبقات پایین اجتماعی را لایق حمایت نمیداند. ثروتمندترین اقتصاد جهان ممکن است ظرف چند هفته فرو بپاشد.
از دهه ۱۹۸۰ به بعد، هزینه کالاهای مصرفی در آمریکا کاهش یافته و هزینه حیات اجتماعی (مانند سلامت و درمان، آموزش و مسکن) افزایش سرسامآوری داشته است.
این روال که شرکتها برای کسب سود بهجای تولید و خدمات به بازارهای مالی روی میآورند، وضعیتی را بهوجود آورد که اکنون در آمریکا شاهد هستیم: اقتصادی که بیش از آنکه به فکر کارگران خود باشد، به فکر سهامدارانش است.
سهامداران شرکتها که تلاش میکنند کنگره بودجهای را بهنام جلوگیری از بیکاری و اخراج کارمندان تصویب کند، برای قید این شرط که شرکتها تعهدی در قبال پرداخت حقوق به کارمندانی که بیمار شوند، نداشته باشند، چانه میزنند. بسیاری از شرکتهای بزرگ آمریکایی مانند والمارت و مکدونالد به کارمندان خود در زمان مرخصی استعلاجی حقوق نمیدهند. پس از یک هفته از «حفظ فاصله اجتماعی» گسترده، ما آمریکاییها شاهد شروع آشوبها و هرجومرجها در مناطق مختلفی از شهرهای آمریکا هستیم. تزریق مقدار اندکی پول دردی از خانوادههای آمریکایی که باید با چند ماه تعطیلی احتمالی کسب و کارها و خدمات و از دست دادن درآمد و یا بدتر از آن بستری شدن در بیمارستان روبهرو شوند، دوا نمیکند.
بیثباتی ساختاری کابوس آمریکا نشان خواهد داد که منطق کارشناسان در بهترین حالت اشتباه و در بدترین حالت سفسطهبازی بوده است.